شنبه، خرداد ۱۶، ۱۳۹۴

آیا تعجب می کنید چرا به نتیجه ای نمی رسیم؟

آیا تعجب می کنید چرا به نتیجه ای نمی رسیم؟
http://iranscope.blogspot.com/2015/06/blog-post_64.html
 
مطمئنا ً اگر کسی به آتنا فرقدانی توجه کند می بیند که نسل جدید اپوزیسیون ایران در شجاعت نه تنها دست کمی از گذشتگان ندارد (1) بلکه حتی در جنبشهای مدنی شجاعت خود را نشان می دهد که بسیار تحسین برانگیز است چرا که در گذشته همواره اینگونه ازخودگذشتگی ها در نیروهایی دیده می شد که به نوعی اتوپی معتقد بودند و تلاش خود را شکلی از فداکاری برای آن اتوپی می دیدند (2).
 
اما چرا بعد از 36 سال فعالیت هنوز اپوزیسیون به نتیجه چشمگیری نرسیده است؟ درست است که جنبش مدنی فعالیت اصلی در همه این سالها بوده، چه در ایران و چه در خارج، و حتی جنبش های دیگر جهان نیز در این سه دهه اساساً جنبشهای مدنی بوده اند و نه سیاسی، ولیکن به هرحال نحوه اندیشیدن شرکت کنندگان این جنبش ها کماکان در همان خانواده های فکری 100 سال گذشته دور میزند. برای جنبش مدنی مردم آمریکا و اروپا این موضوع مشکلی نیست چرا که با ساختار سیاسی و حقوقی جامعه در اساس مسأله ای ندارند. حتی دوران آبراهام لینکلن و یا زمان مارتین لوترکینگ در آمریکا اساس قانون و سیستمی که از 200 و اندی سال پیش، از عهد جفرسون به ارث رسیده، مشکل جنبش نبود. توجه فعالان جنبش حقوق مدنی در آمریکا بر اجرای خواستهای خود بوده و هست. اما در ایران چنین نیست.
 
حالا سؤال این است که آیا نحله های فکری موجود در میان فعالان مدنی ایران چندان تفاوتی با برداشتهای موجود در جنبش سیاسی ایران دارد؟ در پاسخ باید بگویم که خیر چندان تفاوتی با هم ندارند و در هردو مورد اساساً با دوران قبل از انقلاب هم زیاد فرقی ندارند. از رنسانس فکری و همه این بحث ها حرف زده می شود اما اساساً جریانات فکری ایران همان پادشاهی خواهان و اسلامگرایان (محافظه کار، اصلاح طلب و رادیکال) و کمونیستها و ملیون و جریانات اتنیکی هستند. تعداد کسانیکه بشود گفت از نظر فکری شکل تازه ای میاندیشند بسیار کم است. در چنین وضعیت چطور می خواهیم نتیجه دیگری بدست آید. مگر انقلابیون سال 1357 شجاعت نشان ندادند و کم مایه گذاشتند.
 
تا وقتی که بطور جدی پلاتفرم تازه ای را فعالان اپوزیسیون مورد توجه قرار ندهند (3)، به افق تازه ای نمیرسیم. هیچ اشکالی ندارد حتی اگر صد درصد وقتمان در جنبش مدنی صرف شود، اما اگر دیدگاهمان همان افق گذشته باشد، نتیجه همان خواهد بود که از آرایش نیروهای سیاسی گذشته می شد انتظار داشت. حالا حتی اگر همگی متحد عمل کنیم هم فرقی نمی کند همانگونه که در سال 1357 همه متحد شدند. مسأله تولد جریان فکری تازه است و نه به اصطلاح نو اندیشی باپسوندهای قدیم. اگر راه های گذشته توانسته بود ایران را به ساحل نجات رهبری کند که بعد از 100 و چند سال به نتیجه رسیده بودیم. البته همه این نیروهایی که نام برده شد وجود داشته اند و وجود خواهند داشت اما اگر درصد فعالانی که به هر کدام تعلق دارند همان نسبت های گذشته بماند، نتیجه هم چندان فرقی با قبل نخواهد داشت. بیشتر مانند رستورانی است که همان غذا و سرویس و محل را دارد اما تابلوی جدیدی زده و بر سر در خود نوشته تحت مدیریت جدید.
 
به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران

سام قندچی، ناشر و سردبير ایرانسکوپ
http://www.ghandchi.com 
هفدهم خرداد ماه 1394
June 7, 2015

1. شادی صدر: آتنا یک مثال نقض است
http://iranscope.blogspot.com/2015/06/blog-post_77.html
 
2. مشکل اصلی سکولارهای ایران
http://www.ghandchi.com/816-seculars-problem.htm
 
3. پلاتفرم پیشنهادی برای حزبی آينده نگر
http://www.ghandchi.com/348-HezbeAyandehnegar.htm
 
 
 

ایرانسکوپ#
#iranscope

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بايگانی وبلاگ