چهارشنبه، شهریور ۲۴، ۱۳۸۹

جديد آنلاين-به یاد هانیبال


جديد آنلاين-به یاد هانیبال
http://www.jadidonline.com/story/15092010/dr/hannibal_alkhas_obituary


بازگشت هانيبال به کودکی

هانبیال الخاص نقاش نوگرای آشوری تبار ایران روز ۲۳ شهریور در ۸۰ سالگی بر اثر ابتلا به سرطان در آمریکا درگذشت. درگذشت هانیبال الخاص از قضا با برپایی نمایشگاه "هنر معاصر ایران" در گالری ماه مهر تهران مصادف شد که آثار او را نیز دربر دارد.

"هر وقت نگاه می‌کنم که چطور شده که من نقاش شده‌ام، می بینم تصادف‌هایی بوده، امکاناتی در کنار من بوده که چه بسا دست خود من هم نبوده، یعنی اتفاق افتاده و من شده‌ام نقاش."

این حرف‌ها را هانیبال الخاص دو سال پیش به جدید آنلاین گفت. او در ۲۶ خرداد ۱۳۰۹ (برابر با ۱۵ ژوئن ۱۹۳۰) از پدر و مادری آشوری در کرمانشاه متولد شد.

در چهارده‌سالگی برای اولین بار توسط جوانی به نام آلکسی گیورگیز که نقاشی را در روسیه فرا گرفته بود، با رنگ و روغن آشنا شد. هانیبال با اشتیاق به نزد او می‌رفت و پالت (تخته شستی) او را پاک می کرد. رنگ‌ها را برایش می‌چید و به نقاشی‌هایش نگاه می‌کرد. و به گفتۀ خودش "گاهی هم کاغذ و رنگ به من می‌داد و می‌گفت نقاشی کن."

بعدها او نقاشی را به صورت جدی نزد استاد جعفر پتگر دنبال کرد. سال‌ها بعد زمانی که در آمریکا مشغول تحصیل در رشتۀ طب بود، به دلیل علاقۀ فراوان به نقاشی، طب را رها کرد و به تحصیل در رشتۀ هنرهای تجسمی مشغول شد. در سال ۱۹۵۸ از انستیتوی هنر شیکاگو در رشتۀ هنرهای تجسمی دانشنامۀ خود را گرفت و در سال ۱۳۵۹ گالری گیلگمش را در تهران تأسیس کرد.

از همان آغاز کار، هانیبال احساس کرد که انسان برای او از هر موضوع دیگری جالب‌تر است: "خیلی دوست داشتم به قیافه و نگاه آدم‌ها فکر کنم و عمق عواطف، اندوه، تکبر، خودخواهی، مهربانی آنها را دریابم."

"در دانشگاه، از کلاس کشیدن اندام انسان‌ها لذت می‌بردم. بیشتر دوست داشتم بروم در کلاس‌های مدل زنده، نقاشی کنم. در همان کلاس بود که برای اولین بار کارهای ذهنی کردم. آن کار ذهنی پر از صورت‌های آدم بود. تخیلات بیشتر روی کارهایی بود که در آن اندام انسان و چهرۀ انسان بود، ولی اولین باری که در کارهایم موضوعی را نگه داشتم و تکرارش کردم و بعدها به صورت امضاء کارهای من شد، وفور آدم بود."

به گفتۀ خودش، او در آغاز کار خیلی بی‌برنامه بود: " یک صورت اینجا و یک صورت آنجا می‌گذاشتم؛ یک اندام را اینجا و یک اندام را آنجا. بعد کم کم پرداختم به پیوند آنها، اولین رابطه‌ای که در ایران زیاد به آن برخوردم، صف بود. آدم‌های پشت سر هم ایستاده، صف دراز آدم‌ها. از اینجا تا ابتدا و تا بی‌نهایت، تا قیامت دارند می‌روند و حتا یک زمانی تابلوهایی داشتم که چیزی نبود جز صف‌‌های مختلف آدم. چپ و راست می‌رفتند تا ناپدید می‌ شدند."

الخاص علاوه بر نقاشی به ادبیات نیز توجه داشته، چون پدر و عمویش هم هر دو از شعرای بنام آشوری‌اند.

ترجمۀ چندین کتاب شعر به فارسی، روسی و لاتین و همچنین سرودن سه کتاب شعر برای کودکان از جملۀ فعالیت‌های او در این زمینه‌اند. اما مهم‌تر از همه، به ثمر نشستن حاصل سی سال تلاش پیگیر و عاشقانۀ او برای ترجمۀ حافظ به زبان آشوری همراه با بیش از ۵۰ تصویر (از آثار خودش) است.

در گزارش مصور این صفحه، که دوسال پیش در جديدآنلاين نشر شد، هانیبال الخاص در دیداری با شوکا صحرایی از زندگی و نقاشی می‌گوید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بايگانی وبلاگ