نگاهی دوباره به نقش اصلاح طلبان دينی در ايران
سام قندچی
http://www.ghandchi.com/678-ReligiousReformers.htm
در نقد اصلاح طلبان دينی، از زمان رياست جمهوری حجت الاسلام سيد محمد خاتمی تا کنون، بسيار نوشته شده است (1).
همچنين در اين مورد که اختلاف اصول گرايان و اصلاح طلبان بر سر چيست تا اندازه ای در محافل سياسی ايران بحث شده است (2).
و خوشبختانه از آنجا که در ده سال گذشته در مورد سکولاريسم در محافل روشنفکری ايران بحث های زيادی جريان داشته است، سکولارهای ايران که بيش از يکصد سال است در جامعه مدرن ايران حضور دارند، به خودآگاهی بيشتری دست يافته اند (3).
در نتيجه امروز شايد ضرری نداشته باشد از خود بپرسيم که آيا تفاوت زمان مطرح شدن اصلاح طلبی دينی و سکولاريسم در جهان مسيحيت و جهان اسلام، اهميتی برای اهداف جنبش دموکراسی خواهی در اين جوامع دارد يا خير؟
سکولاريسم در جهان مسيحيت در پی قرن ها جنبش اصلاح طلبی دينی مطرح شده است - حال چه اصلاح طلبی بصورت پروتستانيسم بوده باشد يا که به شکل اصلاحات در خود کليسای کاتوليک. در نتيجه وقتی در اين جوامع خواست جدايی دولت و مذهب را سکولارها مطرح کردند يا هنگاميکه بر مذهب بعنوان امری خصوصی تأکيد ورزيدند، مردم مذهبی جامعه آنها در عرصه خصوصی، با دينی عقب مانده، رها نشدند.
اما در جهان اسلام، سکولاريسم و اصلاح طلبی مذهبی، تقريباً در يک زمان مطرح شده اند و در نتيجه پيروزی کامل سکولاريسم در عرصه سياسی به اين معنا بوده است که مردم مذهبی با دينی عقب مانده رها شدند، چرا که با تأکيد بر عدم حضور مذهب در عرصه عمومی، تطور پيدا کردن افکار دموکراتيک در ميان مذهبيون لطمه خورد.
به عبارت ديگر حضور موازی اصلاح طلبی دينی در عرصه عمومی در جوامع اسلامی به نفع رشد ترقی خواهی تمام می شود. البته اين امر به اين معنا نيست که خواستار جدايی *دولت* و مذهب نباشيم، اما در عين حال حضور مذهب در عرصه عمومی را نبايد نفی کرد - بهترين سمبل آن هم احزاب مذهبی است- يعنی همانطور که بسيار بحث شده است سکولاريسم به معنی جدايی مذهب و دولت است و نه جدايی مذهب و سياست (4).
درست است که ايده ال اين است که احزاب سياسی سکولار باشند و افراد مذهبی نيز در احزاب سکولار شرکت کنند اما در جوامع اسلامی که هنوز اصلاحات مذهبی برای رشد کل جامعه اهميت بالايی دارد، از جدايی مذهب و دولت نبايد به اين نتيجه رسيد که فعاليت سازمان های اصلاح طلب و دموکرات مذهبی را که در عرصه عمومی فعاليت می کنند، مردود دانست، بلکه بالعکس، توجه تشکيلات های مذهبی را به مردمسالاری دينی می بايست ارج نهاد.
درست است که شخصيت های مسلمان در تشکيلاتهای سکولار ايران نظير جبهه ملی از گذشته دور حضور داشتند اما واقعاً آن دسته از افراد مذهبی، کمترين تأثير را در تطور فکری مذهبيون ايفا کرده اند، در صورتيکه تشکيلاتهای سياسی مذهبی، نظير نهضت آزادی در گذشته و جبهه مشارکت و يا حزب اعتدال ملی در دو دهه اخير در ايران، نقش به سزايی در تطور فکری دموکراتيک افراد مذهبی ايران، ايفا کرده اند.
در جنبش های اخير خاورميانه، همکاری اصلاح طلبان دينی و سکولاردموکراتها، تضمين کننده دموکراسی است و هر وقت سکولاردموکراتها با جريانات سکولار اقتدارگرا متحد شده اند يا که اصلاح طلبان مذهبی طرفدار مردم سالاری با بنيادگرايان اقتدارگرا متحد شدند، نتيجه قربانی شدن دموکراسی بوده است.
اينگونه اشتباه هم در پی انقلاب مشروطه از سوی اسلام گرايان اصلاح طلب صورت گرفت و هم از سوی سکولاردموکراتها، که با بنيادگرايان نحله فکری خود متحد شدند، و مورد مشابه نيز در سالهای ملی شدن صنعت نفت و نيز در دوران انقلاب 57 روی داد.
در انقلاب های بهار عرب نيز در حال حاضر خطر متحد شدن اصلاح طلبان دينی با بنيادگرايان مذهبی بيشتر می شود و حتی نيروهای چپ نيز به دليل ترسشان از امپرياليسم، با جريانات محافظه کار مذهبی، متحد می شوند و در مقابل نيز، سکولاردموکراتها با سکولارهايی که بيش از نيم قرن استبدادشان علت اصلی همه اين انقلابهاست، به دليل ترس از انحصارطلبی اسلامگرايان، متحد می شوند.
و بدين گونه اين دو قطب کاذب اسلامی و سکولار، که هردو به ضرر تطور دموکراسی در اين کشورهاست، شکل می گيرد. در صورتيکه همکاری نزديک اصلاح طلبان دينی و سکولاردموکراتها می تواند ضامن تکامل دموکراسی هم در کل جامعه و هم در سيستم دولتی اين کشورها شود.
حالا اگر آيت الله خامنه ای و آيت الله جنتی هم از هواداری مردمسالاری دينی سخن می گويند، به دليل آن است که مردم در ايران و خاورميانه، دموکراسی را انتخاب کرده اند، و نه آنکه فکر کنيم وجود اصلاح طلبان دينی به ضرر جامعه بوده است و آنها را دليل بقای استبداد بشماريم.
سام قندچی، ناشر و سردبیر
ایرانسکوپ
http://www.iranscope.com
ششم آبان ماه 1390
October 28, 2011
پانويس ها:
1. http://www.ghandchi.com/411-FuturistRepublic.htm
2. http://www.ghandchi.com/644-OsoolEslaah.htm
3. http://www.ghandchi.com/249-ReactionaryReformism.htm
4. http://www.ghandchi.com/302-Secularism.htm
سام قندچی
http://www.ghandchi.com/678-ReligiousReformers.htm
در نقد اصلاح طلبان دينی، از زمان رياست جمهوری حجت الاسلام سيد محمد خاتمی تا کنون، بسيار نوشته شده است (1).
همچنين در اين مورد که اختلاف اصول گرايان و اصلاح طلبان بر سر چيست تا اندازه ای در محافل سياسی ايران بحث شده است (2).
و خوشبختانه از آنجا که در ده سال گذشته در مورد سکولاريسم در محافل روشنفکری ايران بحث های زيادی جريان داشته است، سکولارهای ايران که بيش از يکصد سال است در جامعه مدرن ايران حضور دارند، به خودآگاهی بيشتری دست يافته اند (3).
در نتيجه امروز شايد ضرری نداشته باشد از خود بپرسيم که آيا تفاوت زمان مطرح شدن اصلاح طلبی دينی و سکولاريسم در جهان مسيحيت و جهان اسلام، اهميتی برای اهداف جنبش دموکراسی خواهی در اين جوامع دارد يا خير؟
سکولاريسم در جهان مسيحيت در پی قرن ها جنبش اصلاح طلبی دينی مطرح شده است - حال چه اصلاح طلبی بصورت پروتستانيسم بوده باشد يا که به شکل اصلاحات در خود کليسای کاتوليک. در نتيجه وقتی در اين جوامع خواست جدايی دولت و مذهب را سکولارها مطرح کردند يا هنگاميکه بر مذهب بعنوان امری خصوصی تأکيد ورزيدند، مردم مذهبی جامعه آنها در عرصه خصوصی، با دينی عقب مانده، رها نشدند.
اما در جهان اسلام، سکولاريسم و اصلاح طلبی مذهبی، تقريباً در يک زمان مطرح شده اند و در نتيجه پيروزی کامل سکولاريسم در عرصه سياسی به اين معنا بوده است که مردم مذهبی با دينی عقب مانده رها شدند، چرا که با تأکيد بر عدم حضور مذهب در عرصه عمومی، تطور پيدا کردن افکار دموکراتيک در ميان مذهبيون لطمه خورد.
به عبارت ديگر حضور موازی اصلاح طلبی دينی در عرصه عمومی در جوامع اسلامی به نفع رشد ترقی خواهی تمام می شود. البته اين امر به اين معنا نيست که خواستار جدايی *دولت* و مذهب نباشيم، اما در عين حال حضور مذهب در عرصه عمومی را نبايد نفی کرد - بهترين سمبل آن هم احزاب مذهبی است- يعنی همانطور که بسيار بحث شده است سکولاريسم به معنی جدايی مذهب و دولت است و نه جدايی مذهب و سياست (4).
درست است که ايده ال اين است که احزاب سياسی سکولار باشند و افراد مذهبی نيز در احزاب سکولار شرکت کنند اما در جوامع اسلامی که هنوز اصلاحات مذهبی برای رشد کل جامعه اهميت بالايی دارد، از جدايی مذهب و دولت نبايد به اين نتيجه رسيد که فعاليت سازمان های اصلاح طلب و دموکرات مذهبی را که در عرصه عمومی فعاليت می کنند، مردود دانست، بلکه بالعکس، توجه تشکيلات های مذهبی را به مردمسالاری دينی می بايست ارج نهاد.
درست است که شخصيت های مسلمان در تشکيلاتهای سکولار ايران نظير جبهه ملی از گذشته دور حضور داشتند اما واقعاً آن دسته از افراد مذهبی، کمترين تأثير را در تطور فکری مذهبيون ايفا کرده اند، در صورتيکه تشکيلاتهای سياسی مذهبی، نظير نهضت آزادی در گذشته و جبهه مشارکت و يا حزب اعتدال ملی در دو دهه اخير در ايران، نقش به سزايی در تطور فکری دموکراتيک افراد مذهبی ايران، ايفا کرده اند.
در جنبش های اخير خاورميانه، همکاری اصلاح طلبان دينی و سکولاردموکراتها، تضمين کننده دموکراسی است و هر وقت سکولاردموکراتها با جريانات سکولار اقتدارگرا متحد شده اند يا که اصلاح طلبان مذهبی طرفدار مردم سالاری با بنيادگرايان اقتدارگرا متحد شدند، نتيجه قربانی شدن دموکراسی بوده است.
اينگونه اشتباه هم در پی انقلاب مشروطه از سوی اسلام گرايان اصلاح طلب صورت گرفت و هم از سوی سکولاردموکراتها، که با بنيادگرايان نحله فکری خود متحد شدند، و مورد مشابه نيز در سالهای ملی شدن صنعت نفت و نيز در دوران انقلاب 57 روی داد.
در انقلاب های بهار عرب نيز در حال حاضر خطر متحد شدن اصلاح طلبان دينی با بنيادگرايان مذهبی بيشتر می شود و حتی نيروهای چپ نيز به دليل ترسشان از امپرياليسم، با جريانات محافظه کار مذهبی، متحد می شوند و در مقابل نيز، سکولاردموکراتها با سکولارهايی که بيش از نيم قرن استبدادشان علت اصلی همه اين انقلابهاست، به دليل ترس از انحصارطلبی اسلامگرايان، متحد می شوند.
و بدين گونه اين دو قطب کاذب اسلامی و سکولار، که هردو به ضرر تطور دموکراسی در اين کشورهاست، شکل می گيرد. در صورتيکه همکاری نزديک اصلاح طلبان دينی و سکولاردموکراتها می تواند ضامن تکامل دموکراسی هم در کل جامعه و هم در سيستم دولتی اين کشورها شود.
حالا اگر آيت الله خامنه ای و آيت الله جنتی هم از هواداری مردمسالاری دينی سخن می گويند، به دليل آن است که مردم در ايران و خاورميانه، دموکراسی را انتخاب کرده اند، و نه آنکه فکر کنيم وجود اصلاح طلبان دينی به ضرر جامعه بوده است و آنها را دليل بقای استبداد بشماريم.
سام قندچی، ناشر و سردبیر
ایرانسکوپ
http://www.iranscope.com
ششم آبان ماه 1390
October 28, 2011
پانويس ها:
1. http://www.ghandchi.com/411-FuturistRepublic.htm
2. http://www.ghandchi.com/644-OsoolEslaah.htm
3. http://www.ghandchi.com/249-ReactionaryReformism.htm
4. http://www.ghandchi.com/302-Secularism.htm
iran#
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر