دانش و هنر ايراني جنگ، خرمشهر را نجات داد : كورش زعيم
يكشنبه 27 مه 2012
يكشنبه 27 مه 2012
سوم خرداد، 1361، روز آزادسازي خرمشهر پس از 19 ماه اشغال دشمن، روز نمايش هنر جنگ ايراني بود. روزي كه بخشي از ارتش از هم پاشيده ايران بهمراه جوانان دلاور سپاه و بسيج كه حتي از آموزش حرفه اي و تجربه نظامي بي بهره بودند، سپاه سوم صدام حسين را كه يكي از مجهزترين و كارآمدترين در يكي از قدرتمندترين ارتش هاي جهان بود شكست دادند. ارتشي كه نه تنها ابرقدرت شوروي را به عنوان پشتيبان داشت، بلكه كشورهايي مانند امريكا، انگلستان، فرانسه و آلمان به آن كمكهاي تسليحاتي و اطلاعاتي مي كردند و پيوسته جايگاه و تحركات ارتش ايران و سپاه پاسداران را به آگاهي آن مي رساندند تا راهكارهاي جنگي ايران را خنثي كنند. ارتشي كه همه كشورهاي عربي، بجز يكي دو تا، از آن عليه ايران پشتيباني مي كردند.
در برابر اين سپاه قدرتمند و روزآمد كه از نابساماني ارتش ايران سوء استفاده كرده به ايران حمله و خرمشهر را تصرف كرده بود، لشگر92 زرهي اهواز قرار داشت. لشگر 92 آسيب زيادي از نابساماني هاي سالهاي پس از انقلاب ديده بود. فرمانده لشگر و فرمانده تيپ 1 توسط عوامل انقلابي تيرباران و فرمانده تيپ 2 آن زنداني و شمار ديگري از افسران باتجربه پراكنده شده بودند. با نفوذ و دخالت جوانان ماركسيست اسلامي و طرح آنها براي بومي سازي خدمه ارتش، بسياري از خدمه جنگ افزارهاي زرهي مانند تانكهاي ام60 و چيفتن از استان رانده شده بودند، بطوري كه از 480 تانك لشگر 92، فقط 40 تانك، به علت عدم رسيدگي و نداشتن خدمه نظامي، آماده خدمت بودند.
فرمانهاي ضد و نقيض از شخصيت هاي انقلابي و سياسي و مذهبي و نظامي كه فاقد دانش نظامي بودند صادر مي شد. براي مثال، فرماندهي تيپ 1 زرهي را به يك افسر مخابرات سپرده بودند، و بهمين علت تلفات سنگيني به آن وارد آمد. سپس سرهنگ شهبازي فرماندهي آن را بر دوش گرفت و به ساماندهي تيپ پرداخت. بطور كلي لشگر 92 زرهي قدرتمند اهواز كه صدام حسين از آن بشدت وحشت داشت از هم پاشيده و بهيچوجه آمادگي جنگي نداشت. تيپ تانك با همان شمار كمي تانك كه آماده عمليات كرده بودند وارد ميدان شد. كمبود خدمه آنقدر شديد بود كه خود فرمانده تيپ براي پاك كردن لوله هاي تانك جهت شليك مجدد از پيراهنش استفاده مي كرد.
با واگذاري فرماندهي لشگر به سرهنگ زرهي مسعود منفرد نياكي در مهرماه 1359، و پس از شهيد شدن او به سرهنگ غلامرضا قاسمي (كه ديروز در سي امين سالگرد نبرد خرمشهر درگذشت) لشگر 92 رو به سامان يافتن گرفت. گردان تانك را سرگرد علي صفوي بر عهده گرفت و حماسه گذر گردان تانك از منطقه رملي و بستن پشت دشمن را آفريد. تيپ يك در يك عمليات شگفت انگيز خود را به پشت مقر فرماندهي و لجيستيكي سپاه 3 عراق رساند و ارتباط آن را به بدنه قطع كرد.
در عمليات آزادسازي خرمشهر، لشگر 92 زرهي ارتش ايران با يكي از ماندگارترين تاكتيك هاي جنگي در تاريخ جنگ توانست فرماندهي سپاه دشمن را از پشت محاصره و كل سپاه مقتدر صدام حسين را، با كمك تيپ هاي پياده مشهد و سنندج، كماندوهاي ارتش، پاسداران و بسيجيان تار و مار نمايد. نقشه جنگي ارتش ايران چنان ماهرانه و مبتكرانه و غافگيرانه بود كه همه كشورهايي كه به صدام حسين كمك مي كردند انگشت به دهان ماندند. در اين عمليات كه ما كمتر از 6 هزار نفر را از دست داديم، از دشمن 16 هزار نفر كشته و 19 هزار نفر اسير شدند.
در آزادسازي خرمشهر، بار ديگر دانش نظامي و هنر جنگي ايراني و هوشمندي رزمندگان ايران جهان را شگفت زده كرد. تاكتيك جنگي ارتش با پشتيباني جوانان دلاور سپاه پاسداران و جان بركفان بسيج به جهانيان ثابت كرد كه شكستن اراده دفاعي ايرانيان كار آساني نيست. اين هشداري باشد به برخي همسايگان آزمند و گمراه ما كه خود را از اين توهم كه پشتيباني سياسي و نظامي بيگانگان آنها را قدرتمند كرده است آزاد كنند.
كورش زعيم
سوم خرداد 1391
در برابر اين سپاه قدرتمند و روزآمد كه از نابساماني ارتش ايران سوء استفاده كرده به ايران حمله و خرمشهر را تصرف كرده بود، لشگر92 زرهي اهواز قرار داشت. لشگر 92 آسيب زيادي از نابساماني هاي سالهاي پس از انقلاب ديده بود. فرمانده لشگر و فرمانده تيپ 1 توسط عوامل انقلابي تيرباران و فرمانده تيپ 2 آن زنداني و شمار ديگري از افسران باتجربه پراكنده شده بودند. با نفوذ و دخالت جوانان ماركسيست اسلامي و طرح آنها براي بومي سازي خدمه ارتش، بسياري از خدمه جنگ افزارهاي زرهي مانند تانكهاي ام60 و چيفتن از استان رانده شده بودند، بطوري كه از 480 تانك لشگر 92، فقط 40 تانك، به علت عدم رسيدگي و نداشتن خدمه نظامي، آماده خدمت بودند.
فرمانهاي ضد و نقيض از شخصيت هاي انقلابي و سياسي و مذهبي و نظامي كه فاقد دانش نظامي بودند صادر مي شد. براي مثال، فرماندهي تيپ 1 زرهي را به يك افسر مخابرات سپرده بودند، و بهمين علت تلفات سنگيني به آن وارد آمد. سپس سرهنگ شهبازي فرماندهي آن را بر دوش گرفت و به ساماندهي تيپ پرداخت. بطور كلي لشگر 92 زرهي قدرتمند اهواز كه صدام حسين از آن بشدت وحشت داشت از هم پاشيده و بهيچوجه آمادگي جنگي نداشت. تيپ تانك با همان شمار كمي تانك كه آماده عمليات كرده بودند وارد ميدان شد. كمبود خدمه آنقدر شديد بود كه خود فرمانده تيپ براي پاك كردن لوله هاي تانك جهت شليك مجدد از پيراهنش استفاده مي كرد.
با واگذاري فرماندهي لشگر به سرهنگ زرهي مسعود منفرد نياكي در مهرماه 1359، و پس از شهيد شدن او به سرهنگ غلامرضا قاسمي (كه ديروز در سي امين سالگرد نبرد خرمشهر درگذشت) لشگر 92 رو به سامان يافتن گرفت. گردان تانك را سرگرد علي صفوي بر عهده گرفت و حماسه گذر گردان تانك از منطقه رملي و بستن پشت دشمن را آفريد. تيپ يك در يك عمليات شگفت انگيز خود را به پشت مقر فرماندهي و لجيستيكي سپاه 3 عراق رساند و ارتباط آن را به بدنه قطع كرد.
در عمليات آزادسازي خرمشهر، لشگر 92 زرهي ارتش ايران با يكي از ماندگارترين تاكتيك هاي جنگي در تاريخ جنگ توانست فرماندهي سپاه دشمن را از پشت محاصره و كل سپاه مقتدر صدام حسين را، با كمك تيپ هاي پياده مشهد و سنندج، كماندوهاي ارتش، پاسداران و بسيجيان تار و مار نمايد. نقشه جنگي ارتش ايران چنان ماهرانه و مبتكرانه و غافگيرانه بود كه همه كشورهايي كه به صدام حسين كمك مي كردند انگشت به دهان ماندند. در اين عمليات كه ما كمتر از 6 هزار نفر را از دست داديم، از دشمن 16 هزار نفر كشته و 19 هزار نفر اسير شدند.
در آزادسازي خرمشهر، بار ديگر دانش نظامي و هنر جنگي ايراني و هوشمندي رزمندگان ايران جهان را شگفت زده كرد. تاكتيك جنگي ارتش با پشتيباني جوانان دلاور سپاه پاسداران و جان بركفان بسيج به جهانيان ثابت كرد كه شكستن اراده دفاعي ايرانيان كار آساني نيست. اين هشداري باشد به برخي همسايگان آزمند و گمراه ما كه خود را از اين توهم كه پشتيباني سياسي و نظامي بيگانگان آنها را قدرتمند كرده است آزاد كنند.
كورش زعيم
سوم خرداد 1391
iran#