http://www.iranglobal.info/I-G.php?mid=2-57135
تازه از ژنو رسیده ام، خسته و پر از حرفهایی که دلم می خواهد همه اش را یکجا بگویم اما گمانم تا همه ش را بخوام بنویسم و بگذارم اینجا، خیلی طول بکشد. فقط یک تصویر آخر که همه ش توی ذهنم است را می نویسم و حرفهای جدی تر بماند برای وقتی که کمی خستگی ام رفته باشد و کارهای عقب افتاده ام به سامان رسیده باشد.
دیروز، درست بعد از نشست، قرار بود یک کنفرانس مطبوعاتی برگزار شود، در جایی بیرون از ساختمان سازمان ملل. همراه بقیه دوستانی که قرار بود در نشست شرکت کنند و چند نفر از خبرنگاران با عجله داشتیم از پله برقی پایین می آمدیم که من فاطمه آلیا را دیدم، کنار یک زن چادری دیگر، در وسط سالن پایین ایستاده. با اینکه عجله داشتیم نتوانستم نایستم و به او نگویم: ” خانم آلیا می خواستم بگویم خیلی ممنون!” اول، فکر کرد واقعا دارم تشکر می کنم و با لبخند گفت: “خواهش می کنم!” ولی وقتی ادامه دادم، اخمهایش رفت توی هم: “می خواستم تشکر کنم به خاطر بهشتی که تصویر کردید از وضعیت زنان در ایران! اینطوری همه زنها می خواهند بیایند ایران زندگی کنند! البته خوشبختانه ما اینجا هستیم برای اینکه واقعیات رو بگیم!” گفت: “خب بیایید ببینید!” گفتم: “خیلی ممنون! من تا شش ماه پیش آنجا بودم!” و همه اینها در حالی بود که داشتم سریع رد می شدم، همین جا یک دفعه یکی از مردان هیات جمهوری اسلامی هی از پشت سر صدا زد: خانم صدر! خانم شادی صدر! که دیگر نایستادم ببینم چه کار دارد. بیرون، هوای سرد خورد توی صورتم و البته به کنفرانس مطبوعاتی نرسیدم! (بعدا می نویسم چرا)
با راهنمایی دوستان توانستم فیلم بخشهایی از این مواجهه را اینجا آپلود کنم:
( آلیا،به عنوان اولین نفر بعد از لاریجانی حرف زد و کلی تعریف کرد از بهبود وضعیت زنان در ایران و اینکه چقدر مجلس قوانین خوب تصویب کرده یا دارد تصویب می کند و از جمله به لایحه حمایت خانواده هم اشاره کرد!)
این هم عکسی از علیرضا طاهری، مدیر سازمان دفاع از قربانیان خشونت و منیر آمدی قمی، مدیر مؤسسه مطالعات تحقیقات زنان، دو نفر از چهار نفری که سازمانهای غیردولتی ایران را در این اجلاس، نمایندگی می کردند: بی دغدغه اینکه جامعه مدنی واقعی ایران، الان در زندان است! بعدا بیشتر در اینباره خواهم نوشت.
تازه از ژنو رسیده ام، خسته و پر از حرفهایی که دلم می خواهد همه اش را یکجا بگویم اما گمانم تا همه ش را بخوام بنویسم و بگذارم اینجا، خیلی طول بکشد. فقط یک تصویر آخر که همه ش توی ذهنم است را می نویسم و حرفهای جدی تر بماند برای وقتی که کمی خستگی ام رفته باشد و کارهای عقب افتاده ام به سامان رسیده باشد.
دیروز، درست بعد از نشست، قرار بود یک کنفرانس مطبوعاتی برگزار شود، در جایی بیرون از ساختمان سازمان ملل. همراه بقیه دوستانی که قرار بود در نشست شرکت کنند و چند نفر از خبرنگاران با عجله داشتیم از پله برقی پایین می آمدیم که من فاطمه آلیا را دیدم، کنار یک زن چادری دیگر، در وسط سالن پایین ایستاده. با اینکه عجله داشتیم نتوانستم نایستم و به او نگویم: ” خانم آلیا می خواستم بگویم خیلی ممنون!” اول، فکر کرد واقعا دارم تشکر می کنم و با لبخند گفت: “خواهش می کنم!” ولی وقتی ادامه دادم، اخمهایش رفت توی هم: “می خواستم تشکر کنم به خاطر بهشتی که تصویر کردید از وضعیت زنان در ایران! اینطوری همه زنها می خواهند بیایند ایران زندگی کنند! البته خوشبختانه ما اینجا هستیم برای اینکه واقعیات رو بگیم!” گفت: “خب بیایید ببینید!” گفتم: “خیلی ممنون! من تا شش ماه پیش آنجا بودم!” و همه اینها در حالی بود که داشتم سریع رد می شدم، همین جا یک دفعه یکی از مردان هیات جمهوری اسلامی هی از پشت سر صدا زد: خانم صدر! خانم شادی صدر! که دیگر نایستادم ببینم چه کار دارد. بیرون، هوای سرد خورد توی صورتم و البته به کنفرانس مطبوعاتی نرسیدم! (بعدا می نویسم چرا)
با راهنمایی دوستان توانستم فیلم بخشهایی از این مواجهه را اینجا آپلود کنم:
( آلیا،به عنوان اولین نفر بعد از لاریجانی حرف زد و کلی تعریف کرد از بهبود وضعیت زنان در ایران و اینکه چقدر مجلس قوانین خوب تصویب کرده یا دارد تصویب می کند و از جمله به لایحه حمایت خانواده هم اشاره کرد!)
این هم عکسی از علیرضا طاهری، مدیر سازمان دفاع از قربانیان خشونت و منیر آمدی قمی، مدیر مؤسسه مطالعات تحقیقات زنان، دو نفر از چهار نفری که سازمانهای غیردولتی ایران را در این اجلاس، نمایندگی می کردند: بی دغدغه اینکه جامعه مدنی واقعی ایران، الان در زندان است! بعدا بیشتر در اینباره خواهم نوشت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر