یکشنبه، خرداد ۱۰، ۱۳۹۴

درباره پوشاندن قبای ولی فقیه به سید حسن خمینی

درباره پوشاندن قبای ولی فقیه به سید حسن خمینی
http://iranscope.blogspot.com/2015/05/blog-post_70.html
 
چند سالی است عده ای از اصلاح طلبان می خواهند از سید حسن خمینی جانشینی برای آیت الله خامنه ای بسازند. البته همه کسانی را که به اصلاحات اعتقاد دارند نمی شود اصلاح طلب اسلامی خواند. مثلاً محمد نوری زاد سه ماه است که می گوید حجت الاسلام سید محمد خاتمی شایسته است که از سوی خود آیت الله خامنه ای بعنوان جانشین اعلام شود (1).
 
از همان روز اول می بایست همه نیروهای سیاسی ایران به روشنی با ولایت فقیه مخالفت می کردند یعنی کاری که جبهه ملی کرد و تاوانش را هم داد و مسؤل این فاجعه ضد دموکراتیک در 30 سال گذشته شخص آیت الله خمینی است. حتی اگر آیت الله منتظری هم ولی فقیه شده بود حاصل کار، چندان بهتر از آیت الله خامنه ای نمی بود. آیت الله منتظری حتی در زمانی که به صف مخالفین پیوست همچنان از کشتن مرتد حمایت می کرد هرچند می گفت هر تغییر مذهبی لزوماً ارتداد نیست (2). آیت الله خامنه ای اقلاً ضد قمه زنی فتوا داد، در صورتیکه هیچ فتوایی در موضوعی مذهبی در این سطح از آیت الله منتظری به یاد ندارم. در نتیجه برغم رفتار انسانی آیت الله منتظری در مورد زندانیان سیاسی و فدا کردن خود برای حقوق زندانیان در زمان اعدام های سال 67، نمی شود گفت که ولایت فقیه با انتخاب او به نتیجه بهتری می رسید. مسأله نظیر سلطنت است. اشکال خود سیستم ولایت فقیه این است که انتخابی نیست و اگر هم باشد دوره اش نامحدود است. هرگاه عالیترین مقام جامعه بطور ادواری انتخاب نشود، چه در سیستمی سکولار و غیرکمونیستی، چه در دولتی مذهبی یا کمونیستی بالاخره به دیکتاتوری میرسیم.
 
این معضل را آیت الله خمینی برای ایران آفرید و هنوز هم گریبانگیر ماست. کسانی نظیر آقای نوری زاد نه آنکه از این سیستم ولایت فقیه خوششان بیاید اما می گویند حالا که این سیستم هست اقلا دیکتاتور مصلح بیابیم. اینکه چقدر حرفشان درباره انتخاب محمد خاتمی به جایی برسد را خودتان می توانید قضاوت کنید. دیگر آنکه اکثر اصلاح طلبان نیز اعتقادی به ولایت فقیه ندارند اما از همین دیدگاه شبیه آقای نوری زاد می گویند حالا که این سیستم هست دنبال انتخابی باشیم که مطلوب باشد. از آیت الله صادق لاریجانی خوششان نمی آید و سید حسن خمینی را می پسندند و تازه همیشه دوست دارند خود را در رقابت با اصولگرایان، رهروان راه آیت الله خمینی معرفی کنند و نه تنها هیچگاه خمینی زادئی را نپسندیده اند بلکه شخص میر حسین موسوی کمپین ریاست جمهوری خود را از زادگاه آیت الله خمینی آغاز کرد و پرچم رقابت خود را با محمود احمدی نژاد که از حمایت آیت الله خامنه ای برخوردار بود، خمینیسم قرار داد. درباره خمینی و خمینی زدایی بسیار بحث شده است (3).
 
اما جانشینی ولی فقیه به این سادگی ها نیست. قصه های آیت الله هاشمی رفسنجانی در مورد انتخاب آیت الله خامنه ای ممکن است برای تفریح جالب باشد اما مسأله جانشینی بغرنج تر از این حرفهاست. اگر قرار است کسی بدون زور و بر مبنای اقبال عمومی در این مقام قرار گیرد، گام تخست اقبال از سوی قضات است و نه لبخند زدن و خوش و بش در تلویزیون. نهاد ولی فقیه در درجه اول مقامی قضایی است و به همین علت نیز شخصی نظیر آیت الله صادق لاریجانی مورد بحث است. آیا سید حسن خمینی را قضات و دستگاه قضایی کشور قبول دارند؟ خیر قبول ندارند. فقه چیزی نیست که یک روزه کسی را بشود فقیه خواند و یا از فقیه بودن ساقط کرد. تجربه آیت الله منتظری نشان داد که به رغم تلاش خود آیت الله خمینی برای حذف او، نتواستند وی را حذف کنند و آخر هم در ظاهر با وساطت آیت الله رفسنجانی حصر او به پایان رسید، اما به این دلیل بود که در مقام عالی در فقه و قضاوت اسلامی قرار داشت. البته اگر قرار باشد ولی فقیه به ضرب سرنیزه تعیین شود که دیگر کسی نه آیت الله صادق لاریجانی را برخواهد گزید و نه سید حسن خمینی مطرح خواهد شد. مجتبی خامنه ای در رویدادهای جنبش سبز ثابت کرده که به نیروهای نظامی از همه نزدیکتر است و تازه اکنون در قم درس خارج از فقه هم می دهد.
 
به نظر می رسد اصلاح طلبان بالاخره باید راه خود را بین خمینی زادیی و ولایت فقیه انتخاب کنند و ساختن ولی فقیه مورد نظرشان از سید حسن خمینی به جایی نخواهد رسید.
 
به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران

سام قندچی، ناشر و سردبير ایرانسکوپ
http://www.ghandchi.com 
یازدهم خرداد ماه 1394
June 1, 2015
 
1. سی و دومین نامه ی محمد نوری زاد به رهبر
http://www.nurizad.info/blog/28860
 
3. مقایسه ای بین چین و روسیه
http://www.ghandchi.com/920-china-vs-russia.htm
 
 

ایرانسکوپ#
#iranscope

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بايگانی وبلاگ