جمعه، تیر ۲۶، ۱۳۹۴

دکتر داود هرمیداس باوند: کنگره آمریکا چاره ای جز موافقت با توافق وین ندارد

دکتر داود هرمیداس باوند: کنگره آمریکا چاره ای جز موافقت با توافق وین ندارد
http://iranscope.blogspot.com/2015/07/blog-post_17.html
ایران وایر، جمعه 17 ژوئیه 2015 شیما شهرابی
کنگره آمریکا چاره ای جز موافقت با توافق وین ندارد
داود هرمیداس باوند، تحلیل گر مسائل سیاست خارجی ایران

یکی از مکانیزم‌های مورد تاکید حقوق بین الملل، حل مسالمت‌آمیز اختلاف های بین‌المللی است که در فصل ششم «منشور حقوق بین‌الملل» آورده شده و در بند سوم ماده 2 اصول اساسی منشور هم بر آن تاکید شده است.

اختلاف هایی که بین ایران و جامعه بین‌المللی درباره انرژی هسته‌ای در 12سال اخیر پدید آمد، باعث تحریم‌های اقتصادی شدیدی علیه ایران شد. این تحریم‌ها در محدوده مصوبه های شورای امنیت، تحریم‌های یک‌جانبه مضاعف و تحریم‌های یک‌جانبه غیرمضاعف قرار داشتند.

به موازات تحریم‌ها، سو‌ءمدیریت دوران هشت ساله ریاست جمهوری احمدی‌نژاد به فرآیندی منتهی شد که تنگناها و بن بست‌های اقتصادی و مالی برای کشور به وجود آورد. در این شرایط، تنها راه حل برون رفت این بود که مذاکرات در جهاتی سوق داده شود که توافق طرفین حاصل شود. می‌خواهم بگویم که این توافق در چنین شرایط اضطراری حاصل شده و در حقیقت، از یک سو برای ایران برون رفتی از تنگناهای مالی و اقتصادی و از سوی دیگر دست‌آوردی برای اوباما در زمینه سیاست خارجی خواهد بود. از این توافق در جامعه بین‌الملل به عنوان یک توافق تاریخی یاد می‌شود که در جهت صلح جهانی و منطقه رخ داده است.

نکته دیگر این که توافق انجام شده احتمال برخورد نظامی را که بر پیکره ایران سایه افکنده بود، برطرف و مناسبات جدیدی را بین ایران و جوامع بین‌المللی برقرار می‌کند؛ یعنی محدودیت‌های ایران در عرصه‌های مختلف در ارتباط با جامعه جهانی در جریان اجرای توافق‌نامه از بین می‌رود.

ما امیدواریم که الگوی تنش زدایی مساله هسته‌ای بتواند در عرصه‌های دیگری که ما با مشکلات رو به رو هستیم، مورد استفاده قرار بگیرد. فراتر از همه، انتظار این است که پیامد این توافق بتواند آثار و تبعات تعدیل کننده در عرصه داخلی ایران داشته باشد و گذشته از عرصه‌های اقتصادی و تجاری، از لحاظ اجتماعی و سیاسی سبب آزادی زندانیان سیاسی، رفع توقیف از مطبوعات، ایجاد فضای جدید برای جوامع سازمان یافته مانند اتحادیه‌ها و به اصطلاح فعالیت‌های مسالمت آمیز برای احزاب و... شود.
در حقیقت، انتظار این است که این توافق سرآغازی باشد برای تعدیل و تغییرات مسالمت آمیز در داخل ایران. به دیگر سخن، به دلیل تاکید آقای روحانی برای حل مساله هسته‌ای، به نویدها و قول‌هایی که در مورد مسایل داخلی داده بود آن چنان توجهی نشد اما حالا نوبت عملی کردن وعده‌های داخلی است. فکر می‌کنم آقای روحانی بعد از توافق انجام شده باید از فضای پیش‌آمده برای تحقق نسبی نویدهایی که برای فضای باز سیاسی و اجتماعی داده بود، بهره‌برداری کند.

نکته مهم دیگر این که در این مدت بارها از من درباره دلواپسان داخلی و دلواپسان امریکا و تاثیر مخالفت آن ها بر توافق‌نامه سوال شده است. من معتقدم در فضای ایران تصمیم‌گیری‌های سه قوه مجریه، مقننه و قضاییه بر اساس تصمیم های مقامات بالا است چون هیچ وحدتی میان سه قوه وجود ندارد؛ قوه‌های مقننه و قضاییه با اصول‎گرایان هم‎گرایی دارند و در قوه مجریه این هم‎گرایی وجود ندارد. بنابراین، هر چیزی که از سوی مقامات بالا تایید شود، اصول‎گرایان چاره‌ای جز تبعیت ندارند. ممکن است به صورت حاشیه‌ای اقداماتی انجام دهند و در کوتاه مدت فضا را تنگ‌تر می‌کنند چون می‌خواهند هشدار دهند که فکر نکنید توافق هسته‌ای برای آقای روحانی آزادی عمل به وجود آورده که هر کاری بخواهد، می‌تواند انجام دهد. به عقیده من، آن ها در کوتاه مدت ممکن است موفق باشند اما در بلند مدت بازتاب توافق می‌تواند گره گشای بسیاری از مسایل داخلی باشد.

در مورد کنگره امریکا هم قطع‎نامه‌ای که قرار است شورای امنیت در این چند روز آینده تصویب و اعلام کند که با توجه به تعهدهای پذیرفته شده، تحریم‌ها را برمی‌دارد، تمام کشورهای عضو سازمان ملل ملزم به رعایت و اجابت تصمیم های شورای امنیت هستند؛ از جمله کنگره امریکا. بنابراین، زمانی که این قطع‎نامه تصویب شود، آزادی عمل کنگره امریکا تا حدودی محدود می‌شود.

واقعیت این است که الان انتخابات ریاست جمهوری امریکا در پیش است و این در امریکا یک رویه مرسوم است که حزبی که روی کار نیست، از سیاست‌های حزب حاکم، به ویژه در زمینه سیاست خارجی انتقاد کند تا زمینه‌های اجتماعی را برای روی کارآمدن خودش فراهم کند.

الان جمهوری خواهان سعی می‌کنند حداکثر موضع انتقادی علیه این توافق‎نامه را برای پیشبرد مقاصد سیاسی خود در پیش بگیرند. فرض کنید کنگره امریکا با این موافقت‌ نامه به شدت مخالفت کند، چه گزینه بهتری دارد؟ آیا می‌خواهد از استراتژی سخت‌افزاری، یعنی قدرت نظامی‌ استفاده کند در منطقه‌ای که دچار آشفتگی و گسستگی است؟ تخریب زیر ساخت‌های جوامع و کشتار روز افزون انسان‌ها در میان است. مساله فرار مردم از سرزمین اصلی و افزایش پناهندگان در کشورهای اطراف وجود دارد. آیا اضافه کردن یک اقدام سخت‌افزاری دیگر به آن چه که در افغانستان و عراق به وجود آمد و بعد هم در دیگر کشورهای منطقه پدیدار شد، می‌تواند گره گشا و ره‌گشای دلواپسان داخلی و منطقه‌ای امریکا باشد. نکته آخر این که تاکنون آن چه انجام شده، با وحدت نظر پنج عضو دایم شورای امنیت و آلمان و ایران بوده است؛ یعنی اگر کنگره امریکا مقابل توافقی که با تایید شش عضو جامعه بین الملل و ایران انجام شده بایستد، سبب می‌شود کشورهای اتحادیه اروپا خط مشی خودشان را از امریکا جدا کنند. چین و روسیه که قبلا زمینه جدایی را در نظر گرفته اند و اگر این اتفاق رخ دهد، هیچ وحدت نظری برای اتخاذ تصمیم‌های جدید در شورای امنیت وجود نخواهد داشت. پس من بر این باورم که کنگره امریکا ایرادهایی را خواهد گرفت اما در نهایت با تغییرات بسیار بسیار حاشیه‌ای بسنده می‌کند چون هرگونه نفی و رد این موافقت‌نامه نه به نفع امریکا است، نه به نفع جامعه بین‌المللی و نه فرآیندش به نفع منطقه.


منیع:
http://iranwire.com/features/7771


ایرانسکوپ#
#iranscope

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بايگانی وبلاگ