اتحاد جنبش سیاسی ایران در انقلاب 57 را می توان اتحادی برای
سرنگونی رژیم شاه دانست.
البته برخی نیروهای شرکت کننده در آن جنبش حتی تا آخرین
ماه های انقلاب طرفدار سرنگونی رژیم شاه نبوده و خواستار اصلاحات بودند. جبهه ملی
سالها با شعار "شاه سلطنت کند و نه حکومت" برای اصلاحات فعالیت می کرد و فقط در ماه
های آخر رژیم شاه بخشی از جبهه به رهبری دکتر
کریم سنجابی به آیت الله خمینی و برنامه
انقلاب پيوست (1).
و بخش دیگری از جبهه به رهبری شاپور بختیار
در زمان
انقلاب همچنان با برنامه اصلاح رژیم فعالیت می کرد. حتی نهضت آزادی مهندس بازرگان
نیز تا
آخرین ماههای انقلاب همچنان برنامه اصلاح رژیم شاه را دنبال می کرد. اما نه تنها
اتحاد برای سرنگونی رژیم شاه در
زمان انقلاب 57 بلکه همه سالهای بعد از 28 مرداد اساسا جنبش سیاسی ایران اتحادش در
رابطه با نفی رژیم موجود بود که به روشنی
سالها پیش از انقلاب در شعارهائی نظیر "مرگ بر شاه" در برنامه های
تظاهرات جریانات سیاسی
گوناگون، تبلور یافته بود.
به عبارتی می توان گفت که اتحاد 57 اتحادی منفی در ارتباط با
رژیم موجود بود که سالها پیش از سقوط آن رژیم شکل گرفته بود.
به عوض برنامه های نیروهای مختلف آنقدر برای بعد از سقوط رژیم از
يکدیگر فاصله داشت که اصلا تلاشی هم برای نزدیک
شدن به یکدیگر در ارتباط با
آلترناتیو مورد نظرشان نمی کردند. مثلا جبهه ملی خواهان سلطنت مشروطه بود در صورتیکه
نیروهای کمونیست گرچه در آن مرحله از جنبش مردم جمهوری دموکراتیک را
عنوان می کردند
اما جمهوری دموکراتیک
مورد نظرشان فرسنگها از آنچه جبهه ملی غربگرا در نظر داشت فاصله
داشته و به رژیم های شوروی، چین، کوبا و آلبانی شباهت داشت یعنی نوعی دولت
کمونیستی. همچنین صرفنظر از ملی مذهبی هائی نظیر نهضت آزادی که غربگرا بودند نیروهای
اسلامی نیز در پی تشکیل دولت اسلامی بودند که
آنهم فرسنگها از آنچه کمونیستها یا جبهه
ملی در نظر داشت
دور بود. در نتیجه ابدا حرفی از اتحاد
مثبت بر سر آلترناتیو رژیم شاه
در میان نبود و تلاشها
همه برای اتحادی
منفی جهت برانداختن آن رژیم
بود. کل تطور انقلاب 57 سالهاست به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته
است (2).
اما اتحاد جنبش سیاسی ایران امروز اتحادی منفی نیست
و اساساً بر
سر آلترناتیو رژیم موجود است. مثلا نیروهای
چپ ایران واقعا
در پی ایجاد جمهوری دموکراتیک و سکولار در ایران هستند و اگر از آنها پرسیده شود
برنامه شان برای سوسیالیسم و کمونیسم چیست نه خواستار رژیمی نظیر شوروی سابق،
ویتنام یا چین کنونی هستند و نه از کوبا و کره شمالی کسی برای خود مدلی ساخته است و
کلا ورای جمهوری دموکراتیک و سکولار از ایده آلهای عدالت اجتماعی سخن بمیان می
آورند که نظیر حقوق کارگران در سوئد و فرانسه
می باشد که در کانادا
و آمریکا نیز بخشا
پیاده شده است. نیروهای اسلامی اصلاح طلب
نیز که حتی بخشا در درون رژیم هستند توصیفشان از جمهوری مورد نظرشان به جمهوری های
دموکراتیک و سکولار غرب بیش از هر دولت
اسلامی موجود
شباهت دارد. طرفداران دوران سلطنت پهلوی نیز اکثراً امروز جمهوری خواه هستند
گرچه هواداران احیاء پادشاهی به رهبری رضا پهلوی نیز بعنوان یک نیرو وجود دارند،
همانگونه که در گذشته نیز وقتی اصل اتحاد 57 برای سرنگونی رژیم شاه وجود داشت
نیروهای دیگر هم در جنبش بودند. اتحاد امروز که
اتحادی مثبت برای آلترناتیو جمهوری دموکراتیک و سکولار است به اینمعنی نیست که
نیروهای دیگر نظیر طرفداران پادشاهی
يا طرفداران جکومت ناب کمونیستی يا اسلامی در جنبش وجود ندارند اما اصل جنبش بر روی
آلترناتیو جمهوری دموکراتیک و سکولار متحد است.
خلاصه آنکه اتحاد جنبش برعکس اتحاد 57 اتحادی منفی نیست
که مرکز توجهش سرنگونی رژیم کنونی باشد و بگوید بعد از سقوط رژیم در مورد رژیم بعدی
وارد بحث خواهیم شد. اتفاقا
برعکس، اتحاد امروز مثبت و بر سر آلترناتیو
جمهوری دموکراتیک و سکولار است و به این طریق چه رژیم کنونی
سرنگون شود چه
ایران تحولی نظیر برمه یا بسیاری از کشورهای کمونیستی سابق
را تجربه کند، آلترناتیو مدنظر اکثریت جنبش سیاسی غیر از یک جمهوری دموکراتیک و
سکولار نیست.
یعنی اتحاد امروز روشن است و جدا از آنکه نیروهای مختلف سیاسی
ایران چگونه آن را بیان کنند هدف مثبت جمهوری دموکراتیک و سکولار از سوی اکثریت قریب
به اتفاق نیروهای سیاسی ایران مورد قبول است. در نتیجه گام بعدی برای نیروهای سیاسی
تعیین راه رسیدن به این هدف است.
شکی نیست که راه فقط به نیروهای اپوزیسیون
مرتبط نیست. مثلا اگر دولت جمهوری اسلامی راهبردی را نظیر تین سیائو پین در چین پس
از مائو در پیش
گیرد تحول بعدی ایران بسیار متفاوت خواهد بود تا اینکه رژیم
راهی را نظیر گروه چهار نفر در چین انتخاب کند. مهم
این است که نیروهای اپوزیسیون، اتحاد
امروز جنبش سیاسی ایران را با اتحاد 57 اشتباه نگیرند. متأسفانه افکار برخی هنوز در
سال 57 یخ زده و فکر می کنند تحول بعدی ایران مشابه
سال 57 خواهد بود و بعد از 35 سال اتحاد مثبت واقعی جنبش را نمی بینند و در پی
ايجاد اتحادی منفی نظير گذشته هستند. واقعیت آن است که دیگر بدون شک نه تنها اتحاد بر سر آلترناتیو
جمهوری دموکراتیک و سکولار ممکن است بلکه دقیقاً وجود دارد و تبلور
نهائی آن هم بستگی به
تطور هم اپوزیسیون و هم دولت در این برهه حساس تاریخ ایران
دارد.
به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک، و سکولار در ایران
سام قندچي، ناشر و سردبير
ايرانسکوپ
http://www.ghandchi.com
http://www.iranscope.com
بیست و دوم شهریورماه 1393
September 13, 2014
پانویس:
1. ياداشتی کوتاه درباره دکتر سنجابی و لیبرالهای ايران
2.کتاب
ایران آینده نگر
http://www.ghandchi.com/500-FuturistIran.htm
http://www.ghandchi.com/500-FuturistIran.htm
ایران#
#iran
iranscope@
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر