نامه چند تن از زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر به بان کیمون
چهارشنبه ٨ شهريور ۱٣۹۱ - ۲۹ اوت ۲۰۱۲
چهارشنبه ٨ شهريور ۱٣۹۱ - ۲۹ اوت ۲۰۱۲
http://www.hambastegi-iran.org/spip.php?article2240
خبرگزاری هرانا: به مناسبت ورود بان کیمون دبیر کل سازمان ملل متحد به تهران و احتمال حضور وی در مجلس شورای اسلامی چهارتن از زندانیان سیاسی بنامهای حشمت الله طبرزدی، افشین اسانلو، رضا شریفی بوکانی و خالد حردانی نامه ای را خطاب به وی نگاشته و شرایط ایران را از ابعاد مختلف برای وی تشریح نموده اند. شرح نامه این چهار زندانی سیاسی را در زیر می خوانید.
عالی جناببان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد، به ایران خوش آمدید
آقای دبیر کل، مردم ایران از دوران باستان به مردمی مهمان نواز شهرت یافتهاند، به ویژه اگر آن مهمان همچون جناب عالی ناخوانده باشد. عنوان شما دبیر کلی سازمان ملل است ولی متاسفانه باید اعلام کنیم که به شکل سنتی به دبیر کلی دول تبدیل شده است.
مقصر جناب عالی نیستید بلکه ساختار تشکیلاتی آن سازمان چنین ایجاب کرده است. البته قرار بوده است که دولتهای عضو این سازمان نماینده واقعی ملتها باشند تا چنین تناقضی به وجود نیاید اما جناب عالی خود بهتر از همه میدانید که دولتهایی مثل حکومت جمهوری اسلامی نه تنها چنین نمایندگیای را ندارند، که سالهاست بر علیه ملت و منافع آن تبدیل شدهاند.
با این مقدمه کوتاه اجازه بدهید از سوی اکثریت ملت ایران که حکومت امکان ابراز نظر به او نمیدهد برای شما بازگو نماییم که پا در کجا گذاشتهاید و مهمان رسمی شما چه کسی است.
آقای دبیر کل شما پا به کشوری گذاشتید که دولت حاکم که خودش را نماینده جمهوری و اسلام میداند به هیچ حزب و گروه مخالفی حتی اگر مخالفت آن احزاب دموکراتیک و مسالمت آمیز باشد، اجازه فعالیت نداده و رهبران و اعضای آنها را بیش از سه دهه است که به شدت سرکوب و در مواردی ترور و اعدام کرده است. برای نمونه میتوان از: جبهه ملی ایران، نهضت آزادی ایران، حزب ملت ایران، حزب پان ایرانیست ایران، نیروهای ملی مذهبی، حزب دموکرات کردستان، جبهه دموکراتیک ایران، جبهه متحد دانشجویی و طی سه سال اخیر اعضای دفتر تحکیم، حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب نام برد.
شما به کشوری پا نهادهاید که طی چند سال اخیر به زندان بزرگ روزنامه نگاران تبدیل شده و هیچ روزنامه مستقلی حق فعالیت نداشته و شمار روزنامههای توقیف شده به اندازهای است که امکان ذکر نام آنها وجود ندارد. در حال حاضر و در صورت تمایل میتوانید با روزنامه نگاران مستقل و سرشناس و رهبران احزاب و سازمانهای سرکوب شده در زندانها ملاقات کنید. آیا حکومت این اجازه را به دبیر کل سازمان ملل خواهد داد؟
شما به کشوری پا گذاشتید که هیچ حزب و گروه و سازمان مستقل، منتقد و مخالف، حق برگزاری هیچ میتینگی یا تظاهرات مستقل از منویات حکومت را ندارد و برگزار کنندگان به اتهام اقدام علیه امنیت ملی سرکوب و زندانی میشوند. شما به کشوری پا گذاشتید که هیچ فرد یا گروه مخالف حق شرکت در انتخابات و تعیین سرنوشت به عنوان کاندیدا را ندارد و فقط کاندیداهایی این امکان را خواهند داشت که نهادهای حکومتی از جمله سپاه، وزارت اطلاعات، قوه قضاییه، بسیج و در نهایت شورای نگهبان منتصب رهبر او را تایید کرده باشند. شما به کشوری پا گذاشتهاید که حتی اقلیتهای قومی و مذهبی حق استفاده از حقوق قانونی مصرح در همین قانون اساسی موجود مورد تایید حکومت را نداشته و تفتیش عقاید، شکنجه در زندانها، و تواب سازی زندانیان عقیدتی و سیاسی امری معمول است. شما به کشوری پا گذاشتهاید که زن را نصف مرد به حساب آورده و نه تنها زنان حق کاندیدا شدن برای برخی مسئولیتها مثل ریاست جمهوری را ندارند بلکه حق قاضی بودن را نداشته و در مورد شهادت در دادگاه یا امر دیه و امثالهم دو زن برابر یک مرد است.
در این کشور آپارتاید مذهبی، قومی و جنسیتی بیداد میکند و قطع دست و پا و سنگسار را امری قانونی قلمداد میکنند.
آقای دبیر کل شما به کشوری پا گذاشتهاید که آزادی بیان و رعایت حقوق بشر مصرح در اعلامیه جهانی سازمان ملل به شدت زیر پا گذاشته شده و حاکمیت و در راس آن ولی فقیه خامنهای و نیروهای تحت امر و نهادهای انتصابی با هر چیز به صورت گزینشی و خودی و غیر خودی دانستن مردم، برخورد میکنند.
آری آقای دبیر کل، همین آقای خامنهای که خود را در لباس روحانی و لباس دلسوزی برای مردم عراق، بحرین، فلسطین و بلکه همه جهان معرفی میکند و برای همه دول و ملل جهان نسخه نوشته و خطیب توانمندی نیز هست، خودش را نماینده خدا و عقل کل و دارای قدرت مطلقه میداند و اجازه هر نوع ابراز نظر مخالف در ایران را سلب کرده است. برای اینکه با هزینه کردن ملیاردها دلار پول حاصل از فروش نفت مردم ایران یک نیروی پلیسی، امنیتی جهنمی به وجود آورده و به محض ابراز کوچکترین نظر مخالف با قدرت مطلقهاش همین نیروی سرکوبگر جهنمی را به جان مخالفین میاندازد. شما مهمان چنین دیکتاتوری مذهبی در ایران هستید. آیا آمدهاید با صراحت از آنها بخواهید که به قوانین بین المللی در زمینه رعایت حقوق بشر وفادار باشند یا اینکه آمدهاید تا به آنها مشروعیت داده و تیغ زنگ زده سرکوب آنها را صیقل بدهید؟
آقای دبیر کل، در این مملکت فقر، گرانی، تورم، بیکاری، تبعیض و فساد مالی و اداری بیداد میکند. هر سال هزاران کارگر بیکار شده، کارخانهها تعطیل شده، شرکتهای بزرگ مالی ورشکست میشوند. مردم ستم دیده ایران مجبور هستند آثار اقتصادی ناشی از فساد نهادهای حکومتی تمامیت خواه، سوء مدیریتها، اقتصاد دولتی و انحصاری و تحریمهای بین المللی علیه حکومت را تحمل کنند. بحرانهای اقتصادی تا بدان جا رسیده است که حتی رهبران تمامیت خواه حکومت نیز مجبور شدهاند به آن اعتراض کنند و البته ریاکارانه مثل همه حکومتهای انحصار طلب و دیکتاتوری این بحرانها را بر گردن هم دیگر یا نهادها و مقامات پایینتر بیندازند ولی آیا ملت اجازه اعتراض علیه وضع موجود را دارد؟ هرگز.
برای اینکه با بدترین شیوه سرکوب میشوند. میزان سرکوبهای وحشیانه حکومت را سه سال پیش و در جریان سرکوب جنبش سبز همه جهانیان مشاهده کردند. آیا شما هم دیدید؟
آقای دبیر کل شما پا به چنین سرزمینی نهادید و مهمان چنین حکومتی هستید. ملت ایران تمایل داشت در شرایطی از دبیر کل سازمان ملل پذیرایی کند که با این حاکم این حکومت سرکوبگر و خشن رو به رو نبود و دارای حکومت ملی و دموکراتیک میبود. با صراحت بگوییم ملت ایران حتی این انتظار را از شما ندارد که بتوانید علنی رفتار حکومت ملت ستیز و ضد حقوق بشری و ضد انسانیاش را محکوم کنید. برای اینکه اگر قرار بود چنین کنید هیچگاه دعوت این حکومت ریاکار را نمیپذیرفتید
آقای دبیر کل این حکومت نیازمند معرفی نیست. برای اینکه رفتار داخلی و بین المللی آن طی بیش از سه دهه گذشته معرف هویت آن است. حمایت از تروریسم، اقدام به ترورهای گسترده و سایر اقدامهایی که همگان به خوبی از آن آگاه هستند، جالبتر از همه اینکه دوستان و متحدان اصلی این حکومت دولتهایی چون کره شمالی و سوریه هستند که نمونههای بارز حکومت غیر دموکراتیک و جنایتکار بشمار میروند. به واقع برای کشورهای به اصطلاح غیر متعهد متاسف هستیم که چنین حکومتهایی در آن عضویت داشته یا وظیفه میزبانی آن را بر عهده گرفتهاند. پس باید مفهوم غیر متعهدها را به معنای بیتعهدی در برابر حقوق ملتها معنا کنیم.
جناب دبیر کل، کشورهای متمدن جهان از شما خواستهاند که چنان چه به ایران سفر کردید، درباره برنامه هستهای جمهوری اسلامی به حکومت تذکر بدهید. آنها نگران امنیت بین المللی و امنیت کشورهای خود هستند ولی قربانی اصلی همه سیاستها و برنامههای داخلی و بین المللی جمهوری اسلامی ملت ایران هستند. برای اینکه از یک سو حکومت همه حقوق اساسی آنها را سلب کرده و ایران را به زندانی بزرگ برایشان تبدیل نموده و از دیگر سو هزینه برنامههای بلند پروازانه و ماجراجویانه مثل همین برنامه هستهای را نیز ملت ایران میپردازد. برای اینکه دلارهای نفتی که میبایست هزینه آبادانی کشور و توسعه همه جانبه آن شود برای برنامههای بلند پروازانه صرف شده و از دیگر سو هزینه تحریمها را نیز حکومت بر دوش ملت انداخته و اگر کشورهایی مثل اسراییل دست به حمله نظامی علیه مراکز هستهای ایران بزنند، که امیدواریم هیچگاه چنین نکنند، این سرمایههای ملت ایران و جوانان و نیروی انسانی اوست که از بین خواهد رفت. پس شاهدید که عملا همه هزینهها را ملت ایران میپردازد اما هیچ کس شما را به تذکر رعایت حقوق این ملت از سوی حکومت ایدئولوژیک حاکم بر ایران توصیه نکرده است. همگان فقط و فقط به امنیت و منافع خود میاندیشند.
جناب دبیر کل، در پایان ضمن خوش آمد گویی شما به سرزمین پهناور و کهن ایران زمین با اطمینان ناشی از آگاهی و اراده ملت بزرگ ایران به شما اعلام میکنیم ملت ایران به زودی به پا خواهد خواست. تشکیل حکومتی ملی، دموکراتیک و پایبند به همه اصول دموکراسی، حقوق بشر و حقوق بین الملل یک بار دیگر ایران را از انزوای جهانی خارج و نقش سازنده خود برای صلح و آزادی در جهان را ایفا خواهد کرد. ملت ایران با هیچ دولت و ملتی سر ناسازگاری و دشمنی ندارد و دست همه دولتهای عضو سازمان ملل را خواهد فشرد و خواهان از بین رفتن هیچ ملت یا دولتی نیست. ملت ایران از هر نوع حکومت ایدئولوژیک یا مذهبی به ستوه آمده و از پراکندن ایدئولوژی نفرت توسط حکومت فعلی به تنگ آمده است. امید است در دوران حکومت واقعی ملت ایران پذیرای دبیر کل و دولتهای برآمده از رای ملتها باشیم.
مهندس حشمت الله طبرزدی، افشین اصانلو، رضا شریفی بوکانی، خالد حردانی
زندان رجایی شهر کرج یند ۱۲ سالن ۴
مورخ چهارشنبه ۸ شهریور
عالی جناببان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد، به ایران خوش آمدید
آقای دبیر کل، مردم ایران از دوران باستان به مردمی مهمان نواز شهرت یافتهاند، به ویژه اگر آن مهمان همچون جناب عالی ناخوانده باشد. عنوان شما دبیر کلی سازمان ملل است ولی متاسفانه باید اعلام کنیم که به شکل سنتی به دبیر کلی دول تبدیل شده است.
مقصر جناب عالی نیستید بلکه ساختار تشکیلاتی آن سازمان چنین ایجاب کرده است. البته قرار بوده است که دولتهای عضو این سازمان نماینده واقعی ملتها باشند تا چنین تناقضی به وجود نیاید اما جناب عالی خود بهتر از همه میدانید که دولتهایی مثل حکومت جمهوری اسلامی نه تنها چنین نمایندگیای را ندارند، که سالهاست بر علیه ملت و منافع آن تبدیل شدهاند.
با این مقدمه کوتاه اجازه بدهید از سوی اکثریت ملت ایران که حکومت امکان ابراز نظر به او نمیدهد برای شما بازگو نماییم که پا در کجا گذاشتهاید و مهمان رسمی شما چه کسی است.
آقای دبیر کل شما پا به کشوری گذاشتید که دولت حاکم که خودش را نماینده جمهوری و اسلام میداند به هیچ حزب و گروه مخالفی حتی اگر مخالفت آن احزاب دموکراتیک و مسالمت آمیز باشد، اجازه فعالیت نداده و رهبران و اعضای آنها را بیش از سه دهه است که به شدت سرکوب و در مواردی ترور و اعدام کرده است. برای نمونه میتوان از: جبهه ملی ایران، نهضت آزادی ایران، حزب ملت ایران، حزب پان ایرانیست ایران، نیروهای ملی مذهبی، حزب دموکرات کردستان، جبهه دموکراتیک ایران، جبهه متحد دانشجویی و طی سه سال اخیر اعضای دفتر تحکیم، حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب نام برد.
شما به کشوری پا نهادهاید که طی چند سال اخیر به زندان بزرگ روزنامه نگاران تبدیل شده و هیچ روزنامه مستقلی حق فعالیت نداشته و شمار روزنامههای توقیف شده به اندازهای است که امکان ذکر نام آنها وجود ندارد. در حال حاضر و در صورت تمایل میتوانید با روزنامه نگاران مستقل و سرشناس و رهبران احزاب و سازمانهای سرکوب شده در زندانها ملاقات کنید. آیا حکومت این اجازه را به دبیر کل سازمان ملل خواهد داد؟
شما به کشوری پا گذاشتید که هیچ حزب و گروه و سازمان مستقل، منتقد و مخالف، حق برگزاری هیچ میتینگی یا تظاهرات مستقل از منویات حکومت را ندارد و برگزار کنندگان به اتهام اقدام علیه امنیت ملی سرکوب و زندانی میشوند. شما به کشوری پا گذاشتید که هیچ فرد یا گروه مخالف حق شرکت در انتخابات و تعیین سرنوشت به عنوان کاندیدا را ندارد و فقط کاندیداهایی این امکان را خواهند داشت که نهادهای حکومتی از جمله سپاه، وزارت اطلاعات، قوه قضاییه، بسیج و در نهایت شورای نگهبان منتصب رهبر او را تایید کرده باشند. شما به کشوری پا گذاشتهاید که حتی اقلیتهای قومی و مذهبی حق استفاده از حقوق قانونی مصرح در همین قانون اساسی موجود مورد تایید حکومت را نداشته و تفتیش عقاید، شکنجه در زندانها، و تواب سازی زندانیان عقیدتی و سیاسی امری معمول است. شما به کشوری پا گذاشتهاید که زن را نصف مرد به حساب آورده و نه تنها زنان حق کاندیدا شدن برای برخی مسئولیتها مثل ریاست جمهوری را ندارند بلکه حق قاضی بودن را نداشته و در مورد شهادت در دادگاه یا امر دیه و امثالهم دو زن برابر یک مرد است.
در این کشور آپارتاید مذهبی، قومی و جنسیتی بیداد میکند و قطع دست و پا و سنگسار را امری قانونی قلمداد میکنند.
آقای دبیر کل شما به کشوری پا گذاشتهاید که آزادی بیان و رعایت حقوق بشر مصرح در اعلامیه جهانی سازمان ملل به شدت زیر پا گذاشته شده و حاکمیت و در راس آن ولی فقیه خامنهای و نیروهای تحت امر و نهادهای انتصابی با هر چیز به صورت گزینشی و خودی و غیر خودی دانستن مردم، برخورد میکنند.
آری آقای دبیر کل، همین آقای خامنهای که خود را در لباس روحانی و لباس دلسوزی برای مردم عراق، بحرین، فلسطین و بلکه همه جهان معرفی میکند و برای همه دول و ملل جهان نسخه نوشته و خطیب توانمندی نیز هست، خودش را نماینده خدا و عقل کل و دارای قدرت مطلقه میداند و اجازه هر نوع ابراز نظر مخالف در ایران را سلب کرده است. برای اینکه با هزینه کردن ملیاردها دلار پول حاصل از فروش نفت مردم ایران یک نیروی پلیسی، امنیتی جهنمی به وجود آورده و به محض ابراز کوچکترین نظر مخالف با قدرت مطلقهاش همین نیروی سرکوبگر جهنمی را به جان مخالفین میاندازد. شما مهمان چنین دیکتاتوری مذهبی در ایران هستید. آیا آمدهاید با صراحت از آنها بخواهید که به قوانین بین المللی در زمینه رعایت حقوق بشر وفادار باشند یا اینکه آمدهاید تا به آنها مشروعیت داده و تیغ زنگ زده سرکوب آنها را صیقل بدهید؟
آقای دبیر کل، در این مملکت فقر، گرانی، تورم، بیکاری، تبعیض و فساد مالی و اداری بیداد میکند. هر سال هزاران کارگر بیکار شده، کارخانهها تعطیل شده، شرکتهای بزرگ مالی ورشکست میشوند. مردم ستم دیده ایران مجبور هستند آثار اقتصادی ناشی از فساد نهادهای حکومتی تمامیت خواه، سوء مدیریتها، اقتصاد دولتی و انحصاری و تحریمهای بین المللی علیه حکومت را تحمل کنند. بحرانهای اقتصادی تا بدان جا رسیده است که حتی رهبران تمامیت خواه حکومت نیز مجبور شدهاند به آن اعتراض کنند و البته ریاکارانه مثل همه حکومتهای انحصار طلب و دیکتاتوری این بحرانها را بر گردن هم دیگر یا نهادها و مقامات پایینتر بیندازند ولی آیا ملت اجازه اعتراض علیه وضع موجود را دارد؟ هرگز.
برای اینکه با بدترین شیوه سرکوب میشوند. میزان سرکوبهای وحشیانه حکومت را سه سال پیش و در جریان سرکوب جنبش سبز همه جهانیان مشاهده کردند. آیا شما هم دیدید؟
آقای دبیر کل شما پا به چنین سرزمینی نهادید و مهمان چنین حکومتی هستید. ملت ایران تمایل داشت در شرایطی از دبیر کل سازمان ملل پذیرایی کند که با این حاکم این حکومت سرکوبگر و خشن رو به رو نبود و دارای حکومت ملی و دموکراتیک میبود. با صراحت بگوییم ملت ایران حتی این انتظار را از شما ندارد که بتوانید علنی رفتار حکومت ملت ستیز و ضد حقوق بشری و ضد انسانیاش را محکوم کنید. برای اینکه اگر قرار بود چنین کنید هیچگاه دعوت این حکومت ریاکار را نمیپذیرفتید
آقای دبیر کل این حکومت نیازمند معرفی نیست. برای اینکه رفتار داخلی و بین المللی آن طی بیش از سه دهه گذشته معرف هویت آن است. حمایت از تروریسم، اقدام به ترورهای گسترده و سایر اقدامهایی که همگان به خوبی از آن آگاه هستند، جالبتر از همه اینکه دوستان و متحدان اصلی این حکومت دولتهایی چون کره شمالی و سوریه هستند که نمونههای بارز حکومت غیر دموکراتیک و جنایتکار بشمار میروند. به واقع برای کشورهای به اصطلاح غیر متعهد متاسف هستیم که چنین حکومتهایی در آن عضویت داشته یا وظیفه میزبانی آن را بر عهده گرفتهاند. پس باید مفهوم غیر متعهدها را به معنای بیتعهدی در برابر حقوق ملتها معنا کنیم.
جناب دبیر کل، کشورهای متمدن جهان از شما خواستهاند که چنان چه به ایران سفر کردید، درباره برنامه هستهای جمهوری اسلامی به حکومت تذکر بدهید. آنها نگران امنیت بین المللی و امنیت کشورهای خود هستند ولی قربانی اصلی همه سیاستها و برنامههای داخلی و بین المللی جمهوری اسلامی ملت ایران هستند. برای اینکه از یک سو حکومت همه حقوق اساسی آنها را سلب کرده و ایران را به زندانی بزرگ برایشان تبدیل نموده و از دیگر سو هزینه برنامههای بلند پروازانه و ماجراجویانه مثل همین برنامه هستهای را نیز ملت ایران میپردازد. برای اینکه دلارهای نفتی که میبایست هزینه آبادانی کشور و توسعه همه جانبه آن شود برای برنامههای بلند پروازانه صرف شده و از دیگر سو هزینه تحریمها را نیز حکومت بر دوش ملت انداخته و اگر کشورهایی مثل اسراییل دست به حمله نظامی علیه مراکز هستهای ایران بزنند، که امیدواریم هیچگاه چنین نکنند، این سرمایههای ملت ایران و جوانان و نیروی انسانی اوست که از بین خواهد رفت. پس شاهدید که عملا همه هزینهها را ملت ایران میپردازد اما هیچ کس شما را به تذکر رعایت حقوق این ملت از سوی حکومت ایدئولوژیک حاکم بر ایران توصیه نکرده است. همگان فقط و فقط به امنیت و منافع خود میاندیشند.
جناب دبیر کل، در پایان ضمن خوش آمد گویی شما به سرزمین پهناور و کهن ایران زمین با اطمینان ناشی از آگاهی و اراده ملت بزرگ ایران به شما اعلام میکنیم ملت ایران به زودی به پا خواهد خواست. تشکیل حکومتی ملی، دموکراتیک و پایبند به همه اصول دموکراسی، حقوق بشر و حقوق بین الملل یک بار دیگر ایران را از انزوای جهانی خارج و نقش سازنده خود برای صلح و آزادی در جهان را ایفا خواهد کرد. ملت ایران با هیچ دولت و ملتی سر ناسازگاری و دشمنی ندارد و دست همه دولتهای عضو سازمان ملل را خواهد فشرد و خواهان از بین رفتن هیچ ملت یا دولتی نیست. ملت ایران از هر نوع حکومت ایدئولوژیک یا مذهبی به ستوه آمده و از پراکندن ایدئولوژی نفرت توسط حکومت فعلی به تنگ آمده است. امید است در دوران حکومت واقعی ملت ایران پذیرای دبیر کل و دولتهای برآمده از رای ملتها باشیم.
مهندس حشمت الله طبرزدی، افشین اصانلو، رضا شریفی بوکانی، خالد حردانی
زندان رجایی شهر کرج یند ۱۲ سالن ۴
مورخ چهارشنبه ۸ شهریور