پنجشنبه، فروردین ۲۲، ۱۳۹۲

حشمت الله طبرزدی-«اگر خاتمی خودش بخواهد...»

«اگر خاتمی خودش بخواهد...»
حشمت الله طبرزدی
http://www.newsecularism.com/2013/04/12.Friday/041213.Heshmat-Tabarzadi-If-Khatami-decides-to-run.htm

این روز ها هر کس از فامیل و دوست و آشنا که به نحوی به من دسترسی پیدا می کند از آیندهء انتخابات پیش رو، و به ویژه حضور یا عدم حضور خاتمی، می پرسد. خیلی تلاش کردم حرفی نزنم و از کنار آن بگذرم اما انگار شدنی نیست. البته، به لطف مرخصی ِ مشروط، از دیدار با دوستان و مشورت در این موارد محروم هستم و اگر حرفی می زنم فقط نظر شخصی ام است.

در بارهء اصل انتخابات پیش رو، حرف من نیز همانی است که مهندس امیر انتظام در بیانیه اش گفت و تفاوتی ندارد. بنابراین تا انتخاباتی آزاد، دموکراتیک و عادلانه نباشد نه در آن شرکت می کنم و نه کسی را دعوت به شرکت خواهم کرد.

اما در مورد «وضعیت موجود» نیز نمی توان بی تفاوت بود و با چند کلمه مسئله را فیصله داد.در هر حال وضعیت کشور ما معلوم است. «اپوزسیون» که 72 ملت است و تا دلتان بخواهد رهبر، شاه و رییس جمهور داریم؛ و هیچ کس نیز حرف دیگری را قبول ندارد. مردم نیز زیر بار فشار های اقتصادی کمر خم می کنند و هر روز سرشان پایین تر می رود. وضعیت سیاسی- اجتماعی نیز روشن است و من چیز جدیدتر از آن که خود عملاً لمس می کنید ندارم که بگویم. پس در فرصت پیش رو، گزینهء روشنی نداریم. من شخصاً امید چندانی نیز به شرایط ناشی از به اصطلاح انتخابات پیش رو ندارم.

ولی نیروهایی هستند که، برعکس آدم هایی مثل من که بسیار ارمانگرا هستم، آنها پراگماتیستی می اندیشند؛ بر این باور هستند که در زمینهء عینی موجود، و با کنش سیاسی، می توان گام هایی به سوی دموکراسی و حقوق بشر برداشت. نیروهای اصلاح طلب ـ که البته در شرایط موجود چند تکه شده اما هنوز منسجم ترین و با امانات ترین نیروی موجود در میدان به شمار می آیند ـ از این دسته هستند. آنها، در هر صورت، هنوز به اصلاح گام به گام رژیم، یا پیشبرد گام به گام اهداف آزادی خواهانه، باور دارند.

چند ماه پیش، هنگامی که یکی از زندانیان سیاسی که دارای اندیشهئ اصلاح طلبی است به مرخصی می آمد، (چون شنیده بودم که ممکن است آدم های درجهء ۲ و ۳ اصلاح طلب قصد حضور در انتخابات داشته باشند و در زمین جریان حاکم بازی کنند، و از دیگر سو با خودم فکر کردم اگر مثلاً خاتمی بیاید حداقل این است که در شرایط زندان ها و قوهء قضاییه یا مطبوعات و کتاب، اصلاحی هر چند کم به وجود بیاید.. می دانید که زندانی همواره تحت شرایط زندان اظهار نظر می کند.. یا این که خاتمی که نمی آيد پس از این طریق جلوی آمدن غضنفر ها رو بگیریم.. به هر حال) به آن دوست مان گفتم که به آقای خاتمی بگوید که «از اصلاح طلب ها کسی نیاید و اگر قرار است بیاید شخص خاتمی باشد». از بازگویهء ماجرا توسط دوست همبندم دریافتم که پیام را کامل نرسانده و از قول من به ایشان گفته است که نظر فلانی هم این است که شما بیایید و آقای خاتمی نیز شوخی- جدی حرفی زده بود.

در هر حال، من با حفظ مواضع خودم بر این عقیده هستم که اگر واقعاً خاتمی قصد حضور دارد نباید او را ملامت کرد. برای این که این حضور یک پیام مبارزاتی دارد. او خودش می داند که امکان دارد رد صلاحیت بشود. اگر تایید شود باید در یک انتخابات مهندسی شده شرکت کند. دوران 76 و 81 به سر آمده است. ممکن است با او چنان رفتار شود که با هاشمی در سال 84 رفتار شد. حتا ممکن است با آمدن او مشایی را تایید صلاحیت کنند تا رأی او را بشکنند. نباید فراموش کند که دولت احمدی نژاد به دلیل یارانه و سهام عدالت در بین روستائیان و شهرستانی ها، و حتا طبقات فرودست در کلان شهر ها، طرفداران زیادی دارد و امکانات فراوانی نیز در اختیار دارد.

به فرض که خاتمی همهء این موانع را پشت سر گذاشت، به واقع با این ساخت قدرت و بافت آن و تقسیم قدرت در دست باند های قدرت، توانایی انجام چه کاری را دارد؟ آیا شرایط او بهتر از دورهء اصلاحات خواهد بود؟

بیش از این بنا ندارم از موانع و مشکلات بگویم. حتماً ایشان و مشاوران بر همهء جوانب این امور اشراف کافی دارند. به همین دلیل اگر خاتمی در شرایط کنونی اعلام آمادگی کند باید گفت که بسیار شجاع شده و قصد کار بزرگی دارد که، به زعم خودش، حتماً باید نام آن را از خود گذشتگی نهاد. شاید هم چنین باشد. برای این که از همه طرف به او بد و بیراه می گویند و در عین حال قدرت حاکم نیز در انتظار نشسته تا به هر نحو او را از میدان به در کند و طرفداران اش را مأیوس نماید.

در هر حال، این آمدن با آن آمدن متفاوت است و اگر خاتمی قصد آمدن دارد پس باید آن حرف کروبی به موسوی در آن مناظرهء انتخاباتی را مد نظر قرار بدهد. ما نیز اگرچه با نظرات او موافقت نداریم ولی ملامت هم نمی کنیم و ممکن است برایش دست هم بزنیم! به شرط این که جریان کوی دانشگاه و سرکوب مطبوعات و قتل های زنجیره ای تکرار نشود؛ و اگر تکرار شد و این بار قرار شد من فروهر زمان باشم، همسرم پروانه نشود، زیرا همسر من سیاسی نیست.

دوستان نیز خاتمی را ملامت نکنند، شاید این بار تصمیم مبارزه داشته باشد…

برگرفته از صفحهء فیس بوک مهندس طبرزدی

iran#

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بايگانی وبلاگ