جمعه، آذر ۱۵، ۱۳۹۲

توصيه ای به آقای حسن روحانی

توصيه ای به آقای حسن روحانی
سام قندچی
 
در تمام سالهايی که قلم زده ام تلاشم اين بوده تا آنچه را بنظرم بنفع جنبش مدنی و سياسی ايران است ، بيان کنم و نه آنکه برای دولت ها طرحی ارائه کنم. دليل اين امر هم اين است که دولت های ايران، آمريکا و ديگران به اندازه کافی مشاور و محقق و صاحب نظر دارند. اما در چند روز اخير پس از درخواست آقای محمود احمدی نژاد برای مناظره با آقای حسن روحانی در مورد کارنامه دولت دهم عده ای از اپوزيسيون ايران به آقای روحانی توصيه کرده اند که وارد اين مناظره شود. هرچند بحث در مورد کارنامه همه دولت های ايران از جمله دولت فعلی نوعی کنترل و تعادل دولت است و کار شايسته ای است و خوب است متداوماً در رسانه ها صورت پذيرد اما با درگير شدن آقای روحانی در اين کار مخالفم.
 
اجازه دهيد نکته ای را در مورد دولت سيد محمد خاتمی ذکر کنم. بنظر اينجانب آقای خاتمی يکی از با صداقت ترين رؤسای جمهوری در ايران بودند، اما يک اشتباه بزرگ آقای خاتمی اين بود که در دوران زمامداری خود نظير اپوزيسيون عمل می کردند و وقتشان را صرف بحث و ارائه نظرات و توصيه و نقد و غيره می کردند بجای آنکه حکومت کنند. در مقايسه با ايشان آقای محمود احمدی نژاد در دوران رياست جمهوری شان حکومت کردند و می دانستند که رييس جمهور هستند.
 
به هر حال اميدوارم که دولت آقای روحانی وعده های دوران انتخابات را با حکومت کردن درست خود جامه عمل بپوشاند. متأسفانه اعدام های سياسی اخير بسيار مسأله انگيز است. افراد اعدام شده به فعاليت مسلحانه متهم شده اند اما از يکسو اتهامات واقعيت ندارد و از سوی ديگر اعتدال يعنی پايان دادن به روشهای خشونت آميز نظير اعدام و آغاز مذاکره دولت با نيروهای مخالف حتی آنها که مسلح هستند و قانع کردن آنها برای پايين گذاشتن تفنگ و آغاز ديالوگ مسالمت آميز جهت تحقق مطالبات مورد نظر.
 
امروز در روز درگذشت نلسون ماندلا و در آستانه شانزدهم آذر (1) چه خوب است بر نيازديالوگ همه نيروهای سياسی دوباره تأکيد کنيم و اينکه دولت وظيفه دارد فضای اعتدال را برای چنين مهمی فراهم کند.
 
به امید جمهوری آینده نگر  دموکراتیک و سکولار در ایران،
 
سام قندچی، ناشر و سردبير
ايرانسکوپ
http://www.iranscope.com
پانزدهم آذر ماه 1392
December 6, 2013

پانويس:
English

ایران#
#iran
iranscope@

پنجشنبه، آذر ۰۷، ۱۳۹۲

جنگل فراموش شده

با سپاس از توجه خانم شکوه ميرزادگی و کميته نجات پاسارگاد به شعر جنگل فراموش شده
 

ایران#
#iran
iranscope@

چهارشنبه، آبان ۲۲، ۱۳۹۲

پيشنهاد تشکيل کميته سازمان ملل برای بررسی تحريمهای ايران Proposal To Form UN Committee To Review Iran Sanctions

پيشنهاد تشکيل کميته سازمان ملل برای بررسی تحريمهای ايران
http://www.ghandchi.com/797-un-iran-sanctions.htm

Proposal To Form UN Committee To Review Iran Sanctions
http://www.ghandchi.com/797-un-iran-sanctions-eng.htm


پيشنهاد تشکيل کميته سازمان ملل برای بررسی تحريمهای ايران
سام قندچی
 
نسخه انگليسی English Text
 
موضوع رابطه تحريم های بين المللی عليه جمهوری اسلامی ايران و مسأله حقوق بشر در ميان اپوزيسيون ايران بحث تازه ای نيست (1). همچنين در اين باره که آمريکا و اروپا در اين مورد برای ايران چه کار می توانند بکنند بارها بحث شده است (2). نظرات خانم شيرين عبادی، برنده جايزه نوبل صلح، نيز چه در ميان اپوزيسيون ايران و چه در مجامع بين المللی شناخته شده است (3). در نتيجه در پيشنهاد زير از تکرار آن مجادلات پرهيز شده است.

تحريم های بين المللی که در دوران رياست جمهوری محمود احمدی نژاد تشديد شد حتی مورد اعتراض بخش هايی از اپوزيسيون داخل کشور نيز قرار گرفته است. البته در همين حال بخش های ديگری از اپوزيسيون داخل ايران خواستار ادامه تحريمها هستند. جريانات اپوزيسيون خارج از ايران نيز نظر مشترکی بر سر موضوع تحريم ها ندارند. دولت ايران بدون شک مخالف تحريمهای بين المللی است هرچند برخی گروههای تندرو هوادار رژيم ادامه تحريمها و حتی وقوع جنگ را نعمت می دانند. در خارج نيز برخی جريانات تندرو در دولت های عربی و اسراييل موضع مشابهی دارند (4).
 
دولت ايران در زمانهايی تحريمها را چندان مسأله نمی دانست و در زمانهای ديگر عامل تورم و مشکلات اقتصادی کشور معرفی کرده است. در گزارشهايی نيز که از ايران می رسد بسياری از مردم تحريمها را عامل معضلات اقتصادی داخل کشور می دانند و برخی نيز سياستهای دولت را مقصر دانسته اند. برخی با تحريمهای هوشمند موافق بوده اند اما در عين حال گفته اند شماری از تحريمها مردم ايران را به ورطه نابودی کشانده است و از جمله مشکلات نقل و انتقال ارز برای دانشجويان مقيم خارج يا موارد ناياب بودن برخی داروها در ايران را ذکر کرده اند.

در حال حاضر بحث های 5+1 با ايران بر روی مسأله برداشتن تحريمهای ايران متمرکز شده است. مذاکرات دولت ايران در زمينه های مختلف سالها است که جريان دارد (5). اما در اين برهه زمانی بحث تحريمها بسيار حاد شده است و لازم است که اپوزيسيون ايران نيز بتواند در اين رابطه کمک کند.

پيشنهادی که بنظر اينجانب می رسد تشکيل کميته ای درسازمان ملل به رياست خانم شيرين عبادی است که بتواند مسأله نظر مردم ايران در مورد برچيدن تحريمها را بررسی کرده و نتايج آن را به اطلاع نشست 5+1 برساند. اين کميته می تواند به ايران سفر کرده و با همکاری دولت ايران نظرات واقعی مردم را منعکس کند.
 
به امید جمهوری آینده نگر  دموکراتیک و سکولار در ایران،
 
سام قندچی، ناشر و سردبير
ايرانسکوپ
http://www.iranscope.com
بيست و دوم آبان ماه 1392
November 13, 2013


پانويس:
 
1. تحريم بين المللي: آري يا نه؟
http://www.ghandchi.com/319-IRISanctions.htm


IRI Sanctions: Yes or No?
http://www.ghandchi.com/319-IRISanctionsEng.htm
 
2. آمريکا و اروپا برای ايران چه کار ميتوانند بکنند
http://www.ghandchi.com/445-USEUIRAN.htm

What Can US and Europe Do for Iran
http://www.ghandchi.com/445-USEUIRANEng.htm
 
3. دموکراسي اسلامي پلوراليسم نيست
http://www.ghandchi.com/308-IslamicDemocracy.htm
 
Nobel Peace Prize: Good News and Bad News
http://www.ghandchi.com/276-NobelPeacePrize.htm
 
4. خطر جنگ جمهوري اسلامي و اسرائيل (و اينکه اپوزيسيون چه کار ميتواند بکند)
http://www.ghandchi.com/465-IRI-IsraelWar.htm
 
Danger of IRI-Israel War (and What Iranian Opposition Needs to Do)
http://www.ghandchi.com/465-IRI-IsraelWarEng.htm
 
5. وقت مذاکرات 1+1 فرا رسيده است
http://www.ghandchi.com/790-iran-talks-1plus1.htm
 
 
 

PROPOSAL TO FORM UN COMMITTEE TO REVIEW IRAN SANCTIONS
 Sam Ghandchi
 http://www.ghandchi.com/797-un-iran-sanctions-eng.htm

 Persian Text متن فارسی
 http://www.ghandchi.com/797-un-iran-sanctions.htm

 The subject of relation of sanctions against Islamic Republic of Iran and the issue of human rights in Iran is not a new discussion among Iran's opposition (1). Also what the US and Europe can do for Iran in this regard has been discussed a lot (2). The views of Shirin Ebadi, Iran's Nobel Peace Laureate, are also known to the Iranian opposition and international community (3). Therefore, in the following proposal repetition of those arguments has been avoided.

 International sanctions against Iran that have been intensified during the presidency of Mahmoud Ahmadinejad are being criticized by some parts of opposition inside Iran. Of course, some other parts of Iran's internal opposition want the continuation of the sanctions. Iran's opposition abroad does not have a unified view on sanctions either. Undoubtedly Iran's government is against the international sanctions although some extremist pro-government groups in Iran see the continuation of sanctions and even the occurrence of a war as a blessing. Outside Iran some extremist groups inside the Arab governments and Israel have similar positions (4).

 Iran's government, at times, did not view sanctions as such an important issue and at other times has blamed them for the inflation and other economic problems of the country. In some reports from Iran many people see the sanctions as the reason for the economic problems inside the country, but others have blamed the government policies. Some people have expressed agreement with smart sanctions but at the same time have said many of the sanctions have destroyed the Iranian people and as examples have mentioned the sending of money to Iranian students abroad or the scarcity of some medical drugs inside Iran.

 At the present, the discussions of 5+1 negotiations are focused on removal of Iran sanctions. Negotiations of Iranian government in various areas have been going on for years (5). But at this juncture of time the discussion of sanctions is the hottest and it is necessary that Iran's opposition help in this regard.

 A proposal that I would like to suggest is to create a committee in the United Nation under the leadership of Shirin Ebadi to review the opinion of Iranian people about the removal of sanctions and to report its results to the 5+1 summit. This committee can travel to Iran and with cooperation of Iranian government to reflect the real views of Iranian people.

 Hoping for a democratic and secular futurist republic in Iran,

 Sam Ghandchi, Editor/Publisher
 IRANSCOPE
 http://www.ghandchi.com
 http://www.iranscope.com
 November 13, 2013

 Footnotes:

 1. IRI Sanctions: Yes or No?
 http://www.ghandchi.com/319-IRISanctionsEng.htm

 تحريم بين المللي: آري يا نه؟
 http://www.ghandchi.com/319-IRISanctions.htm  

 2. What Can US and Europe Do for Iran
 http://www.ghandchi.com/445-USEUIRANEng.htm

 آمريکا و اروپا برای ايران چه کار ميتوانند بکنند
 http://www.ghandchi.com/445-USEUIRAN.htm

 3. Nobel Peace Prize: Good News and Bad News
 http://www.ghandchi.com/276-NobelPeacePrize.htm

 4. Danger of IRI-Israel War (and What Iranian Opposition Needs to Do)
 http://www.ghandchi.com/465-IRI-IsraelWarEng.htm

 خطر جنگ جمهوري اسلامي و اسرائيل و اينکه اپوزيسيون چه کار ميتواند بکند
 http://www.ghandchi.com/465-IRI-IsraelWar.htm

 5. Time for Iran 1+1 Talks
 http://www.ghandchi.com/790-iran-talks-1plus1-eng.htm  

 وقت مذاکرات 1+1 فرا رسيده است
 http://www.ghandchi.com/790-iran-talks-1plus1.htm
 
ایران#
#iran
iranscope@

دوشنبه، آبان ۲۰، ۱۳۹۲

برداشت غلط اپوزيسيون از ايران

برداشت غلط اپوزيسيون از ايران
سام قندچی
 
برداشت غلط اپوزيسيون از ايران موضوع تازه ای نيست. در زمان شاه اگر کسی در اپوزيسيون می گفت که در ايران سرمايه داری رشد کرده و کشور به قدرت عمده منطقه ای در خاورميانه تبديل شده است او را مدافع رژيم شاه قلمداد می کردند. گوئی مثلا اپوزيسيون در آمريکا به اين دليل با دولت وقت مبارزه می کند و خواستار گرفتن قدرت است که رشدی در کشور خود نمی بيند يا فکر نمی کند که آمريکا قدرت جهانی است. اينگونه برداشت غلط از ايران از زمان مشروطيت به بعد در ميان اپوزيسيون ايران مرسوم بوده است. گوئی هر آنکس که در اپوزيسيون است قرار بوده که در تصور خود ايران را کشوری درمانده نظير سوازيلند ببيند و يا حداکثر شبيه ايران دوران مظفرالدينشاه قاجار، در صورتيکه واقعيت ايران بعد از مشروطيت ابدا چنين نبوده است.
 
درست است که در زمان انقلاب مشروطيت بسياری از افکار مدرن از طريق قفقاز در روسيه و استانبول در عثمانی به ايران رسيدند و عثمانی قدرت بزرگ در منطقه خاورميانه محسوب می شد و روسيه و انگليس هم برای حوزه نفوذ خود در ايران در رقابت بودند اما مشروطيت سنگ بنای ايران مدرن را گذاشت و حتی محمد علی شاه با کمک روسيه نتوانست ايران را به عقب ببرد و با مقاومت متحد مشروطه خواهان روبرو شد. بعد هم در دوران احمد شاه کشورهای خارجی مدتی از جريانات تجزيه طلبانه و ملوک الطوايفی در ايران حمايت کردند و نه تنها انگليس مثلا از به قدرت رسيدن شاهزاده فرمانفرما در استان فارس حمايت می کرد حتی آلمانها هم مدتی برای ايجاد حوزه نفوذ به ميرزا کوچک خان جنگلی در گيلان ياری رساندند. اما با پيروزی انقلاب بلشويکی در روسيه سياست انگليس عوض شد و از وجود دولت های با قدرت در ايران بعنوان سدی در برابر شوروی حمايت کرد. و در چنين شرايط یود که عملا دولت رضا شاه که برای يکپارچگی ايران تلاش می کرد به قدرتی در منطقه تبديل شد و از حمايـت بريتانيا نيز برخوردار شد و آنهم زمانی که دولت عثمانی در خاورميانه پس از جنگ اول جهانی سقوط کرده و بين فاتحين جنگ تقسيم شده بود. از آن تاريخ به بعد نيز علاوه بر موقعيت سوق الجيشی، کشف نفت ايران نيز عامل ديگر رشد ايران بعنوان قدرت منطقه ای شد.
 
سقوط دولت رضا شاه (1) و اشغال ايران توسط متفقين در 1320 دقيقاً زمانی روی داد که انگليس و آمريکا با شوروی متحد شده بودند و ديگر خطر شوروی بعنوان دليلی برای حمايت از دولتی قوی در ايران موقتاً کنار رفت، اما بعد از جنگ جهانی دوم دوباره قدرت منطقه ای ايران اهميت خود را بازيافت و ابتدا جنبش های تجزيه طلبانه در آذربايجان و کردستان سرکوب شدند (2) و چند سال بعد هم با کودتای 28 مرداد دولت مرکزی قوی در ايران با حمايـت غرب تقويت شد. حتی در زمان انقلاب ايران در 1357 نيز مسأله مرکزی غرب اين بود که ايران به دامان شوروی سقوط نکند و به همين علت نيز از روحانيت پشتيبانی کرده و همچنان از وجود دولت قوی در ايران حمايت کرد. حتی در زمان حمله عراق به ايران غرب سياست کنترل قدرت دو کشور را در نظر داشت اما خواستار سقوط دولت ايران نبود. تنها بعد از سقوط شوروی غرب ترجيح داده است با قدرت منطقه ای ايران مقابله کند و از جنبش های تجزيه طلبانه حمايت کرده است سياستی که از زمان جنگ جهانی اول تا اين تاريخ در مورد ايران سابقه نداشته است.
 
اما جدا از سياستهای غرب، ايران چه در زمان رضا شاه و چه در سالهای بعد از کودتای 28 مرداد و چه پس از انقلاب اسلامی، قدرت منطقه ای بوده است و اکنون ايران، عربستان و اسرائيل سه قدرت اصلی منطقه خاورميانه هستند. اما متأسفانه هنوز اپوزيسيون، به ايران، بعنوان کشوری مفلوک نظير سوازيلند نگاه می کند. مثلا در خيابانی در تهران آب راه می افتد يا مثال فروش کليه آورده می شود و گفته می شود که وقتی نمی توانند راه آب خود را درست کنند چرا روی انرژی هسته ای کار می کنند. مگر خيابانها در آمريکا دستخوش سيل نمی شوند يا فقر در محله های فقيرنشين نيويورک بدتر از اينها را دامن نمی زند. يا اينکه گفته می شود چرا دولت ايران مؤسسات غيردولتی در کشورهای ديگر راه می اندازد. مگر قدرت های منطقه ای يا جهانی چنين نمی کنند. آمريکا از مؤسسات غيرانتفاعی در کشورهای دوردست حمايـت می کند. عربستان حتی در آمريکا مؤسسات غيرانتفاعی سنی مذهب راه می اندازد. منظورم تأييد يا محکوم کردن مؤسساتی نيست که قدرت های منطقه ای و جهانی راه می اندازند و منظورم تأييد يا رد توسعه انرژی هسته ای هم نيست، بلکه هدف نشان دادن اين واقعيت است که ايران قدرت منطقه ای است و زمان محمد رضا شاه و حتی زمان رضا شاه هم اينطور بوده است و لازم نيست برای اپوزيسيون بودن اين واقعيت ها را نفی کنيم بلکه بحث اپوزيسيون بايد اين باشد که طرح بهتر خود را برای اداره کشور ترويج کند.
 
بسياری اوقات دولت هايی که قدرت منطقه ای يا حتی جهانی هستند تلاش می کنند خود را کوچک جلوه دهند. مثلا چين مائو هميشه خود را يک کشور جهان سوم می ناميد يا آيت الله خمينی از رژيم خود بعنوان دولت مستضعفين که مورد ظلم جهانی است حرف می زد. اکثر رهبران جمهوری اسلامی نيز نظير آيت الله خمينی صحبت می کردند به استثنا محمود احمدی نژاد. قبل از جمهوری اسلامی، محمد رضا شاه نيز بسيار بر قدرت منطقه ای بودن ايران تأکيد می گذاشت و بويژه در زمان جشنهای دوهزار و پانصدساله چنين کرد. اما جدا از آنکه دولت ايران در زمانهای مختلف فروتنانه تر يا جسورانه تر سخن رانده باشد در يک قرن اخير ايران قدرت بزرگ منطقه ای بوده است و بويژه پس از جنگ آمريکا با القاعده در دو کشور افغانستان و عراق، که در اتحاد آمريکا با ايران دولتشان سقوط کرد، آندو کشور هم به حيطه نفوذ ايران اضافه شدند و در بازارهای آسيای ميانه ايران با چين و روسيه در رقابت است، ديگر آنکه پس از عقب نشينی بهار عربی، برای مقابله با القاعده در منطقه که دشمن اصلی آمريکا است، ايران بعنوان قدرتی منطقه ای، متحد آمريکا به حساب می آيد هر چند در رقابت با عربستان (3) و در دشمنی با اسرائيل (4) نيز قرار دارد.
 
اپوزيسيون ايران بهتر است ببيند که برای کشوری که قدرتی منطقه ای است برنامه می ريزد و خواستار ايجاد دموکراسی و سکولاريسم بودن به اين معنا نيست که کشور ايران را مفلوک فرض کنيم و فکر کنيم که بهترين توان صنعتی ما ساختن لولهنگ است. ايران سالهاست که توليدات صنعتی و حتی فراصنعتی دارد و قدرت عمده منطقه است. واقعيت ايران به معنی تأييد توان مردم ايران است و به اين معنی نيست که دولت های ايران در صد سال اخير بهترين سيستم های سياسی بوده اند که می توانستيم داشته باشيم و تلاش اپوزيسيون برای تغييرات دموکراتيک نه تنها هيچ کار غلطی نيست بلکه بسيار حياتی است. در آمريکا و اروپا نيز دقيقا همواره وقتی هر نيروی سياسی در قدرت نيست، يعنی در اپوزيسيون است، همين کار را می کند. اما تجزيه کشور و تضعيف قدرت ايران در راه تعالی کشور نيست و دست آخر نيز باعث ديکتاتوری بيشتر می شود همانطور که يکبار پس از پايان جنگ جهانی اول شاهد چنان وضعيتی بوديم. ايران عمده ترين قدرت منطقه ای است و دقيقا اپوزيسيون ملی ايران برای اين واقعيت است که بايد برنامه خود را بريزد و نه در نفی آن.

سام قندچی، ناشر و سردبير
ايرانسکوپ
http://www.iranscope.com
بيستم آبان ماه 1392
November 11, 2013
 
پانويس:
1. در شهريور 20 استقلال با آزادی معاوضه شد
http://www.ghandchi.com/676-shahrivare20.htm
2. يادداشتی درباره طرح بحث انگيز خودمختاری کردستان
http://www.ghandchi.com/723-kurdistan-autonomy.htm
3. Iran and Saudi Arabia: Monarchies and Islamism
http://www.ghandchi.com/157-Saudi.htm
4. خطر جنگ جمهوري اسلامي و اسرائيل (و اينکه اپوزيسيون چه کار ميتواند بکند)
http://www.ghandchi.com/465-IRI-IsraelWar.htm  

ایران#
#iran
iranscope@

پنجشنبه، آبان ۰۹، ۱۳۹۲

محمد امينی و علی ميرفطروس: دو روايت از سقوط دولت دکتر مصدق

محمد امينی و علی ميرفطروس: دو روايت از سقوط دولت دکتر مصدق
سام قندچی
 
سالها پيش سطور زير را به ياد اثر منظوم ساموئل تیلُر کالریج تحت عنوان "دریانورد کهن" نوشتم:
 
"ساموئل تيلور کولريج، شاعر و منتقد انگليسي که بين سال هاي 1772 و 1834 زندگي مي کرد و جناياتي را که انقلاب فرانسه عليه آنهائي که خود انقلاب کرده بودند به چشم خود ديده بود، منظومه زيبائي تحت عنوان "ترانه دريانورد کهنسال" در قالب داستان کشتن پرنده دريائی خارق العاده ای به رشته تحرير درآورده است.  اين اشعار بيان احساسات نسلي بود که آن مصيبت ها را با گوشت و پوست خود تجربه کردند، و گوئي همه دردها از زبان يکي از انقلابيون بيان می شود که در قامت ملواني پير در کنار خيابان تحول اجتماعي ايستاده و به هر کس که در آن راه پاي مي گذارد داستان کشته شدن "مرغ دريائي آزادي" را بازگو ميکند. بسياری از دوستان کولريج پس از تجربه انقلاب فرانسه به محافظه کاران ضدانقلابی تبديل شدند اما برخی نيز ليبرال باقی ماندند. منظومه کولريج بيان افسوس ها و طلب بخشش از سوی آنهايی است که از زياده روی های انقلاب بجان آمده و با بيانی زيبا و شاعرانه فغان آنهاست که به نسل های بعد منتقل می شود" (1).
 
گوئی نسل انقلاب 1357 ايران نيز تجربه مشابهی را طی کرده است؛ انقلابيونی که در جستجوی استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی به پا خاستند و بعدها در بازنگری های خود گاه به هزاران سال پيش نقب زده و برای يافتن پاسخی به نتيجه انقلاب به جستجوهای خود ادامه می دهند (2). چند سال پيش آقای علی ميرفطروس در نوشته ای تحت عنوان "آسيب شناسی يک شکست" به وقايع پيش و پس از کودتای 28 مرداد 1332 پرداخت و آقای محمد امينی نيز در کتاب "سوداگری با تاريخ" به نوشتار آقای ميرفطروس پاسخ مفصلی ارائه کرد.  البته اينگونه بحثها به مخالفان و هواداران مصدق محدود نيست و در ميان ليبرالهای ايران نيز درباره ارزيابی از تصميمات دکتر مصدق در آن سالها اتفاق نظر وجود ندارد (3). همچنين اختلاف نظرها در مورد شخصيت های جبهه ملی محدود به دوران مصدق نيست، مثلا در مورد اشتباهات دکتر کريم سنجابی هنگام انقلاب 57 اختلافات ليبرالهای ايران آشکارا اعلام شده اند (4). اينکه اين بحث ها بعد از 60 سال هنوز ادامه دارد ممکن است عجيب جلوه کند (5). اما نه تنها موضوع حفاظت از دموکراسی کماکان برای نيروهای سياسی ايران مورد توجه است (6) بلکه اين بررسی ها حتی برای دولت آمريکا در مورد تجديد رابطه اش با مردم ايران بر مبنای احترام متقابل اهميت تعيين کننده دارد (7).
 
آنچه به نوشته آقای محمد امينی اهميت ويژه ای می دهد پاسخ های مبسوط ايشان به نوشته های آقای ميرفطروس نيست بلکه بسياری از اسناد دست اولی است که از شخصيت های حقيقی جبهه ملی در کتاب سوداگری با تاريخ ارائه شده اند. مسأله ای که در پس بحث های 28 مرداد نهفته است تلاشهای انسانهايی است که برای سرافرازی و سعادت مردم ايران فعاليت کردند و زندگی خود و خانواده شان در اين راه فدا شده است. البته اينکه نتيجه همه اين تلاشها زندگی بهتر برای مردم ايران بوده يا خير موضوعی است که نمی توان از آن به راحتی گذشت. آقای محمد امينی يکی از با دانش ترين مورخان تاريخ ايران هستند که هم با منابع رسمی آشنايی دارند و هم با منابعی که در جنبش سياسی ايران قابل دسترس بوده اند و نوشته های ايشان می توانند راهگشای درک بسياری از سؤالات پژوهشگران آکادميک باشد. در اينجا لازم می دانم همچنين به ادعايی که به تازگی در مورد آقای محمد امينی بعنوان نويسنده کتاب "دموکراسی ناقص" مطرح شده است پاسخ دهم. اينجانب شخصا با نويسنده کتاب دموکراسی ناقص، در شهر تهران، در سال دوم انقلاب، ملاقات کردم و ايشان آقای محمد امينی نيستند. نويسنده کتاب دموکراسی ناقص به زبان انگليسی نيز تسلط کامل داشت و کتاب اينجانب در مورد کردستان (8) را نيز او از زبان فارسی به زبان انگليسی ترجمه کرد و ترجمه ايشان آنقدر عالی است که گوئی از نو کتاب را به زبان انگليسی نوشته است (9). کتاب دموکراسی ناقص يکی از دقيقترين پژوهش هايی است که در مورد رويدادهای سالهای 1320 تا 1332 انجام شده است، جدا از آنکه کسی با نظر نويسنده در هر مورد معين موافق يا مخالف باشد. مثلاً با اطلاعاتی که پس از سقوط شوروی منتشر شده اند آشکار است که نظرات آن نويسنده در مورد تشکيل فرقه دموکرات آذربايجان غلط است (10). به هر حال اميدوارم ايشان اگر در قيد حيات هستند روزگار خوشی داشته باشند و بايد قدر کارهای تحقيقات تاريخی دقيق آنچنان را دانست جدا از آنکه ارزيابی های مورخ در هر مورد معين امروز از نظر ما درست باشد يا نه.

سام قندچی، ناشر و سردبير
ايرانسکوپ
http://www.iranscope.com
دهم آبان ماه 1392
November 1, 2013


پانويس:
 
1. Rime of the Ancient Mariner, Samuel Taylor Coleridge

2. ايران آينده نگر: آينده نگري در برابر تروريسم
http://www.ghandchi.com/500-FuturistIran.htm

FUTURIST IRAN: Futurism vs Terrorism-Third Edition
http://www.ghandchi.com/500-FuturistIranEng.htm

3. اشتباه مصدق در رابطه با متحدين جهانی دليل شکست مليون در 28 مرداد
http://www.ghandchi.com/546-mossaddegh.htm

4. ياداشتي کوتاه درباره دکتر سنجابي و ليبرالهاي ايران
http://www.ghandchi.com/467-KarimSanjabi.htm

A Short Note about Dr. Sanjabi & Iranian Liberals
http://www.ghandchi.com/467-KarimSanjabiEng.htm

5. چرا قديمی های جبهه ملی از بازگويی 28 مرداد دست بر نمی دارند؟
http://www.ghandchi.com/658-Arrogance.htm

6. مسأله *حفاظت* از دموکراسي است، نه دموکراسي خواهي
http://www.ghandchi.com/379-Protection.htm

7. How US Can Solve Iran's Nuke Issue
http://www.ghandchi.com/743-iran-us-nuke-eng.htm

8. کردها و شکل گيري دولت مرکزي در ايران
http://www.ghandchi.com/700-KurdsIran.htm

9. Kurds & Formation OF Central Government in Iran
http://www.ghandchi.com/700-KurdsIranEng.htm

10. يادداشتی درباره طرح بحث انگيز خودمختاری کردستان
http://www.ghandchi.com/723-kurdistan-autonomy.htm

A Note about the Controversial Kurdistan Autonomy Plan
http://www.ghandchi.com/723-kurdistan-autonomy-eng.htm

    
ایران#
#iran
iranscope@

دوشنبه، مهر ۰۱، ۱۳۹۲

توصيه ای به وبلاگنويسان ايران A sugestion to Iran bloggers

توصيه ای به وبلاگنويسان ايران

لطفا اگر مطلبی به فارسی در وبلاگ یا سایت خود يا در فیس بوک یا گوگل پلاس يا يوتوب يا تامبلر يا جای ديگری منتشر میکنيد لینک آن را در حساب توییتری خود درج کنید و زیر مطلب هش تگ ایران را اضافه کنید. يا بطور ساده هش تگ زير را کپی کنيد: #ایران. حتما زبان فارسی را بعنوان زبان توئيتر خود انتخاب کنيد. لينک شما باید پس از چند ثانیه در جستجوگر زير دیده شود

http://twitter.com/search-home

لطفاً دقت کنيد که عبارات زير را در جستجو گر وارد کرده باشيد
#ایران OR #ايران


A sugestion to Iran bloggers

Please if you are publishing an English article or video in your blog, Facebook, Googleplus, YouTube, Tumblr or other sites, insert its link in your twitter account and add "Iran" hashtag at the bottom. Or simply copy the following hashtag: #iran. Make sure to choose "en_US" for encoding.  Your link should show in the following  search in a few seconds

http://twitter.com/search-home

Please make sure you have entered the following hashtag in your search box
#iran

http://www.netvibes.com/ayandehnegar#iranscope.com


ایران#
iranscope@

ayandehnegar@
ghandchi@



ایران#
iranscope@

چهارشنبه، مرداد ۱۶، ۱۳۹۲

اکبر گنجی-خامنه‌ای و تأیید رویکرد حسن روحانی در تعامل با دولت‌های غربی

خامنه‌ای و تأیید رویکرد حسن روحانی در تعامل با دولت‌های غربی
اکبر گنجی
http://www.ayandeh.com/page1.php?news_id=9240

متغیرهای سیاسی مهمترین نقش را در پیدایش وضعیت کنونی ایران بازی کرده و می کنند. از نظر داخلی، سیاست همه حوزه ها را قفل کرده و بدون گشودن قفل سیاسی، قفل اقتصاد و فرهنگ و اجتماع باز نخواهد شد.

همه قلمروها در چنگال سیاست های نادرست اسیر شده اند.

انتخابات مهندسی شده ۹۲ نیز نتوانست مانع شنیدن صدای اعتراض مردم و مطالبه تغییر خواهانه آنان شود.

حسن روحانی نیز وعده های بسیار داد.

اینک همه در انتظارند که با شروع به کار دولت جدید- پس از رأی اعتماد مجلس به کابینه- مسائل و مشکلات رفته رفته حل و رفع شوند.

برخلاف دورانی که محمد خاتمی کار خود را آغاز کرد، ایران اینک تحت «شدیدترین تحریم های اقتصادی تاریخ»- به گفته اوباما و وزیر خزانه داری آمریکا- قرار دارد.

بدون حل مسائل مورد نزاع ایران و دولت های غربی به رهبری دولت آمریکا، قفل های اساسی جامعه ایران گشوده نخواهند شد. برای این که تحریم های فعلی نیز جامعه ایران را از درون نابود خواهند ساخت، چه رسد به این که تحریم ها دائما افزایش یابند.

یکی از وعده های حسن روحانی مذاکره با دولت های غربی و آمریکا جهت حل مسائل- خصوصاً لغو تحریم های اقتصادی- بود. پیروزی روحانی تقریباً با استقبال دولت های غربی مواجه شده است. یک نوع خوش بینی در جهان غرب نسبت به حل مسائل با ایران به چشم می خورد.

حسن روحانی در مراسم تنفیذ در برابر آیت الله خامنه ای نیز مجدداً از تعامل به دولت های غربی، تنش زدایی در سیاست خارجی و تحریم های اقتصادی سخن گفت.

آیت الله خامنه ای با اشاره به سخنان روحانی گفت: رئيس جمهور محترم اشاره كردند به تحریم ها و فشارهائى كه دشمنان ملت ايران - كه البته در رأس آنها آمريكا است - بر كشور وارد می كنند. من می خواهم بگويم درست است كه فشارهاى دشمنان براى مردم مشكلاتى را به‌وجود مى‌آورد، اما تجربه‌هاى باارزشى هم در اختيار مسئولان و در اختيار مردم می گذارد. درس بزرگى كه ما از اين فشارهاى اقتصادى دريافت كرديم، اين است كه هرچه می توانيم، بايد به استحكام ساخت داخلى قدرت بپردازيم؛ هرچه می توانيم، در درون، خودمان را مقتدر كنيم؛ دل به بيرون نبنديم. آنهائى كه دل به بيرون ظرفيت ملت ايران مي بندند، وقتى با يك چنين مشكلاتى مواجه شوند، خلع سلاح خواهند شد. ظرفيتهاى ملت ايران خيلى زياد است.

«استحکام ساخت داخلی قدرت» و «مقتدر کردن درونی»، سخنانی بسیار سنجیده اند. اما محل نزاع، معنای این مفاهیم است که در پایان به آن خواهیم پرداخت.

خامنه ای، سپس نکته مهمی را گوشزد کرد و گفت: مسائل سياسى هم مسائل مهمى است. من تأييد می كنم نظرى را كه رئيس جمهور محترم ابراز كردند در زمينه‌ى برخورد حكمت‌آميز با مسائل گوناگون بين‌المللى و مسائل سياسى و مسائل ارتباطات بين‌المللى و اينها. حتماً بايد برخوردِ حكمت‌آميز و عاقلانه باشد.

نکته کلیدی، «من تأیید می کنم» بود، یعنی تأیید رویکرد حسن روحانی در رابطه با سیاست خارجی. اگر این مدعا صادق باشد، چشم اندازهای جدیدی گشوده خواهد شد. آیت الله خامنه ای البته بر خودی بودن حسن روحانی و حرکت او در چارچوب نظام تأکید کرد که امر درستی است، اما هاشمی رفسنجانی و خاتمی و احمدی نژاد هم خودی بوده و سه مشی متفاوت را به نمایش گذاردند. حالا باید دید که حسن روحانی چه خواهد کرد.

خامنه ای حداقل روی پنج وزیر خارجه، کشور، اطلاعات، فرهنگ و ارشاد اسلامی و فرهنگ و آموزش عالی حساس بوده و بدون موافقت او وزیری برای این پست ها انتخاب نمی شود. در این دوره هم افرادی چون علی یونسی، احمد مسجد جامعی، توفیقی، معصومه ابتکار و...را به عنوان وزیر نپذیرفت.

اما پذیرش محمد جواد ظریف به عنوان وزیر امورخارجه بسیار مهم است. ظریف هم هیچ گاه از اصلاح طلبان نبوده است. اما دیپلماتی کارآزموده و دارای روابط گسترده در جامعه آمریکا است. او نیز همچون حسن روحانی دارای روابط خوبی با آیت الله خامنه ای است.

اخیراً کتاب خاطرات ظریف تحت عنوان «آقای سفیر» در تهران منتشر شده است. در بخشی از آن درباره ی روابط اش با آیت الله خامنه ای نوشته است: فکر می‌کنم در بهمن ماه سال ۱۳۸۰ بین من و آقای دکتر خرازی برای رفتن به نیویورک توافق صورت گرفت. ظاهرا آقای دکتر خرازی نیز‌‌ همان موقع موضوع اعزام من را به رهبری هم گفته بودند. بعد‌ها رهبری به من فرمودند که‌‌ همان روز من به آقای حجازی گفتم که بهترین گزینه برای نیویورک شما هستید؛ اما بگذارید روند معمول وزارت خارجه طی شود. وقتی که رسما به ما معرفی شدید، شما هم رسما موافقت کنید... همچنین نکاتی را که برای مأموریت لازم بود یادآوری کردند. از جمله نکته‌ای را فرمودند که من در همه کلاس‌هایم برای دانشجویان گفته‌ام. به من فرمودند، حتی اگر در موردی یقین داری که دیدگاهت ۱۸۰ درجه با من مخالف است، وظیفه داری دیدگاهت را بگویی. حتی ایشان مطرح کردند که این یک وظیفه شرعی است. بحمدلله من نیز همیشه این کار را انجام دادم.

دیپلمات های آمریکایی او را از نزدیک می شناسند و دیدارهای زیادی با او داشته اند. از جمله جو بایدن- معاون اوباما- در زمانی که سناتور بود، با ظریف دیدار کرده است. انتخاب ظریف به عنوان وزیر امور خارجه، با استقبال دولت های غربی و آمریکائیان روبرو خواهد شد.

لیسانس و فوق لیسانس و دکترای ظریف متعلق به آمریکا است. شاید تأیید ظریف را هم بتوان بخشی از «من تأیید می کنم» خامنه ای به شمار آورد. البته انتخاب ظریف با مخالفت اصول گرایان افراطی ، کیهان، رجانیور که آنها را «محفل نیویورکی ها» می نامد، مواجه شده است. کیهان خبر ویژه «واسطه‌های ملاقات با سوروس چه خوابی برای وزارت خارجه دیده‌اند؟!» را علیه ظریف انتشار داد و نوشت که ظریف ملاقات خاتمی و جورج سوروس را ترتیب داده بود.

رجانیوز در یکی از مقاله هایش ده مشکل اساسی ظریف را برشمرده بود.

ظریف در ۱۴ مرداد در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس حاضر گردید و به پرسش های نمایندگان پاسخ گفت.

او در این جلسه گفته است: در تمام مراحل کاری‌ام نظرات مقام معظم رهبری را عملیاتی کردم، حتی اگر نظرم مخالف با نظر آقا بوده است، همچنین با هرکسی در خارج از کشور در سطح سیاست خارجی ارتباط داشتم، اجازه داشتم... خود را ملزم می‌دانم تا با نظرات مقام معظم رهبری هماهنگی داشته باشم و اگر حتی نظرات کارشناسی‌ام با نظرات حضرت آقا مغایرت داشته باشد، تبعیت از نظرات ایشان را لازم می‌دانم.

نزدیکی ظریف به خامنه ای شرط لازم انجام کار از سوی اوست. بدون تأیید خامنه ای، حسن روحانی و تیم سیاست خارجی اش کاری از پیش نخواهند برد. مذاکره با آمریکا قطعاً نیازمند تأیید اوست. خیال خامنه ای باید کاملاً آسوده باشد که خیانتی صورت نخواهد گرفت و مسئولان در مذاکرات کاملاً به او وفادار هستند.

دو سمت دیگر نیز در سیاست خارجی او نقش کلیدی دارند. اولی، دبیر شورای عالی امنیت ملی است و دومی، نماینده ایران در سازمان ملل. هر دوی اینها هم نیازمند تأیید خامنه ای است. اگر این دو سمت نیز صاحب افراد شایسته ای شوند، حداقل امیدواری ایجاد خواهد شد. اما چرا حداقل امیدواری؟

 یکم- مجرب بودن دیپلمات شرط لازم مذاکره و دفاع از منافع ملی کشور است. اما گفت و گو نیازمند سازش و عقب نشینی طرفین از مواضع حداکثری به منظور رسیدن به توافق است. طرف غربی خط قرمزهایی برای خود وضع کرده است، طرف ایرانی هم دارای خطوط قرمزی است. اگر طرفین بر خطوط قرمز خود اصرار ورزند، سازشی در کار نخواهد بود. باید دید خامنه ای تا چه اندازه دست روحانی/ظریف را باز خواهد گذاشت.

دوم- بدون تردید سیاست دولت های غربی در پرونده هسته ای ایران یک بام و دو هوایی است. در حالی که کشورهای همسایه ایران- پاکستان، هند، اسرائیل، و...- دارای صدها بمب اتمی هستند، استفاده صلح آمیز در چارچوب NPT نیز از ایران پذیرفته نمی شود. یعنی، غنی سازی اورانیوم، حق کلیه اعضای آژانس است. حسن روحانی گفته است که شفاف سازی را به حداکثر خواهد رساند تا صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران اثبات شود، اما طرف اصلی نزاع- یعنی دولت اسرائیل- مخالف غنی سازی اورانیوم ۲۰ درصدی توسط ایران است. نتانیاهو بحث حقوقی در چارچوب NPT نمی کند، بلکه خود به تنهایی «خط قرمز» در این زمینه برای دنیا تعیین کرده است. این مسأله را چگونه می توان حل کرد؟

 سوم- سیاست خارجی ادامه سیاست داخلی است. خامنه ای هم بر «استحکام ساخت داخلی قدرت» و «مقتدر کردن درونی»، تأکید نهاده است. اما کدام استحکام ساخت داخلی قدرت به مدد کشور در سطح بین المللی می انجامد؟

 دولتی که ریشه در رضایت مردم داشته باشد، بهتر از هر دولتی قادر به دفاع از منافع ملی کشور در سطح بین المللی خواهد بود. اگر چه دولت دموکراتیک محصول صندوق های آرای آزاد مردم است، اما این نوع دولت را نمی توان به صندوق های رأی فروکاست. رعایت حقوق بشر در عمل، شرط لازم دموکراتیک بودن دولت است.

برای قدرتمند کردن دولت در مذاکرات خارجی، باید گام های اساسی در سیاست داخلی برداشته شود. آزاد کردن کلیه زندانیان سیاسی حداقل کاری است که باید صورت بگیرد تا جامعه جهانی شاهد تغییر رویکرد عملی شود. روشن است که زندانیان در اختیار قوه مجریه قرار ندارند، اما حسن روحانی چاره ای ندارد جز آن که خامنه ای و مسئولان قضایی را برای این عمل آماده سازد.

مطابق قانون، وزیردادگستری توسط رئیس قوه قضائیه معرفی شده و وظایف بسیار محدودی دارد. صادق لاریجانی، مصطفی پورمحمدی را به عنوان وزیر دادگستری معرفی کرده است. نام پورمحمدی اصول گرا با سرکوب های دهه شصت و قتل عام تابستان 67 گره خورده و این برای دولت عقلانیت و اعتدال بسیار بد است. پورمحمدی با ایستادن در برابر احمدی نژاد و کاندیداتوری ریاست جمهوری کوشید تا چهره جدیدی از خود به نمایش بگذارد. در عین حال او می تواند در مذاکره برای آزادی زندانیان سیاسی نقش مهمی ایفا کند. چون نه تنها به قوه قضائیه تعلق دارد، بلکه مورد وثوق آیت الله خامنه ای است. چهره جدیدی که پورمحمدی از خود به نمایش می گذارد، مطلوب حسین شریعتمداری نیست (رجوع شود به خبر ویژه کودتای حاشیه علیه متن کیهان ۱۵.۵.۱۳۹۲).

وزیر کشور هم به علی لاریجانی تعلق گرفت. این هم نوعی معامله بود تا جناح او به کابینه رأی دهند. لاریجانی وزیر کشور را برای انتخابات بعدی نیاز دارد. اما برکناری استانداران احمدی نژاد توسط وزیر کشور اصلاح طلب کار دشواری بود. وزیر کشور جدید که یکی از اصول گرایان نزدیک به لاریجانی است، بهتر می تواند از پس استانداران احمدی نژاد بر آید. اما در اینجا نیز نیازمند حل مشکل احزاب تعطیل شده و تأسیس نهادهای مستقل مدنی هستیم. بدون نهادهای صنفی و مدنی- که یکی از وعده های روحانی در انتخابات بود- نه دموکراسی ای در کار خواهد بود و نه دولت به واقع دولت قدرتمند قابل احترام در سطح جهانی خواهد شد.

وزیر ارشاد نیز نصیب فرزند آیت الله جنتی شد. او از نظر فکری به هاشمی رفسنجانی نزدیک است. مطبوعات، سینما، کتاب و بسیاری دیگر از مسائل فرهنگی در حوزه ی ارشاد قرار دارد. باز شدن روزنامه ها و هفته نامه های جدید، سپردن کار نشر به ناشران، و...حداقل کارهایی است که باید صورت بگیرد تا چهره ایران در سطح جهانی بهبود یابد.

حسن روحانی باید قفل سیاست داخلی را بگشاید تا قفل سیاست خارجی گشوده شده و قفل های دیگر هم متأثر از آنها گشوده شوند. تغییر سیاست در داخل، مهمترین نقش را در تقویت موضع جهانی دولت ایران خواهد داشت. دولت قدرتمند، دولت مخلوق جامعه مدنی و رضایت شهروندان است. تنها از راه قدرتمند کردن مردم در نهادهای متنوع و متکثر می توان ساخت داخلی قدرت را استحکام بخشید. روحانی از واگذاری همه امور در همه قلمروها به مردم و گروه های صنفی سخن گفت، اگر این وعده، با اجماع ملی، محقق شود، دموکراسی شکل خواهد گرفت. اتحادیه های گارگری مستقل، یکی از لوازم ضروری این فرایند اند."من تأیید می کنم" باید خود را در واگذاری امور به مردم بروز دهد.


iran#
iranscope#

تسهیلات تردد مشمولان ایرانی خارج از کشور برای سفر

تسهیلات تردد مشمولان ایرانی خارج از کشور برای سفر
http://www.kaleme.com/1392/05/16/klm-154132

چکیده : درگذشته مشمولان ایرانی مقیم خارج از کشور حق تردد به داخل و خارج را نداشته و در صورت ورود به خاک ایران تا زمان انجام خدمت سربازی، اجازه خروج به آنان داده نمی‌شد و تنها آن دسته از مشمولانی که تا پایان سال 82 از کشور خارج شده بودند، می‌توانستند سالی یک بار و حداکثر به مدت سه ماه به کشور تردد کرده یا با پرداخت مبلغ 10 میلیون تومان سربازی خود را خریداری کنند. ...

در پی انتشار خبر آزادشدن تردد مشمولان ایرانی خارج از کشور به ایران سئوالات و مسائل مختلفی از سوی عده‌ای مطرح شد که جانشین اداره منابع انسانی ستادکل نیروهای مسلح به تشریح جزئیات اجرای این مقررات پرداخت.

سردار موسی کمالی در گفت‌وگو با ایسنا، در این باره گفت: درگذشته مشمولان ایرانی مقیم خارج از کشور حق تردد به داخل و خارج را نداشته و در صورت ورود به خاک ایران تا زمان انجام خدمت سربازی، اجازه خروج به آنان داده نمی‌شد و تنها آن دسته از مشمولانی که تا پایان سال ۸۲ از کشور خارج شده بودند، می‌توانستند سالی یک بار و حداکثر به مدت سه ماه به کشور تردد کرده یا با پرداخت مبلغ ۱۰ میلیون تومان سربازی خود را خریداری کنند.

وی با بیان اینکه براساس مقررات قبلی افرادی که از سال ۸۳ به بعد از کشور خارج شده بودند، حق ورود به کشور را نداشتند، اظهارکرد: در بررسی‌هایی که انجام دادیم، متوجه شدیم که دانشجویان و مشمولان ایرانی بسیاری در کشور حضور دارند که با این شرایط امکان ترددشان به کشور وجود ندارد. بنابراین اقدام به بازنگری در این مقررات کردند.

کمالی با بیان اینکه بر اساس مقررات جدید که از روز چهاردهم مردادماه ابلاغ شد، ورود و خروج مشمولان ایرانی مقیم خارج از کشور به داخل آزاد شده، گفت: بر این اساس هر یک از مشمولان ایرانی مقیم هر یک از کشورهای خارجی در صورتی که حداقل سه سال در خارج از کشور اقامت داشته باشند، می‌توانند دو بار در سال و به مدت حداکثر سه ماه به کشور تردد کنند.

جانشین اداره منابع انسانی ستادکل نیروهای مسلح با بیان اینکه افرادی که وارد غیبت شده باشند، فراری بوده یا به شکل غیرقانونی از کشور خارج شده باشند نیز در شمول این مقررات قرار می‌گیرند، اظهارکرد: بر اساس این قانون تنها شرطی که سبب مجازشدن تردد مشمولان ایرانی خارج از کشور به داخل می‌شود، اقامت سه ساله در خارج از کشور است.

به گفته وی، آن دسته از مشمولان دارای تابعیت مضاعف نیز که دارای پدر یا مادر ایرانی یا در ایران متولد شده باشند نیز می‌توانند از این تسهیلات بهره‌مند شوند.

کمالی با اشاره به آن دسته از افرادی که برای ادامه تحصیل به خارج از کشور مراجعه کرده و پس از اتمام مهلت تحصیل به کشور بازنگشته‌اند، اظهارکرد: این دسته از افراد نیز گرچه وارد غیبت شده‌اند، اما در صورتی که حداقل به مدت سه سال در خارج از کشور اقامت داشته باشند، می‌توانند بدون مشکلی به کشور تردد کنند.

جانشین اداره منابع انسانی ستادکل نیروهای مسلح افزود: فرزندان ماموران جمهوری اسلامی در خارج از کشور و همچنین آن دسته از افرادی که پس از گواهی موقت خروج از کشور دیگر به کشور بازنگشته‌اند، نیز می‌توانند از این تسهیلات بهره‌مند شوند.

وی اضافه کرد: متقاضیان بهره‌مندی از این شرایط تنها باید پیش از ورود به کشور با مراجعه به سفارت یا نمایندگی‌های جمهوری اسلامی ایران در کشور محل اقامتشان گذرنامه خود را به مهر اجازه تردد به کشور ممهور کنند و در صورتی که نمایندگی جمهوری اسلامی در کشورشان وجود نداشته باشد، می‌توانند به مراکزی که به این منظور در کشور محل اقامت یا کشورهای دیگر در نظر گرفته شده، مراجعه کنند.

کمالی تاکید کرد: در صورتی که چنین مهری در گذرنامه این افراد وجود داشته باشد، دیگر هیچ مشکلی برای تردد به کشور نخواهند داشت.

وی با بیان اینکه مهلت اجرای این طرح در حال حاضر تا سال ۹۶ است، به ایسنا گفت: به عنوان مثال اگر فردی امروزه از کشور خارج شود و سه سال را در یک کشور خارجی اقامت داشته باشد، در سال ۹۵ می‌تواند به کشور مراجعه کند و مشکلی نیز نداشته باشد.

جانشین اداره منابع انسانی ستادکل نیروهای مسلح با بیان اینکه اجرای این تسهیلات به معنای معافیت از سربازی نیست، اظهارکرد: این افراد اگرچه می‌توانند به کشور تردد کنند، اما باید توجه داشته باشند که در صورتی که مدت اقامت، ماموریت یا تحصیل‌شان در کشور خارجی تمام شود و قصد بازگشت به کشور را داشته باشند، باید به خدمت سربازی اعزام شوند و در صورتی که وارد غیبت شده باشند (سربازان فراری) نیز برابر مقررات جاری با آنان برخورد می‌شود، اما مادامی که در خارج از کشور هستند، می‌توانند با شرایط قید شده تردد کنند.

جانشین اداره منابع انسانی ستادکل نیروهای مسلح با بیان اینکه شرط ورود به کشور برای این افراد داشتن گذرنامه است، گفت: افرادی که اعتبار گذرنامه آنان تمام شده باید با مراجعه به نمایندگی‌های جمهوری اسلامی نسبت به تمدید آن اقدام کنند.

به گفته کمالی، این تسهیلات با هدف برقراری ارتباط میان ایرانیان خارج از کشور با داخل و همچنین حفظ ارتباط عاطفی و فرهنگی با خانواده‌شان در نظر گرفته شد.

وی با بیان اینکه با اجرای این مقررات، فروش خدمت‌سربازی برای مشمولان خارج از کشور متوقف می‌شود، به ایسنا گفت: آن دسته از افرادی که برای خرید خدمت سربازی خود اقدام کرده و تشکیل پرونده داده بودند، کماکان می‌توانند به درخواست خود رسیدگی کنند و این مقررات عطف به ماسبق نخواهد شد.

جانشین اداره منابع انسانی ستادکل نیروهای مسلح همچنین با بیان اینکه برای خروج از کشور مشمولانی که وارد غیبت نشده‌اند، مقدار وثیقه‌ با مبالغ مختلف در نظر گرفته شده است، اظهار کرد: مبلغ این وثیقه‌ها در حال حاضر تغییر نکرده و همانند گذشته است.

iran#
iranscope#

سه‌شنبه، مرداد ۱۵، ۱۳۹۲

روحانی خلف وعده نکند؛ زنان حق شان را از وزارت می خواهند

روحانی خلف وعده نکند؛ زنان حق شان را از وزارت می خواهند
http://www.we-change.org/spip.php?article10651

کانون زنانی ایرانی- فریده غائب: در هفته های پایانی یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری، حسن روحانی مدام بر برابری و توجه به حقوق زنان و مشارکت آنان به عنوان یک اصل تاکید می کرد. نیمی از آرای کسب شده اش ،توسط زنان به صندوق های رای ریخته شد. اما حالا که تنها چند روز به مراسم تحلیف باقی مانده؛ خبری از نام زنان در میان اعضای کابینه و وزرای احتمالی نیست .

اما آیا زنی که شایسته مدیریت در سطح وزرات باشد؛ در ایران وجود ندارد؟ چرا زمان تقسیم قدرت سیاسی ، زنان دیده نمی شوند؟ آیا وعده های پیش از انتخابات مبنی بر حضور و مشارکت زنان در تمامی سطوح جنبه نمایشی و ویترینی دارد ؟ حال که نام هیچ وزیر زنی در میان فهرست وزرای پیشنهادی دولت روحانی جایی نگرفته ؛ در سطوح معاونین، زنان چقدر دیده خواهند شد؟ و اساسا حسن روحانی چقدر به وعده های انتخاباتی اش برای دستیابی زنان به جایگاه واقعی خود عمل خواهد کرد؟ و سهم زنان در دولت تدبیر و امید چست؟

اعضای انجمن روزنامه نگاران زن ایران(رزا) برای پاسخ به این سوال ها یک نشست مطبوعاتی در مرکز مطالعات زنان در تهران برگزار کردند.آنها تنها چند روز مانده به مراسم تحلیف، قصد دارند با برگزاری این نشست از طریق رسانه ها صدایشان را به روحانی برسانند که حضور زنان در کابینه نه تنها سهم آنها که حق آنهاست و اولین گام رسمی دولت روحانی، خلاف وعده های انتخاباتی اش بوده است. آنها توصیه می کنند در مدت زمان باقی مانده برای تشکیل کابینه، بازنگری صورت بگیرد و برای رفع تبعیض ها قدم برداشته شود.

چند زن در کارگروههای تخصصی روحانی حضور داشتند؟

در کارگروههای تخصصی ای که حسن روحانی برای دولت آینده اش تشکیل داده است؛ چند زن حضور دارند؟ این سوال را زهرا نژاد بهرام، عضو شورای مرکزی رزا مطرح می کند و از دولت روحانی انتظار شفافیت و پاسخگویی دارد. می گوید:" بعد از سیل حمایت زنان از روحانی،حداقل انتظار این بود که آنان نیز سهمی از قدرت داشته باشند." او با صراحت چندین بار تاکید می کند که ما زنان از قدرت سیاسی سهم مان را می خواهیم.

اشرف گرامی زادگان ، حقوق دان و مدیر مسئول مجله حقوق زنان که به تازگی مجله اقتصاد زنان را راه اندازی کرده است از زاویه یک حقوق دان حرف های نژاد بهرام را تصحیح می کند:" ما زنان از دولت روحانی و برای حضور در کابینه سهم مان را نمی خواهیم بلکه این حق ماست ."

شهیندخت مولاوردی از دیگر اعضای این انجمن نیز از ضرورت حضور زنان در سطوح تصمیم گیری و برنامه ریزی سخن می گوید:" دیوارهای بلندی مقابل زنان برای ورود به سیاست کشیده شده است. از دیرباز سیاست امری مردانه تلقی می شده و مردان فرصت تجربه اندوزی، کسب قدرت و ثروت را داشته اند در حالی که همیشه در این لحظات زنان را به بهانه های مختلف کنار می گذارند. گوش ما از این استدلال ها پر است و تا می خواهیم از حقوق سیاسی مان حرف بزنیم با علامت هیس مواجه می شویم."

این حقوقدان نسخه ای از برنامه دولت تدبیر و امید را با خود به این جلسه آورده است. جلد آبی را باز می کند و به خبرنگاران نشان می دهد:" در جای جای برنامه روحانی، از حضور برابر زنان گفته شده است و انتظار ما هم این بود که در همین چارچوب اعتدال، حضور زنان را همپای مردان در کابینه شاهد بودیم."

توران ولی مراد از دیگر منتقدان عدم حضور زنان در کابینه روحانی است:" چگونه می توان برای یک دولت برنامه ریزی کنیم در حالی که 50 درصد جامعه یعنی زنان در آن سهمی نداشته باشند."

عضو شورای مرکزی جامعه زینب نیز از اینکه در کارگروههای تخصصی برای انتخاب اعضای کابینه زنان حضور ندارند گلایه مند است:" دولت تدبیر و امید موظف به پاسخگویی مطالبات زنان است. وعده روحانی مبنی برحضور زنان در کارگروه هایی که برای تعیین اعضای کابینه تشکیل شده عملی نشد و در نتایج مطلوبی برای زنان در این کارگروه ها حاصل نشده است."

توصیه ای به دولت روحانی: بازنگری در اعضای کابیته جهت رفع تبعیض ها ولی مراد ادامه می دهد: "الان برای ما یک علامت سوال است که در این 40 روز با همه ارتباطاتی که ما با دفتر دکتر روحانی داشته ایم اقدامی در جهت رفع تبعیض ها با چینش کابینه صورت نگرفته است. توصیه می کنیم زمان باقی مانده برای تشکیل کابینه بازنگری صورت گرفته و اقدامی در جهت رفع تبعیض ها برداشته شود."

در میان بحث هایی که درباره ضرورت حضور زنان در سطوح بالای قدرت سیاسی کشور مطرح بود؛ حرف از عملکرد دولت احمدی نژاد شد. اینکه او حداقل سه کاندیدای زن را به مجلس معرفی کرد تا یک زن در نهایت به عنوان وزیر از مجلس رای اعتماد بگیرد. و مولاوردی بحث را اینگونه ادامه می دهد:" مهم این است که زنان حاضر در مناصب قدرت سیاسی هم چقدر نگرش برابری خواهانه دارند؟ "

و صدای دیگری بر فراکسیون کنونی زنان مجلس اشاره می کند. جمعی که اتفاقا به جای دفاع از حقوق زنان در خانه ملت،در تصویب لوایح ضد زن و مردسالارانه نقش عمده ای را بازی کرده اند.

انتقاد اصلی همچنان پا برجاست. اینکه چرا زنان در میان وزرای دولت تدبیر و امید جایی ندارند؟ و تا بحث به این می رسد که وزرا که انتخاب شده اند ؛ زنان در سطوح معاونین رییس جمهور چه سهمی دارند؟ در میانه بحث ها خبرنگار یکی از خبرگزاری ها در دفاع از دولت روحانی می گوید خانم ابتکار یکی از کسانی است که احتمالا رییس سازمان محیط زیست خواهد شد. اما در یک نشست خبری ، یک خبرنگار تا چه حد حق دفاع از قدرت سیاسی و اعلام موضع گیری دارد؟

ولی مراد هم می گوید از اینکه نامی از زنان در میان وزرا نیست با این حال امیدوار است و به وعده حضور زنان در میان معاونین امید بسته است.

ژاله فرامرزیان، دبیر کل انجمن روزنامه نگاران زن ایران تاکید می کند که زنان به دنبال سهم خواهی خود در کابینه نیستند: "باید رویکردی فراتر از رویکرد مردانه داشته باشیم یکی از دغدغه های ما این است برای پی گیری مطالباتمان که عقب گرد داشته باشیم. در 8 سال گذشته نگاه به زنان باعث عقب رانده شدن آنان شده و ما امروز به دنبال مطالبات زنان در جایگاههای اجرایی هستیم.ما به دنبال رسیدگی به مطالبات عموم زنان هستیم."

وی با بیان اینکه روحانی در سخنرانی هایش به اهمیت نهادهای مدنی پرداخته می گوید:" وی برنامه هایش را در مورد نهادهای صنفی و روزنامه نگاران زن مشخص کند."

از روحانی گزارش کار می خواهیم

اشرف گرامی زادگان گرامی که زمانی در مرکز پژوهش های مجلس فعالیت داشت؛ می گوشد:" 34 سال از انقلاب اسلامی گذشته اما همچنان حق زنان پایمال می شود . ما از روحانی هر سال یک گزارش کار می خواهیم که بر مبنای آن باید اعلام کند چه حقوقی از حقوق زنان اجرا شده است."

همچنین فروغ میرطهماسب از دیگر اعضای انجمن رزا با صاحت می گوید جای تاسف است که بعد از 35 سال به نقطه صفر رسیده ایم و در ادامه به یکی از مشکلاتی اشاره می کند که در هشت سال اخیر گریبانگیر بسیاری از زنان روزنامه نگار و البته حوزه رسانه در کشور شده است. اینکه هنوز زنانی از جامعه روزنامه نگار هستند که بدون رسیدگی به پرونده هایشان همچنان در زندان به سر می برند. در این هشت ساله امکان فعالیت رسانه ای بدون سانسور وجود نداشته و از دولت روحانی می خواهیم که با برداشتن نگاه امنیتی از روی رسانه ها، اجازه فعالیت ازادنه به رسانه ها را بدهد.

در ادامه این نشست محورهای دیگری جز ضرورت حضور زنان در مناصب سیاسی هم مطرح شد. از جمله حوزه اقتصادی است که البته به دلیل کمبود زمان به طور مختصری به آن پرداخته شد.

زهره عالی‌پور، اولین فرمانده زن شمیرانات در این بخش سخن با اشاره به ضعف تشکل های اقتصادی مربوط به زنان، می گوید:" بخش های آسیب دیده در مورد زنان بخش‌های اقتصادی است که بر اساس قانون جهانی کسب و کار ایران رتبه ۱۴۵ از ۱۸۵ کشور دنیا را دارد یعنی برای ایجاد کسب و کار و دریافت جواز برای ایجاد شغل با مشکلات فراوانی مواجه هستیم. قوانین حاکم بر جامعه تبعیض‌آمیز نیست اما در به کارگیری زنان در پست‌های اجرایی بین آنها و مردان تبعیض وجود دارد."

و در پایان جلسه اشاره کوتاهی نیز به تبعیض های حقوقی می شود و در نهایت اعضای انجمن روزنامه نگاران زن ایران جلسه را ترک می کنند در حالی که باز بر این نکته متفق القول تاکید می کنند که امیدوارند دولت تدبیر و امید بر اساس آنچه که موسم انتخابات وعده داده بود؛ عمل کند و جهت رفع تبعیض های علیه زنان گام بردارد.

iran#
iranscope#

پنجشنبه، مرداد ۰۳، ۱۳۹۲

طبرزدی-مرد عبور از بحران/مانده در بحران ها

مرد عبور از بحران/مانده در بحران ها
مهندس حشمت اله طبرزدی
پيام دانشجو

بیانیه حشمت الله طبرزدی بمناسبت سالروز شهادت همرزم و همبندش اکبر محمدی؛ هشت مرداد سالروز شهادت اکبر محمدی را گرامی بداریم

هاشمی رفسنجانی" کلید" حل مشکلات حکومت را در سیاست خارجی می داند. این حرف درستی است. او به راه حلی برای عبور رژیم از بحران هسته ای شدن کشور و درنتیجه تحریم های بین المللی می اندیشد. دایما نیز همین امر را مورد تاکید قرار می دهد و از افراطگرایی پرهیز می دهد . این هم حرف درستی است. رفسنجانی می داند که جمهوری اسلامی برای هسته ای شدن اعم از این که به گفته خودش، فعلا اهداف غیر صلح امیزی از هسته ای شدن نداشته باشد یا به گفته ی جامعه ی جهانی به رهبری غربی ها داشته باشد، در هر حال این مسئله و به ویژه طولانی شدن و بحرانی تر شدن ان در دوران 8 ساله ی دولت ناشی از بصیرت دینی(!؟)، وضعیت رژیم را به شدت در بحران قرار داده که تا راه حلی برای برون رفت از ان پیدا نشود،شرایط نه تنها بهتر نمی شود که روز به روز بدتر خواهد شد.
تا پیش از انتخاب روحانی در یک انتخابات استصوابی و غیر دموکراتیک، رفسنجانی هیچ امیدی برای پیدا کردن راه حل این بحران نداشت. برای این که به زعم خودش، دولت افراطی و ماجراجوی احمدی نژاد کار را بدتر می کرد. اینک که یک کارگزارانی مورد پشتیبانی هاشمی رفسنجانی روی کار امده، اما باز این سیاستمدار کهنه کار و محافظه کار اسلام گرا،همان نگرانی های گذشته را تکرار می کند.
سوالی که ممکن است برای برخی اذهان نا اشنا با ساخت و بافت قدرت در ایران به وجود بیاید این است که مگر همین رفسنجانی نبود که راه حل عبور از بحران را انتخاب یک فرد معتدل -بخوانید خودش یا از حامیان خودش- می دانست؟ و مگر همین رفسنجانی نبود که مدعی شد انتخابات (استصوابی و غیر دموکراتیک) اخیر ازادترین، انتخابات در دنیا است؟
پس این نگرانی او و این عدم اطمینان او به حل بحران های رژیم ناشی از چی است؟ او از مردم دعوت کرد تا به کاندیدای مورد نظر او و خاتمی رای بدهند و اقلیتی از واجدین شرایط رای در ایران -18 میلیون از 51 میلون واجدین شرایط- به روحانی رای دادند و به اقایان لبیک گفتند( بگذریم که رفسنجانی مطابق معمول دبه در اورد و اعلان کرد دولت جدید خزانه ی خالی را تحویل می گیرد که مفهوم ضمنی حرفش این بود که از دولت جدید توقع نداشته باشید. چیزی که خاتمی با صراحت اعلام کرد. و این در حالی بود که پیش از رای اوردن از این حرف های مایوس کننده یا کمتر می زدند یا جوری می گفتند که اگه ما رای بیاوریم مشکلات حل خواهد شد)اما به هر حال، کاندیدای مورد نظر ان ها به هر دلیل و در شرایط سرکوب مطلق ازادی خواهان، برکرسی ریاست جمهوری سکتاریستی-اسلامی ،جلوس خواهد کرد.
ولی ایشان و دیگر رهبران اصلاح طلب-محافظه کار اسلام گرا، به گونه ای حرف می زنند که انگار پیروز نشده اند و گویا باید از کس یا کسانی البته با استفاده از دیپلماسی عمومی بخواهند یا مجوز بگیرند که اجازه بدهند، دولت کلید خودش را بیندازد در قفل پرونده ی هسته ای و روابط خارجی، تا راه حل کردن بحران ها دراکثیر مشکل گشای اعتماد سازی را پیدا نماید.
اما رفسنجانی-خاتمی و تیم های حمایت کننده از هرکس بهتر می دانند که در این بافت قدرت و این ساختار عجیب و غریب ... حتا اگر رییس جمهوری با رای 20 میلونی در 2 خرداد 76 بر سر کار بیاید و شور و نشاط اجتماعی و ملی ایجاد کند و همه ی نیرو های مترقی از ان پشتیبانی کنند، در نهایت سرنوشت ان ها به دولت احدی نژاد و مجلس هفتم و... ختم می شود، چه رسد که روحانی با یک رای شکننده و تحریم او از سوی نیرو های مترقی و سکولار-دموکراسی خواهان ، بر سر کار بیاید و هیچ پشتیبانی جدی در برابر سرکوبگران سوار بر قدرت ، به دلیل هویت تاریخی خودش از یک سو وتجربه ی مردم از عملکرد رژیم نیز نداشته باشد و شرایط او به گونه ای باشد که جناح سرکوبگر به همان اندازه در پی مصادره ی او به نفع خود باشد که جناح اصلاح طلب است. و مفهوم این رفتار سیاسی چیزی جز عدم شفافیت در شعار ها و خواسته ها و جایگاه سیاسی-اجتماعی نیروی به ظاهر برنده نیست که نتیجه ی ان از پیش معلوم است. رفسنجانی- خاتمی زیرک تر از ان هستند که این چیز ها را ندانند اما گویا در نظر دارند گام به گام حریف را از قدرت پیاده کنند و در یک پروسه ی درازمدت به اصلاحات محافظه کارانه ی اسلامی دست پیدا کنند. و البته ارزو بر جوانا عیب نیست اما این اقایان هیچکدام جوان نیستند!
در هر حال من از همان ابتدا میزان تاثیر دولت اصلاح طلب-محافظه کار اسلام گرای پسا احمدی نژادی، برای دموکراسی خواهان را در اندازه ی یک تنفس قلمداد کردم که اجازه بدهد نسیمی به وزد تا ازادیخواهان نفسی تازه کنند و هنوز بر ان حرف خودم هستم. اگر چه گروهی ان را تقلیل گرایی بدبینانه تلقی می کنند و گروهی انتظاری خوشبینانه و در عین حال در تضاد با ارمان های بلند مدت دموکراسی خواهانه.
اما در مورد سیاست خارجی با سخنان اخیر سپاهیان و رهبرشان جای هیچ تردیدی نگذاشت که قرار نیست هیچ اتفاق جدیدی بیفتد و روحانی اگر هنری دارد این است که سر طرف مقابل را شیره بمالد تا کار های هسته ای به پیش برود.این است که رفسنجانی نمی تواند در کوتاه مدت امید به تغییری داشته باشد و غربی ها نیز گویا این بار دست اقایون رو خوانده اند. البته شاید رفسنجانی باید به این دیپلماسی عمومی، ان هم بعد از رد صلاحیت شدن، که نفوذ این دیپلماسی در بین رفقای صاحب قدرت خودش را از دست داده، و در بخش هایی از مردم افزایش داده، ادامه بدهد تا شاید در 4 و 8 سال بعد اتفاقی بیفتد. گو این که ایشان هم نشان دادند، خیلی صبور هستند و این 8 سال نیز مهم نخواهد بود و صبر می کند. تا بعد از... اگر اقای هاشمی البته عمر دراز داشته باشد، بتواند به راه حل اساسی برای عبور از بحران دست پیدا کند. این سرنوشت قدرت سیاسی در ایران و با لحاظ شرایط درونی و بین المللی موجود.
اما سرنوشت مردم نیز در نهایت و با همه ی بی کاری ها و گرانی ها و فشار های سیاسی و اجتماعی و سرکوب ها ،در دست خودشان است و خود تصمیم خواهند گرفت.

iran#
iranscope#

احمد تقوايی: بحثی درباره انتخابات در تاريخ 18 آوريل 2013

همایش چهارم اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی درایران ٢٤ و ٢٥ آگوست

همایش چهارم اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی درایران
همایش چهارم اتحاد برای پیشبرد سکولار دمو کراسی در ایران
٢٤ و ٢٥ آگوست ٢٠١٣ – شیگاگو
زندانیان سیاسی و عقیدتی در ایران را آزاد کنید
اطلاعات در مورد رزرو اطاق در هتل نزدیک به فرودگاه و محل برگزاری همایش:
برای رزرو اطاق روی لینک زیر کلیک کنید و بطور مستقیم اطاق خودتان را در بلوک تعیین شده سکولار دمکراسی برای ایران رزرو کنید:
Please find below the link for their reservation directly on the internet.

راه دیگر رزرو اطاق تلفن به شماره زیر میباشد. مطمئن باشید که نام سکولار دمکراسی در ایران را ذکر کنید تا مشمول تخفیف شوید:

Holiday Inn Chicago O’Hare
5615 N. Cumberland Ave.
Chicago, IL 60631
Tel: 773-693-5800





فراخوان برگزاری چهارمین همایش سراسری
اتحاد برای پیشبرد سکولار دمکراسی در ایران
اتحاد برای پیشبرد سکولار دمکراسی در ایران انجمنها و کنشگران هوادار دمکراسی و حقوق بشر را فرا می خواند که در همایش چهارم آن که در روزهای 24 و 25 آگوست 2013 در شیکاگو برگزار میشود، شرکت جویند

اندکی بیش از  چهار سال از آغاز خیزش حماسی مردم ایران که با بانگ "رای من کجاست" آغاز شد می گذرد. کشتار و سرکوب گردهمایی ها و راهپیمایی های مسالمت آمیز، دستگیری های گسترده ، زندان ، شکنجه و اعدام همراه با کارزاری از دروغ و دشنام ، گرچه  رستاخیز بزرگ ایرانیان را از تب وتاب نخستین باز داشته،  اما در اراده مردم ایران و کنشگران سیاسی و اجتماعی برای گذار از حکومت مطلقه دینی به رژیمی  برآمده از آرای مردم  و مبتنی براعلامیه جهانی حقوق بشر، خللی وارد نکرده و از شتاب ریزش هوادران سابق ولایت فقیه نکاسته است.
شرکت بخشی از مردم در انتخابات ریاست جمهوری 92 و انتخاب دورترین فرد به ولی فقیه و چشن پیروزی روز بعد از انتخابات که برآمد ملی شعارهای جنبش سبز را با خود داشت نمایانگر نهادینه شدن انتخابات در چهارچوب بسیار تنگ خودیهای درون نظام که همیشه با حذف بخشی از نیروهای درون نظام از طریق نظارت ضد دمکراتیک استصوابی همراه بوده است میباشد. مردم کماکان از سنگر جمهوریت در مقابل نهاد ولایت در حد امکان پاسداری میکنند تا جایی حتی در بستر تنگتر شدن حلقه خودیهای درون نظام نامزدی که سیاستهای معقولتری را که با سیاستهای کلان نظام در تقابل است برمیگزینند.

 نهاد ولایت در ضعیفترین موقعیت طول حیات خود قرار گرفته و امکاناتش برای کنترل صندوق رای دشوارتر شده تا جایی که توان به کرسی نشاندن نظام پارلمانی در مقابل نظام ریاستی موجود را نداشت و حتی قادر به ارائه یک کاندید مشترک از طرف اصول گرایان را نبود. مردم با هوشیاری فراوان در بستر مشکلات عمیق اقتصادی و نارضایتی های سیاسی و فرهنگی با نظام دینی گزینه ای را که مدّعی معکوس کردن سیاست خارجی و هسته ای جمهوری اسلامی و همچنین مدّعی باز کردن نسبی فضای سیاسی و فرهنگی، و همچنین تولید محور کردن اقتصاد رانتی-نفتی ایران را بود انتخاب کردند. فقدان تقلب معنادار  درمرحله رای خوانی صندوقهای رای که دغدغه بخش قابل ملاحظه ای از نیروهای مخالف در این انتخابات مهندسی شده بود نمایانگر عقب نشینی تاکتیکی نهاد ولایت در مقابل مردم بود و از این منظر یک پیروزی برای مردم شمرده میشود- انتخابی بین بد و بدتر در نظام تنگ ولایتی وتبعیض آلود دینی که حداقل خطر جنگ را کاهش میدهد و امکان تنفس را برای جامعه مدنی ایران باز میکند. چشم انداز باز شدن نسبی و محدود برای جامعه مدنی ایران شرایط تازه ای را در ایران بوجود میاورد که احتیاج به بررسی و همفکری بیشتری را برای کنشگران ایرانیان خارج از کشور که دغدغه پیشبرد دمکراسی و حقوق بشر در ایران را دارند. 

ایرانیان خارج از کشور که دغدغه پیشبرد دمکراسی و حقوق بشر را در ایران دارند و خواهان جدائی نهاد دین از دولت میباشند ، می توانند و می باید با سامان یافتن و سازماندهی خود، نقش مفید و مؤثری را  در مسیر دموکراتیزه کردن ایران ایفا کنند. بیشتر ایرانیان خارج از کشور، در جستجوی دستیابی به دستاوردهای پذیرفته شده در اعلامیه جهانی حقوق بشر هستند و  سودای بنا نهادن ایرانی که شایسته تاریخ دراز و باز یافتن جایگاهی شایسته در خانواده جهانی باشد، در سر می پرورانند. در شرایط کنونی داخل کشور، پشتیبانی ایرانیان برون مرز از کوشندگان آزادیخواه در ایران و به ویژه آن هایی که به گناه کوشش سیاسی و یا باوری که ناپسند زمام داران ولایت است، در بند و یا در زندان خانگی به سر می برند،  و رساندن بانگ دموکراسی خواهانه  و تبعیض ستیزانه آن ها، بیش از هر زمان دیگر امری حیاتی است.

به داوری ما زمان آن فرا رسیده که همه کسانی که به آینده ی دموکراسی در ایران می اندیشند، با پذیرش اصول دمکراتیک در سازمان دهی و بر پایه هر فرد یک رأی و بنای تشکیلاتی از پایین ، همراه با  اعتمادسازی در میان ایرانیان خارج از کشور، به پی ریزی یک ساختمان مدرن سیاسی دموکراتیک بپردازند که داعیه ای جز پشتیبانی از جنبشی که سر و بدنه اصلی آن  درداخل ایران است ، نداشته باشد.

سازماندهی ایرانیان خارج از کشوردر نهادهای دمکراتیک  برای پشتیبانی از جنبش مردم و حقوق پایمال شده ی ایرانیان داخل کشور ، مهمترین سهم و وظیفه ی ما در جنبش دمکراسی خواهی و ضد تبعیض مردم ایران است. نهادهای دمکراتیک که هرآینه بر پایه اصول دمکراتیک مدیریت شوند و به اعضای خود به راستی پاسخگو باشند و شفاف عمل نمایند ، می توانند اعتماد درهم شکسته مردم را بازسازی کنند و پشتیبانی گروه های گسترده ای از ایرانیان خارج را به سوی خود جلب نمایند و با نیرومند شدن، در فرایند گذارخشنونت پرهیز از نظام تبعیض کنونی به یک دموکراسی حقوق بشری، درگیر و سهیم باشند. واین راه دراز و دشواری است  که  مشارکت فعال شهروندان و اتحاد و همبستگی تمامی نهادهای مدنی و دمکراتیک ایران را طلب می نماید.
اتحاد برای پیشبرد سکولار دمکراسی در ایران که نهادی است بر آمده از اتحاد و همکاری داوطلبانه انجمن های محلی در ایالات متحده امریکا و کانادا و اروپا، اینک برای برگزاری چهارمین همایش خود ، دست دوستی و اتحاد خود را به سوی همه کسانی که به ساختن ایرانی آزاد ، آباد ، سکولار، دمکراتیک و متعهد به اعلامیه جهانی حقوق بشر باور دارند و خواهان برانگیختن ایرانیان خارج از کشور درهمگامی با جنبش دمکراسی خواهی مردم ایران می باشند دراز میکند و از شما دعوت می نماید که با گزینش نماینده یا نمایندگان خویش ویا بصورت ناظر فردی، در همایش چهارم اتحاد برای پیشبرد سکولار دمکراسی که در روزهای 24 و 25 آگوست 2013 در شیکاگو برگزار میشود، شرکت کنید .

هیئت اجرائی سیاسی اتحاد برای پیشبرد سکولار دمکراسی در ایران
16 جولای 2013
برای آگاهی بیشتر در مورد همایش و دیدگاهای ما به تارنمای اتحاد رجوع کنید و یا با ای میل زیر با ما تماس بگیرید.
uaseculardemocracyiran@gmail.com, www.iranma.us







iran#
iranscope#

بايگانی وبلاگ