دوشنبه، شهریور ۲۳، ۱۳۸۸

مهندس طبرزدي: صرف اينكه قدرتي حاكم باشد نمي توانيم بگوييم حق هم هست

مهندس طبرزدي: صرف اينكه قدرتي حاكم باشد نمي توانيم بگوييم حق هم هست
http://mohandestabarzadi.blogfa.com/post-1617.aspx

خبرگزاري جبهه متحد دانشجويي - درپي انتشارمقاله اي تحت عنوان «علي كهريزك نداشت» به قلم مهندس حشمت اله طبرزدي دبيركل جبهه دمكراتيك ايران، راديو فردا گفتگويي با وي انجام داد. متن اين گفتگو ازنظرخوانندگان مي گذرد.

درابتدا مجري گفتگو تحليل وي را ازمقايسه اي كه آقاي خامنه اي درنمازجمعه 20 شهريور بين زمان كنوني وزمان حكومت علي انجام داد جويا شد

مهندس طبرزدي: ايشان خود و حكومتشان را جاي حكومت وشخصيت علي گذاشتند و مخالفين وضع موجود،اعم از منتقدان و ناراضيان را به جاي معترضان زمان حضرت علي قراردادند.
حضرت علي سه جنگ معروف داشتند كه انديشمندان اسلامي آن سه جنگ را با سه گروه به نام ناكثين و قاسطين و مارقين دسته بندي كردند. يك بخش آنها برمي گشت به طلحه وزبير كه بعد ازحكومت علي با علي درافتادند .

مجري : همگي بر علي شمشير كشيدند

طبرزدي: بله ، درابتدا خوارج ازياران علي بودند اما بعد درجنگي كه با معاويه داشت با علي اختلاف پيدا كردند وبعد هم شمشير كشيدند. علي هم درمقابل آنها به ويژه خوارج كه ابتدا از يارانش بودند بسيار تسامح و تساهل روا داشت و خيلي صبر پيشه كرد. حتي توصيه كرد با اينها برخورد نكنيد.با آنها سخن گفت، مذاكره كرد بحث برسراين منطق و قياس هست كه آيا واقعا مي شود 1400 سال بعد حكومتي كه در ايران هست را به عنوان حكومت علي يا آقاي خامنه اي را به عنوان جانشين علي در نظرآورد و مخالفين و معترضيني كه الان اينها جبهه بسيارگسترده اي را تشكيل مي دهند . و ازكساني اند كه ازبانيان خط امام ، پايه گذاران ولايت فقيه از مردم ،ازمراجع و اصلاح طلب هايي كه نه شمشيركشيدند يعني شيوه به آن شيوه گذشته نيست و نه حتا آرايش نيروها مثل آن زمان نيست .این یک جنبش اعتراضی و مسالمت امیز است که هیچ شباهتی با جنگ هایی که مخالفین علی با او انجام دادند ندارند. من نمی دانم این شبیه سازی اقای خامنه ای از کجا به دست امده است.

مجري: شما اشاره مي كنيد (درمقاله علي كهريزك نداشت)كه علي هم باورداشت قدرت حاكم به صرف حاكم بودن حق نيست.

طبرزدي:با مطالعه اي كه من درفرهنگ شيعه دارم اين است كه شيعه يكي ازايرادهاي اصولي كه به دستگاه بني اميه داشت اين بود كه به صرف اينكه قدرتي حاكم شود ما نمي توانيم بگوييم آن حق است. يعني حاكم حق داشته باشد هرجوري كه دوست داشت مخالف خود را سركوب بكند، بزند، بكشد، تجاوزكند هرمنطقي كه داشت حاكم كند و بدتر از همه چون قدرت دارد و دستگاه تبليغي رسمي را دارد اين بتواند اخلاق سازي كند. يعني حرف هايي كه خود دوست دارد به عنوان حرف معنوي اخلاقي و ديني وانساني تبليغ كند و درمقابل هر حرفي كه مخالف آن زده مي شود آنراضداخلاق تلقي كند. كما اينكه ما الان اين را مي بينيم. مثلا همين روزنامه كيهان را اگر نگاه كنيد كه هفته گذشته مطلبي درمورد من و دوستانم منتشركرده بود، درآن مطلب آمده كه طبرزدي يك احمق، بي تدبيروناداني است كه تشكلي دارد، آن تشكل يك فاحشه خانه سياسي است. درمورد كروبي مي گويد، درمورد آيت اله خميني مي گويد. درمورد همه مي گويد. اين برگرفته ازآن منطق است كه آقاي حسين شريعتمداربه اتكا اين كه نماينده آقاي خامنه اي و ولي فقيه و پشتوانه اش هم اطلاعات و دستگاه است اين حق را به خود مي دهد كه به مخالف يا معترض يا منتقد هرآنجه كه دوست دارد بنويسد و بگويد اين منطقي است كه تا آنجا كه من مي دانم ازنگاه مذهب شيعه اگربه آن نگريسته شود همواره اين منطق را به امويان ومعاويه نسبت مي دادند و مي گفتند اين منطق باطل است. می گفتند که معاویه می گوید:الحق لمن غلب. یعنی حق با کسی است یا از ان کسی است که به هر دلیل حاکم شده است. سخن ما این است که ایا غلبه کردن و حاکم بودن و زور داشتن به خودی خود ایجاد کننده ی حق نیز هست؟ شیعه قرن ها با این منطق جنگید برای این که همواره مغلوب بود و مخالفینش حاکم بودند. الان دوباره ان ها که حاکم هستند می خواهند بگویند که چون حاکم اند و زور و زندان و دستبند دارند،پس حق با ان ها است. این منطق باطل است.

مجري:آقاي طبرزدي شما به يك دگرديسي اشاره مي كنيد و آن تبديل شدن جمهوري اسلامي به حكومت اسلامي و سرانجام حكومت فردي هست.يعني شما نگران چنين دگرديسي درقدرت حاكم هستيد؟

طبرزدي:البته ما در ابتدای سال 78 و پیش از حادثه ی کوی دانشگاه در بیانیه ی ساختار سیاسی اینده ی ایران این مطلب را مطرح کردیم و گفتیم که جمهوری اسلامی به حکومت مطلقه ی فردی تبدیل شده است. اپوزسیون سال ها است که بر این باور است. اما در انتخابات 22 خرداد این موضوع برای اصلاح طلبان نیز اشکار شد. برای این که جمهوری اسلامی دو پایه داشت. یکی جمهوریت بود که در این انتخابات تکلیف نهایی ان معلوم شد. یکی هم ان دینی بودن ان است. مطابق آنچه كه ايت اله خميني به عنوان ولايت فقيه درايران مطرح كرد وآيت اله منتظري آيت اله بهشتي آيت اله رفسنجاني علمايي مثل دستغيب مثل صدوقي وهمه اين شخصيتهايي كه همه مي شناسند اينها آمدند آن نظريه ولايت فقيه را درقانون اساسي گنجاندند. حال دروضعيت موجود اينهايي كه ولايت فقيه را درقانون اساسي مستقر كردند اينها يا منتقدند يا ناراضي اند. هيچ كدام ازآنها وضع فعلي را قبول ندارند. گفته مي شود كه همه اينها معتقدند يك نيروي نظامي آمده تا همه كارها را بدست گيرد و اين وسط يك شخص مي ماند به نام ولي فقيه كه درواقع آن مشروعيت ديني مخدوش است. پس این حکومت چه به لحاظ دینی بودن یا اسلامی بودن مخدوش شده و چه به لحاظ جمهوریت و مردمی بودن و این دگر دیسی اتفاق افتاده است.

مجري: شما به نيروهاي نظامي اشاره كرديد درشرايط فعلي گمان مي بريد كه شخصيت هايي مثل ميرحسين موسوي محمد خاتمي و مهدي كروبي درمعرض خطربازداشت باشند؟

طبرزدي: به نظرم اينها دردرجه اول سعي مي كنند بجاي بازداشت دست وپاي اينها راببندند و درواقع ارتباطشان را با جامعه قطع كنند. حالا ممكن است پس از قدس يا درشرايط مناسبي دست به حصرآقاي كروبي بزنند يا ايشان را محدود كنند. چون درمورد موسوي و خاتمي هنوز نتوانستند جو سازي لازم را انجام دهند. همه اين مسايل ممكن هست اما ازآنجا كه درآستانه بازگشايي دانشگاه ها هستيم و تحولات مهمي درحوزه مسايل اجتماعي ممكن است اتفاق بيفتد. ممكن است بخش عاقل جريانات دست اندركاراين شرايط فعلي ،دراين مورد تامل كنند. نمي شود با قاطعيت نظرداد. نكته ديگرهم اينكه چون رهبري جنبش سبز در وضعيت كنوني به اين سه نفري كه اسم برديد محدود نمي شود و كساني چون منتظري ، صانعي ، بيات زنجاني و ديگران هم هستند و دربين اصلاح طلبها كساني هستند من بعيد مي دانم كه اينهادست به بازداشت اين شخصيت ها بزنند
+ نوشته شده توسط در دوشنبه بیست و سوم شهریور 1388

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بايگانی وبلاگ