فراخوان جبهه ی دموکراتیک ایران به مناسبت 14 امرداد
هم میهنان گرامی !
در حالی به سالروز تاریخی ۱۴ امرداد نزدیک می شویم که میهن در بحران و انقلاب به سر می برد. اگر بخواهیم دقیق و مسئولانه به شرایط کنونی نظری بیفکنیم جز این واقعیت تلخ فهمیده نمی شود که اقلیتی خشونت طلب در مقابل اراده ی ملی ایستادگی می کنند و می خواهند اراده ی خود را بر ملت تحمیل نمایند.در صورتی که در ۱۴ امرداد ۱۲۸۵ خورشیدی مظفرالدین شاه سند مشروطیت را امضا می کند تا قدرت شاه را در چارجوب قانون محدود کرده و در کشور قانون جایگزین اراده ی حکومت فردی شود اما ۱۰۳ سال پس از ان واقعه ی تاریخی، بار دیگر اراده ی فردی و فرا قانونی حاکم می شود . اگر ان روز به نام شاه اعمال اراده ی فردی صورت می گرفت امروز به نام خدا این کار صورت می پذیرد.
هم میهنان گرامی!
ایا این حق ما مردم نیست تا خواهان جایگزینی حاکمیت ملی به جای حاکمیت فردی یا اراده ی فقیه بشویم و قانون ازادی و عدالت را بر امور خود حاکم نماییم؟یا این حق گروهی اندک از فقیهان است که به نام حاکمیت الهی در مقابل حاکمیت ملی قرار گرفته و از ازادی رای،بیان،حزب،تجمعات و انتخابات پیشگیری نمایند؟ایا انصاف است که پس از ۱۰۳ بار دیگر اراده ی فردی در مقابل اراده ی ملی قرار بگیرد؟پس حاصل انقلاب مشروطه و حرکت ملی دکتر مصدق و انقلاب بهمن ۵۷ چه بود؟ در ان وقایع تاریخی نیز یک اقلیت با اعمال اراده ی فردی و خودکامگی در مقابل اکثریت و بلکه حاکمیت ملی قرار گرفته و عملا مشروعیت حاکمیت ملی را به چالش کشیدند.
هم میهنان گرامی!
در شعار های تظاهرات کنند گان اخیر، این شعار محوری قرار داشت:استقلال- ازادی- جمهوری ایرانی. این شعار در انقلاب بهمن ۵۷ نیز از پایه ای ترین شعار های مردم بود. با این تفاوت که در انقلاب دموکراتیک اخیر،به جای کلمه ی اسلامی کلمه ی ایرانی گذاشته شده است. برای این که در ۳۰ سال اخیر مردم دریافتند که نظام دینی عملا در نفی جمهوریت و نفی حاکمیت ملی قرار می گیردو ازادی مردم عملا سلب می شود.یعنی پس از ۱۰۳ سال هنوز جنگ مشروطه و مشروعه یا حاکمیت قانون با حاکمیت اراده ی فردی ادامه پیدا کرده است.در وضعیت فعلی با لحاظ تجربه ی تاریخی،این ملت ایران اند که می خواهند با جایگزین کردن اراده ی عمومی و ملی به روش دموکراتیک به جای اراده ی ایدئولوژیک و فردی برای همیشه دموکراسی معطوف به اعلامیه ی جهانی حقوق بشر را در این مرز و بوم مستقر سازند و امر حکومت را از هر نوع ایدئولوژی اعم از دینی یا سلطنتی و یا طبقاتی که پذیرش ان مستلزم به رسمیت شناختن حقوق ویژه برای فرد یا طبقه و یا صنف و خوانواده ی خاص است را تفکیک نمایند.
هم میهنان گرامی!
در این هنگامه است که اقلیت حاکم که از قدرت بالایی برخوردار است و همه ی امکانات ملی را به انحصار خود در اورده است،دست به هر جنایتی زده و می زند تا بتواند جلوی این خیزش ملی را بگیرد. حتا ابایی ندارد تا زندانیان سیاسی را به گرو گان گرفته و با راه اندازی دادگاه های فرمایشی ان ها را مجبور به اعتراف علیه خود زندانی نماید!به راستی که این اقلیت خشونت طلب که اهداف پلید خود را زیر پوشش دین و انقلاب و حتا شهدای جنگ و انقلاب و ار مان های مقدس ،پنهان کرده است با چنین کارهای غیر مسئولانه،ضد بشری و قدرت طلبانه با امنیت ملی و سرنوشت یک کشور بازی می کند.
هم میهنان گرامی!
اقلیت حاکم حتا به لحاظ دینی و انقلابی از مشروعیت افتاده است. یعنی نه تنها کسی نتیجه ی انتخابات غیر سالم،غیر ازاد و غیر دموکراتیک او در سال های گذشته و به ویژه در انتخابات اخیر را قبول ندارد،بلکه مراجع دینی ،شخصیت های روحانی و گروه های اسلامی و انقلابی اعلام کرده اند که این اقلیت فاقد مشروعیت دینی و انقلابی است.در واقع ان ها نمی توانند خود را نماینده ی خانواده ی شهدا یا خانواده های مذهبی یا مدافع شهدای جنگ و انقلاب معرفی کنند. و این اقلیت که خود را در دو زمینه ی ملی و اسلامی خلع شعار می بیند به خشونت عریان رو می اورد تا هر صدای مخالفی را در نطفه خفه کند.
هم میهنان گرامی!
در این شرایط سرنوشت ساز که رستاخیز ملی برای رسیدن به حاکمیت ملی،دموکراسی،حقوق بشر و حکومت قانون به راه افتاده است،هیچ راهی جز همبستگی و پشتیبانی از جنبش مردمی وجود ندارد. به همین دلیل است که جبهه ی دموکراتیک ایران همگام با سایر احزاب و گروه ها و مردم اگاه در گرد هم ایی مسالمت امیز ۱۴ امرداد شرکت می کند و فریاد ازادی خواهی و قانون گرایی را سر می دهد. بدون تردید این تشکل هر نوع خشونت ورزی از سوی هر فرد و نهاد را رد کرده و خواهان استمرار اعتراضات ارام برای رسیدن به حقوق مسلم مردم است.حق ازادی از بالاترین حقوقی است که از سوی رژیم سلب شده است.
زنده باد ازادی-گسسته باد زنجیر استبداد-برقرار باد دموکراسی.
جبهه ی دموکراتیک ایران
نوشته شده توسط در شنبه دهم مرداد 1388
در حالی به سالروز تاریخی ۱۴ امرداد نزدیک می شویم که میهن در بحران و انقلاب به سر می برد. اگر بخواهیم دقیق و مسئولانه به شرایط کنونی نظری بیفکنیم جز این واقعیت تلخ فهمیده نمی شود که اقلیتی خشونت طلب در مقابل اراده ی ملی ایستادگی می کنند و می خواهند اراده ی خود را بر ملت تحمیل نمایند.در صورتی که در ۱۴ امرداد ۱۲۸۵ خورشیدی مظفرالدین شاه سند مشروطیت را امضا می کند تا قدرت شاه را در چارجوب قانون محدود کرده و در کشور قانون جایگزین اراده ی حکومت فردی شود اما ۱۰۳ سال پس از ان واقعه ی تاریخی، بار دیگر اراده ی فردی و فرا قانونی حاکم می شود . اگر ان روز به نام شاه اعمال اراده ی فردی صورت می گرفت امروز به نام خدا این کار صورت می پذیرد.
هم میهنان گرامی!
ایا این حق ما مردم نیست تا خواهان جایگزینی حاکمیت ملی به جای حاکمیت فردی یا اراده ی فقیه بشویم و قانون ازادی و عدالت را بر امور خود حاکم نماییم؟یا این حق گروهی اندک از فقیهان است که به نام حاکمیت الهی در مقابل حاکمیت ملی قرار گرفته و از ازادی رای،بیان،حزب،تجمعات و انتخابات پیشگیری نمایند؟ایا انصاف است که پس از ۱۰۳ بار دیگر اراده ی فردی در مقابل اراده ی ملی قرار بگیرد؟پس حاصل انقلاب مشروطه و حرکت ملی دکتر مصدق و انقلاب بهمن ۵۷ چه بود؟ در ان وقایع تاریخی نیز یک اقلیت با اعمال اراده ی فردی و خودکامگی در مقابل اکثریت و بلکه حاکمیت ملی قرار گرفته و عملا مشروعیت حاکمیت ملی را به چالش کشیدند.
هم میهنان گرامی!
در شعار های تظاهرات کنند گان اخیر، این شعار محوری قرار داشت:استقلال- ازادی- جمهوری ایرانی. این شعار در انقلاب بهمن ۵۷ نیز از پایه ای ترین شعار های مردم بود. با این تفاوت که در انقلاب دموکراتیک اخیر،به جای کلمه ی اسلامی کلمه ی ایرانی گذاشته شده است. برای این که در ۳۰ سال اخیر مردم دریافتند که نظام دینی عملا در نفی جمهوریت و نفی حاکمیت ملی قرار می گیردو ازادی مردم عملا سلب می شود.یعنی پس از ۱۰۳ سال هنوز جنگ مشروطه و مشروعه یا حاکمیت قانون با حاکمیت اراده ی فردی ادامه پیدا کرده است.در وضعیت فعلی با لحاظ تجربه ی تاریخی،این ملت ایران اند که می خواهند با جایگزین کردن اراده ی عمومی و ملی به روش دموکراتیک به جای اراده ی ایدئولوژیک و فردی برای همیشه دموکراسی معطوف به اعلامیه ی جهانی حقوق بشر را در این مرز و بوم مستقر سازند و امر حکومت را از هر نوع ایدئولوژی اعم از دینی یا سلطنتی و یا طبقاتی که پذیرش ان مستلزم به رسمیت شناختن حقوق ویژه برای فرد یا طبقه و یا صنف و خوانواده ی خاص است را تفکیک نمایند.
هم میهنان گرامی!
در این هنگامه است که اقلیت حاکم که از قدرت بالایی برخوردار است و همه ی امکانات ملی را به انحصار خود در اورده است،دست به هر جنایتی زده و می زند تا بتواند جلوی این خیزش ملی را بگیرد. حتا ابایی ندارد تا زندانیان سیاسی را به گرو گان گرفته و با راه اندازی دادگاه های فرمایشی ان ها را مجبور به اعتراف علیه خود زندانی نماید!به راستی که این اقلیت خشونت طلب که اهداف پلید خود را زیر پوشش دین و انقلاب و حتا شهدای جنگ و انقلاب و ار مان های مقدس ،پنهان کرده است با چنین کارهای غیر مسئولانه،ضد بشری و قدرت طلبانه با امنیت ملی و سرنوشت یک کشور بازی می کند.
هم میهنان گرامی!
اقلیت حاکم حتا به لحاظ دینی و انقلابی از مشروعیت افتاده است. یعنی نه تنها کسی نتیجه ی انتخابات غیر سالم،غیر ازاد و غیر دموکراتیک او در سال های گذشته و به ویژه در انتخابات اخیر را قبول ندارد،بلکه مراجع دینی ،شخصیت های روحانی و گروه های اسلامی و انقلابی اعلام کرده اند که این اقلیت فاقد مشروعیت دینی و انقلابی است.در واقع ان ها نمی توانند خود را نماینده ی خانواده ی شهدا یا خانواده های مذهبی یا مدافع شهدای جنگ و انقلاب معرفی کنند. و این اقلیت که خود را در دو زمینه ی ملی و اسلامی خلع شعار می بیند به خشونت عریان رو می اورد تا هر صدای مخالفی را در نطفه خفه کند.
هم میهنان گرامی!
در این شرایط سرنوشت ساز که رستاخیز ملی برای رسیدن به حاکمیت ملی،دموکراسی،حقوق بشر و حکومت قانون به راه افتاده است،هیچ راهی جز همبستگی و پشتیبانی از جنبش مردمی وجود ندارد. به همین دلیل است که جبهه ی دموکراتیک ایران همگام با سایر احزاب و گروه ها و مردم اگاه در گرد هم ایی مسالمت امیز ۱۴ امرداد شرکت می کند و فریاد ازادی خواهی و قانون گرایی را سر می دهد. بدون تردید این تشکل هر نوع خشونت ورزی از سوی هر فرد و نهاد را رد کرده و خواهان استمرار اعتراضات ارام برای رسیدن به حقوق مسلم مردم است.حق ازادی از بالاترین حقوقی است که از سوی رژیم سلب شده است.
زنده باد ازادی-گسسته باد زنجیر استبداد-برقرار باد دموکراسی.
جبهه ی دموکراتیک ایران
نوشته شده توسط در شنبه دهم مرداد 1388
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر