پنجشنبه، اسفند ۰۴، ۱۳۹۰
ناصر کاخساز-در حاشیه حضور رسانهای پرویز ثابتی
در حاشیهی حضور رسانهای پرویز ثابتی
آیا نابجاست که بگویم…؟
ناصر کاخساز
http://www.iran-emrooz.net/index.php?/politic/more/35582/
--------------------------------------------------------------------------------
iran-emrooz.net | Tue, 21.02.2012, 23:10
در صحنهای از فیلم «شبح آزادی»، اثر لوئی بونوئل، میزبانان از میهمانان خود بر سر میزی پذیرایی می کنند که گِردِ آن، بجای صندلی، کاسههای توالت گذاشته شده است. حاضران در نهایت نزاکت سرپوش توالتها را بالا می زنند، دامنها را بالا و شلوارها را پایین میکشند و روی توالت مینشینند و به گفتگو در بارهی هنر و تئاتر و...مشغول می شوند و هنگامی که دختر کوچک میزبان میگوید من گرسنه هستم، مادرش به او تذکر میدهد که حرف زدن در بارهی غذا بر سر میز بی ادبی است، رفتاری نابجاست. بونوئل با این جابجایی، چپه شدن ارزش ها را به نقد میکشد. او موقعیتی چنان وارونه را به تصویر می کشد که قضای حاجت، در جمع و غذا خوردن در خلوت باید انجام شود. این موقعیت وارونه را آنجا که شکنجه دیده احساس بدهکاری، و شکنجه گر جرات طلبکاری دارد، نمیشناسیم؟
من نیز یکبار خود را بر جای آن دخترک، نشسته بر گِردِ چنین میزی دیدهام که سخنی نابجا بر زبان راندهام. گفته بودم که رژیمِ پیش از انقلاب با شکنجهها و خشونت خود به انقلابی که به نفی او انجامید کمک کرد. از آنسوی میز کسی گفت: مگر با چپها چه باید میکردند. نه تنها احساس کردم چونان دخترکِ فیلم بونوئل سخنی نابجا بر زبان راندهام، بلکه خود را زیر تازیانههای همان بازجو یا شکنجهگری دیدم که آنگونه که گلشیری در فتحنامهی مغان به تصویر کشیده است، شلاق را چنان استادانه فرومیآورد که از زیر پوست ورآمده خون بیرون میزند. (مهارتها از گذشتگان به آیندگان منتقل شد) و یاد پسرکی که در کمیتهی مشترک ضدخرابکاری به آپولو بسته بودندنش و پای عفونی شدهی او که بالاخره نیز در بیمارستان ناچار شدند قطعاش کنند، در خاطرم زنده شد. همچنان که یاد دوستم حسین که کلیهاش در نتیجهی شوک الکتریکی آسیب دیده بود. یاد رضا که به آلت تناسلیاش الکترود وصل کرده بودند. در حضور زنده یاد ملکوتیان بازجوها به عضوهای جنسی مادرِ رضائیها چنگ میاندازند تا هردوی آن ها را در برابر یکدیگر خرد و خوار کنند. پرویز حکمتجو را پس از ده سال تحمل حبس از قصر به کمیتهی مشترک بردند و چند روز بعد گفتند در سلول سکته کرده است. تهرانی، بازجوی ساواک، در تلویزیون شرح داد که منوچهری قرصهایی را به او میدهد که به دو جوان زندانی بدهد. آنها قرصها را میخورند بر زمین میافتند و میمیرند.
صلیب سرخ جهانی، که زیر فشار دموکراتهای آمریکایی اجازه یافت از زندانها دیدار کند، آثار بسیاری از شکنجهها را دید و ثبت کرد، از جمله پاهای آش و لاش شدهی انوشیروان لطفی و لاهوتی را. رسولیِ بازجو در طبقهی بالای بند دو اوین مجاهدین را دستجمعی چنان آش و لاش کرد که ما در پایین صدای فریادهای دلخراش آنها را کاملا میشنیدیم، او پس از آن به من گفت وقتی زندانی زیر تازیانه جیغ میکشد، من چنان لذت میبرم که گویی چهچهی گلپا را میشنوم.
آیت الله ربانی شیرازی از مراجع قم را در انفرادی قصر لخت و عور کردند و بدینسان در کورهی احساسات او بسود انقلاب اسلامی دمیدند. علی مهدی زاده را پس از بازگشت از تبعید و ورود به زندان قصر، تنها به بهانهی سلام نکردن به رئیس زندان از ما جدا کردند، به صلابه بستند و با سر و صورت ورم کرده، خرد و داغان و تحقیر شده به بند برگرداندند- رویدادی که در رادیکال شدن علی و کشته شدناش بدست جمهوری اسلامی تاثیر قاطع داشت. بازهم بگویم؟ یا نابجاست که بگویم؟
آدم موضوع شکنجه که میشود، دیگر آدم نیست «چیزی» است که باید از آن – بسته به مورد – «چیز» دیگری بسازند. غنی بلوریان در سال ۵۰ شمسی به من گفت: ما را آنقدر زدند و زدند تا به دروغ پذیرفتیم که در کوههای کردستان پایگاههای موشکی نصب کردهایم. حاج غفور را که سنگی به کالسکهی دوگل پرتاب کرده بود، پس از پانزده سال حبس به مادهی مذابی تبدیل کردند که به موتور انقلاب سوخت برساند.
وقتی که از آنسوی میز کسی گفت مگر با چپها چه باید میکردند، حس کردم یک بار دیگر مجبور شدهام زیر نام چپ استوار بمانم، گرچه دیری است چپ را فضای چندان گستردهای برای آزاداندیشی نمیدانم. آنکس که به تقدم ذات معتقد است همواره – به قول حقوقدانان – گذشته را استصحاب میکند. برای او، چپ به حکم ماهیتاش چپ است. او با این ذات گرایی، راه ورود به قلمرو دگرگون شوندهی وجود را میبندد. او این دگرگونی را نمی تواند یا نمیخواهد ببیند. گرایش او به ذات از این روست که ذات نیاز به دیده شدن ندارد.
امانوئل کانت میگوید هیچ دلیلی وجود ندارد که چمن سبز مستقل از تصویر آن در ذهن ما در واقعیت به همین صورت وجود داشته باشد. گفتهی کانت را میتوان در این جملهی اراسموس، متفکر مسیحی رنسانس ساده کرد: «واقعیت چیزها به عقیدهی ما بستگی دارد.» اما هردو فیلسوف برای این که شناخت شناسی ایجاد بحران نکند، به ضرورت تردید ناپذیر ایمان به اتیک و ارزشهای عام همزیستی و بر تعدی ناپذیر بودن مطلق جسم انسانی تاکید کردهاند – تعدی ناپذیر بودن جسم انسانی مطلق است به این معنی که نمیتوان با مقایسهی شکنجه در دو نظام آن را نسبی کرد.
اما ما از نظر شناخت شناسی دچار بحران شدیم. چرا که بدون این اتیک واقعیت به شهادت دو حرف ی و ت آخر آن، یک مصدر جعلی است. یعنی واقعیت، غیر واقعی است. این بود که در واقعیتِ خشونتی که به ما روا شد تردید بوجود آمد. تردیدی که ما خود در بوجود آمدن آن سهیم بودیم چرا که میخواستیم به پارانویای نفرت مطلق به حاکمیت دینی کمال ببخشیم. و با مرگ ایمان در همهی ابعادش آنچنان که کارلوس فوئنتس میگوید: به قلمرو فراموشی که نخستین مرحلهی مرگ است، قدم گذاشتیم. هدف وارونه شدن ارزشها، که بونوئل آن را به تصویر میکشد، نفی ایمان است و هدف از نفی ایمان، فراموشی است. فراموش کردن تاریخ. فراموش کردن رنجهای انسانی.
و بدینسان دگرباره موضوع خشونت شدیم و این بار با مشارکت خویش و بی هیچ غروری . پس به واقعیتی غیر واقعی تبدیل شدیم. به آسانی قربانی مقایسهای شدیم که هدف آن داغ نگهداشتن تنور نفرتمان نسبت به نظام خشونت جدید بود.
هگل در مبانی فلسفهی حقوقاش مینویسد : جسم، قلمرو آزادی (Dasein der Freiheit) و مصون از تعرض است. تعدی به جسم همان تعدی به آزادی است.
حضور رسانهای دگربارهی مقام امنیتی، که باهمان اتوریتهی گذشته در برابر خبرنگار قرار گرفت، با تکیه به سقوط ایمان و واژگونگی ارزشها صورت گرفت.
پرویز ثابتی در مصاحبه با صدای آمریکا ماهیتی تهی از وجود است- تغییر نایافته. نشانهی وجود داشتن، دگرگونگی است، پذیرفتن تغییر است. اما «سرشکنجهگر»، با صدای آمریکا همانگونه سخن میگوید که با تلویزیون شاهنشاهی در تهران سال ۴۹ شمسی.
ژان پل سارتر میگوید: ماهیت- یعنی ذات- پس از «وجود» بوجود میآید. چون اگر ماهیت از پیش وجود داشته باشد، ضرورتی ندارد که انسان خود را تعریف کند. ما که در زیر شکنجه به شیئی تبدیل شده بودیم، با دگرگونه کردن ماهیت خود به قلمرو وجود وارد شدیم و به همین سبب در سکوت گستردهی خود-به سود پارهای از شکنجهگران- فرو رفتیم تا پارهی دیگری از آنان را طعمهی حریق خشونت خود بسازیم.
هگل اما در فلسفهی حقوقاش مینویسد: تجاوز به جسم، یک کل غیرقابل تفکیک و نسبیت ناپذیر است. دو گونه تجاوز به جسم وجود ندارد همانطور که تفاوتی میان تجاوز به روح و به جسم وجود ندارد. شکنجهی روحی با این نگاه حقوقی هگل شکنجهی مضاعف است. چرا که تجاوز به جسم در ذات خود تجاوز به روح است. یعنی روحات را یکبار با تعدی به جسمات خرد و حقیر میکنند و بار دیگر با تعدی به روحات جسم ات را پژمرده و پریشان میکنند.
اکنون دیری است که شکنجه و خشونت نظام پیشین به واقعیتی رنگ باخته و غیرواقعی تبدیل شده است تا مطلق همهی زشتیها به حاکمیت دینی داده شود. پرویز ثابتی زیر هالهی محافظی از ارزشهای وارونه، که ما بوجود آوردیم، رو در روی جسم و جان آسیب دیدهی ما ایستاد تا واقعیتهای مجعول ما را به ما بقبولاند و یک بار دیگر نیز نفیمان کند. ما او را در پست سابقاش ابقا کردیم.
ناصر کاخساز
۲۰ فوریه ۲۰۱۲
http://nasserkakhsaz.blogspot.com
--------------------------------------------------------------------------------
iran#
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
بايگانی وبلاگ
-
▼
2012
(498)
-
▼
فوریهٔ
(41)
- نهاد بین المللی فری میوز خواستار آزادی آریا آرام ن...
- سیاست شناسی قانون اساسی درایران معاصر
- حسین رونقی ملکی: آقای فرهادی! امروز زندان اوین هم ...
- زندانيان سياسی-روز انتخابات در خانه، شب در خیابان
- «جدايی نادر از سيمين» برنده جایزه بهترین فیلم خارج...
- بهروز ستوده-نامه سرگشاده ای به آقای پرویز ثابتی(مق...
- ناصر کاخساز-در حاشیه حضور رسانهای پرویز ثابتی
- تقاضای پشتيبانی مالی از ایران گلوبال
- اظهارات همسر نسرین ستوده پیرامون مشکلات فرزندان هن...
- قندچی-تفاوت مشکلات اينترنتی تازه ايران با گذشته
- نتیجه ی آزمایشات ِایجاد محدودیت برای برخی موجودات ...
- قندچی-آينده نگري و کالت هاي بازمانده جنبش کمونيستي
- سازمان سوییفت، آماده قطع خدمات بانکی بینالمللی به...
- دفاع همسر بريتانيايی بشار اسد از رييس جمهوری سوريه
- وبلاگ نویس سعودی در برابر حکم ارتداد
- سفر معاون رئیس جمهوری چین به آیوا و گسترش روابط دو...
- رستوران «دی دی آر» در برلين با فضای دوران پرده آهنين
- نرم افزار هوش مصنوعی برای تعيين عامل محبوبيت ترانه ها
- fyi
- حسین رونقی از اوین: آقای احمدی نژاد! برای توبه و د...
- فيلم های کلاسيک خاطره انگيز در روز عشاق
- BBC: عفو بین الملل از ایران خواست به مخالفان اجازه...
- حشمت طبرزدی خواستار عدم شرکت مردم در انتخابات شد
- همزیستی قانونی همجنسان: اکنون و آینده
- نيک آهنگ کوثر-فرش قرمز بشار اسد برای روسها
- يک نمايش خيابانی
- دکتر اسماعيل نوری علا-گمشده ای به نام شفافيت
- در سوئد ؛ بازنشستگی نیروی کار در سن ٧۵ سالگی اعلام شد
- شرکت های کوچک اندونزی در فيس بوک فروشگاه می سازند
- کيانوش توکلی-فایل سخنرانی در باره کدام نيروهای سيا...
- دويستمين سالگرد تولد چارلز ديکنز در پورتزموث
- سعيد رضوی فقيه را آزاد کنيد
- کشف استوانه های مومی ضبط صدا در لابراتوار توماس اد...
- انتقاد محمدرضا خاتمی از اصلاحطلبان: چرا کار خیابا...
- شکوه میرزادگی-فوری برای دوستانم
- پدر حسین رونقی: آقای قاضی القضات! دارند پسرم را می...
- عذرخواهی دکتر احمد صدر حاج سید جوادی از ملت ایران
- قندچی-نيروهای سياسی که اراده ايجاد تغيير را در اير...
- يکشنبه 5 فوريه-مرتضی انواری-سخنرانی پالتاکی
- رئیس قوه قضائیه ایران: به اشتباه به اعلامیه جهانی ...
- اضافه کاری بیش از حد احتمال ابتلا به افسردگی را دو...
-
▼
فوریهٔ
(41)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر