چهارشنبه، مرداد ۱۴، ۱۳۸۸

سرمقاله پيام دانشجو:سوگند رییس جمهوری، زیر سایه ی سرنیزه

سرمقاله پيام دانشجو:سوگند رییس جمهوری، زیر سایه ی سرنیزه
http://mohandestabarzadi.blogfa.com/post-1465.aspx

پیام دانشجو:مراسم سوگند رییس جمهوری همچون مراسم تنفیذ،زیر سایه ی سرنیزه و در شرایط بحرانی انجام گرفت. در مراسم سوگند ،اقای احمدی نژاد در پیشگاه نمایندگان حکومت سوگند یاد کرد که به شیوه ی ۴ سال گذشته، مجری و پاسبان قانون اساسی باشد.در این مراسم که نمایندگان جناح اصلاح طلب در اعتراض به تقلبی بودن رییس جمهوری،مجلس را ترک کرده و هیچ یک از شخصیت های بی طرف یا اصلاح طلب حضور نداشتند،میدان بهارستان و خیابان های اطراف در میان اعتراض مردم تهران شرایط ویژه ای به خود گرفت. در این میدان و خیابان های منتهی به ان، نیروهای نظامی،انتظامی،لباس شخصی و امنیتی با مردم درگیر شده و با تمام قوا از شکل گیری اعتراض ها جلوگیری می کردند. در بین بازداشت شدگان خانم سحابی دختر مهندس سحابی دیده می شد که به شدت مجروح شده بود.

پس از برنامه ی تنفیذ که در ان از شخصیت های مطرح نظام به ویژه هاشمی رفسنجانی خبری نبود،و مردم در خیابان ها به اعتراض پرداخته بودند، این مراسم نیز با عدم حضور ان ها و با نظامی و امنیتی کردن فضای خیابان های اطراف بهارستان ،نشان از ان داشت که حکومت در بحران عمیقی فرو رفته است. بحرانی که قرار است با کمک سرنیزه و زندان و شکنجه و اعتراف گیری حل و فصل شود! جالب توجه این است که احمدی نژاد برای حراست از قانونی سوگند یاد می کند که در ۴ سال دوره ی ریاست جمهوری او، بیش از همه وقت زیر پا گذاشته شد. ازادی ها ی فردی و اجتماعی به صورت کامل سلب شد،دانشجویان منتقد اخراج یا ستاره دار شدند،بر بازار کتاب و نشریه ها سانسور یا ممیزی حکومت کرد،زنان به جرم امضای کمپین به زندان افتادند،کارگران به جرم تشکیل سندیکا به زندان افتادند،وبلاگ نویسان در زندان جان دادندو گشت ارشاد به ضرب و شتم و توهین و زندانی کردن دختران و پسران مبادرت کرد و فقر و بیکاری بر جامعه مستولی شد. احمدی نژاد سوگندیاد کرد تا همین وضع را ادامه بدهد.

سوگند یاد کرد که همچون گذشته به مردم امار دروغ بدهد و کشور را در اوج قله ی پیشرفت و ترقی معرفی کند . سوگند یاد کرد که بیش از گذشته نظامیان و امنیتی ها را بر سرنوشت مردم حاکم کند و سردار مقدم و سردار رادان ها و امثال او مقدرات مردم را تعیین نمایند و او سکوت حاکی از رضایت پیشه نماید.اری امروز ملیون ها ایرانی که به قصد تغییر وضع موجود به پای صندوق های رای رفته بودند،شاهد این اتفاق نا گوار بودند که احمدی نژاد را با ادعای رای ۲۵ ملیونی بر کرسی قدرت نشاندند و از طریق نیروی نظامی و انتظامی او را به بهارستان برده و باز گرداندند.

جالب این است که او قرار است رییس جمهور مردمی باشد که به زور سرنیزه ارام می شوند و نه تنها او را قبول ندارند که علیه او شعار می دهند.به راستی که داستان مضحکی است!در روز مشروطیت که می بایست جشن عدالت و قانون گرایی باشد و نماینده ی مردم بر ریاست امور بنشیند، یک ادم تقلبی را بر مردم حاکم کردند و فاتحه ی قانون و عدالت و دموکراسی را خواندند و حلوای ان را در بین خود پخش نمودند.

اگر او گزینش شده ی مردم بود پس چگونه است که در دو ماه اخیر هیچ کس به حمایت از او بر نخاست.؟مگر نظام اسلامی در ۳۰ سال گذشته برای هر امر غیر مهمی مردم را به خیابان نکشید و از ان ها برای اهداف خود استفاده ی ابزاری نکرد؟ پی ان مردم کجا هستند و چرا نظام اسلامی امکان کشاندن ان ها به خیابان برای حمایت از رییس جمهوری ۲۵ ملیونی خود را ندارد؟چگونه است که طرفداران موسوی و کروبی که به زعم حکومت ۱۴ملیون هستند ۲ ماه است که با وجود سرنیزه هر روز در خیابان هستند اما از ۲۵ ملیون رای دهنده به احمدی نژاد هیچ خبری نیست؟ چرا ان ها برای استقبال از رییس جمهوری خود به میدان نمی ایند؟ایا به راستی یک رییس جمهوری ۲۵ ملیونی تا این اندازه باید تنها باشد؟

ایا فراموش کرده اید که بنی صدر با ۱۲ ملیون رای دهنده از چه پشتیبانی مردمی برخوردار بود که با سرنیزه ان ها را سرکوب کردید؟ ایا فراموش کرده اید که خاتمی با ۲۰ ملیون رای دهنده و در مدت ۸ سال از چه جایگاه مردمی برخوردار بود؟این اولین بار در ۳۰ سال گذشته نیست که رییس جمهوری با ۲۵ ملیون رای یعنی بالا ترین حد نصاب به ریاست جمهوری انتخاب می شود اما به جای این که مردم از او پشتیبانی کنند،علیه او شعار می دهند و در عوض نیرو های نظامی ،انتظامی ،امنیتی و بسیجی در مقابل مردم به پشتیبانی از او می پردازند!؟ایا همین واقعیت نشان از ان ندارد که این رییس جمهوری گزینش شده ی مردم نیست و رژیم سعی دارد با زور او را بر مردم تحمیل نماید؟

ایا این برای حکومت ننگین نیست که رییس جمهوریش در مقابل جمهور مردم قرار گرفته و حتا طرفداران خودش حاضر به حمایت علنی از او نیستند؟در این منازعه و تراژدی تنها کسی که پشت این رییس جمهوری بی حامی و تنها ایستاده و از نیرو های نظامی و انتظامی می خواهد تا از او پشتیبانی کنند، خامنه ای است. به راستی شگفت انگیز است! همه ی یاران او از هاشمی تا ناطق نوری و حتا واعظ طبسی و مراجع دینی و کسانی چون مصطفا پورمحمدی تا محقق داماد و فرزندان بهشتی و مطهری از وضعیت موجود نا راضی اند و زبان به اعتراض گشوده اندو حتا در جلسه ی تنفیذ و تحلیف شرکت نکرده اند اما اقای خامنه ای یکه و تنها در مقابل همه، سینه سپر کرده و از این رییس جمهوری تقلبی حمایت می کند. او به راستی ابروی خود را در این میانه هزینه کرد.به راستی باید پرسید که مشاوران و یارانی چون شریعتمدار و مجتبا و مصباح و طائب و سالک،تا چه اندازه می توانند برای تخریب یک فرد و بلکه نظام و ساختار موئثر باشند و انسان را گام به گام به پرتگاه نزدیک کرده و در راه بدون برگشت قرار بدهند.

احمدی نژادمراسم تحلیف را انجام داد اما همگان می دانند که با این تحلیف، فاتحه ی جمهوری اسلامی خوانده شد. به باور ما رژیم سعی خواهد کرد سرنیزه اش را تیز تر کند.زیرا این مردم تمکین نخواهند کرد. از دیگر سو شرایط اقتصادی و ورشکستگی و اعتصابات و تحریم ها روز به روز حاد تر خواهد شد. ادامه ی اعتراضات به ویژه با بازگشایی دانشگاه ها و مدارس ،کشور را فلج می کند ولی رهبر جمهوری اسلامی همچنان به تحقیر و تهدید مخالفان خواهد پرداخت. همان گونه که در سخنرانی تنفیذ، اعتراضات را به سخره گرفت. ای بسا برای کسانی چون خاتمی،رفسنجانی،موسوی و کروبی پرونده سازی کنند. ولی همه ی این اقدامات محکوم به شکست است.

مردم تصمیم خود را گرفته اند و هیچ کس حاضر نیست با این حکومت و دولت اشتی کند. مردم احمدی نژاد را رییس جمهوری خود نمی دانند و با کشته شدن نداها و سهراب ها خامنه ای را نخواهند بخشید.او البته این قدرت را دارد که باز هم دستور سرکوب بدهد. مقدم و رادان و مجتبا و طائب نیز اماده ی اجرای فرمان یا سازنده ی فرامین هستند. ولی باید بدانند که اب در هاون می کوبند.باید بدانند مردم با ان ها در مخالفت هستند. اگر ان ها را باور داشتند چرا به خیابان ها نریختند؟چگونه است که طرفداران موسوی و کروبی با جمعیت ملیونی از رای خود دفاع کردند اما طرفداران خامنه ای حتا یک بار به صورت خود جوش به خیابان نریختند؟ ایا برای اقای خامنه ای این نباید یک حجت روشنگر باشد؟ اقای خامنه ای از طرفداران خود بخواهد بدون دخالت بسیج و نیرو های موظف، به خیابان بیایند و از او حمایت کنند. این کار موجب خواهد شد تا از توهم بیرون بیاید. در ۳۰ سال گذشته افتخار رژیم این بود که به پشتیبانی مردم دلگرم است. پس این پشتیبانی چه شد؟

تا کی قرار است نیروی نظامی و انتظامی به میدان امده و در مقابل مردم به دفاع از خامنه ای و احمدی بپردازد؟ ایا برای یک بار هم که شده از خود پرسیده اند؟ ایا نمی بینند که این ملت پشت ان ها را خالی کرده و حتا شعار های اسلامی را از ان ها گرفته اند؟ ایا اگر کسی چنین واقعیت هایی را بیان کرد دشمن این ها است؟ما در بین همین مردم زندگی می کنیم و شاهد هستیم که خیل بزرگی از بسیجی ها،پاسدار ها،حزب الهی ها و وفاداران به انقلاب و ایه اله خمینی به خامنه ای پشت کرده و جانب مردم را گرفته اند. همین ها هستند که شعار اله اکبر و مرگ بر دیکتاتور سر می دهند. همین ها هستند که به موسوی رای دادند. این گزارش از درون جامعه و کاملا مستند و واقعی است. اقای خامنه ای به چه کسانی به مقابله برخاسته است؟او تا کی قرار است در مقابل مردم ایستادگی کند و به راستی این ها چه کسانی هستند که اطراف او را گرفته و به او گزارش وارونه می دهند؟

همه ی علمای اگاه و حتا نیمه اگاه و پیرو خط امام و دوستان نزدیک اقای خامنه ای این دادگاه قرون وسطایی را محاکمه کرده و اعتراف گیری را امری غیر اسلامی و ضد بشری نامیدند. ولی ادم هایی مثل جنتی و شیخ محمد یزدی و چند ادم افراطی و برخی نظامی ها از این اقدام ضد بشری دفاع کردند. شگفت انگیز است که اقای خامنه ای به نظرات هیچ یک از ان ادم های اگاه و انسان دوست اعتنایی نمی کند اما جانب دیدگاه های افراطی و ضد بشری را گرفته است. او برای یک لحظه با خود خلوت نکرده و به سرنوشت اردوگاه کهریزک نیندیشیده است. او از خود نپرسیده که این اردو گاه را همین افراطی ها راه اندازی کرده و چنین افتضاحی را به بار اوردند!ایا شکنجه فقط در ابوغریب و گوانتاناما نباید صورت می گرفت؟اعتراف گیری بخش دیگری از تراژدی کهریزک است. اگر کهریزک بد بود اعتراف گیری نیز بد است. ولی گویا حفظ قدرت شیرین تر از این امور است. اگر چه این امر پایه های قدرت را سست کرده اند.

به راستی که شگفت انگیز است!به راستی که اگر سران حکومت نخواهند از سرنوشت گذشتگان پند بیاموزند و به سرنوشت کسانی که ظلم کردند و به نصایح خیر خواهان و حقوق انسان ها اعتنا ننمودند ،توجه نمایند باید در انتظار روزگار بدی برای خود باشند.ان ها در روز مشروطیت و با کمک نیروی نظامی و انتظامی،فردی تقلبی را به کرسی ریاست نشاندند. اما باید اگاه باشند که تاریخ در مورد ان ها بی رحمانه داوری خواهد کرد.

+ نوشته شده توسط در چهارشنبه چهاردهم مرداد 1388 و ساعت | نظر بدهید

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بايگانی وبلاگ