روز جهانی زن، جام زهر نامردان : كورش زعيم
جمعه 8 مارس 2013
http://www.hambastegi-iran.org/spip.php?article2626
روز جهاني زن همانند روز جهانی حقوق بشر، روز جهانی منع شکنجه، روز جهانی آزادی مطبوعات و روزهاي جهانی ديگر، برای يادآوري حقوقي است كه بخشي از جامعه از آنها محروم نگه داشته شده است. روز جهاني زن بايد داشته باشيم. زیرا هنوز در جهان حکومت های استبدادی ايدئولوژيك مردسالار و جاهل هستند که عقده حقارت و عدم اعتماد به نفس ناشي از فقدان مردانگي خود را با محدود كردن و خشونت نسبت به مهمترين بخش جامعه و مردم کشورشان كه زنان هستند تسکین می دهند. همانند آنان که نژاد خود را برتر از نژاد دیگران می دانند يا باورهای خود را برتر از باورهای دیگران میدانند. اینان کسانی هستند که براستي نژاد خود را در برابر نژادهای دیگر و باورهاي خود را در برابر باورهاي دیگر حقير می شمارند و مي كوشند حقانيت كاذب خود را با اعمال تهديد و زور اثبات كنند؛ و همچنين نامرداني که زنان را بخاطر جنايتي كه خود مرتكب مي شوند سنگسار مي كنند يا ارزش جان او را نيمي از ارزش خود مي شمارند، يا براي جلوگيري از هوسبازي و چشمان بي حياي خود، زن را پرده مي پوشانند.
زنان ستمدیده ترین قربانیان این فرهنگ جاهلیت هستند، زیرا شخصیتی مهربان تر، فداکارتر، بردبارتر، متعادل تر و بخشاینده تر دارند؛ زيرا در بسياري موارد از مردان باهوش تر و خردمندتر هستند، از حافظه بهتری برخوردارند و مدیران بهتری به شمار می آیند. این برتري ها همه مردان حقیر را پریشان می کند. وقتی این مردان حقیر و بی شخصیت در مقام های قدرت می نشینند، برای پنهان کردن حقارت خود از زور استفاده می کنند تا زنان را از ابراز وجود بازدارند. آنان زنان را بردگان خانگی و برای خدمت به شهوت و نیازهای شخصی خود می انگارند، از دانش آموختن و پیشرفت دانشيك آنان نگران هستند، زیرا خود نادانند و توان رقابت ندارند. آنان زنان را از رسیدن به مقام هایی که شایستگی آن را دارند باز می دارند، برای اینکه كاستي هاي خودشان آشکار نشود. آنان قانون می گذرانند تا زن را محدودتر از مرد و حقوق بشری و برابر او را انکار کنند تا زن همیشه سرگرم دشواری های زندگی خویش باشد و به رقابت با مرد نپردازد. زن را نیمی از مرد می انگارند، زیرا می دانند که براستی خود نیمی از زن هستند و زن بايد نيم باشد تا با آنان برابر شود. می خواهند که زن همیشه نیازمند مرد باشد، هرگز مستقل نباشد و یوغ خدمت به مرد را از گردن باز نکند. ما روز جهانی زن داریم تا به اینگونه مردان یادآوری کنیم که حقوق برابر نیمی از جمعیت را نمی توان انکار کرد.
اين نیمی از جمعیت، در بسياري از جوامع بشري از بخشي يا تمامي حقوق مدنی و اجتماعی خود محروم است، زیرا گرفتار مردان خودخواه و نادان و بی فرهنگ هستند. برخی از ما مردان داستان می سازیم که خداوند سهم آفتاب را برای زنان نیمی از سهم مردان مقرر کرده یا حق نفس کشیدن آنان نیمی از مردان است، ولی وقتی برف می بارد سهم بام آنها چهاربرابر می شود. ما این فرهنگ قبيله اي ماقبل تاريخ را در بسیاری کشورهای برده داری جهان داشته ایم که بخشی از مردم را به علت رنگ پوست، نژاد، زبان و یا زن بودن از حقوق برابر مدنی و شهروندی محروم می کردند، به بردگی می کشیدند و از زنان برای لذت جنسی و توليد مثل و خدمت به مرد بهره برداری می کردند، مانند طالبان كه زن را چون گاو شيرده در خانه زنجير مي كنند؛ زیرا زور دارند، ولي فاقد عقل اجتماعي هستند. يا در يك كشور همسايه كه زنان در سده بيست و يكم تازه اجازه رانندگي پيدا مي كنند.
هنوز زنان در برخي كشورها گرفتار چنین فرهنگ واپس گرا هستند. ولي محدود کردن زن، بويژه زني كه در ايران و گستره جغرافيايي فرهنگ ایرانی پرورش يافته، که در کشورش هرگز برده داری وجود نداشته، که در کشورش از آغاز تاریخ، نه تنها از حقوق برابر برخوردار بوده که همدوش مردان در همه زمينه هاي زندگی درخشیده و شایستگی خود را نشان داده پذیرفتنی نیست. در ایران بزرگ چنان آزادی برای زنان وجود داشته که، در زمانی که دیگران دختران خود را زنده بگور یا خرید و فروش می کردند، در اینجا به فرماندهی سپاه می رسیدند، به وزارت می رسیدند، به فرمانروایی کشور می رسیدند: مانند آرتمیس هخامنشي که از خردمندترین و باهوش ترین فرماندهان نیروی دریایی ایران بود. مانند آتوسا، مادر خشايارشاه، شاعر و اديب برجسته ايران كه آموزش و پرورش همگاني را در ايران پايه گذاري كرد. مانند آرته آ وزیر خزانه داری اشکانی که تا کنون وزیری به همتایی او در شايستگي نیامده؛ مانند آزرمیدخت، که کمتر پادشاهی باهوشتر و خردمندتر بوده و مانند پورانداخت ساسانی كه بر ده كشور آسيايي فرمانروايي مي كرد، و کشور را از حالت جنگی دائم درآورد، صلح را به کشور باز گرداند و به اصلاحات داخلی از جمله لغو امتیازهای طبقاتی، گسترش عدالت در سراسر کشور، تعدیل مالیات ها و آزادیهای مدنی پرداخت. در زمان او شمار زيادي از سربازان ايران در جنگ با روم زن بودند. زنی که حمله تازیان به ایران را پیش بینی کرده بود و از فرماندهان ارتش خواسته بود که اختلافات را به کنار بگذارند و به نیرومند کردن ارتش بپردازند. اگر این زن چند سال بیشتر فرمانروایی می کرد، آن ضربه جبران ناپذیر هرگز به پیکر موجوديت و فرهنگ ایرانی وارد نمی آمد و ما گرفتار این فرهنگ زن ستیزي نمی شدیم.
ما دغدويه رازي مادر زرتشت و مبارز بزرگ عليه سوء استفاده از دين را داشتيم، و چيستا دخت زرتشت را داشتيم كه در دانش و خرد همتا نداشت. هلاله پادشاه بزرگ كيانيان كه همتاي او در ميان مردان پادشاه نبوده است. ما كاساندان همسر كورش را داشتيم كه اداره امپراتوري ايران را برعهده داشت و كفايت و مردمداري و عدالت او مردم را شيفته خود كرده بود و هنگام مرگ زودرسش مردم در سراسر امپراتوري سوگوار شدند. يوتاب خواهر آريوبرزن كه در كنار برادرش تا پاي جان با اسكندر مهاجم جنگيد. گردآفريد قهرمان و بانو گشسب دلير و زربانوي جنگاور كه هر سه مردان را سرآمد بودند. پرين، دانشمند بزرگ ايران كه برگهاي اوستا را از سراسر جهان آن روز گرد آورد و به زبان پهلوي براي آيندگان بازنوشت.
انيس الدوله همسر ناصرالدين شاه و نقش زنان ايران در جنبش تنباكو كه به ياد ماندني است. اين طاهره قزويني (قرت العين) زن برجسته دانشمند و شاعر و فاضل و سخنور بزرگ ايران بود كه نخست حجاب بردگي را بدور انداخت و سرانجام به دستور ناصرالدين شاه جاهل به قتل رسيد. در جنبش مشروطيت، اين سردار بي بي مريم بختياري بود كه نخست با سواران خود وارد تهران شد و در بهارستان سنگر گرفت و با قزاقها جنگيد.
فهرست زنان نامدار در تاریخ ایران زمین از آغاز تاريخ تا كنون آنقدر گسترده است که توان نام بردن از همه آنان نیست. زنان بزرگ تاریخ معاصر ایران را هم که همگان می شناسند و بسياري شهرت جهانی یافته اند. ولی آنچه اثبات شده این راستي است که همیشه در شرایط برابر، و هر گاه زنان ايران فرصت فعاليت داشته اند، بهتر از مردان عمل کرده اند. ما اكنون بجاي اينكه وفادار به فرهنگ والاي ايراني هر تفاوت قانوني ميان زن و مرد را ننگ فرهنگي بشماريم، تحميل اين سنت بيگانه و ناشايست را بر جامعه خود تحمل مي كنيم. براستي اكنون اين مردان ناايراني هستند که در برابر زنان ایرانزمين احساس حقارت می کنند و از رقابت با آنان واهمه دارند. بهمين دليل است كه زنان برجسته جامعه را آزار می دهيم و از كشور مي گريزانيم تا در ديار بيگانه ولي آزاد شايستگي هاي خود را نشان دهند. برابری زن را با مرد انكار مي كنيم، با او به خشونت رفتار مي كنيم و از حقوق و آزادي بشري محرومش مي كنيم. اگر ما مردان ايرانزمين شايستگي يا لياقتي از خود نشان مي دهيم و در جامعه براي ملت و ميهن و جهان سودمند هستيم، بخاطر اينست كه زن ايراني ما را پرورش داده است. آن مردان بيمار زن ستيز، ايراني پرورش نيافته اند.
اگر هیچ کشوری نیاز به روز جهانی زن نداشته باشد، ما نياز داریم، زيرا فاصله ما از آنچه بوده ايم تا آنچه اكنون شده ايم، مسافتي بس دور است. با بزرگداشت مقام و نقش زن در جامعه بايد به آن مردان ناشایسته ای که خود را سزاوار چهار زن مي شمارند و بنيادی ترین حقوق زنان ما را انکار می کنند، بفهمانیم که بجای اینکه زن ایرانی را تحقیر کنند و تا حد خودشان پایین بياورند، بايد بکوشند خود را تا حد زن ایرانی بالا ببرند.
کورش زعیم
18 اسفند 1391 (8 مارس 2013)
جمعه 8 مارس 2013
http://www.hambastegi-iran.org/spip.php?article2626
روز جهاني زن همانند روز جهانی حقوق بشر، روز جهانی منع شکنجه، روز جهانی آزادی مطبوعات و روزهاي جهانی ديگر، برای يادآوري حقوقي است كه بخشي از جامعه از آنها محروم نگه داشته شده است. روز جهاني زن بايد داشته باشيم. زیرا هنوز در جهان حکومت های استبدادی ايدئولوژيك مردسالار و جاهل هستند که عقده حقارت و عدم اعتماد به نفس ناشي از فقدان مردانگي خود را با محدود كردن و خشونت نسبت به مهمترين بخش جامعه و مردم کشورشان كه زنان هستند تسکین می دهند. همانند آنان که نژاد خود را برتر از نژاد دیگران می دانند يا باورهای خود را برتر از باورهای دیگران میدانند. اینان کسانی هستند که براستي نژاد خود را در برابر نژادهای دیگر و باورهاي خود را در برابر باورهاي دیگر حقير می شمارند و مي كوشند حقانيت كاذب خود را با اعمال تهديد و زور اثبات كنند؛ و همچنين نامرداني که زنان را بخاطر جنايتي كه خود مرتكب مي شوند سنگسار مي كنند يا ارزش جان او را نيمي از ارزش خود مي شمارند، يا براي جلوگيري از هوسبازي و چشمان بي حياي خود، زن را پرده مي پوشانند.
زنان ستمدیده ترین قربانیان این فرهنگ جاهلیت هستند، زیرا شخصیتی مهربان تر، فداکارتر، بردبارتر، متعادل تر و بخشاینده تر دارند؛ زيرا در بسياري موارد از مردان باهوش تر و خردمندتر هستند، از حافظه بهتری برخوردارند و مدیران بهتری به شمار می آیند. این برتري ها همه مردان حقیر را پریشان می کند. وقتی این مردان حقیر و بی شخصیت در مقام های قدرت می نشینند، برای پنهان کردن حقارت خود از زور استفاده می کنند تا زنان را از ابراز وجود بازدارند. آنان زنان را بردگان خانگی و برای خدمت به شهوت و نیازهای شخصی خود می انگارند، از دانش آموختن و پیشرفت دانشيك آنان نگران هستند، زیرا خود نادانند و توان رقابت ندارند. آنان زنان را از رسیدن به مقام هایی که شایستگی آن را دارند باز می دارند، برای اینکه كاستي هاي خودشان آشکار نشود. آنان قانون می گذرانند تا زن را محدودتر از مرد و حقوق بشری و برابر او را انکار کنند تا زن همیشه سرگرم دشواری های زندگی خویش باشد و به رقابت با مرد نپردازد. زن را نیمی از مرد می انگارند، زیرا می دانند که براستی خود نیمی از زن هستند و زن بايد نيم باشد تا با آنان برابر شود. می خواهند که زن همیشه نیازمند مرد باشد، هرگز مستقل نباشد و یوغ خدمت به مرد را از گردن باز نکند. ما روز جهانی زن داریم تا به اینگونه مردان یادآوری کنیم که حقوق برابر نیمی از جمعیت را نمی توان انکار کرد.
اين نیمی از جمعیت، در بسياري از جوامع بشري از بخشي يا تمامي حقوق مدنی و اجتماعی خود محروم است، زیرا گرفتار مردان خودخواه و نادان و بی فرهنگ هستند. برخی از ما مردان داستان می سازیم که خداوند سهم آفتاب را برای زنان نیمی از سهم مردان مقرر کرده یا حق نفس کشیدن آنان نیمی از مردان است، ولی وقتی برف می بارد سهم بام آنها چهاربرابر می شود. ما این فرهنگ قبيله اي ماقبل تاريخ را در بسیاری کشورهای برده داری جهان داشته ایم که بخشی از مردم را به علت رنگ پوست، نژاد، زبان و یا زن بودن از حقوق برابر مدنی و شهروندی محروم می کردند، به بردگی می کشیدند و از زنان برای لذت جنسی و توليد مثل و خدمت به مرد بهره برداری می کردند، مانند طالبان كه زن را چون گاو شيرده در خانه زنجير مي كنند؛ زیرا زور دارند، ولي فاقد عقل اجتماعي هستند. يا در يك كشور همسايه كه زنان در سده بيست و يكم تازه اجازه رانندگي پيدا مي كنند.
هنوز زنان در برخي كشورها گرفتار چنین فرهنگ واپس گرا هستند. ولي محدود کردن زن، بويژه زني كه در ايران و گستره جغرافيايي فرهنگ ایرانی پرورش يافته، که در کشورش هرگز برده داری وجود نداشته، که در کشورش از آغاز تاریخ، نه تنها از حقوق برابر برخوردار بوده که همدوش مردان در همه زمينه هاي زندگی درخشیده و شایستگی خود را نشان داده پذیرفتنی نیست. در ایران بزرگ چنان آزادی برای زنان وجود داشته که، در زمانی که دیگران دختران خود را زنده بگور یا خرید و فروش می کردند، در اینجا به فرماندهی سپاه می رسیدند، به وزارت می رسیدند، به فرمانروایی کشور می رسیدند: مانند آرتمیس هخامنشي که از خردمندترین و باهوش ترین فرماندهان نیروی دریایی ایران بود. مانند آتوسا، مادر خشايارشاه، شاعر و اديب برجسته ايران كه آموزش و پرورش همگاني را در ايران پايه گذاري كرد. مانند آرته آ وزیر خزانه داری اشکانی که تا کنون وزیری به همتایی او در شايستگي نیامده؛ مانند آزرمیدخت، که کمتر پادشاهی باهوشتر و خردمندتر بوده و مانند پورانداخت ساسانی كه بر ده كشور آسيايي فرمانروايي مي كرد، و کشور را از حالت جنگی دائم درآورد، صلح را به کشور باز گرداند و به اصلاحات داخلی از جمله لغو امتیازهای طبقاتی، گسترش عدالت در سراسر کشور، تعدیل مالیات ها و آزادیهای مدنی پرداخت. در زمان او شمار زيادي از سربازان ايران در جنگ با روم زن بودند. زنی که حمله تازیان به ایران را پیش بینی کرده بود و از فرماندهان ارتش خواسته بود که اختلافات را به کنار بگذارند و به نیرومند کردن ارتش بپردازند. اگر این زن چند سال بیشتر فرمانروایی می کرد، آن ضربه جبران ناپذیر هرگز به پیکر موجوديت و فرهنگ ایرانی وارد نمی آمد و ما گرفتار این فرهنگ زن ستیزي نمی شدیم.
ما دغدويه رازي مادر زرتشت و مبارز بزرگ عليه سوء استفاده از دين را داشتيم، و چيستا دخت زرتشت را داشتيم كه در دانش و خرد همتا نداشت. هلاله پادشاه بزرگ كيانيان كه همتاي او در ميان مردان پادشاه نبوده است. ما كاساندان همسر كورش را داشتيم كه اداره امپراتوري ايران را برعهده داشت و كفايت و مردمداري و عدالت او مردم را شيفته خود كرده بود و هنگام مرگ زودرسش مردم در سراسر امپراتوري سوگوار شدند. يوتاب خواهر آريوبرزن كه در كنار برادرش تا پاي جان با اسكندر مهاجم جنگيد. گردآفريد قهرمان و بانو گشسب دلير و زربانوي جنگاور كه هر سه مردان را سرآمد بودند. پرين، دانشمند بزرگ ايران كه برگهاي اوستا را از سراسر جهان آن روز گرد آورد و به زبان پهلوي براي آيندگان بازنوشت.
انيس الدوله همسر ناصرالدين شاه و نقش زنان ايران در جنبش تنباكو كه به ياد ماندني است. اين طاهره قزويني (قرت العين) زن برجسته دانشمند و شاعر و فاضل و سخنور بزرگ ايران بود كه نخست حجاب بردگي را بدور انداخت و سرانجام به دستور ناصرالدين شاه جاهل به قتل رسيد. در جنبش مشروطيت، اين سردار بي بي مريم بختياري بود كه نخست با سواران خود وارد تهران شد و در بهارستان سنگر گرفت و با قزاقها جنگيد.
فهرست زنان نامدار در تاریخ ایران زمین از آغاز تاريخ تا كنون آنقدر گسترده است که توان نام بردن از همه آنان نیست. زنان بزرگ تاریخ معاصر ایران را هم که همگان می شناسند و بسياري شهرت جهانی یافته اند. ولی آنچه اثبات شده این راستي است که همیشه در شرایط برابر، و هر گاه زنان ايران فرصت فعاليت داشته اند، بهتر از مردان عمل کرده اند. ما اكنون بجاي اينكه وفادار به فرهنگ والاي ايراني هر تفاوت قانوني ميان زن و مرد را ننگ فرهنگي بشماريم، تحميل اين سنت بيگانه و ناشايست را بر جامعه خود تحمل مي كنيم. براستي اكنون اين مردان ناايراني هستند که در برابر زنان ایرانزمين احساس حقارت می کنند و از رقابت با آنان واهمه دارند. بهمين دليل است كه زنان برجسته جامعه را آزار می دهيم و از كشور مي گريزانيم تا در ديار بيگانه ولي آزاد شايستگي هاي خود را نشان دهند. برابری زن را با مرد انكار مي كنيم، با او به خشونت رفتار مي كنيم و از حقوق و آزادي بشري محرومش مي كنيم. اگر ما مردان ايرانزمين شايستگي يا لياقتي از خود نشان مي دهيم و در جامعه براي ملت و ميهن و جهان سودمند هستيم، بخاطر اينست كه زن ايراني ما را پرورش داده است. آن مردان بيمار زن ستيز، ايراني پرورش نيافته اند.
اگر هیچ کشوری نیاز به روز جهانی زن نداشته باشد، ما نياز داریم، زيرا فاصله ما از آنچه بوده ايم تا آنچه اكنون شده ايم، مسافتي بس دور است. با بزرگداشت مقام و نقش زن در جامعه بايد به آن مردان ناشایسته ای که خود را سزاوار چهار زن مي شمارند و بنيادی ترین حقوق زنان ما را انکار می کنند، بفهمانیم که بجای اینکه زن ایرانی را تحقیر کنند و تا حد خودشان پایین بياورند، بايد بکوشند خود را تا حد زن ایرانی بالا ببرند.
کورش زعیم
18 اسفند 1391 (8 مارس 2013)
iran#
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر