سه‌شنبه، بهمن ۱۹، ۱۳۸۹

فیروزه خطیبی-مستند تازه ای درباره ماجرای دستگیری و زندانی شدن سه کوهنورد آمریکایی


مستند تازه ای درباره ماجرای دستگیری و زندانی شدن سه کوهنورد آمریکایی
فیروزه خطیبی
http://www.voanews.com/persian/news/arts/AmericanHikersdocumentaryfilmatUSC-2011-2-7-115540389.html

فیلم مستند ٢٥ دقیقه ای «شین و جاش را آزاد کنید: درخواست فوری برای شفقت» برای نخستین بارماجرای سه کوهنورد آمریکایی که ضمن گردشگری در عراق در کوهستان های هم مرز این کشور با ایران توسط سربازان ایرانی بازداشت شدند را به نمایش می گذارد.

این فیلم درعین حال تقاضایی است از سوی «سارا شورد» یکی ازسه زندانی که پس از ٤١٠ روز از زندان «اوین» آزاد شد، برای بخشیدن و آزادی دو دوست کوهنورد دیگرش که هنوز در زندان به سر می برند و یکی از آن ها نامزد اوست.

سارا شورد روزهای متمادی در سلول انفرادی خود در زندان اوین نمی توانست غذا بخورد و گاه حتی چنان پریشان خاطر و افسرده بود که از تختخواب هم بیرون نمی آمد. در آن روزها او آرزو داشت برای همیشه از انظار پنهان مانده و فراموش شود. اما در تمام آن لحظات غیرقابل تحمل در زندان اوین، «سارا» به مادرخود فکر می کرد و می دانست هرطور که شده باید به خاطر او زنده بماند:«در آن دقایق غیرقابل توصیف می دانستم که باید یک جوری خودم را سرپا نگهدارم و به هر شکلی که شده به زندگی ادامه بدهم. می دانستم ک باید به خاطر مادرم هم که شده قوی باشم.»

این بخشی از سخنان «سارا شورد» ٣٢ ساله در فیلم مستند «شین و جاش را آزاد کنید» است که در آن او برای نخستین باردرباره جزئیات زندان ٤١٠ روزه خود در «اوین» صحبت می کند.

« سارا شورد» در ماه سپتامبر گذشته با یک وثیقه مالی ٥٠٠ هزار دلاری از زندان آزاد شد. اما نامزد او «شین بائر» و دوست آن دو «جاش فتال» که هردو ٢٨ ساله هستند در زندان اوین در تهران باقی ماندند. محاکمه این دو شهروند آمریکا به اتهام ورود غیرقانونی به خاک ایران به منظور جاسوسی روز یکشنبه و در پشت درهای بسته انجام شد. در حال حاضر تاریخ جدیدی برای ادامه این محاکمات از سوی مقامات ایران اعلام نشده است. مقامات می گویند این دادگاه دستوری هم مبنی بر حضور«سارا شورد» در دادگاه به او ابلاغ کرده است. اما شرود نگفته است که آیا به تهران باز خواهد گشت یا نه؟

سه کوهنوزد آمریکایی، ازفارغ التحصیلان دانشگاه برکلی در شمال کالیفرنیا هستند که برای تماشا و گردشگری به کوهستان های شمال عراق رفته بودند اما در آنجا به اتهام ورود غیرقانونی به داخل مرزهای ایران بازداشت شدند. اخیرا یکی از گزارش هایی که از طریق «ویکی لیکز» بر روی اینترنت منتشر شده است نشان می دهد که بنا بر تحقیقات مقامات ارتش آمریکا، این سه کوهنورد هنگام دستگیری هنوز در خاک عراق بوده اند و هنوز قدم به خاک ایران نگذاشته بودند.

در جلسه بحث و بررسی که پس از نمایش فیلم مستند«شین و جاش را آزاد کنید» در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی تشکیل شد، سارا شورد به حاضران گفت:«در آن روز کذایی احتمالا ما کمی بیشتر از حد معمول کوهپیمایی کردیم اما هرگز حتی نزدیک به مرز ایران هم نبودیم. به نظر من تمام این مسئله یک سوء تفاهم عظیم بیشتر نیست.»

«سارا شورد» به خاطر دو دوست زندانی خود تا کنون از گفتگو با خبرنگاران خودداری کرده است اما فیلم اخیر نتیجه همکاری او با «جف کافمن» کارگردان این مستند و یکی از اعضای «سازمان عفو بین الملل» است.

افراد خانواده کوهنوردان آمریکایی که در این فیلم مستند با آن ها مصاحبه شده است از این سه نفر به عنوان افرادی مسئول ، متعهد و علاقمند به مسائل انسانی نام برده اند که یکی از فعالیت های آنان در آن زمان تشکیل کمپینی برای جلوگیری از تهاجم آمریکا به عراق بوده است. سارا شورد که در شهر «اوکلند» زندگی می کند مدت ها برای احیای حقوق زنان بومی در منطقه «چیاپاس» مکزیکو کار کرده است. بائر که اهل «مینه سوتا» می باشد فیلم مستندی درباره جنگ شورشیان منطقه «دارفور» در سودان ساخته است. فتال هم که از اهالی ایالت پنسیلوانیاست مدت ها در «اورگان» درمیان یک جامعه «خودکفای» طرفدار حفاظت از محیط زیست زندگی کرده است.

«فتال» در ماه جولای ٢٠٠٩، به شهر «دمشق» در سوریه می رود تا با «سارا شورد» و «بائر» که به مدت یک سال در این شهر با یکدیگر زندگی کرده و به آموزش زبان عربی اشتغال داشتند ملاقات کند. «شورد» به عنوان معلم به پناهندگان عراقی و فلسطینی زبان انگلیسی می آموخت و «بائر» هم با عنوان«فتو ژورنالیست» به کار عکاسی اشتغال داشت. شورد این تجربه را یکی از مهم ترین وقایع زندگی خود می خواند:«این یکی از بهترین سال های زندگی من به شمار می رفت!»

با از راه رسیدن «فتال» این سه دوست تصمیم می گیرند که یک سفر دستجمعی داشته باشند. دوستان دیگری در «دمشق» به آن ها پیشنهاد می دهند که برای گردشگری به کردستان عراق بروند. منطقه ای توریستی که از صلح و آرامش نسبی نیز برخوردار است.

سارا شورد در فیلم مستند «شین و جاش را آزاد کنید» این سفر را این گونه توصیف می کند:«بعد از چند روزی که درشهر «سلیمانیا» در کردستان گذراندیم از مدیر هتل محل اقامتمان خواستیم تا جای مناسبی را برای کوهنوردی به ما پیشنهاد کند. او به ما گفت که محل پیک نیک «آبشار احمد آوا» بین خانواده های «کرد» از محبوبیت زیادی برخورداست.»

به این صورت سه کوهنورد آمریکایی با اتوبوس به طرف این منطقه حرکت می کنند. «سارا شورد» می گوید: «این محل خیلی شلوغ بود». روز بعد یک فروشنده دوره گرد چای، راه تازه ای را به سه کوهنورد نشان می دهد. آن ها چند ساعت مشغول کوهپیمایی بودند که با یک سرباز مسلح روبرو می شوند که با حرکت دست آن ها را تشویق می کند که به راه خود ادامه بدهند.

سارا شورد می گوید: «در آنجا نه سیم خارداری بود و نه پرچمی که نشان بدهد این یک منطقه مرزی است.»

بنا برگفته «سارا شورد» کمی بعد، آن ها سرباز دیگری را ملاقات می کنند که با حرکت دست از آن ها می خواهد که به محلی که او در آنجا ایستاده نزدیک شوند. در اینجا سه کوهنورد آمریکایی برای رسیدن به جایی که سرباز مسلح ایستاده از مسیر خود خارج شده و به طرف او می روند. اما وقتی به محلی که سرباز در آنجا ایستاده می رسند، او به به زمینی که سه کوهنورد بر روی آن ایستاده اند اشاره می کند و می گوید:«ایران». یعنی شما در خاک ایران هستید. بعد هم به راهی که ما از آن جا به طرف او آمده بودیم اشاره کرد و گفت:«عراق»!

سارا شورد می گوید او و دوستانش تصمیم گرفتند به طرف راه اولی بازگردند اما دو سرباز مسلح از آن سه خواستند که به دنبال آن ها بروند.شورد می گوید:«تمام مدت تا لحظه ای که به در ورودی زندان اوین رسیدیم ماموران و مقامات مختلف به ما گفتند که ما را به فرودگاه می برند. به ما گفتند که ما را سوار هواپیما کرده و به کشورمان باز می گردانند. اما درعوض به ما چشم بند زدند، ما را از یکدیگر جدا کردند و هرکدام از ما را به داخل یک سلول انفرادی انداختند.»

بازجویان زندان اوین از «سارا شورد» خواستند که جزئیات زندگی و فعالیت های خود در «دمشق» را روی کاغدی بنویسد. بعد آن ها این کاغذ ها را پاره کردند و به او دستور دادند یک بار دیگر همه این جزئیات را بر روی کاغذ بیاورد. شب ها «سارا» صورتش را با یک بلوز یا تی شرت می پوشاند تا چراغ سلول که شبانه روز روشن بود چشم هایش را اذیت نکند.

سه ماه و نیم پس از این واقعه، سارا، جاش و شین اجازه پیدا کردند تا هر دو روز یک بار به مدت نیم ساعت درحیات زندان با یکدیگرملاقات کنند. مدتی بعد این زمان ملاقات به یک ساعت در روز مبدل شد.

سارا در فیلم تعریف می کند که چگونه برای روحیه بخشیدن به دو دوست خود ترانه هایی که در سلول انفرادی ساخته بود را برای آن ها می خوانده است. یک روز «بائر» به تنهایی به حیات زندانی می آید. شورد می گوید:«ما روی پتویی نشسته بودیم و دست همدیگر را گرفته بودیم و «شین» ناگهان از من پرسید: با من ازدواج می کنی؟ من از این سئوال شوکه شدم و او گفت:«آیا این حال شوک یک جواب مثبته؟ و من هم در حالت لکنت زبان به او گفتم بله ..بله یعنی این یک جواب مثبته.»

سارا شورد می گوید: «از آن لحظه به بعد مسئله ازدواج برای ما تبدیل به نمادی برای ایجاد یک آینده مشترک شد و جاش هم البته بخش مهمی از این واقعه است چون قرار است تا او شاهدعقد ما باشد.»

مقامات ایرانی می گویند سارا شورد را به خاطر شرایط روحی وخیمی که در آن به سر می برد آزاد کرده اند. اما سارا می گوید یک قاضی دادگاه به او گفته بود که آزادی او در اصل به خاطر زن بودنش و وعی شفقت و بخشودگی بوده است. دلیل دیگر این آزادی این بوده است که «سارا» اجبارا در یک سلول انفرادی به سر می برده در حالیکه «بائر» و «فتال» در یک سلول مشترک زندانی بوده اند.

سارا شورد می گوید زمانی که مادرش به ایران رفت تا با او ملاقات کند مسئله بیماری خود را با او مطرح می کند اما بعدها به تشخیص پزشکی که او را پس از آزادی معاینه کرد همه چیز به نظر طبیعی رسیده است.

شورد می گوید هنگامی که متوجه شد فقط او را آزاد کرده اند به شدت ناراحت می شود: «فقط وقتی ازخبر آزادی خودم خوشحال شدم که متوجه شدم جاش و شین از این خبر بی نهایت خوشحال شده اند. این مسئله به هریک از ما امیدواری عجیبی داد و همگی احساس کردیم آن دو هم هرچه زودتر آزاد خواهند شد.»

برادر «جاش فتال» یکی از اعضای پانل در جلسه نمایش فیلم مستند کوهنوردان آمریکایی بود. اوبه حاضران گفت که برادرش در طول یک سال و نیم گذشته تنها دوبار وهر بار به مدت چند دقیقه کوتاه با آن ها تماس تلفنی داشته است:«این نوع زندانی های طولانی مدت همراه با انزوا می تواند آسیب های روانی غیرقابل جبرانی برای این دو داشته باشد. برای همین آن ها باید هرچه زودتر آزاد شوند.»

اعضای خانواده های سه کوهنورد آمریکایی امیدوارند که این فیلم مستند تازه که به زبان فارسی نیز ترجمه شده است بتواند مقامات ایرانی را قانع کند که این سه تن واقعا بی گناهند و عمل خطایی از آن ها سر نزده است.

سارا شورد می گوید او این تجربه تلخ را تبدیل به یک واقعه مثبت خواهد کرد. او درنظر دارد که ضمن تکمیل زبان عربی به تحصیل در رشته حل منازعات سیاسی بپردازد. او می گوید منتظر فرصتی دوباره است تا به خاورمیانه بازگردد. او هم چنین امیدوار است تا بتواند بمدافع حقوق کسانی باشد که به اشتباه متهم می شوند.




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بايگانی وبلاگ