دوشنبه، اسفند ۰۴، ۱۳۹۳

چرا اسلامگرائی میکشد؟- ویرایش دوم

http://iranscope.blogspot.com/2015/02/blog-post_23.html
چرا اسلامگرائی میکشد؟- ویرایش دوم

مقدمه 2015

مقاله زیر ده سال پیش منتشر شد اما روز گذشته بعد از اعلامیه جهانی تشکیلات اسلامگرای الشباب که در آن از هواداران خود انفجار شاپینگ مال های جهان و مشخصا شاپینگ مال بزرگ آمریکا را در شهر مینیاپولیس طلب کرده است به بهترین وجه این واقعیت رادیکالیسم اسلامگرا را در عصر ما نشان داده که جریانی جنایتکار است و کسانی را که هدف قرار می دهد لزوماً نه توهینی به اسلام کرده اند و نه به اصطلاح عوامل امپریالیسم جهانی هستند. کسانیکه در دستور کار الشباب قرار است کشته شوند نظیر دختر باکره ای هستند که در مثال پایان تمدن آزتک در نوشتار زیر مطرح شده است. یعنی کسی که کاملاً بیگناه است و قربانی شدنش فقط برای هدف این نیروهای در حال زوال جهت قدرت نمایی و ایجاد وحشت در میان پیروانی است که اعتقادشان به چنین آیینی هر روز سست تر می شود.
س.ق.
پنچم اسفند ماه 1393
February 24, 2015

عدم کارائی و سقوط سریع امپراطوری های خاورمیانه یادآور قرون پایانی تمدن آزتک در قاره آمریکا است، زمانی که موبدان آزتک، قربانی کردن انسان را افزایش دادند، نه تنها برای پوشاندن زوال نظام خود، بلکه اساسأ برای تضمین فرمانبرداری طرفداران خود، در شرایط مرگ و انحطاط نظم کهن، سقوطی که از جمله از هم پاشی خود مذهب آزتک را نیز شامل میشد. اسلام شاید در آفریقا در حال رشد باشد، اما در مراکز قدرت خود، یعنی در عربستان و ایران، در حال از هم پاشی است، و مردمی که از شیفتگی اسلامگرایی رهائیده اند، در جستجوی آلترناتیو های سکولار هستند.
Aztec HumanSacrifice

 

ما در عصری زندگی میکنیم که سقوط دنیای قدیم در هر سوی جهان قابل رویت است، و بیشترین مقاومت در جائی است که جامعه در نیم قرن گذشته، بیش از هر جای دیگری، نسبت به ثروتش در حال سکون بوده است، و آن هم دنیای اسلام است، که بخاطر در آمد نفتش، دست نخورده باقی مانده بود. بعوض، در بسیاری بخش های دیگر دنیای بیرون از غرب، مثلأ در هند، خاوردور، یا آمریکای لاتین، غرب مجبور به ايجاد تغییرات جدی یود، تا که نیروی کار برای نیازهای خود را کاراتر سازد، و نقش حکمرانان محلی در آن نقاط بیش از سرایدار منبع طبیعی ای نظیر نفت بود.

تا زمانیکه نفت در شکل ساده استخراج میتوانست بهشت ثروت برای غرب باشد، دنیای اسلام نیز میتوانست دست نخورده باقی بماند. و بدینگونه بود که تغییرات اجتماعی 100 سال پیش، که در جنبش هائی نظیر مشروطیت در ایران منعکس شده بودند، از طرف غرب به عقب کشیده شدند، تا که رهبران اسلامی را راضی کنند، البته تا زمانیکه رهبران اسلامی، منافع غرب را در خاورمیانه از هم نمی گسستند.

اما بحران کنونی جامعه صنعتی بر تمام موسسات خاورمیانه ضربه میزند، و آن موسسات دیگر نمیتوانند در حالت دست نخورده شبه فئودالی، با ساختارهای فاقد کارائی سابق، ادامه حیات دهند. از عربستان سعودی تا عراق، حتی عدم کارائی در تولید نفت نیز مسأله است، و این نیز خود بخشی از بحران است، ودر نتیجه این جوامع دیگر نمیتوانند نظیر گذشته باقی بمانند.

بحران دنیای صنعتی و تغییرات پایه ای بسوی جامعه فراصنعتی از طریق دو نیروی متضاد مورد برخورد قرار گرفته اند. اولی، یعنی آینده نگر ها که برای پاسخ به بحران حاضر، به اقتصاد و سیاست فراصنعتی نظر دارند، چه در شوروی سابق و اروپای شرقی، چه در آمریکا و اروپای غربی، و چه در کشوری جهان سومی نظیر ایران یا سنگاپور. دومی، یعنی نیروهای واپسگرای گذشته، نظیر بنیادگرایان اسلامی که برای حل بحران، نظرشان به عقب، بسوی جامعه پیش صنعتی است.

آیا تسلط روحانیت اسلامی در قدرت در ایران باعث شرایط حاضر است؟ اگر این چنین بود، چرا جنایات مشابه اسلامگرائی در بنگلادش، پاکستان، یا نیجریه نیز دیده میشوند، در صورتیکه آن کشورها رژیم مذهبی (تئوکراسی) ندارند. حقیقت این است که آنچه ما شاهدش هستیم، فراسوی مسأله رژیم مذهبی است. آیا فقط بخاطر این است که اسلام، رفرماسیون و رنسانس نداشته است؟ نه، مسأله حتی فراسوی اسلام است. اساسأ اسلامگرائی بیان مقاومت شدید در برابر سقوط نظم کهن در خاورمیانه است، واین را از طریق دست زدن به قتل هر آنکسی که اصول اساسی اسلام را زیر سوال میبرد، انجام میدهد، و بدینسان سبعیت بنیاد گرایان اسلامی، گردن زدنهایشان و قتلهای فتوائی را شاهدیم (1).

اگر در زمان های ماقبل تاریخ، مذاهبی بودند که قربانی کردن انسان را توجیه میکردند، و اگر در قرون وسطی، مذاهبی بودند که زنده سوزاندن بخاطر کفر را توجیه میکردند، در قرن 21، مذهب *سازمان یافته* اسلامگرائی، مخالفین خود را با *فتوای* (2) رهبرانش میکشد، و فرقه های اسلامگرا این دستورات جنایات وحشیانه، بخاطر توهین به پیغمبر و معبود هایشان را به عمل در میاورند. حتی روحانی میانه روئی، مثل آیت الله منتظری، در یکی از آخرین مصاحبه های خود، هنوز مرتد کشی را، در مورد مسلمان سابق مخالفت جو رد نمیکرد (3).

دنیا بایستی به این دیدگاهی که نقطه نظرات جنایتکارانه مذهب *متشکل* اسلامگرائی را امری خصوصی ببیند، پایان دهد، همانگونه که نقطه نظرات سیاسی *متشکل* نازیسم را بعنوان امری خصوصی قلمداد نمیکند. هیچکس آتش زدن در کوره های آدم سوزی را امر خصوصی معتقدین نازی تصور نمیکند. دنیا نیاز به فاجعه مرکز تجارت نیویورک دیگر، سلمان رشدی دیگر، تسلیمه نسرین دیگر ندارد، تا ببیند این تشکیلاتها فرقه های جنایتکار هستند، و مذهبی بودن یا نبودنشان فرقی ندارد. البته غیرقانونی شدن آنها در صورت عمل کردن نظراتشان است.

اگر امروز مذهب متشکلی در دنیا بود که قربانی کردن دختر باکره را بعنوان یکی از شعائر مذهبی اش جائز میدانست، به آن مراسم بعنوان نظریه  عجیب خصوصی و اعتقادی مذهبی نگریسته نمیشد، بلکه به آن بعنوان سازمانی جنایتکار نگریسته میشد، نه چندان متفاوت از مافیا، و با چنین سازمانی نیروهای پلیس بمثابه *تشکیلاتی* جنایتکار برخورد میکردند، و در صورت قربانی کردن، اینگونه اعمال آن ها نیز مجازات شده، و بعنوان آزادی مذهب تلقی نمیشد.

جامعه جهانی و سازمان ملل، بایستی با این مخاطره عصر ما، یعنی با فتواهای قتل اسلامگرایان بخاطر توهین و کفر، و تمام تشکیلاتهائی که اینگونه اعمال جنایتکارانه را بعمل میگذارند، بطوز جدی برخورد کنند، و آنها را در کنار سازمان های تروریستی دیگر، غیرقانونی اعلام کنند. چه تفاوتی میکند که اینها نام مذهب بر خود بگذارند. پلاتفرم است که تعیین میکند تشکیلاتی جنایتکار است یا انجمنی صلح طلب.


به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران

سام قندچي، ناشر و سردبير
ايرانسکوپ
http://iranscope.blogspot.com 
http://www.iranscope.com
http://www.ghandchi.com
20 بهمن 1383
February 9, 2005 


پانویس:
1.  اسلام و گلوباليسم- ويرايش دوم تقديم به شاهين نجفی
2. خامنه ای و سلمان رشدی
3. آيت الله منتظری: هر تغيير مذهبی ارتداد نيست
 
Why Islamism Kills?- Second Edition
Sam Ghandchi
http://www.ghandchi.com/880-why-islamism-kills-english.htm

چرا اسلامگرائی میکشد؟- ویرایش دوم
http://www.ghandchi.com/880-why-islamism-kills.htm

Preface (2015)

The following article was published ten years ago but yesterday's global announcement of Al-Shabaab Islamist organization asking its supporters to blow up shopping malls across the world and specifically the Mall of America in Minneapolis shows the best the reality of radical Islamism in our times that it is a criminal organization and those it targets have not necessarily insulted Islam nor are they the so-called imperialist lackeys. Those who are supposed to be killed by the order of Al-Shabaab are like the virgin girl who is noted in the Aztec example in the following article. Meaning a person who is totally innocent and the reason for choosing her to be sacrificed is for the goal of showing the declining forcers as powerful to create fear among their own followers whose belief in the faith is getting weaker with every passing day.
SG
February 24, 2015
 
The Middle Eastern Empires are going thru a rapid decline of inefficiency reminding one of the last centuries of Aztec in the American continent, where the Aztec priests increased human sacrifice, not only to cover their decline, but basically to ensure the obedience of their own adherents, in face of the death and decline of the old order, including the disintegration of religion of Aztec itself. Islam maybe growing in Africa, but it is falling apart in its strongholds of Middle East, in Saudi Arabia and Iran, where people are getting disenchanted with Islamism and are looking to secular alternatives.
Aztec HumanSacrifice
 

We are living in an era where the collapse of the old world is happening all around the globe, and the highest resistance is where the society in the last half century has been the most stagnant relative to its wealth, and that is the Islamic world, which remained untouched thanks to its oil income. In contrast, in many other parts of the non-Western world, such as India, Far East or South America, the West had to make drastic changes, to be able to make the work force efficient for its own needs, and the role of local rulers was more than just being the custodians of a natural resource like oil.

As long as the oil in its simple excavation could be a wealth heaven for the West, the Islamic world was able to stay unchanged. This is how modern social changes of 100 years ago, reflected in movements such as the Constitutional Movement of Iran, were retracted by the West, to appease the Islamic leaders, as long as they did not disrupt the Western interests in the Middle East.

But the current crisis of industrial society is impacting all the Middle Eastern enterprises, and they cannot keep being in their untouched semi-feudal inefficient structures anymore. From Saudi Arabia to Iraq, even the production of oil is extremely inefficient, and is itself part of the crisis, and these societies cannot continue to exist as before.

The crisis of industrial world and the glacial changes to a post-industrial society is addressed by two opposite trends. The first, i.e. the futurists, look to post-industrial economy and politics, to address the crisis of the present, whether in the former Soviet Union and Eastern Europe, or in the United States and the Western Europe, or in a third world country like Iran or Singapore. The second, i.e. the retrogressive forces of the past, such as the religious fundamentalists, look backwards to the pre-industrial society, for a solution to the current crisis.

Has the dominance of power in Iran by the Islamic clergy caused the current conditions? If so, then why the same crimes of Islamism can be seen in Bangladesh, Pakistan or Nigeria, where those countries really do not have a theocracy. The truth is that what we are witnessing in the world is way beyond the issue of theocracy. Is it just because Islam has not had its Reformation and Renaissance? No, the problem is even beyond the issue of Islam itself. Basically Islamism is the representation of a strong resistance to the collapse of the old order in the Middle East, and this is done by resorting to the murder of whoever is questioning Islam's fundamental tenets. Thus the brutality of Islamist fundamentalists, their beheadings, and fatwa killings (1).

If in the prehistoric times, there were religions that justified human sacrifice, and if in Medieval Times, there were religions that justified burning of the blasphemous live at the stakes, in this 21st Century, there is the *organized* religion of Islamism that kills opponents by *fatwa* (2) of its religious leaders, and the Islamist mob carries out such heinous crime orders, for insulting their prophet and other idols. Even more moderate clergy, like Ayatollah Montazeri, in one of his last interviews (3), still did not reject mortad killing for those x-Muslims who are belligerent towards Islam.

I think the world should put an end to viewing the criminal *organized* religious views of Islamism as a private matter, the same way that *organized* political views of Nazism are not considered as private matter. Nobody would have considered the burning in the concentration camps as private matter of a Nazi faithful. The world does not need another WTC, another Salman Rushdie, another Taslimeh Nasrin, to see that these organizations are criminal mobs, and being religious or not makes no difference. Of course they can be outlawed if they act on their ideas.

If there was an organized religion in today's world which allowed sacrifice of virgins as its sanctioned practice, it would not be viewed as some fantastic private religious belief, and would be viewed as a murderous organization, not much different from mafia, and such an organization would have been dealt with by police authorities as a criminal *organization*, and if they sacrificed a human, such actions would not be considered as religious freedom.

The global community and the United Nations, must deal with this peril of our times, the murder fatwas of Islamists for blasphemy and insult, and all organizations that plan and act on such criminal practices, must be outlawed, along with the other terrorist organizations. What difference does it make if they call themselves a religion. The platform determines if it is a criminal organization or a peaceful association.

Hoping for a democratic and secular futurist republic in Iran,

Sam Ghandchi, Editor/Publisher
IRANSCOPE
http://www.ghandchi.com 
http://www.iranscope.com

February 9, 2005

Footnotes:
1. Islam and Globalization-Second Edition Dedicated to Shahin Najafi
2. Khamenei and Salman Rushdie
3. Interview with Ayatollah Montazeri (in Persian)

ایرانسکوپ#
#iranscope

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بايگانی وبلاگ