مروری بر جنبش آزادی خواهی مردم ایران درسال 1388 - جبهه دمكراتيك ايران
http://mohandestabarzadi.blogfa.com/post-1845.aspx
جبهه دموکراتیک ایران با انتشار بیانیه ای به مرور بر جنبش آزادی خواهی ملت ایران در سال ۱۳۸۸ پرداخته است، که متن کامل این بیانیه به شرح زیر می باشد :
سال 88 به روزهای پایانی خود نزدیک می شود . درحالی که این سال سر فصل جدیدی را درتاریخ جنبش آزادی خواهی ملت ایران رقم زد .
سالی که ازآغاز بوي مصاف سه جبهه گونه گون سیاسی را به همراه داشت . یکی از آنها آمال هیات حاکمه بود که با پشت سر نهادن یک دوره ی پرتنش چهارساله در عرصه داخلی و خارجی درتدارک انتخاباتی بود تا به مدد نتایج مهندسی شده آن با خاطری آسوده منویات اقلیت حاکم را به نام 70میلیون ایرانی به پیش برد .
آن سوی تر جناح اصلاح طلب حکومت دینی می دانست اگر قادر به حضور مجدد در ساخت قدرت نشود می بایست برای مدت های مدید با عرصه قدرت وداع کند . از همین روی پس از یک دهه سپری شدن خاطره ی تلخ، پرهزینه و بی فرجام اصلاح درون ساختاری، رفرمیست های دینی باز آمدند تا درپی بازسازی نیروهای سنتی خود دگربار انرژی متراکم توده ها را که ماحصل یک دوره فشارهای همه جانبه حاکمیت نظامی – امنیتی بود مستمسک بازپس گیری صندلی های قدرت کنند و بازهم جنبش اجتماعی را دریک قدمی شکوفایی اش در برهوت اصلاحات حکومتی به هدر دهند .
و در جبهه سوم این سال جنبش های ریشه دار اجتماعی همچون جنبش دانشجویی، جنبش زنان، جنبش کارگری و جنبش معلمان بودند که با پشت سرنهادن دوره طاقت سوز چهارساله مهیا گشتند تا کارزاری فراگیر با حاکمیت را تدارک بینند و از همین روی از ابتدای این سال نیروهای سکولار دمکرات ایران اعلام کردند که درانتخابات نمایشی حاکمیت شرکت نخواهند کرد اما از فضای انتخاباتی برای پیشبرد جنبش اجتماعی و سامان آن درمرحله ای نوین بهره خواهند جست .
این بستر سیاسی موجب شد تا آنان که در بهار سال 88 باد کاشتند، در سراسر سال طوفان درو کنند و این سال با وقوع رخ دادهای بزرگ صفحات فراموش نشدنی ازتاریخ ایران زمین را به خود اختصاص داد .
از یک سوی در22 خرداد سال 88 برای نخستین بارهیات حاکمه در پیشبرد نتایج خود خواسته انتخاباتی دچار هزیمت شد . و در دیگر سوی همان دروازه ای که یک دهه قبل رفرمیست ها را به صحن قدرت وارد ساخت اکنون دریچه خروجی قدرت را به روی آنان گشود . انتخاباتی که درمقدمه، تبلیغات و نتایج آن مخدوش بود این واقعیت عریان را به نمایش نهاد که همان ابزاری که در دنیای آزاد و دمکراتیک می تواند روح مطالبات اجتماعی را بر کالبد قدرت رسوخ دهد آنگاه که ازمحتوای خود تهی شد، نه تنها منشا اثر اراده ملت نیست بلکه تبدیل به ابزار تطهير مستبدان و ديكتاتوري هاي تاريخ خواهد شد .
رسمیت دادن زود هنگام به نتایج انتخابات و حتا پیش از آنکه روال های قانونی حکومتگران طی شود خشم ملت را برانگیخت و ملت به جان آمده از استبداد دینی ازفراز صندوق های جعلی و اصلاحات درون حکومتی عبور کرد و اینگونه شد که در25 خرداد شکوهمند میلیون ها شهروند ایرانی برای نمایش اراده و اعلام رای خود به خیایان آمدند .
خیابان عرصه چالش بین دمکراسی خواهان و اقتدارگرایان شد تا حکومت مدعی ابتنا بر رای مردم و صندوق رای نقاب از چهره پرتزویر خویش برافکند و با مدد جستن ازابزارگوناگون سرکوب و با توسل به زندان، قتل و تجاوز به مقابله با ملت بپا خاسته صف کشی نماید . و کهریزک نمادی شد ازهمه این رسوایی ها . گرچه اصلاح طلبان دراین برهه تلاش کردند تا ازمردم عقب نمانند، اما همواره اين دغدغه وجود داشت كه در كوران مبارزه پشت مردم را خالي نكنند . ازهمان زمان مبرهن بود که این همصدایی تا جایی تداوم خواهد یافت که ساختار سیاسی حاکم مورد تهدید جدی قرارنگیرد .
9 ماه پیاپی حکومت برای خاموش کردن صدای مردم از تمامی ابزارسیاسی، امنیتی، قضایی، تبلیغاتی بهره جست اما آیا نشانه ای وجود دارد تا بتوان اذعان کرد که حاکمیت در دستیابی به اهداف خود موفقیتی حاصل نمود ؟
نشان موفقیت وثبات سیاسی یک حکومت آن است که از فعالیت منتقدان و مخالفان پروایی نداشته باشد . نشان موفقیت حاکمیت آن است که روزنامه ها در بیان واقعیات اجتماعی آزاد باشند و به هر بهانه ای توقیف و تعطیل نشوند . نشان موفقیت حاکمیت و تثبیت وضع موجود آن است که احزاب منتقد و مخالف و فعالان سیاسی و مدنی آزادانه به طرح افکار و کنشگری سیاسی و اجتماعی بپردازند . نشان موفقیت حکومت آن است که حضور آزادانه و بی سانسور فعالان منتقد و مخالف درصفحه رسانه ای چون تلویزیون که با هزینه های نجومی از جیب ملت و درخدمت اقلیت حاکم اداره می شود منعی نداشته باشد . نشان تثبیت اوضاع و موفقیت حاکمیت آن است که با صرف بودجه کلان از عبور جریان آزاد اطلاعات ازطریق اینترنت، ماهواره و تبادل فرهنگی ممانعت نشود . اما کدامیک از این نشانه ها در ایران امروز وجود دارد تا بتوان گفت که حاکمیت در مهار جنبش توفیق داشته است؟
سویه دیگر این ماجرا پاسخ به این پرسش است که جنبش آزادی خواهی و دمکراسی جوی ملت ایران در کجا قرار دارد . جنبشی که در ابتدا با اعتراض به پایمال شدن رای خود ابراز وجود کرد، به تدریج شعارهای استراتژیک حاکمیت را به چالش کشاند و با جایگزینی مطالبات اساسی اصالت تحولگرای خود را برخ کشید .
ترجیح منافع ملی در سیاست خارجی به جای شعارهای ایدئولوژیک، رجحان دمکراسی سکولار در ساخت سیاسی به جای تئوکراسی قرون وسطایی و ترویج فرهنگ مسالمت جوی در رویکردهای عمومی به جای خشونت گرایی بی حد و حصر و دریک کلام اعلام جمهوری ایرانی به جای جمهوری اسلامی نمادهای این انقلاب آرام بود .
جنبش دمکراسی خواه و سکولار ایران به رغم تحت فشار بودن درمیان دو نیروی خشونت طلب راه خود را طی نمود . از یکسو جناح نظامی – امنیتی حاکم و ازسوی دیگر فرقه خشونت پروری که در موضع مخالف با حاکمیت در عمل آلت دست حکومتگران برای سرکوب مبارزان گرديده و بسیاری از پرونده سازی های مبارزان در پرتو توهم وابستگی به این فرقه شکل گرفت . با وجود این همه جنبش دمکراسی طلب توانست بطور مسالمت آمیز خواست های خود را به گوش دنیا برساند و اوج این مهم دربرپایی تظاهراتی نظیر روز ایران( روز قدس سابق )، ۱۶ آذر ماه و ششم دی ( روز عاشورا ) که همه جناح های حکومت را به وحشت افکند نمودار شد به گونه ای که از فردای تظاهرات 6 دی شايبه ي سازش جناح هاي حكومت مطرح شد . از یک سو هیات حاکمه بازداشت رهبران احزاب و فعالان مدنی را درگسترده ترین تهدیدات پس از انتخابات آغاز نمود و در دیگر سوی آهنگ عقب نشینی در پیام های رهبران رفرمیست خود را نمایاند .
اگر از این زاویه به تحلیل افت و خیزهای جنبش بنشینیم، هویداست جنبشی که در ابتدا برای برخاستن نیاز به تکیه گاهی ازدرون حاکمیت داشت اکنون بطور شفاف مطالبات خود را اعلام می کند و شاید یک پیام مردم به رفرمیست ها در 22 بهمن آن بود که جنبش دیگر قصد ندارد هزینه مصالحات پشت پرده و سخنان مبهم و چند پهلو گردد . این جنبش معبرهای بسیاری را پشت سرنهاد هزینه های بزرگی پرداخت و امروز محق است تا رهبرانی را طلب کند که به عیان خواست های شفاف شده جنبش را مطرح کنند . اگررفرمیست ها می خواهند از این روند جنبش عقب نمانند می بایست این نقصان ها را جبران کنند . شاید آیین های ملی نظیر چهارشنبه سوری، نوروز و سیزده بدر فرصت های مناسب تری برای بیان خواست مردم ایران باشد.
اگرچه سال 88 درپرتو ستم و بی کفایتی های سیاسی حکومتگران عرصه صف آرایی حاکمیت و ملت شد اما آنچنان که پیداست سال آینده این نبرد با محور اقتصاد دنبال خواهد شد . چنانچه ازدورنمای وضعیت اقتصادی ایران درسال آینده به چشم می آید سالی با بحران ها ی بزرگ اقتصادی درپیش است . تورم افسارگسیخته، کمبود منابع ارزی و مالی، رکود تولید و رشد بيكاري درمقابل بودجه ای که به گفته آگاهان نشانی از قانونمندی های بودجه ریزی ندارد . جملگی بستری را مهیا می سازد تا دست های لشکرطبقه محروم را در دستان لشکر طبقه متوسط با هم پیوند زند و افق گسترده تری را برای پی گیری جنبش آزادی خواهی ملت ایران بگشاید.
جبهه دمکراتیک ایران درروزهای پایانی این سال پرتلاطم ضمن گرامی داشت یاد کلیه جان باختگان راه آزادی به ویژه نداها و سهراب های در خون تپیده و با آرزوی آزادی همه ی زندانیان سیاسی و عقیدتی به ویژه مهندس حشمت اله طبرزدی دبیرکل در بند این جبهه که بیش از 70 روز درسلول انفرادی رژیم ایستادگی می کند، بر یکی ازمحورهای مطالبات مردمی یعنی پایان بخشیدن به اختناق و دیکتاتوری و به رسمیت شناختن حقوق ملت در پناه رفراندوم آزاد و با نظارت مراجع بی طرف بین المللی برای تعیین ساختار سیاسی آینده ایران تاکید می نماید .
زنده باد آزادی - گسسته باد زنجیر استبداد - برقرارباد دمکراسی
18 اسفند ماه 1388 خورشیدی
تهران – جبهه دمکراتیک ایران
+ نوشته شده توسط در سه شنبه هجدهم اسفند 1388
http://mohandestabarzadi.blogfa.com/post-1845.aspx
جبهه دموکراتیک ایران با انتشار بیانیه ای به مرور بر جنبش آزادی خواهی ملت ایران در سال ۱۳۸۸ پرداخته است، که متن کامل این بیانیه به شرح زیر می باشد :
سال 88 به روزهای پایانی خود نزدیک می شود . درحالی که این سال سر فصل جدیدی را درتاریخ جنبش آزادی خواهی ملت ایران رقم زد .
سالی که ازآغاز بوي مصاف سه جبهه گونه گون سیاسی را به همراه داشت . یکی از آنها آمال هیات حاکمه بود که با پشت سر نهادن یک دوره ی پرتنش چهارساله در عرصه داخلی و خارجی درتدارک انتخاباتی بود تا به مدد نتایج مهندسی شده آن با خاطری آسوده منویات اقلیت حاکم را به نام 70میلیون ایرانی به پیش برد .
آن سوی تر جناح اصلاح طلب حکومت دینی می دانست اگر قادر به حضور مجدد در ساخت قدرت نشود می بایست برای مدت های مدید با عرصه قدرت وداع کند . از همین روی پس از یک دهه سپری شدن خاطره ی تلخ، پرهزینه و بی فرجام اصلاح درون ساختاری، رفرمیست های دینی باز آمدند تا درپی بازسازی نیروهای سنتی خود دگربار انرژی متراکم توده ها را که ماحصل یک دوره فشارهای همه جانبه حاکمیت نظامی – امنیتی بود مستمسک بازپس گیری صندلی های قدرت کنند و بازهم جنبش اجتماعی را دریک قدمی شکوفایی اش در برهوت اصلاحات حکومتی به هدر دهند .
و در جبهه سوم این سال جنبش های ریشه دار اجتماعی همچون جنبش دانشجویی، جنبش زنان، جنبش کارگری و جنبش معلمان بودند که با پشت سرنهادن دوره طاقت سوز چهارساله مهیا گشتند تا کارزاری فراگیر با حاکمیت را تدارک بینند و از همین روی از ابتدای این سال نیروهای سکولار دمکرات ایران اعلام کردند که درانتخابات نمایشی حاکمیت شرکت نخواهند کرد اما از فضای انتخاباتی برای پیشبرد جنبش اجتماعی و سامان آن درمرحله ای نوین بهره خواهند جست .
این بستر سیاسی موجب شد تا آنان که در بهار سال 88 باد کاشتند، در سراسر سال طوفان درو کنند و این سال با وقوع رخ دادهای بزرگ صفحات فراموش نشدنی ازتاریخ ایران زمین را به خود اختصاص داد .
از یک سوی در22 خرداد سال 88 برای نخستین بارهیات حاکمه در پیشبرد نتایج خود خواسته انتخاباتی دچار هزیمت شد . و در دیگر سوی همان دروازه ای که یک دهه قبل رفرمیست ها را به صحن قدرت وارد ساخت اکنون دریچه خروجی قدرت را به روی آنان گشود . انتخاباتی که درمقدمه، تبلیغات و نتایج آن مخدوش بود این واقعیت عریان را به نمایش نهاد که همان ابزاری که در دنیای آزاد و دمکراتیک می تواند روح مطالبات اجتماعی را بر کالبد قدرت رسوخ دهد آنگاه که ازمحتوای خود تهی شد، نه تنها منشا اثر اراده ملت نیست بلکه تبدیل به ابزار تطهير مستبدان و ديكتاتوري هاي تاريخ خواهد شد .
رسمیت دادن زود هنگام به نتایج انتخابات و حتا پیش از آنکه روال های قانونی حکومتگران طی شود خشم ملت را برانگیخت و ملت به جان آمده از استبداد دینی ازفراز صندوق های جعلی و اصلاحات درون حکومتی عبور کرد و اینگونه شد که در25 خرداد شکوهمند میلیون ها شهروند ایرانی برای نمایش اراده و اعلام رای خود به خیایان آمدند .
خیابان عرصه چالش بین دمکراسی خواهان و اقتدارگرایان شد تا حکومت مدعی ابتنا بر رای مردم و صندوق رای نقاب از چهره پرتزویر خویش برافکند و با مدد جستن ازابزارگوناگون سرکوب و با توسل به زندان، قتل و تجاوز به مقابله با ملت بپا خاسته صف کشی نماید . و کهریزک نمادی شد ازهمه این رسوایی ها . گرچه اصلاح طلبان دراین برهه تلاش کردند تا ازمردم عقب نمانند، اما همواره اين دغدغه وجود داشت كه در كوران مبارزه پشت مردم را خالي نكنند . ازهمان زمان مبرهن بود که این همصدایی تا جایی تداوم خواهد یافت که ساختار سیاسی حاکم مورد تهدید جدی قرارنگیرد .
9 ماه پیاپی حکومت برای خاموش کردن صدای مردم از تمامی ابزارسیاسی، امنیتی، قضایی، تبلیغاتی بهره جست اما آیا نشانه ای وجود دارد تا بتوان اذعان کرد که حاکمیت در دستیابی به اهداف خود موفقیتی حاصل نمود ؟
نشان موفقیت وثبات سیاسی یک حکومت آن است که از فعالیت منتقدان و مخالفان پروایی نداشته باشد . نشان موفقیت حاکمیت آن است که روزنامه ها در بیان واقعیات اجتماعی آزاد باشند و به هر بهانه ای توقیف و تعطیل نشوند . نشان موفقیت حاکمیت و تثبیت وضع موجود آن است که احزاب منتقد و مخالف و فعالان سیاسی و مدنی آزادانه به طرح افکار و کنشگری سیاسی و اجتماعی بپردازند . نشان موفقیت حکومت آن است که حضور آزادانه و بی سانسور فعالان منتقد و مخالف درصفحه رسانه ای چون تلویزیون که با هزینه های نجومی از جیب ملت و درخدمت اقلیت حاکم اداره می شود منعی نداشته باشد . نشان تثبیت اوضاع و موفقیت حاکمیت آن است که با صرف بودجه کلان از عبور جریان آزاد اطلاعات ازطریق اینترنت، ماهواره و تبادل فرهنگی ممانعت نشود . اما کدامیک از این نشانه ها در ایران امروز وجود دارد تا بتوان گفت که حاکمیت در مهار جنبش توفیق داشته است؟
سویه دیگر این ماجرا پاسخ به این پرسش است که جنبش آزادی خواهی و دمکراسی جوی ملت ایران در کجا قرار دارد . جنبشی که در ابتدا با اعتراض به پایمال شدن رای خود ابراز وجود کرد، به تدریج شعارهای استراتژیک حاکمیت را به چالش کشاند و با جایگزینی مطالبات اساسی اصالت تحولگرای خود را برخ کشید .
ترجیح منافع ملی در سیاست خارجی به جای شعارهای ایدئولوژیک، رجحان دمکراسی سکولار در ساخت سیاسی به جای تئوکراسی قرون وسطایی و ترویج فرهنگ مسالمت جوی در رویکردهای عمومی به جای خشونت گرایی بی حد و حصر و دریک کلام اعلام جمهوری ایرانی به جای جمهوری اسلامی نمادهای این انقلاب آرام بود .
جنبش دمکراسی خواه و سکولار ایران به رغم تحت فشار بودن درمیان دو نیروی خشونت طلب راه خود را طی نمود . از یکسو جناح نظامی – امنیتی حاکم و ازسوی دیگر فرقه خشونت پروری که در موضع مخالف با حاکمیت در عمل آلت دست حکومتگران برای سرکوب مبارزان گرديده و بسیاری از پرونده سازی های مبارزان در پرتو توهم وابستگی به این فرقه شکل گرفت . با وجود این همه جنبش دمکراسی طلب توانست بطور مسالمت آمیز خواست های خود را به گوش دنیا برساند و اوج این مهم دربرپایی تظاهراتی نظیر روز ایران( روز قدس سابق )، ۱۶ آذر ماه و ششم دی ( روز عاشورا ) که همه جناح های حکومت را به وحشت افکند نمودار شد به گونه ای که از فردای تظاهرات 6 دی شايبه ي سازش جناح هاي حكومت مطرح شد . از یک سو هیات حاکمه بازداشت رهبران احزاب و فعالان مدنی را درگسترده ترین تهدیدات پس از انتخابات آغاز نمود و در دیگر سوی آهنگ عقب نشینی در پیام های رهبران رفرمیست خود را نمایاند .
اگر از این زاویه به تحلیل افت و خیزهای جنبش بنشینیم، هویداست جنبشی که در ابتدا برای برخاستن نیاز به تکیه گاهی ازدرون حاکمیت داشت اکنون بطور شفاف مطالبات خود را اعلام می کند و شاید یک پیام مردم به رفرمیست ها در 22 بهمن آن بود که جنبش دیگر قصد ندارد هزینه مصالحات پشت پرده و سخنان مبهم و چند پهلو گردد . این جنبش معبرهای بسیاری را پشت سرنهاد هزینه های بزرگی پرداخت و امروز محق است تا رهبرانی را طلب کند که به عیان خواست های شفاف شده جنبش را مطرح کنند . اگررفرمیست ها می خواهند از این روند جنبش عقب نمانند می بایست این نقصان ها را جبران کنند . شاید آیین های ملی نظیر چهارشنبه سوری، نوروز و سیزده بدر فرصت های مناسب تری برای بیان خواست مردم ایران باشد.
اگرچه سال 88 درپرتو ستم و بی کفایتی های سیاسی حکومتگران عرصه صف آرایی حاکمیت و ملت شد اما آنچنان که پیداست سال آینده این نبرد با محور اقتصاد دنبال خواهد شد . چنانچه ازدورنمای وضعیت اقتصادی ایران درسال آینده به چشم می آید سالی با بحران ها ی بزرگ اقتصادی درپیش است . تورم افسارگسیخته، کمبود منابع ارزی و مالی، رکود تولید و رشد بيكاري درمقابل بودجه ای که به گفته آگاهان نشانی از قانونمندی های بودجه ریزی ندارد . جملگی بستری را مهیا می سازد تا دست های لشکرطبقه محروم را در دستان لشکر طبقه متوسط با هم پیوند زند و افق گسترده تری را برای پی گیری جنبش آزادی خواهی ملت ایران بگشاید.
جبهه دمکراتیک ایران درروزهای پایانی این سال پرتلاطم ضمن گرامی داشت یاد کلیه جان باختگان راه آزادی به ویژه نداها و سهراب های در خون تپیده و با آرزوی آزادی همه ی زندانیان سیاسی و عقیدتی به ویژه مهندس حشمت اله طبرزدی دبیرکل در بند این جبهه که بیش از 70 روز درسلول انفرادی رژیم ایستادگی می کند، بر یکی ازمحورهای مطالبات مردمی یعنی پایان بخشیدن به اختناق و دیکتاتوری و به رسمیت شناختن حقوق ملت در پناه رفراندوم آزاد و با نظارت مراجع بی طرف بین المللی برای تعیین ساختار سیاسی آینده ایران تاکید می نماید .
زنده باد آزادی - گسسته باد زنجیر استبداد - برقرارباد دمکراسی
18 اسفند ماه 1388 خورشیدی
تهران – جبهه دمکراتیک ایران
+ نوشته شده توسط در سه شنبه هجدهم اسفند 1388
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر