مدعیان امروز؛ “کیف کش” و “سلطنت طلب زاده” دیروز
http://sahamnews.org/1392/01/250288
http://sahamnews.org/1392/01/250288
منتشر شده در شنبه, 20آوریل , 2013
سحام نيوز
سحام نیوز: این روزها بحث انتخابات ریاست جمهوری در میان گروه های مختلف حاکمیت به گرمی دنبال می شود، در حالیکه بر خلاف جریان های درون حاکمیت، موضوع انتخابات برای بیشتر مردم اهمیت نداشته و با وجود کمتر از دو ماه به انتخابات سردی کم نظیری در جامعه ایران حاکم است. چهار سال پیش در چنین روزهایی انتخابات ریاست جمهوری و برنامه های نامزدها حرف اول مردم بود. نجات کشور از لبه پرتگاه موضوعی همگانی بود و شاید به همین جهت جمعیت خاکستری کشور هم به صحنه آمد و حماسه سیاسی کم نظیری در تاریخ سیاسی ایران را رقم زد. اما نزدیک بودن نظر آقای خامنه ای به آقای احمدی نژاد کافی بود تا ارکان قدرت رای مردم را مطابق نظر “آقا” مهندسی و اعلام کنند. مردم بر آشفتند، حکومت تحمل نکرد و مرتکب جنایات وحشتناکی شد. کروبی و موسوی در کنار مردم قرار گرفتند. سرکوب وسعت بیشتری گرفت و معترضین با صدایی رساتر از “انحراف انقلاب” و “حاکمیت نا اهلان بر سرنوشت کشور و انقلاب” سخن گفتند. در مقابل حاکمیت به قیاس خود با مقدسات اقدام کرد و ماشین سرکوب را عین عدالت علوی خواند. جوانان را کهریزکی کرد و در روز عاشورا عزاداران امام حسین(ع) اعم از زن و مرد را به جرم باور به رسالت قیام آن امام (امر به معروف و نهی از منکر) به وحشیانه ترین نحو به شهادت رساند و با تکیه بر رسانه تزویر و دروغ منکر جنایت ضبط شده و پخش شده در شبکه های اجتماعی توسط مردم شد.
کروبی برآشفت و از انحراف گفت و خواستار جراحی دمل چرکینی شد که نظام را از هویت دینی و ملی خارج ساخته بود. اما تمامیت خواهی و اصرار بر اشتباه نه تنها مانع شنیدن صدای حق طلبان شد بلکه در کنار فقر و تنگدستی اکثریت قریب به اتفاق مردم، زمینه فساد مالی بی نظیری در ارکان قدرت بوجود آمد. اگر در پیش از انقلاب از نفوذ مافیای هزار فامیل گفته می شد امروز به برکت تحریم ها و تک صدایی و هماهنگی درون حاکمیت هزاران “بابک “بی هویت با سرمایه های نجومی خلق شدند. در این میان سخن از انتخابات است اما اینبار کاندیدا ها بجای وعده به مردم تلاش می کنند مراتب بندگی خود را به راس حاکمیت به اثبات رسانند. یکی هم که حسب ظاهر گفت کابینه من “اجازه آقا نیست” دیگری بر او می خروشد که “این حرف نوعی فرار از مسئولیت است … عده ای تنها رجوع به آرای مردمی را منحصر به مشروعیت می دانند در حالیکه مشروعیت جز با اتصال به ولایت الهی حاصل نمی شود. اگر حرکت بر اساس الگوی دینی نباشد ناکارآمد خواهد بود”. (پاسخ کامران لنکرانی به باهنر)
دو چهره از پایداری و اصولگرایان برای ریاست جمهوری خیز برداشتند که در حقیقت مصداق عینی انحراف انقلاب و حاکمیت نااهلان و نامحرمان است.
۱- کامران باقری لنکرانی.
او در کابینه معجزه هزاره سوم کشف شد، در ظاهر فردی ساده و حزب الهی است. هر که او را ببیند ناخودآگاه فکر می کند او از یک خانواده دو آتشه حزب الهی بیرون آمده و با ورود به بسیج دانشجویی پله های ترقی را طی کرده است. ذهی خیال باطل. کامران در دوران وزارت اش مطیع بی چون و چرای احمدی نژاد و نزدیکان اش بود بطوریکه احمدی نژاد او را “هلو” دولت نامید. “هلو” احمدی را الگوی طی کردن پله های ترقی دید و به تبعیت از معجزه هزاره سوم به سادگی نوشیدن یک لیوان آب در دوران وزارت اش دروغ می گفت و هر روز از کشف دارو و یا درمان یک بیماری خبر می داد. یک روز با تبلیغات گسترده سیمای ایران از درمان کامل ضایعه نخاعی بعنوان بزرگترین دستاورد علمی جهان سخن گفت و وعده داد دیگر فلجی در ایران نخواهید دید و روز دیگر از درمان مطلق بیماری ایدز و کشف داروی سرطان گفت. همین سخنان هجو و دروغ، نخوتی در میان رهبران کشور ایجاد کرد که در سخنرانی ها بر خلاف وضعیت خراب دانشگاه ها و مراکز علمی دائما از پیشرفت و توسعه کم نظیر علمی سخن گفته و می گویند. بعد از انتخابات دوره دهم و هنگامیکه احمدی نژاد معاون اول خود را مشایی اعلام کرد او تحت رهبری وزیر وقت اطلاعات، محسنی اژه ای به امید حمایت مستقیم آقای خامنه ای به مخالفت با مشایی برخواست. تصور این افراد این بود که احمدی نژاد به شکرانه دستور اعلام ۲۴ میلیون رای از نادیده گرفتن نظر ولایت نسبت به مشایی استغفار کرده و ضمن تشکر از یادآوری این مهم آنان را ارج و مقامی مضاعف خواهد داد. غافل از آنکه او رندی است که دروغ و تقلب حاکمیت را آگاهانه راست شمرده و به پشتوانه رای نداشته مانند دستمالی آنان را از کابینه بیرون کرد.
برخی از اخراجیان به مدد رهبر معنوی خود مصباح یزدی و دیگر عمار پنداران، جبهه پایداری تشکیل داده و امروز می خواهند با باقری لنکرانی و یا فرد دیگری به میدان بیایند. افشاگری گروه های رقیب دامن لنکرانی را گرفت. یکی از سایت های نزدیک به اصولگرایان پرده از کاندیداتوری فرزند یک سلطنت طلب دو آتشه (شهروند آمریکا) که همکاری نزدیکی با ساواک داشته برداشت. در زمانیکه بازرگان، سحابی، منتظری، طالقانی، کروبی، هاشمی و صدها مبارز دیگر با دیکتاتور زمان مبارزه می کردند و در زندان های ساواک شکنجه می شدند، کامران لنکرانی در خانواده ای سلطنت طلب از مزایای رژیم پهلوی ارتزاق می کرد. مبارزان دیروز در قید حیات از سوی حاکمیت بی بصیرت خوانده شدند و یا سران فتنه و معلوم الحال ها دیروز وارٍث انقلاب شدند. شاید برخی درون نظام تصور کنند که مقامات جمهوری اسلامی برای برگزاری انتخاباتی آزاد می خواهند سهمیه ایی به سلطنت طلبان بدهند. اگر چنین است اجازه دهید سلطنت طلب واقعی نه بدلی وارد انتخابات شود، کسی که بدون نفاق و دروغ پرچم سلطنت را برافراشته و زیر آن با افتخار سینه بزند. ظاهرا تخصص این خانواده پوست انداختن به تبع شرایط بوده و الحق موفق! دست مریزاد به آنان که می دانستند و تاکنون سکوت کرده بودند. متاسفانه بعد از ۳۴ سال از انقلاب دوایر گزینش ظالمانه افراد را بواسطه داشتن یک ارتباط دور با رژیم سابق یا گروهک ها از حقوق اجتماعی محروم می کنند. این نکته نهفته مانده که در چنین فضایی چگونه این فرد تا سمت وزارت و سپس برای نامزدی ریاست جمهوری رشد کند.
۲- حداد عادل.
او از چهره هایی است که در میان اصولگرایان برای ریاست جمهوری خیز برداشته است. حداد بر خلاف ولایتی و قالیباف سابقه ایی در انقلاب و یا جنگ ندارد. او در زمانیکه جوانان و روشنفکران اسلامی در مبارزه با رژیم پهلوی فعال بودند، به جای مبارزه توفیق شرفیابی به دفتر فرح دیبا و زیارت ایشان نصیب اش شد. بزرگترین هنرش کیف کشی دکتر نصر رئیس دفتر فرح بوده است. فرح دیبا به تاریخ و تمدن ایران بویژه ریشه شاهنشاهی آن اهمیت بسیار می داد و در این راه قدم هایی برداشت. انقلاب دودمان خاندان سلطنت را بر باد داد و حداد را از رشد در حکومت پهلوی محروم کرد. اما این مرد هنری بیش از این حرف ها داشت. او انقلابی دوآتشه شد و تمام تلاش خود را به کار گرفت تا در کتاب های درسی تمدن و تاریخ ایران حذف و یا تحریف شود. خیانتی که باعث محرومیت دانش آموختگان از فرهنگ غنی و تمدن کهن کشورشان شده است. او با این کار که به مذاق انقلابیون خوش آمده بود در حاشیه امنیت قرار گرفت. آلودگی اصحاب قدرت به قدرت و عدم تحمل علوم انسانی در دانشگاه ها در دهه دوم انقلاب عرصه را بر اندیشمندان و فلاسفه کشور نظیر دکتر عبدالکریم سروش محدود ساخت و در این میان افراد متملق و چاپلوسی نظیر حداد قدم به قدم رشد کردند و از دانشگاه وارد سیاست شدند. در دهه گذشته حداد عادل و خانواده اش فعالیت های اقتصادی و سیاسی شان را وسعت بخشیدند و به برکت سایه قدرت جهشی فوق العاده کردند. کیف کش دیروز دفتر فرح دیبا به ریاست مجلس رسید و با تلاشی مضاعف از رانت موجود خود و فرزندانش سرمایه بی شماری اندوختند. برای آنکه درآمد اش حلال شود در چند سال گذشته هرچه توانسته نثار کروبی، موسوی و مردم معترض ساخته و حال با اعتماد به نفس جدیدی هوس ریاست جمهوری در سر می پروراند.
نامزدی برای پست ریاست جمهوری حق هر ایرانی است به شرط آنکه فرد مورد نظر صلاحیت های لازم را برای احراز آن پست داشته باشد و مردم در انتخاباتی سالم او را برگزینند. هر کس هم باید پرچم خود و گروهش را نمایندگی کند. در حال حاضر انتخابات در ایران نه در مرحله تائید صلاحیت ها سالم است و نه در نحوه برگزاری؛ انتصابی است نمایشی. آیا اینبار که صاحبان اصلی انقلاب در زندان و حصر هستند بناست نماینده دو گروه پایداری و اصولگرا از حلقه پهلوی ها بنام انقلاب و اسلام وارد این نمایش شوند؟ در اینصورت شاهین اقبال بر دوش کدامیک قرار می گیرد؟ فرزند سلطنت طلبی که ظاهر بسیجی دارد یا کیف کش دفتر فرح دیبا؟
**************************
سحام نیوز: این روزها بحث انتخابات ریاست جمهوری در میان گروه های مختلف حاکمیت به گرمی دنبال می شود، در حالیکه بر خلاف جریان های درون حاکمیت، موضوع انتخابات برای بیشتر مردم اهمیت نداشته و با وجود کمتر از دو ماه به انتخابات سردی کم نظیری در جامعه ایران حاکم است. چهار سال پیش در چنین روزهایی انتخابات ریاست جمهوری و برنامه های نامزدها حرف اول مردم بود. نجات کشور از لبه پرتگاه موضوعی همگانی بود و شاید به همین جهت جمعیت خاکستری کشور هم به صحنه آمد و حماسه سیاسی کم نظیری در تاریخ سیاسی ایران را رقم زد. اما نزدیک بودن نظر آقای خامنه ای به آقای احمدی نژاد کافی بود تا ارکان قدرت رای مردم را مطابق نظر “آقا” مهندسی و اعلام کنند. مردم بر آشفتند، حکومت تحمل نکرد و مرتکب جنایات وحشتناکی شد. کروبی و موسوی در کنار مردم قرار گرفتند. سرکوب وسعت بیشتری گرفت و معترضین با صدایی رساتر از “انحراف انقلاب” و “حاکمیت نا اهلان بر سرنوشت کشور و انقلاب” سخن گفتند. در مقابل حاکمیت به قیاس خود با مقدسات اقدام کرد و ماشین سرکوب را عین عدالت علوی خواند. جوانان را کهریزکی کرد و در روز عاشورا عزاداران امام حسین(ع) اعم از زن و مرد را به جرم باور به رسالت قیام آن امام (امر به معروف و نهی از منکر) به وحشیانه ترین نحو به شهادت رساند و با تکیه بر رسانه تزویر و دروغ منکر جنایت ضبط شده و پخش شده در شبکه های اجتماعی توسط مردم شد.
کروبی برآشفت و از انحراف گفت و خواستار جراحی دمل چرکینی شد که نظام را از هویت دینی و ملی خارج ساخته بود. اما تمامیت خواهی و اصرار بر اشتباه نه تنها مانع شنیدن صدای حق طلبان شد بلکه در کنار فقر و تنگدستی اکثریت قریب به اتفاق مردم، زمینه فساد مالی بی نظیری در ارکان قدرت بوجود آمد. اگر در پیش از انقلاب از نفوذ مافیای هزار فامیل گفته می شد امروز به برکت تحریم ها و تک صدایی و هماهنگی درون حاکمیت هزاران “بابک “بی هویت با سرمایه های نجومی خلق شدند. در این میان سخن از انتخابات است اما اینبار کاندیدا ها بجای وعده به مردم تلاش می کنند مراتب بندگی خود را به راس حاکمیت به اثبات رسانند. یکی هم که حسب ظاهر گفت کابینه من “اجازه آقا نیست” دیگری بر او می خروشد که “این حرف نوعی فرار از مسئولیت است … عده ای تنها رجوع به آرای مردمی را منحصر به مشروعیت می دانند در حالیکه مشروعیت جز با اتصال به ولایت الهی حاصل نمی شود. اگر حرکت بر اساس الگوی دینی نباشد ناکارآمد خواهد بود”. (پاسخ کامران لنکرانی به باهنر)
دو چهره از پایداری و اصولگرایان برای ریاست جمهوری خیز برداشتند که در حقیقت مصداق عینی انحراف انقلاب و حاکمیت نااهلان و نامحرمان است.
۱- کامران باقری لنکرانی.
او در کابینه معجزه هزاره سوم کشف شد، در ظاهر فردی ساده و حزب الهی است. هر که او را ببیند ناخودآگاه فکر می کند او از یک خانواده دو آتشه حزب الهی بیرون آمده و با ورود به بسیج دانشجویی پله های ترقی را طی کرده است. ذهی خیال باطل. کامران در دوران وزارت اش مطیع بی چون و چرای احمدی نژاد و نزدیکان اش بود بطوریکه احمدی نژاد او را “هلو” دولت نامید. “هلو” احمدی را الگوی طی کردن پله های ترقی دید و به تبعیت از معجزه هزاره سوم به سادگی نوشیدن یک لیوان آب در دوران وزارت اش دروغ می گفت و هر روز از کشف دارو و یا درمان یک بیماری خبر می داد. یک روز با تبلیغات گسترده سیمای ایران از درمان کامل ضایعه نخاعی بعنوان بزرگترین دستاورد علمی جهان سخن گفت و وعده داد دیگر فلجی در ایران نخواهید دید و روز دیگر از درمان مطلق بیماری ایدز و کشف داروی سرطان گفت. همین سخنان هجو و دروغ، نخوتی در میان رهبران کشور ایجاد کرد که در سخنرانی ها بر خلاف وضعیت خراب دانشگاه ها و مراکز علمی دائما از پیشرفت و توسعه کم نظیر علمی سخن گفته و می گویند. بعد از انتخابات دوره دهم و هنگامیکه احمدی نژاد معاون اول خود را مشایی اعلام کرد او تحت رهبری وزیر وقت اطلاعات، محسنی اژه ای به امید حمایت مستقیم آقای خامنه ای به مخالفت با مشایی برخواست. تصور این افراد این بود که احمدی نژاد به شکرانه دستور اعلام ۲۴ میلیون رای از نادیده گرفتن نظر ولایت نسبت به مشایی استغفار کرده و ضمن تشکر از یادآوری این مهم آنان را ارج و مقامی مضاعف خواهد داد. غافل از آنکه او رندی است که دروغ و تقلب حاکمیت را آگاهانه راست شمرده و به پشتوانه رای نداشته مانند دستمالی آنان را از کابینه بیرون کرد.
برخی از اخراجیان به مدد رهبر معنوی خود مصباح یزدی و دیگر عمار پنداران، جبهه پایداری تشکیل داده و امروز می خواهند با باقری لنکرانی و یا فرد دیگری به میدان بیایند. افشاگری گروه های رقیب دامن لنکرانی را گرفت. یکی از سایت های نزدیک به اصولگرایان پرده از کاندیداتوری فرزند یک سلطنت طلب دو آتشه (شهروند آمریکا) که همکاری نزدیکی با ساواک داشته برداشت. در زمانیکه بازرگان، سحابی، منتظری، طالقانی، کروبی، هاشمی و صدها مبارز دیگر با دیکتاتور زمان مبارزه می کردند و در زندان های ساواک شکنجه می شدند، کامران لنکرانی در خانواده ای سلطنت طلب از مزایای رژیم پهلوی ارتزاق می کرد. مبارزان دیروز در قید حیات از سوی حاکمیت بی بصیرت خوانده شدند و یا سران فتنه و معلوم الحال ها دیروز وارٍث انقلاب شدند. شاید برخی درون نظام تصور کنند که مقامات جمهوری اسلامی برای برگزاری انتخاباتی آزاد می خواهند سهمیه ایی به سلطنت طلبان بدهند. اگر چنین است اجازه دهید سلطنت طلب واقعی نه بدلی وارد انتخابات شود، کسی که بدون نفاق و دروغ پرچم سلطنت را برافراشته و زیر آن با افتخار سینه بزند. ظاهرا تخصص این خانواده پوست انداختن به تبع شرایط بوده و الحق موفق! دست مریزاد به آنان که می دانستند و تاکنون سکوت کرده بودند. متاسفانه بعد از ۳۴ سال از انقلاب دوایر گزینش ظالمانه افراد را بواسطه داشتن یک ارتباط دور با رژیم سابق یا گروهک ها از حقوق اجتماعی محروم می کنند. این نکته نهفته مانده که در چنین فضایی چگونه این فرد تا سمت وزارت و سپس برای نامزدی ریاست جمهوری رشد کند.
۲- حداد عادل.
او از چهره هایی است که در میان اصولگرایان برای ریاست جمهوری خیز برداشته است. حداد بر خلاف ولایتی و قالیباف سابقه ایی در انقلاب و یا جنگ ندارد. او در زمانیکه جوانان و روشنفکران اسلامی در مبارزه با رژیم پهلوی فعال بودند، به جای مبارزه توفیق شرفیابی به دفتر فرح دیبا و زیارت ایشان نصیب اش شد. بزرگترین هنرش کیف کشی دکتر نصر رئیس دفتر فرح بوده است. فرح دیبا به تاریخ و تمدن ایران بویژه ریشه شاهنشاهی آن اهمیت بسیار می داد و در این راه قدم هایی برداشت. انقلاب دودمان خاندان سلطنت را بر باد داد و حداد را از رشد در حکومت پهلوی محروم کرد. اما این مرد هنری بیش از این حرف ها داشت. او انقلابی دوآتشه شد و تمام تلاش خود را به کار گرفت تا در کتاب های درسی تمدن و تاریخ ایران حذف و یا تحریف شود. خیانتی که باعث محرومیت دانش آموختگان از فرهنگ غنی و تمدن کهن کشورشان شده است. او با این کار که به مذاق انقلابیون خوش آمده بود در حاشیه امنیت قرار گرفت. آلودگی اصحاب قدرت به قدرت و عدم تحمل علوم انسانی در دانشگاه ها در دهه دوم انقلاب عرصه را بر اندیشمندان و فلاسفه کشور نظیر دکتر عبدالکریم سروش محدود ساخت و در این میان افراد متملق و چاپلوسی نظیر حداد قدم به قدم رشد کردند و از دانشگاه وارد سیاست شدند. در دهه گذشته حداد عادل و خانواده اش فعالیت های اقتصادی و سیاسی شان را وسعت بخشیدند و به برکت سایه قدرت جهشی فوق العاده کردند. کیف کش دیروز دفتر فرح دیبا به ریاست مجلس رسید و با تلاشی مضاعف از رانت موجود خود و فرزندانش سرمایه بی شماری اندوختند. برای آنکه درآمد اش حلال شود در چند سال گذشته هرچه توانسته نثار کروبی، موسوی و مردم معترض ساخته و حال با اعتماد به نفس جدیدی هوس ریاست جمهوری در سر می پروراند.
نامزدی برای پست ریاست جمهوری حق هر ایرانی است به شرط آنکه فرد مورد نظر صلاحیت های لازم را برای احراز آن پست داشته باشد و مردم در انتخاباتی سالم او را برگزینند. هر کس هم باید پرچم خود و گروهش را نمایندگی کند. در حال حاضر انتخابات در ایران نه در مرحله تائید صلاحیت ها سالم است و نه در نحوه برگزاری؛ انتصابی است نمایشی. آیا اینبار که صاحبان اصلی انقلاب در زندان و حصر هستند بناست نماینده دو گروه پایداری و اصولگرا از حلقه پهلوی ها بنام انقلاب و اسلام وارد این نمایش شوند؟ در اینصورت شاهین اقبال بر دوش کدامیک قرار می گیرد؟ فرزند سلطنت طلبی که ظاهر بسیجی دارد یا کیف کش دفتر فرح دیبا؟
**************************
لنکرانی نامزد جبهه پايداری در انتخابات رياست جمهوری شد
راديو فردا
کامران باقری لنکرانی، وزير بهداشت در دولت اول محمود احمدی نژاد، روز يکشنبه اول ارديبهشت، در يک همايش انتخاباتی به عنوان نامزد جبهه پايداری در يازدهمين انتخابات رياست جمهوری معرفی شد. اين در حالی است که سعيد جليلی، دبير شورای عالی امنيت ملی گفته است،در صورت حضور در انتخابات نامزد هيچ گروه و جبهه ای نخواهد بود.
به گزارش خبرگزاری مهر، در همايش انتخاباتی جبهه پايداری که در سالن سيدالشهداء واقع در ميدان هفت تير تهران برگزار شد، امير حسين قاضی زاده، نماينده مجلس و سخنگوی جبهه پايداری، کامران باقری لنکرانی را به عنوان نامزد اين جبهه درانتخابات رياست جمهوری معرفی کرد.
در بیانیه جبهه پایداری در رابطه با نامزدی کامران باقری لنکرانی آمده است:« جبهه پايداری با توجه به دينداری، ولايتمداری، نگاه گفتمانی، توجه به خرد جمعی و برخورداری از مدارج علمی باقری لنکرانی را معرفی میکند. »
محمد تقی مصباح يزدی، از روحانيون محافظه کار، نيز در اين مراسم حضور داشته است.
کامران باقری لنکرانی يکی از دلايل حضور خود به عنوان کانديدای انتخابات رياست جمهوری را مشورت با دوستان و همفکران و به ویژه محمد تقی مصباح یزدی دانست.
کامران باقری لنکرانی در ادامه درباره « سياست خارجی مطلوب» خود گفته است: عده ای به بهانه تنش زدايی ، ترويج کرنش در برابر غرب می کنند و عده ای ماجراجويی را توصيه می کنند، جالب اينکه سرنوشت هر دو به يکجا رسيده و هر دو سخن از مذاکره با آمريکا میکنند.
در اين مراسم محمد تقی مصباح يزدی،عضو مجلس خبرگان گفته است:« اگر کسی بداند که فرد ديگری اصلح است اما کانديدا شود، خيانت کرده است.»
به گزارش خبرگزاری فارس، وی با اشاره به اين که «شورای مرکزی جبهه پايداری برای شناسايی فرد اصلح تلاش بسياری کرد»، گفته است:« تلاش شورای مرکزی برای تشخيص اصلح توهين به ديگران نيست و شما نيز اگر گزينهای بهتر از فرد مورد نظر اين جبهه پيدا کرديد واجب است به او رای دهيد اما بايد در اين مسير تحقيق کنيد.»
جبهه پایداری از حامیان دولت اول محمود احمدی نژاد بود، اما بعدا جناحی از این جبهه منتقد سیاست ها و عملکرد محمود احمدی نژاد شدند.
يازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوری ايران در ۲۴ خردادماه سال جاری برگزار می شود و تاکنون شماری از چهره های اصولگرای آمادگی خود را يرای شرکت در انتخابات رياست جمهوری اعلام کرده اند.
ائتلاف سه گانه متشکل از علی اکبر ولايتی،محمدباقر قاليباف، و غلامعلی حداد عادل است. قرار است از بين اين سه نفر، يک نفر به عنوان نامزد نهايی اين ائتلاف معرفی شود. محمد باقر قاليباف در انتخابات سال ۱۳۸۴ نيز حضور داشت ولی در نهايت محمود احمدی نژاد برنده آن انتخابات شد.
منوچهر متکی، وزير سابق امور خارجه ايران، محمدرضا باهنر ، نايب رييس مجلس، محمد حسن ابوترابی فرد، نايب رييس مجلس، و مصطفی پور محمدی نيز نامزدی خود را برای انتخابات رياست جمهوری اعلام کرده اند.
محسن رضايی، دبير مجمع تشخيص مصلحت، هم آمادگی خود را برای نامزدی در انتخابات رياست جمهوری اعلام کرده است. وی در انتخابات رياست جمهوری دوره گذشته نيز حضور داشت.
جليلی: نامزد هيچ گروهی نخواهم بود
به گزارش خبرگزاری مهر در همين حال، سعيد جليلی ، دبير شورای عالی امنيت ملی ايران شنبه در جمع حاميان و اعضای ستاد خود گفته است که در صورت حضور در انتخابات کانديدای هيچ حزب، گروه و جبهه ای نخواهد بود و به صورت مستقل در انتخابات شرکت خواهد
طبق اين گزارش سعيد جليلی با اين حال گفته است که حضورش در انتخابات رياست جمهوری آينده بستگی به شرايط و اقتضائات جامعه دارد.
سعيد جليلی در جمع حاميان خود همچنين اظهار کرد: در صورت حضورم در انتخابات کانديدای هيچ حزب، گروه و جبهه ای نخواهم بود و به صورت مسقل حاضر خواهم شد.
يک منبع اگاه نزديک به سعيد جليلی در مصاحبه با خبرگزاری مهر با اشاره جدی شدن حضور وی در انتخابات گفت: سعيد جليلی در حال تدوين برنامه هايش برای انتخابات و دولت يازدهم است.
این درحالی است که رسانه های اصولگرای مخالف دولت محمود احمدی نژاد، از اسفنديار رحيم مشايی به عنوان نامزد مورد حمايت دولت ياد می کنند.
از سوی ديگر هنوز نامزد نهايی اصلاح طلبان مشخص نشده است. در حالی که گروه های مختلف اصلاح طلبان از محمد خاتمی،رييس جمهوری سابق ايران برای حضور در انتخابات رياست جمهوری دعوت کرده اند، هنوز وی به طور رسمی به اين در خواست ها پاسخی نداده است.
به گزارش خبرگزاری مهر، در همايش انتخاباتی جبهه پايداری که در سالن سيدالشهداء واقع در ميدان هفت تير تهران برگزار شد، امير حسين قاضی زاده، نماينده مجلس و سخنگوی جبهه پايداری، کامران باقری لنکرانی را به عنوان نامزد اين جبهه درانتخابات رياست جمهوری معرفی کرد.
در بیانیه جبهه پایداری در رابطه با نامزدی کامران باقری لنکرانی آمده است:« جبهه پايداری با توجه به دينداری، ولايتمداری، نگاه گفتمانی، توجه به خرد جمعی و برخورداری از مدارج علمی باقری لنکرانی را معرفی میکند. »
محمد تقی مصباح يزدی، از روحانيون محافظه کار، نيز در اين مراسم حضور داشته است.
کامران باقری لنکرانی يکی از دلايل حضور خود به عنوان کانديدای انتخابات رياست جمهوری را مشورت با دوستان و همفکران و به ویژه محمد تقی مصباح یزدی دانست.
کامران باقری لنکرانی در ادامه درباره « سياست خارجی مطلوب» خود گفته است: عده ای به بهانه تنش زدايی ، ترويج کرنش در برابر غرب می کنند و عده ای ماجراجويی را توصيه می کنند، جالب اينکه سرنوشت هر دو به يکجا رسيده و هر دو سخن از مذاکره با آمريکا میکنند.
در اين مراسم محمد تقی مصباح يزدی،عضو مجلس خبرگان گفته است:« اگر کسی بداند که فرد ديگری اصلح است اما کانديدا شود، خيانت کرده است.»
به گزارش خبرگزاری فارس، وی با اشاره به اين که «شورای مرکزی جبهه پايداری برای شناسايی فرد اصلح تلاش بسياری کرد»، گفته است:« تلاش شورای مرکزی برای تشخيص اصلح توهين به ديگران نيست و شما نيز اگر گزينهای بهتر از فرد مورد نظر اين جبهه پيدا کرديد واجب است به او رای دهيد اما بايد در اين مسير تحقيق کنيد.»
جبهه پایداری از حامیان دولت اول محمود احمدی نژاد بود، اما بعدا جناحی از این جبهه منتقد سیاست ها و عملکرد محمود احمدی نژاد شدند.
يازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوری ايران در ۲۴ خردادماه سال جاری برگزار می شود و تاکنون شماری از چهره های اصولگرای آمادگی خود را يرای شرکت در انتخابات رياست جمهوری اعلام کرده اند.
ائتلاف سه گانه متشکل از علی اکبر ولايتی،محمدباقر قاليباف، و غلامعلی حداد عادل است. قرار است از بين اين سه نفر، يک نفر به عنوان نامزد نهايی اين ائتلاف معرفی شود. محمد باقر قاليباف در انتخابات سال ۱۳۸۴ نيز حضور داشت ولی در نهايت محمود احمدی نژاد برنده آن انتخابات شد.
منوچهر متکی، وزير سابق امور خارجه ايران، محمدرضا باهنر ، نايب رييس مجلس، محمد حسن ابوترابی فرد، نايب رييس مجلس، و مصطفی پور محمدی نيز نامزدی خود را برای انتخابات رياست جمهوری اعلام کرده اند.
محسن رضايی، دبير مجمع تشخيص مصلحت، هم آمادگی خود را برای نامزدی در انتخابات رياست جمهوری اعلام کرده است. وی در انتخابات رياست جمهوری دوره گذشته نيز حضور داشت.
جليلی: نامزد هيچ گروهی نخواهم بود
به گزارش خبرگزاری مهر در همين حال، سعيد جليلی ، دبير شورای عالی امنيت ملی ايران شنبه در جمع حاميان و اعضای ستاد خود گفته است که در صورت حضور در انتخابات کانديدای هيچ حزب، گروه و جبهه ای نخواهد بود و به صورت مستقل در انتخابات شرکت خواهد
طبق اين گزارش سعيد جليلی با اين حال گفته است که حضورش در انتخابات رياست جمهوری آينده بستگی به شرايط و اقتضائات جامعه دارد.
سعيد جليلی در جمع حاميان خود همچنين اظهار کرد: در صورت حضورم در انتخابات کانديدای هيچ حزب، گروه و جبهه ای نخواهم بود و به صورت مسقل حاضر خواهم شد.
يک منبع اگاه نزديک به سعيد جليلی در مصاحبه با خبرگزاری مهر با اشاره جدی شدن حضور وی در انتخابات گفت: سعيد جليلی در حال تدوين برنامه هايش برای انتخابات و دولت يازدهم است.
این درحالی است که رسانه های اصولگرای مخالف دولت محمود احمدی نژاد، از اسفنديار رحيم مشايی به عنوان نامزد مورد حمايت دولت ياد می کنند.
از سوی ديگر هنوز نامزد نهايی اصلاح طلبان مشخص نشده است. در حالی که گروه های مختلف اصلاح طلبان از محمد خاتمی،رييس جمهوری سابق ايران برای حضور در انتخابات رياست جمهوری دعوت کرده اند، هنوز وی به طور رسمی به اين در خواست ها پاسخی نداده است.
iran#
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر