پنجشنبه، آذر ۰۷، ۱۳۹۲

جنگل فراموش شده

با سپاس از توجه خانم شکوه ميرزادگی و کميته نجات پاسارگاد به شعر جنگل فراموش شده
 

ایران#
#iran
iranscope@

چهارشنبه، آبان ۲۲، ۱۳۹۲

پيشنهاد تشکيل کميته سازمان ملل برای بررسی تحريمهای ايران Proposal To Form UN Committee To Review Iran Sanctions

پيشنهاد تشکيل کميته سازمان ملل برای بررسی تحريمهای ايران
http://www.ghandchi.com/797-un-iran-sanctions.htm

Proposal To Form UN Committee To Review Iran Sanctions
http://www.ghandchi.com/797-un-iran-sanctions-eng.htm


پيشنهاد تشکيل کميته سازمان ملل برای بررسی تحريمهای ايران
سام قندچی
 
نسخه انگليسی English Text
 
موضوع رابطه تحريم های بين المللی عليه جمهوری اسلامی ايران و مسأله حقوق بشر در ميان اپوزيسيون ايران بحث تازه ای نيست (1). همچنين در اين باره که آمريکا و اروپا در اين مورد برای ايران چه کار می توانند بکنند بارها بحث شده است (2). نظرات خانم شيرين عبادی، برنده جايزه نوبل صلح، نيز چه در ميان اپوزيسيون ايران و چه در مجامع بين المللی شناخته شده است (3). در نتيجه در پيشنهاد زير از تکرار آن مجادلات پرهيز شده است.

تحريم های بين المللی که در دوران رياست جمهوری محمود احمدی نژاد تشديد شد حتی مورد اعتراض بخش هايی از اپوزيسيون داخل کشور نيز قرار گرفته است. البته در همين حال بخش های ديگری از اپوزيسيون داخل ايران خواستار ادامه تحريمها هستند. جريانات اپوزيسيون خارج از ايران نيز نظر مشترکی بر سر موضوع تحريم ها ندارند. دولت ايران بدون شک مخالف تحريمهای بين المللی است هرچند برخی گروههای تندرو هوادار رژيم ادامه تحريمها و حتی وقوع جنگ را نعمت می دانند. در خارج نيز برخی جريانات تندرو در دولت های عربی و اسراييل موضع مشابهی دارند (4).
 
دولت ايران در زمانهايی تحريمها را چندان مسأله نمی دانست و در زمانهای ديگر عامل تورم و مشکلات اقتصادی کشور معرفی کرده است. در گزارشهايی نيز که از ايران می رسد بسياری از مردم تحريمها را عامل معضلات اقتصادی داخل کشور می دانند و برخی نيز سياستهای دولت را مقصر دانسته اند. برخی با تحريمهای هوشمند موافق بوده اند اما در عين حال گفته اند شماری از تحريمها مردم ايران را به ورطه نابودی کشانده است و از جمله مشکلات نقل و انتقال ارز برای دانشجويان مقيم خارج يا موارد ناياب بودن برخی داروها در ايران را ذکر کرده اند.

در حال حاضر بحث های 5+1 با ايران بر روی مسأله برداشتن تحريمهای ايران متمرکز شده است. مذاکرات دولت ايران در زمينه های مختلف سالها است که جريان دارد (5). اما در اين برهه زمانی بحث تحريمها بسيار حاد شده است و لازم است که اپوزيسيون ايران نيز بتواند در اين رابطه کمک کند.

پيشنهادی که بنظر اينجانب می رسد تشکيل کميته ای درسازمان ملل به رياست خانم شيرين عبادی است که بتواند مسأله نظر مردم ايران در مورد برچيدن تحريمها را بررسی کرده و نتايج آن را به اطلاع نشست 5+1 برساند. اين کميته می تواند به ايران سفر کرده و با همکاری دولت ايران نظرات واقعی مردم را منعکس کند.
 
به امید جمهوری آینده نگر  دموکراتیک و سکولار در ایران،
 
سام قندچی، ناشر و سردبير
ايرانسکوپ
http://www.iranscope.com
بيست و دوم آبان ماه 1392
November 13, 2013


پانويس:
 
1. تحريم بين المللي: آري يا نه؟
http://www.ghandchi.com/319-IRISanctions.htm


IRI Sanctions: Yes or No?
http://www.ghandchi.com/319-IRISanctionsEng.htm
 
2. آمريکا و اروپا برای ايران چه کار ميتوانند بکنند
http://www.ghandchi.com/445-USEUIRAN.htm

What Can US and Europe Do for Iran
http://www.ghandchi.com/445-USEUIRANEng.htm
 
3. دموکراسي اسلامي پلوراليسم نيست
http://www.ghandchi.com/308-IslamicDemocracy.htm
 
Nobel Peace Prize: Good News and Bad News
http://www.ghandchi.com/276-NobelPeacePrize.htm
 
4. خطر جنگ جمهوري اسلامي و اسرائيل (و اينکه اپوزيسيون چه کار ميتواند بکند)
http://www.ghandchi.com/465-IRI-IsraelWar.htm
 
Danger of IRI-Israel War (and What Iranian Opposition Needs to Do)
http://www.ghandchi.com/465-IRI-IsraelWarEng.htm
 
5. وقت مذاکرات 1+1 فرا رسيده است
http://www.ghandchi.com/790-iran-talks-1plus1.htm
 
 
 

PROPOSAL TO FORM UN COMMITTEE TO REVIEW IRAN SANCTIONS
 Sam Ghandchi
 http://www.ghandchi.com/797-un-iran-sanctions-eng.htm

 Persian Text متن فارسی
 http://www.ghandchi.com/797-un-iran-sanctions.htm

 The subject of relation of sanctions against Islamic Republic of Iran and the issue of human rights in Iran is not a new discussion among Iran's opposition (1). Also what the US and Europe can do for Iran in this regard has been discussed a lot (2). The views of Shirin Ebadi, Iran's Nobel Peace Laureate, are also known to the Iranian opposition and international community (3). Therefore, in the following proposal repetition of those arguments has been avoided.

 International sanctions against Iran that have been intensified during the presidency of Mahmoud Ahmadinejad are being criticized by some parts of opposition inside Iran. Of course, some other parts of Iran's internal opposition want the continuation of the sanctions. Iran's opposition abroad does not have a unified view on sanctions either. Undoubtedly Iran's government is against the international sanctions although some extremist pro-government groups in Iran see the continuation of sanctions and even the occurrence of a war as a blessing. Outside Iran some extremist groups inside the Arab governments and Israel have similar positions (4).

 Iran's government, at times, did not view sanctions as such an important issue and at other times has blamed them for the inflation and other economic problems of the country. In some reports from Iran many people see the sanctions as the reason for the economic problems inside the country, but others have blamed the government policies. Some people have expressed agreement with smart sanctions but at the same time have said many of the sanctions have destroyed the Iranian people and as examples have mentioned the sending of money to Iranian students abroad or the scarcity of some medical drugs inside Iran.

 At the present, the discussions of 5+1 negotiations are focused on removal of Iran sanctions. Negotiations of Iranian government in various areas have been going on for years (5). But at this juncture of time the discussion of sanctions is the hottest and it is necessary that Iran's opposition help in this regard.

 A proposal that I would like to suggest is to create a committee in the United Nation under the leadership of Shirin Ebadi to review the opinion of Iranian people about the removal of sanctions and to report its results to the 5+1 summit. This committee can travel to Iran and with cooperation of Iranian government to reflect the real views of Iranian people.

 Hoping for a democratic and secular futurist republic in Iran,

 Sam Ghandchi, Editor/Publisher
 IRANSCOPE
 http://www.ghandchi.com
 http://www.iranscope.com
 November 13, 2013

 Footnotes:

 1. IRI Sanctions: Yes or No?
 http://www.ghandchi.com/319-IRISanctionsEng.htm

 تحريم بين المللي: آري يا نه؟
 http://www.ghandchi.com/319-IRISanctions.htm  

 2. What Can US and Europe Do for Iran
 http://www.ghandchi.com/445-USEUIRANEng.htm

 آمريکا و اروپا برای ايران چه کار ميتوانند بکنند
 http://www.ghandchi.com/445-USEUIRAN.htm

 3. Nobel Peace Prize: Good News and Bad News
 http://www.ghandchi.com/276-NobelPeacePrize.htm

 4. Danger of IRI-Israel War (and What Iranian Opposition Needs to Do)
 http://www.ghandchi.com/465-IRI-IsraelWarEng.htm

 خطر جنگ جمهوري اسلامي و اسرائيل و اينکه اپوزيسيون چه کار ميتواند بکند
 http://www.ghandchi.com/465-IRI-IsraelWar.htm

 5. Time for Iran 1+1 Talks
 http://www.ghandchi.com/790-iran-talks-1plus1-eng.htm  

 وقت مذاکرات 1+1 فرا رسيده است
 http://www.ghandchi.com/790-iran-talks-1plus1.htm
 
ایران#
#iran
iranscope@

دوشنبه، آبان ۲۰، ۱۳۹۲

برداشت غلط اپوزيسيون از ايران

برداشت غلط اپوزيسيون از ايران
سام قندچی
 
برداشت غلط اپوزيسيون از ايران موضوع تازه ای نيست. در زمان شاه اگر کسی در اپوزيسيون می گفت که در ايران سرمايه داری رشد کرده و کشور به قدرت عمده منطقه ای در خاورميانه تبديل شده است او را مدافع رژيم شاه قلمداد می کردند. گوئی مثلا اپوزيسيون در آمريکا به اين دليل با دولت وقت مبارزه می کند و خواستار گرفتن قدرت است که رشدی در کشور خود نمی بيند يا فکر نمی کند که آمريکا قدرت جهانی است. اينگونه برداشت غلط از ايران از زمان مشروطيت به بعد در ميان اپوزيسيون ايران مرسوم بوده است. گوئی هر آنکس که در اپوزيسيون است قرار بوده که در تصور خود ايران را کشوری درمانده نظير سوازيلند ببيند و يا حداکثر شبيه ايران دوران مظفرالدينشاه قاجار، در صورتيکه واقعيت ايران بعد از مشروطيت ابدا چنين نبوده است.
 
درست است که در زمان انقلاب مشروطيت بسياری از افکار مدرن از طريق قفقاز در روسيه و استانبول در عثمانی به ايران رسيدند و عثمانی قدرت بزرگ در منطقه خاورميانه محسوب می شد و روسيه و انگليس هم برای حوزه نفوذ خود در ايران در رقابت بودند اما مشروطيت سنگ بنای ايران مدرن را گذاشت و حتی محمد علی شاه با کمک روسيه نتوانست ايران را به عقب ببرد و با مقاومت متحد مشروطه خواهان روبرو شد. بعد هم در دوران احمد شاه کشورهای خارجی مدتی از جريانات تجزيه طلبانه و ملوک الطوايفی در ايران حمايت کردند و نه تنها انگليس مثلا از به قدرت رسيدن شاهزاده فرمانفرما در استان فارس حمايت می کرد حتی آلمانها هم مدتی برای ايجاد حوزه نفوذ به ميرزا کوچک خان جنگلی در گيلان ياری رساندند. اما با پيروزی انقلاب بلشويکی در روسيه سياست انگليس عوض شد و از وجود دولت های با قدرت در ايران بعنوان سدی در برابر شوروی حمايت کرد. و در چنين شرايط یود که عملا دولت رضا شاه که برای يکپارچگی ايران تلاش می کرد به قدرتی در منطقه تبديل شد و از حمايـت بريتانيا نيز برخوردار شد و آنهم زمانی که دولت عثمانی در خاورميانه پس از جنگ اول جهانی سقوط کرده و بين فاتحين جنگ تقسيم شده بود. از آن تاريخ به بعد نيز علاوه بر موقعيت سوق الجيشی، کشف نفت ايران نيز عامل ديگر رشد ايران بعنوان قدرت منطقه ای شد.
 
سقوط دولت رضا شاه (1) و اشغال ايران توسط متفقين در 1320 دقيقاً زمانی روی داد که انگليس و آمريکا با شوروی متحد شده بودند و ديگر خطر شوروی بعنوان دليلی برای حمايت از دولتی قوی در ايران موقتاً کنار رفت، اما بعد از جنگ جهانی دوم دوباره قدرت منطقه ای ايران اهميت خود را بازيافت و ابتدا جنبش های تجزيه طلبانه در آذربايجان و کردستان سرکوب شدند (2) و چند سال بعد هم با کودتای 28 مرداد دولت مرکزی قوی در ايران با حمايـت غرب تقويت شد. حتی در زمان انقلاب ايران در 1357 نيز مسأله مرکزی غرب اين بود که ايران به دامان شوروی سقوط نکند و به همين علت نيز از روحانيت پشتيبانی کرده و همچنان از وجود دولت قوی در ايران حمايت کرد. حتی در زمان حمله عراق به ايران غرب سياست کنترل قدرت دو کشور را در نظر داشت اما خواستار سقوط دولت ايران نبود. تنها بعد از سقوط شوروی غرب ترجيح داده است با قدرت منطقه ای ايران مقابله کند و از جنبش های تجزيه طلبانه حمايت کرده است سياستی که از زمان جنگ جهانی اول تا اين تاريخ در مورد ايران سابقه نداشته است.
 
اما جدا از سياستهای غرب، ايران چه در زمان رضا شاه و چه در سالهای بعد از کودتای 28 مرداد و چه پس از انقلاب اسلامی، قدرت منطقه ای بوده است و اکنون ايران، عربستان و اسرائيل سه قدرت اصلی منطقه خاورميانه هستند. اما متأسفانه هنوز اپوزيسيون، به ايران، بعنوان کشوری مفلوک نظير سوازيلند نگاه می کند. مثلا در خيابانی در تهران آب راه می افتد يا مثال فروش کليه آورده می شود و گفته می شود که وقتی نمی توانند راه آب خود را درست کنند چرا روی انرژی هسته ای کار می کنند. مگر خيابانها در آمريکا دستخوش سيل نمی شوند يا فقر در محله های فقيرنشين نيويورک بدتر از اينها را دامن نمی زند. يا اينکه گفته می شود چرا دولت ايران مؤسسات غيردولتی در کشورهای ديگر راه می اندازد. مگر قدرت های منطقه ای يا جهانی چنين نمی کنند. آمريکا از مؤسسات غيرانتفاعی در کشورهای دوردست حمايـت می کند. عربستان حتی در آمريکا مؤسسات غيرانتفاعی سنی مذهب راه می اندازد. منظورم تأييد يا محکوم کردن مؤسساتی نيست که قدرت های منطقه ای و جهانی راه می اندازند و منظورم تأييد يا رد توسعه انرژی هسته ای هم نيست، بلکه هدف نشان دادن اين واقعيت است که ايران قدرت منطقه ای است و زمان محمد رضا شاه و حتی زمان رضا شاه هم اينطور بوده است و لازم نيست برای اپوزيسيون بودن اين واقعيت ها را نفی کنيم بلکه بحث اپوزيسيون بايد اين باشد که طرح بهتر خود را برای اداره کشور ترويج کند.
 
بسياری اوقات دولت هايی که قدرت منطقه ای يا حتی جهانی هستند تلاش می کنند خود را کوچک جلوه دهند. مثلا چين مائو هميشه خود را يک کشور جهان سوم می ناميد يا آيت الله خمينی از رژيم خود بعنوان دولت مستضعفين که مورد ظلم جهانی است حرف می زد. اکثر رهبران جمهوری اسلامی نيز نظير آيت الله خمينی صحبت می کردند به استثنا محمود احمدی نژاد. قبل از جمهوری اسلامی، محمد رضا شاه نيز بسيار بر قدرت منطقه ای بودن ايران تأکيد می گذاشت و بويژه در زمان جشنهای دوهزار و پانصدساله چنين کرد. اما جدا از آنکه دولت ايران در زمانهای مختلف فروتنانه تر يا جسورانه تر سخن رانده باشد در يک قرن اخير ايران قدرت بزرگ منطقه ای بوده است و بويژه پس از جنگ آمريکا با القاعده در دو کشور افغانستان و عراق، که در اتحاد آمريکا با ايران دولتشان سقوط کرد، آندو کشور هم به حيطه نفوذ ايران اضافه شدند و در بازارهای آسيای ميانه ايران با چين و روسيه در رقابت است، ديگر آنکه پس از عقب نشينی بهار عربی، برای مقابله با القاعده در منطقه که دشمن اصلی آمريکا است، ايران بعنوان قدرتی منطقه ای، متحد آمريکا به حساب می آيد هر چند در رقابت با عربستان (3) و در دشمنی با اسرائيل (4) نيز قرار دارد.
 
اپوزيسيون ايران بهتر است ببيند که برای کشوری که قدرتی منطقه ای است برنامه می ريزد و خواستار ايجاد دموکراسی و سکولاريسم بودن به اين معنا نيست که کشور ايران را مفلوک فرض کنيم و فکر کنيم که بهترين توان صنعتی ما ساختن لولهنگ است. ايران سالهاست که توليدات صنعتی و حتی فراصنعتی دارد و قدرت عمده منطقه است. واقعيت ايران به معنی تأييد توان مردم ايران است و به اين معنی نيست که دولت های ايران در صد سال اخير بهترين سيستم های سياسی بوده اند که می توانستيم داشته باشيم و تلاش اپوزيسيون برای تغييرات دموکراتيک نه تنها هيچ کار غلطی نيست بلکه بسيار حياتی است. در آمريکا و اروپا نيز دقيقا همواره وقتی هر نيروی سياسی در قدرت نيست، يعنی در اپوزيسيون است، همين کار را می کند. اما تجزيه کشور و تضعيف قدرت ايران در راه تعالی کشور نيست و دست آخر نيز باعث ديکتاتوری بيشتر می شود همانطور که يکبار پس از پايان جنگ جهانی اول شاهد چنان وضعيتی بوديم. ايران عمده ترين قدرت منطقه ای است و دقيقا اپوزيسيون ملی ايران برای اين واقعيت است که بايد برنامه خود را بريزد و نه در نفی آن.

سام قندچی، ناشر و سردبير
ايرانسکوپ
http://www.iranscope.com
بيستم آبان ماه 1392
November 11, 2013
 
پانويس:
1. در شهريور 20 استقلال با آزادی معاوضه شد
http://www.ghandchi.com/676-shahrivare20.htm
2. يادداشتی درباره طرح بحث انگيز خودمختاری کردستان
http://www.ghandchi.com/723-kurdistan-autonomy.htm
3. Iran and Saudi Arabia: Monarchies and Islamism
http://www.ghandchi.com/157-Saudi.htm
4. خطر جنگ جمهوري اسلامي و اسرائيل (و اينکه اپوزيسيون چه کار ميتواند بکند)
http://www.ghandchi.com/465-IRI-IsraelWar.htm  

ایران#
#iran
iranscope@

بايگانی وبلاگ