چرا روحانيت به آقای رحيم مشايی حمله می کند؟
سام قندچی
http://www.ghandchi.com/670-Mashaei.htm
حمله روحانيون ايران به اسفنديار رحيم مشايی موضوع تازه ای نيست و زمانيکه آقای احمدی نژاد محبوب روحانيت بود نيز حمله روحانيون به آقای رحيم مشايی بارها به بهانه های مختلف نظير موردی که آقای رحيم مشايی از اصطلاح مردم اسراييل استفاده کرده بود، رخ داد.
دانش اينجانب در مورد عملکرد سياسی اسفنديار رحيم مشايی بسيار کم است و اميدوارم نويسندگانی که مطلع هستند در اين مورد بيشتر توضيح دهند. تا آنجا که می دانم آقای رحيم مشايی گرچه اهل رامسر مازندران هستند اما اساساً در گذشته در بخش اطلاعات سپاه پاسداران در منطقه کردستان از مقامات عاليرتبه بوده اند و بسياری از سازمانهای سياسی کرد ايشان را در ارتباط با سرکوبهای جنبش های مردمی در آن منطقه مقصر می شناسند. شايد برداشتم، هم از عملکرد آقای مشايی و هم از ارزيابی سازمانهای سياسی کرد در مورد ايشان، غلط باشد ولی اين تا حدی است که اينجانب از دليل مخالفت شديد نيروهای اپوزيسيون سکولار ايران با ايشان فهميده ام. اگر درست نيست اميدوارم نوشته های کسانيکه مطلع تر هستند، موضوع را روشن کند. اما اين نوشتار در مورد بحث ديگری است.
علت حمله روحانيون به آقای مشايی بسيار مشابه دليل حمله روحانيون به دکتر حسن آيت در سالهای نخستين انقلاب است و بالاخره نيز آقای آيت در همان سالها ترور شد. آقای حسن آيت کسی بود که برای جمهوری اسلامی طرح عملی مشخص داشت و حتی برای بعد از آيت الله خمينی، نحوه جانشينی آيت الله منتظری را نيز برنامه ريزی کرده بود. آن روزها مخالفت با جانشينی آيت الله حسينعلی منتظری در ميان روحانيت حاکم مطرح نبود و آيت الله منتظری مورد حمايت شخص آيت الله خمينی بود. اما مخالفت روحانيون با دکتر حسن آيت به روشنی مطرح بود گرچه دکتر حسن آيت همواره از طرفداران جمهوری اسلامی و ولايت فقيه بود و اين حقيقت ممکن است مايه تعجب شود.
با اينکه دکتر حسن آيت طرفدار سيستم جمهوری اسلامی بود اما از نظر او نه تنها مقام ولی فقيه مقامی تشريفاتی بود نظير اسقف کانتربری بود بلکه برای آقای آيت نقش روحانيت نيز چنين درک می شد. به عبارت ديگر تشريفاتی بودن در ديدگاه او نه محدود به ولی فقيه، بلکه طرحی برای کل روحانيت بود.
فرمول آقای آيت که قبول حکومت مذهبی بود هم برای روحانيون ضد سکولار و هم روحانيون موافق با سکولاريسم مورد مخالفت بود چرا که طبق طرح وی روحانيون به نقشی تشريفاتی تنزل مييافتند به رغم آنکه وی هم حکومت جمهوری اسلامی را قبول داشت و هم مقام ولی فقيه را لازم می دانست. جالب است در اينجا بطور حاشيه ای ذکر کنم که برای بخشی از روحانيت ايران، سکولاريسم نه تنها قابل قبول بوده بلکه منافع خود را در آن ديده اند، چون به اينطريق مذهب و دولت از هم جدا خواهند بود و روحانيون ميتوانند در نقش مذهبی خود دوچندان فعال شوند.
در جوامع اسلامی، شايد روحانيون اهل تسنن کمتر از روحانيون شيعه علاقمند به داشتن نقش فعال باشند. همچنين در مقايسه بين اسلام و مسيحيت نيز شايد امروز روحانيون مسيحی بيشتر متمايل به نقش تشريفاتی باشند، اما حتی در ميان مسيحيان نيز گروه های بشارتی تا به امروز بسيار فعال هستند. روحانيت شيعه نيز هنوز بسيار فعال است و حتی بيرون از ايران فراسوی عراق و لبنان خواستار گسترش شعاع نفوذ خود است. مراجع تقليد شيعه ايران بطور فعال در شيخ نشين های خليج فارس مقلد کسب می کنند. شايد دليل اصلی کشمکش های روحانيت شيعه با بهائيان و مسيحيان بشارتی نيز از همين منظر قابل توضيح باشد که هر دو مذهبی فعال هستند همانگونه که مثلاً مسيحيت در زمان کشف قاره آمريکا اساساً مذهبی فعال بود. به هرحال روحانيت شيعه در ايران چه حکومت مذهبی و چه سکولار باشد، نميخواهد نقش تشريفاتی و غيرفعال را برای خود بپذيرد و دقيقاً علت حمله روحانيون به شخصی نظير دکتر حسن آيت در سالهای اول انقلاب همين امر بود وگرنه همانگونه که متذکر شدم هم با جمهوری اسلامی موافق بود و هم با ولايت فقيه.
دکتر حسن آيت از پيشينه حزب زحمتکشان مظفر بقايی بود که از خمينی و انقلاب 57 دفاع کردند و پيشتر نيز در زمان مصدق، عليه مصدق موضع گرفتند و در زمان کودتای 28 مرداد با آيت الله کاشانی همراهی کردند. با همه اين احوال ديدگاهشان از روحانيت اين بود که روحانيون نقشی تشريفاتی داشته باشند و در ساختار دولت مذهبی باشد و در دست روحانيون اما در عمل کسانی نظير آقای آيت آن را بگردانند. روحانيت شيعه نيز زير بار چنين برنامه ای نرفته و امروز نيز نخواهد رفت. روحانيت شيعه هنوز تشکيلاتی بسيار فعال در ايران است که در آرزوی فتح خاورميانه است يعنی بعد از عراق و لبنان، اميد به بسط قدرت روحانيون شيعه در بحرين و سعودی و کشورهای ديگر دارد. آنچه دکتر آيت پيشنهاد ميکرد در تصور خود وی ايده آل جمهوری اسلامی و روحانيون و ولی فقيه ميتوانست باشد چرا که به خيال او روحانيت شيعه در ايران نظير اسقفهای کليسای کانتربری انگليس تصور می شدند که نقشی کاملاً تشريفاتی دارند اما در صدر جامعه نشسته اند. اما در واقعيت از نظر روحانيون شيعه در ايران پيشنهاد دکتر آيت حتی از پيشنهاد شاپور بختيار نيز که ميخواست قم را به واتيکان روحانيت شيعه تبديل کند، بدتر بود.
اسفنديار رحيم مشايی نيز در نگاه روحانيت شيعه ايران نظير دکتر حسن آيت نگريسته می شود. گويی روحانيون ايران چه آنها که مخالف سکولاريسم هستند چه آنها که موافق سکولاريسم، چه اصلاح طلب و چه اصولگرا، با ايشان مسأله دارند و مسأله شان نيز به معضل نيروهای سياسی اپوزيسيون سکولار ايران با ايشان که در رابطه با نقش وی در ارگان های اطلاعاتی و سرکوب است، ارتباطی ندارد. مسأله همه روحانيونی که به آقای رحيم مشايی حمله ميکنند شبيه مسأله ای است که روحانيت با دکتر حسن آيت داشت. به عبارت ديگر روحانيون شيعه دوست ندارند نقشی تشريفاتی را در جامعه ايران بپذيرند و فکر می کنند آقای رحيم مشايی ميخواهد آنها را خانه نشين کند. از ديدگاه آقای رحيم مشايی ايشان دارند نقش سروری به روحانيون ميدهند و آنها بايد ممنون دار باشند که ديگران دولت را بگردانند و روحانيون نظير اسقف های بريتانيا بدون زحمت در ناز و نعمت زندگی کنند. اما بنظر نميرسد روحانيت شيعه در ايران هنوز آماده چنين نقش تشريفاتی باشد. حتی خود ولی فقيه چه در زمان آيت الله خمينی و چه در زمان آيت الله خامنه ای تا به امروز بطور فعال در همه عرصه های سياسی حضور داشته است و عملکردش هيچ شباهتی به پادشاه مشروطه در انگليس يا به استف کانتربری ندارد.
به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،
سام قندچی، ناشر و سردبیر
ایرانسکوپ
http://www.iranscope.com
هفدهم ارديبهشت ماه 1390
May 7 , 2011
سام قندچی
http://www.ghandchi.com/670-Mashaei.htm
حمله روحانيون ايران به اسفنديار رحيم مشايی موضوع تازه ای نيست و زمانيکه آقای احمدی نژاد محبوب روحانيت بود نيز حمله روحانيون به آقای رحيم مشايی بارها به بهانه های مختلف نظير موردی که آقای رحيم مشايی از اصطلاح مردم اسراييل استفاده کرده بود، رخ داد.
دانش اينجانب در مورد عملکرد سياسی اسفنديار رحيم مشايی بسيار کم است و اميدوارم نويسندگانی که مطلع هستند در اين مورد بيشتر توضيح دهند. تا آنجا که می دانم آقای رحيم مشايی گرچه اهل رامسر مازندران هستند اما اساساً در گذشته در بخش اطلاعات سپاه پاسداران در منطقه کردستان از مقامات عاليرتبه بوده اند و بسياری از سازمانهای سياسی کرد ايشان را در ارتباط با سرکوبهای جنبش های مردمی در آن منطقه مقصر می شناسند. شايد برداشتم، هم از عملکرد آقای مشايی و هم از ارزيابی سازمانهای سياسی کرد در مورد ايشان، غلط باشد ولی اين تا حدی است که اينجانب از دليل مخالفت شديد نيروهای اپوزيسيون سکولار ايران با ايشان فهميده ام. اگر درست نيست اميدوارم نوشته های کسانيکه مطلع تر هستند، موضوع را روشن کند. اما اين نوشتار در مورد بحث ديگری است.
علت حمله روحانيون به آقای مشايی بسيار مشابه دليل حمله روحانيون به دکتر حسن آيت در سالهای نخستين انقلاب است و بالاخره نيز آقای آيت در همان سالها ترور شد. آقای حسن آيت کسی بود که برای جمهوری اسلامی طرح عملی مشخص داشت و حتی برای بعد از آيت الله خمينی، نحوه جانشينی آيت الله منتظری را نيز برنامه ريزی کرده بود. آن روزها مخالفت با جانشينی آيت الله حسينعلی منتظری در ميان روحانيت حاکم مطرح نبود و آيت الله منتظری مورد حمايت شخص آيت الله خمينی بود. اما مخالفت روحانيون با دکتر حسن آيت به روشنی مطرح بود گرچه دکتر حسن آيت همواره از طرفداران جمهوری اسلامی و ولايت فقيه بود و اين حقيقت ممکن است مايه تعجب شود.
با اينکه دکتر حسن آيت طرفدار سيستم جمهوری اسلامی بود اما از نظر او نه تنها مقام ولی فقيه مقامی تشريفاتی بود نظير اسقف کانتربری بود بلکه برای آقای آيت نقش روحانيت نيز چنين درک می شد. به عبارت ديگر تشريفاتی بودن در ديدگاه او نه محدود به ولی فقيه، بلکه طرحی برای کل روحانيت بود.
فرمول آقای آيت که قبول حکومت مذهبی بود هم برای روحانيون ضد سکولار و هم روحانيون موافق با سکولاريسم مورد مخالفت بود چرا که طبق طرح وی روحانيون به نقشی تشريفاتی تنزل مييافتند به رغم آنکه وی هم حکومت جمهوری اسلامی را قبول داشت و هم مقام ولی فقيه را لازم می دانست. جالب است در اينجا بطور حاشيه ای ذکر کنم که برای بخشی از روحانيت ايران، سکولاريسم نه تنها قابل قبول بوده بلکه منافع خود را در آن ديده اند، چون به اينطريق مذهب و دولت از هم جدا خواهند بود و روحانيون ميتوانند در نقش مذهبی خود دوچندان فعال شوند.
در جوامع اسلامی، شايد روحانيون اهل تسنن کمتر از روحانيون شيعه علاقمند به داشتن نقش فعال باشند. همچنين در مقايسه بين اسلام و مسيحيت نيز شايد امروز روحانيون مسيحی بيشتر متمايل به نقش تشريفاتی باشند، اما حتی در ميان مسيحيان نيز گروه های بشارتی تا به امروز بسيار فعال هستند. روحانيت شيعه نيز هنوز بسيار فعال است و حتی بيرون از ايران فراسوی عراق و لبنان خواستار گسترش شعاع نفوذ خود است. مراجع تقليد شيعه ايران بطور فعال در شيخ نشين های خليج فارس مقلد کسب می کنند. شايد دليل اصلی کشمکش های روحانيت شيعه با بهائيان و مسيحيان بشارتی نيز از همين منظر قابل توضيح باشد که هر دو مذهبی فعال هستند همانگونه که مثلاً مسيحيت در زمان کشف قاره آمريکا اساساً مذهبی فعال بود. به هرحال روحانيت شيعه در ايران چه حکومت مذهبی و چه سکولار باشد، نميخواهد نقش تشريفاتی و غيرفعال را برای خود بپذيرد و دقيقاً علت حمله روحانيون به شخصی نظير دکتر حسن آيت در سالهای اول انقلاب همين امر بود وگرنه همانگونه که متذکر شدم هم با جمهوری اسلامی موافق بود و هم با ولايت فقيه.
دکتر حسن آيت از پيشينه حزب زحمتکشان مظفر بقايی بود که از خمينی و انقلاب 57 دفاع کردند و پيشتر نيز در زمان مصدق، عليه مصدق موضع گرفتند و در زمان کودتای 28 مرداد با آيت الله کاشانی همراهی کردند. با همه اين احوال ديدگاهشان از روحانيت اين بود که روحانيون نقشی تشريفاتی داشته باشند و در ساختار دولت مذهبی باشد و در دست روحانيون اما در عمل کسانی نظير آقای آيت آن را بگردانند. روحانيت شيعه نيز زير بار چنين برنامه ای نرفته و امروز نيز نخواهد رفت. روحانيت شيعه هنوز تشکيلاتی بسيار فعال در ايران است که در آرزوی فتح خاورميانه است يعنی بعد از عراق و لبنان، اميد به بسط قدرت روحانيون شيعه در بحرين و سعودی و کشورهای ديگر دارد. آنچه دکتر آيت پيشنهاد ميکرد در تصور خود وی ايده آل جمهوری اسلامی و روحانيون و ولی فقيه ميتوانست باشد چرا که به خيال او روحانيت شيعه در ايران نظير اسقفهای کليسای کانتربری انگليس تصور می شدند که نقشی کاملاً تشريفاتی دارند اما در صدر جامعه نشسته اند. اما در واقعيت از نظر روحانيون شيعه در ايران پيشنهاد دکتر آيت حتی از پيشنهاد شاپور بختيار نيز که ميخواست قم را به واتيکان روحانيت شيعه تبديل کند، بدتر بود.
اسفنديار رحيم مشايی نيز در نگاه روحانيت شيعه ايران نظير دکتر حسن آيت نگريسته می شود. گويی روحانيون ايران چه آنها که مخالف سکولاريسم هستند چه آنها که موافق سکولاريسم، چه اصلاح طلب و چه اصولگرا، با ايشان مسأله دارند و مسأله شان نيز به معضل نيروهای سياسی اپوزيسيون سکولار ايران با ايشان که در رابطه با نقش وی در ارگان های اطلاعاتی و سرکوب است، ارتباطی ندارد. مسأله همه روحانيونی که به آقای رحيم مشايی حمله ميکنند شبيه مسأله ای است که روحانيت با دکتر حسن آيت داشت. به عبارت ديگر روحانيون شيعه دوست ندارند نقشی تشريفاتی را در جامعه ايران بپذيرند و فکر می کنند آقای رحيم مشايی ميخواهد آنها را خانه نشين کند. از ديدگاه آقای رحيم مشايی ايشان دارند نقش سروری به روحانيون ميدهند و آنها بايد ممنون دار باشند که ديگران دولت را بگردانند و روحانيون نظير اسقف های بريتانيا بدون زحمت در ناز و نعمت زندگی کنند. اما بنظر نميرسد روحانيت شيعه در ايران هنوز آماده چنين نقش تشريفاتی باشد. حتی خود ولی فقيه چه در زمان آيت الله خمينی و چه در زمان آيت الله خامنه ای تا به امروز بطور فعال در همه عرصه های سياسی حضور داشته است و عملکردش هيچ شباهتی به پادشاه مشروطه در انگليس يا به استف کانتربری ندارد.
به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،
سام قندچی، ناشر و سردبیر
ایرانسکوپ
http://www.iranscope.com
هفدهم ارديبهشت ماه 1390
May 7 , 2011
iran#
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر