یکشنبه، مرداد ۱۸، ۱۳۸۸

سایت پیام دانشجو نیز فیلتر شد

سایت پیام دانشجو نیز فیلتر شد-دفتر روابط عمومی پیام دانشجو
http://mohandestabarzadi.blogfa.com/post-1482.aspx

اگرچه این حق شهروندان است که از جریان ازاد اطلاعات استفاده نمایند، اما رژیم جمهوری اسلامی هیچ حقی خارج از اراده ی قدرت و منافع حکومتی خود را به رسمیت نشناخته و بلکه با ان به ستیز بر می خیزد. حکومت جمهوری اسلامی ، یک حکومت خودسر است که حتا خارج از اصول مصرح قانون اساسی موجود که ازادی بیان را به رسمیت شناخته است عمل می کند و نه تنها به شهروندان پاسخگو نمی باشد ،بلکه در درون خودش نیز با تضاد های گوناگون بر سر حق شهروندی درگیر است. برخی از نهاد های قدرت خود را فرا تر از قانون می دانند و خودمختار عمل می نمایند. این ها حتا واهمه ندارند که روزی به جرم سلب حقوق شهروندی باید در دادگاه های عادله خارج از اراده ی حکومت، محاکمه شده و به سزای اعمال ننگین و ضد انسانی خود برسند.

دست اندر کاران نشریه ی الکترونیکی پیام دانشجو، این حق را برای خود محفوظ می دارند تا علیه امران و عاملان دستور فیلترینگ در هر رده که باشند و در هر زمانی که این امکان برای ملت به وجود بیاید که بتوانند ان ها را به دادگاه بکشند ،دادخواست صادر کرده و هیچ گاه کشندگان فرهنگی و جریان ازاد اطلاعات را نخواهند بخشید. نه فراموش خواهیم کرد و نه می بخشیم.برای این که دستور سانسور به مفهوم محروم کردن شهروندان از حق دانستن است. زیرا در نشریه ی الکترونیکی پیام دانشجو جز اطلاع رسانی ازاد و بی طرفانه بر پایه ی نرم های شناخته شده در اعلامیه ی جهانی حقوق بشر،هیچ انگیزه یا تعهد دیگری وجود نداشته است. در شگفت هستیم که کدام مرکز قدرت و انسان ضد فرهنگی به خودش اجازه می دهد دستور سلب حق یا فیلترینگ را صادر کند.

گویا دولت تقلبی و غیر مشروع جدید هنوز مستقر نشده ،در صدد است تا از مخالفین تقلب انتخاباتی و کشتار مردم بیگناه انتقام بگیرد. اما باید اگاه باشند که تعهد روزنامه نگاری و نویسندگی ،به ما حکم می کند تا از حقوق ملت دفاع کنیم حتا اگر نشریه ی ما فیلتر شود.

پیش از این نیز نشریه ی پیام دانشجو،هویت خویش،ندای دانشجو و گزارش روز طی سال های ۱۳۷۳ تا ۱۳۷۹ توقیف گردید اما ایا دستگاه توانست ما را از ادامه ی کار باز بدارد؟ ایا با فیلتر کردن این سایت خواهند توانست از نشر افکار ما جلو گیری کنند؟ دست اندرکاران فیلتر باید اگاه باشند که ما از حقوق خود نخواهیم گذشت. همچنان که روزی علیه توقیف کنند گان نشریات خود اعلام جرم خواهیم کرد.اگرچه ممکن است ان ها این اعاده ی حق و تنبیه متجاوز به حقوق اساسی شهروندی را دور بدانند اما از دیدگاه ما اهمیت ان تا ان اندازه زیاد است که هیچ گاه انجام ان دیر نخواهد بود.افتخار ما این است که اولین اقدام کنندگان علیه قاتلان فرهنگی در ۳۰ سال گذشته باشیم و پایه ی یک اقدام گسترده و همه جانبه علیه هر فرد یا نهاد که هر نشریه یا کتاب و اندیشه ی هنری یا غیر ان را در ۳۰ سال گذشته محدود یا توقیف و یا فیلتر کرده باشد را بنا نهیم و حتا اگر سرکوبگر اندیشه از دنیا رفته باشد اما در دادگاه عادله محاکمه ومحکوم شود تا برای ایندگان درس عبرتی بشود.در این زمینه از نهاد های بین المللی مدافع حقوق اساسی انسان ها و حق ازادی بیان و جریان ازاد اطلاعات کمک خواهیم خواست و همین جا از هم میهنان گرامی می خواهیم که این متن را به عنوان یک برگ از کتاب قطور دادخواست علیه سانسور کنند گان و کشندگان اندیشه در ایران و طی ۳۰ سال گذشته در نظر گرفته و این متن را به عنوان شکایت رسمی ما از شخص خامنه ای به عنوان حاکم و فرمان روای بلا منازع در ایران به حساب بیاورند تا معلوم باشد که دنیای کنونی دارای قانون و حساب و کتاب است. این گونه نیست که هرکس قدرت داشت می تواند علیه ازادی بیان و ازادی اندیشه ،هر کاری توانست انجام بدهد.

چنان چه اشاره شد،از نهاد های مدافع حقوق نویسندگان و روزنامه نگاران نیز اکیدا می خواهیم که این متن را به عنوان دادخواست ما علیه رژیم جمهوری اسلامی به ویژه شخص خامنه ای به عنوان رهبر و فرمانروای اصلی این حکومت به مراکز ذی صلاح تحویل بدهند. برای این که سلب این حق برای ما بسیار سنگین و غیر قابل تحمل و به مانند صدور حکم اعدام علیه اندیشه ی ازاد است. کاری که برای جمهوری اسلامی به صورت یک رویه در امده و کسانی در اتاق های دربسته به خود این حق را می دهند که هر از چند گاه یا حکم به اعدام و شکنجه ی شهروندی بدهند یا حکم به نابود کردن اندیشه ی ازادی را صادر نمایند. انچه برای این رژیم اسان است،صدور حکم نابود کردن و ازبین بردن و کشتن است. ما در مقابل این حکم سکوت نمی کنیم و از کسانی که دست به چنین اقدام ننگینی زده اند می خواهیم در اسرع وقت در تصمیم خود تجدید نظر نمایند. از ما انتظار نداشته باشند که از این حق اساسی خود صرفه نظر کنیم. اگر ان ها اسلحه و دستبند در دست دارند، باید بدانند که ما نیز قلم در دست داریم. هرکس با اهل قلم در افتاد،ور افتاد. باور ندارند تماشا کنند که چگونه چنین خواهد شد.

روابط عمومی نشریه ی الکترونیکی پیام دانشجو

۱۸/امرداد ماه/۱۳۸۸/خورشیدی



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بايگانی وبلاگ