دوشنبه، بهمن ۰۶، ۱۳۹۳

در ادامه بحث راهکار آقای محمد نوری زاد

http://iranscope.blogspot.com/2015/01/blog-post_26.html
در ادامه بحث راهکار آقای محمد نوری زاد
http://iranscope.blogspot.com/2015/01/blog-post_26.html
http://www.ghandchi.com/865-nourizad-continued.htm 

سه هفته پبش در مورد راهکار "خروج از تنگنا" که آقای محمد نوری زاد برای ایران مطرح کردند، بحث شد و به اظهارات حجت الاسلام کاظم صدیقی امام جمعه تهران نیز در همان تاریخ، اشاره شد (1).

وضعیت در ایران هنوز تغییری نکرده اما بیدار اندیشی (2) در مورد تأثیر نتایج مذاکرات اتمی بر اوضاع ایران بسیار لازم است و آقای نوری زاد این کار را کرده و می نویسد "مذاکره ی ایران با کشورهای 1+ 5 احتمالاً به صلح خواهد انجامید و درهای تأسیسات هسته ای ما گِل گرفته خواهد شد و میلیاردها پول بی زبان این مردم دود خواهد شد. این شکست خفت بار که پایان ذلت بارش از همان ابتدای ورود به داستان هسته ای مشخص بود، به عصبی تر شدنِ حاکمیت منجر خواهد شد. معمولاً مردی که در بیرون خانه از حریف قَدَرِ خود سیلی خورده و تحقیر شده، در خانه عبوس می شود و به هر بهانه بر سر اهل و عیال خود می کوبد. گمان من بر این است که دستگاه های امنیتی بعد از این که خیالشان از مجامع جهانی و هسته ای راحت شد، به جان معترضان داخلی خواهند افتاد تا نبضِ قضایا را به دست گیرند و اقتدار زخم خورده ی خود را به رخ بکشند. خلاصه از ما گفتن. این که: کاپیتولاسیون مگر نه این است که آخوندها بر کشورما مسلط شده اند و ضمنِ این که هیچ نسبتی با ایران ندارند و تا می توانند نقدینگی و ذخایرش را غارت می کنند و به خارج می فرستند، ذخایر انسانی اش را نیز به زندان و اعدام و دام اعتیاد و بیکاری و بی هویتی و تن فروشی در انداخته اند؟ می گویم: چه این مذاکره به صلح انجامد و چه به هرکجای دیگر، این روزهای فهمیدگی برگشت پذیر نیست. با عصبی تر شدن حاکمیت و برچیدنِ معترضان مدنی، حتماً میخ بیشتری بر تابوت ظلم کوفته خواهد شد. مثل عصبی شدن حاکمیت در سال 88 که به جهش فکری و آگاهی وصف ناپذیر مردم از یکسوی و به شتاب حاکمیتِ جور در رسیدن به دره ی درماندگی و سقوط حتمی اش از جانب دیگر منجر شد" (3).

روز گذشته نیز سحام نیوز گزارش داد که "عصر روز یکشنبه نرگس محمدی که قرار بود همراه محمد نوریزاد و علی سیف زاده با خانم کلاودیا روت، نایب رئیس پارلمان آلمان در هتل اسپیناس تهران ملاقات داشته باشد، در مقابل ورودی این هتل در بلوار کشاورز بازداشت و به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات برده شد. به گزارش سایت تلاش٬ خانم محمدی پاسی از نیمه شب (بوقت تهران) پس از پرس و جو و تهدید به دستگیری و اجرای حکم یکساله اش آزاد شد. محمد نوریزاد و علی سیف زاده توانستند با قانونگزار آلمانی در لابی هتل که شماری از مامورین امنیتی در آن حضور داشتندگفتگوی کوتاهی داشته باشند" (4).

حالا بیائیم فرض کنیم که 6 ماه آینده نیز نظیر یک سال و نیم گذشته رفتار رژیم با جنبش سیاسی و مدنی در ایران، عوض نشود. آیا فکر می کنید می توان به نتیجه ای بهتر از سال 88 امید داشت؟ یعنی نمی شود فقط به حاکمیت نگریست و فکر کرد تغییرات در آن بخودی خود می تواند مشکل را حل کند. منظورم فقط اشکالات برنامه اصلاح طلبان نیست که سالهاست به تفصیل بحث شده است (5). برنامه آلترناتیو هم در جزئیات مطرح شده است (6). اما چرا به جایی نمی رسیم؟ بگوییم در داخل کشور بطور منقطع شرایطی بوده که بتوانیم بنشینیم و به توافق برسیم. در خارج حتی اینگونه انقطاع ها را نیز نمی توان دلیل عدم موفقیت دانست و نمی شود شکست ها را فقط به اقدامات رژیم نسبت داد. واقعیت این است که آنچه همیشه بطور کلیشه ای می گوییم حقیقتی است در مورد ایرانیان در زمان حاضر و آن بدگویی و برای هم زدن است که ربطی به رژیم ندارد. شاید انقلاب ناموفق 1357 به این روحیه بیشتر دامن زده باشد اما به هر حال واقعیت است. تا دو ایرانی با هم نزدیک می شوند همه تلاش دیگران نابود کردن همراهی آن دو نفر می شود و تیشه به ریشه زدن ها شروع می شود. این بیماری ملی است. یادم است که آیت الله خمینی داستانی از مدرسه ابتدایی را برای کودکان تکرار می کرد که وقتی چند چوب به هم متصل است کسی نمی تواند آنها را بشکند. شاید آن زمان هم ما این مسأله را داشته ایم و او راهی برای مقابله با این روحیه یافته بود و به همین دلیل موفق شد. به هر حال متأسفانه اپوزیسیون ایران 36 سال است این مسأله را دارد و دلیل شکست ماست و به همین علت هم هر از چندگاهی با خود شعر ناصر خسرو را زمزمه می کنیم که "از ماست که بر ما است" و گوشه عزلت می گزینیم. ابداً منظورم اختلاف عقیده و تفاوت در پلاتفرم های سیاسی و فکری نیست. اتفاقاً آنگونه اختلافها سبب تعدد احزاب و بالندگی جوامع سالم و موفق بوده و هست. مسأله نابودسازی یکدیگر است و نمی شود شکست ها را تنها به دلیل اختناق رژیم توضیح داد.

به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران

سام قندچی، ناشر و سردبير
ایرانسکوپ
http://www.ghandchi.com  
ششم بهمن ماه 1393
January 26, 2015

پانویس:
1. بحثی درباره راه حل محمد نوری زاد برای ایران
http://iranscope.blogspot.com/2015/01/blog-post_2.html


2. ایران و بیدار اندیشی
http://www.ghandchi.com/391-Awake.htm


3. محمد نوری زاد: کاپیتولاسیونِ آخوندی
https://www.facebook.com/m.nourizad/posts/1024702944223988


4. بازداشت چند ساعته نرگس محمدی
http://sahamnews.org/1393/11/274073


5. پيشنهاد يک راه حل ساده برای اصلاح طلبان ايران
http://www.ghandchi.com/686-ReformersSolution.htm


6. پلاتفرم حزب آينده نگر
http://www.ghandchi.com/348-HezbeAyandehnegar.htm

ایرانسکوپ#
#iranscope

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بايگانی وبلاگ