آیا روحانی تغییراتی ایجاد میکند؟
اکونومیست / مترجم: فائقه اشکوری - ایران در جهان
http://iranma.us/120627_3
اکونومیست / مترجم: فائقه اشکوری - ایران در جهان
http://iranma.us/120627_3
رییسجمهور جدید ایران، حسن روحانی چون خنکای وزش تازهای از اصلاحات مورد استقبال قرار گرفته است. ولی شاید بایستی در خانه خود قفلهای زنگ زده را بگشاید.
حسن روحانی در پیروزی خود در انتخابات ۱۴ ژوئن، نزدیک به ۵۱ درصد کل آرا را از میان ۶ نامزد به خود اختصاص داد؛ چیزی که ایرانیان و در مقیاسی بزرگتر جهان را به شگفتی واداشت. در رقابت انتخاباتی، سعید جلیلی محافظهکارترین نامزد، به عنوان کاندیدای محبوب معرفی شد. به نظر میرسید ولی فقیه، آیتالله علی خامنهای که در تمام مسایل مهم دولت، حرف آخر را میزند، اراده بر پیروزی وی داشت. شاید همانگیهایی هم با مقاماتی که دستی در پس و پیش کردن آرای انتخابات دارند و هر که را بخواهند از صندوق رای خارج میکنند، دارد؛ مثل تقلبی که در سال ۲۰۰۹ (۴ سال پیش) به یک و سال و نیم ناآرامی در کشور انجامید.
در رویداد اخیر، آقای روحانی با پشتیبانی قریب به اتفاق رایدهندگان مایل به اصلاحات، همه مخالفان خود را با چنان حاشیههای گستردهای در هم کوبید که حتا اگر تمام روحانیون ارتجاعی حاکم و سپاه قدرتمند پاسداران هم اگر میخواستند، نمیتوانستند درباره نتیجه انتخابات حرفی در بیاورند.
محمد باقر قالیباف، شهردار تهران، با ۱۷ درصد دوم شد، در حالیکه آقای جلیلی که به سختی ۱۱ درصد آرا را به خود اختصاص داد، با پشتی خمیده به خانه رفت. حدود ۷۳ درصد رایدهندگان از میان یک جمعیت ۷۴ میلیونی این نتیجه را به ثمر رساندند. برنده ۱۸/۶ آرا را از آن خود کرد، حتی بیش از ۱۷ درصد رای احمدینژاد که با عوامفریبی در دور اول نامزدیاش در سال ۲۰۰۵ به دست آمده بود و پیش از دور دوم که انتخاب شدنش بحثبرانگیز شد.
آقای روحانی، ملایی ۶۴ ساله، موضعی چون تعامل با غرب (در مورد مسایل هستهای) و کاهش محدودیتهای داخلی را بر مردم اتخاذ کرد. اگرچه او در قلب نظام، سالهای زیادی مشغول به کار بوده است ولی به سادگی لیبرالترین گزینه از میان نامزدهای نهایی بود. به هر حال، همه آنها پس از عبور از صافی شورای نگهبان برگزیده شدهاند. شورایی یکدست و متشکل از روحانیون و وکلایی که وفاداری نامزدها را به انقلاب اسلامی سال ۱۹۷۹، محک زده و نامزدها را بر این اساس دستچین میکنند. چنین چیزی به آقای روحانی کمک کرد تا چهار نامزد به اصطلاح «اصولگرا» به سرکردگی آقای جلیلی به گرد پای روحانی هم نرسند.
اردوی اصلاحطلب ولی داغدار از سال ۲۰۰۹، سه روز قبل از رایگیری صریحترین نامزد خود، محمدرضا عارف را متقاعد کرد که به نفع روحانی میانهرو کنار رود تا آرای اصلاحطلبان پراکنده نشود. با این دو رویداد اصلاحطلبان و برخی محافظهکاران توانستند در شیوهای میانه، همگرا شوند؛ جایی که آقای روحانی از روی احتیاط و اعتدال ظاهر شده بود.
این که آقای خامنهای به آقای روحانی کمک کرده یا تنها تماشاگر ماجرا بوده است روشن نیست. در هر حال نتیجه ممکن است در کوتاهمدت به افزایش قدرت حاکمیت بیانجامد. پس از سالها این اولین بار است که شرایط در کنترل تمام عیار (نظام) است، به ویژه در مقایسه با شرایط مشابه در عراق، سوریه و ترکیه.
پس از آن که آقای روحانی به عنوان برنده اعلام شد مردم در خیابانها جشن گرفتند و از طبقه متوسط شمال تهران تا شهروندان قم، شهر مذهبی و قلب محافظهکاران، همه در پایکوبی خیابان شرکت کردند.
یک مهندس ۳۲ ساله خندان تهرانی در بلوار اصلی درخت پوش ولی عصر، با اشاره به رکود اقتصادی کشور در نتیجه سوءمدیریت آقای احمدینژاد و تحریمهای بینالمللی به دلیل جاهطلبیهای هستهای او، میگوید: «آنها میدانستند که مردم دیگر به نقطه شکنندهای رسیدهاند.»
دانشجویی با حجاب بنفش، رنگ انتخاباتی روحانی، از پلیس می پرسد که آیا از نتیجه شاد است یا نه که در پاسخ میشنود: «ما از دیدن شادی شما شاد میشویم.» پلیس به شوخی اضافه میکند: «هر چه باشد از سرکوب کردنتان بهتر است!» روزنامهای اصلاحطلب چنین عنوانی برگزیده است: «امید باز میآید.» روزنامه دیگری خطاب به اصولگرایان نوشت: «دوران شما سر رسیده است.»
اولین نشانههای حسن نیت، آزادی میرحسین موسوی و مهدی کروبی است. موسوی، اصلاحطلب برنده انتخابات سال ۲۰۰۹ به باور اکثریت و کاندیدای همسوی وی کروبی، دو سال گذشته را در بازداشت خانگی سپری کردهاند.
آقای روحانی به طور علنی از آن دو نامی نبرده است. در نشست رسانهای پس از انتخابات، هنگامی که یکی از مخاطبان هیجانزده فریاد زد «میرحسین باید باشه» روحانی سکوت اختیار کرد.
ولی فقیه و آقای روحانی یکدیگر را ۴۰ سال است که میشناسند. روحانی مدت طولانی (مسوول دبیرخانه) شورای امنیت ملی بود و پیش از این نیز وظیفه مذاکرهکننده ارشد هستهای ایران را بر عهده داشت. آقای روحانی قطعا میتواند لحن دولت را نرمتر کند. بحث بیشتر بر سر آن است که او تا چه اندازه میتواند بر مذاکرات هستهای با گروه ۵+۱ (پنج عضو دایم شورای امنیت سازمان ملل متحد به علاوه آلمان) تاثیر بگذارد. ولی او برای تنشزدایی و ایجاد رابطه با ایالات متحده، بریتانیا و عربستان سعودی گام سریعی به پیش نهاده است. وی اعلام کرد: «رابطه میان ایران و آمریکا مسالهای پیچیده و دشوار است. هر چه باشد این زخمی کهنه است. ما باید محتاطانه عمل کنیم تا این زخم التیام یابد.» و افزود: «امریکا باید از اتخاذ سیاستهای یکطرفه و قلدری نسبت به ایران خودداری کند.»
برخی از تحلیلگران بر این گمانند که شیوه دیپلماتیک آقای روحانی، به ویژه پس از موضعگیری خصمانه آقای احمدینژاد، توجه (جهانی) را از برنامه هستهای ایران منحرف خواهد کرد و شاید حتی مسیر پیشبرد آن را هموارتر کند. به همین ترتیب، نیما مینا از مرکز دانشگاهی پژوهش های شرقی و آفریقایی در لندن، میگوید: «هدف وی پیشبرد برنامه هستهای است…. به خاطر تواناییاش در پیشبرد سریع برنامه هستهای به او اجازه داه شد که در انتخابات نامزد (یا برنده) شود. دیگران، به ویژه اسراییل به واسطه انتخاب روحانی قضایا را روشن برداشت نمیکنند و احتیاط به خرج میدهند.
همچنین به طور کلی باور بر این است که روحانی، پشت رییسجمهور تمام قد درگیر نبرد سوریه، بشار اسد را خالی نمیکند و (در حمایت از اسد) پا جای پای رییسجمهور پیشین و شیوه حاکمیت میگذارد. هنوز ذخایر زیادی رهسپار تقویت محور شیعی خواهد شد. شبهنظامیان حزبالله حاکم بر لبنان، کمک ایران را از راه شیعیان علوی حاکم بر سوریه دریافت خواهند کرد. محور شیعی، از لبنان گرفته تا ایران، از سوریه تا عراق همه زیر شست زمامداری شیعی ایران، به ضرورت (جهانبینی) فرقهای، تغذیه میشوند.
روحانی اما در خانه و در مرحلهای جهانی، رییسجمهوری بسیار متفاوت از رییسجمهور قبلی خود ـ دستکم در شیوه ظاهری ـ از سوم ماه اوت بر مسند ریاست جمهوری مینشیند. وی در خلال این ماه باید دولت جدیدی تدارک بیند، دولتی احتمالا متشکل از چهرههایی از هر دو سوی مناقشه (اصلاحطلب و اصولگرا). برای دیدن چهرهای با عملکردی متفاوت هنوز زمان قضاوت نرسیده است.
* در: اکونومیست / مترجم: فائقه اشکوری – ایران در جهان
عنوان اصلی مطلب:
Iran’s new president Will he make a difference?
مقاله انتخابی تحریریه بخش خاورمیانه و افریقا برای نسخه چاپی اکونومیست
5 تیر 1392
حسن روحانی در پیروزی خود در انتخابات ۱۴ ژوئن، نزدیک به ۵۱ درصد کل آرا را از میان ۶ نامزد به خود اختصاص داد؛ چیزی که ایرانیان و در مقیاسی بزرگتر جهان را به شگفتی واداشت. در رقابت انتخاباتی، سعید جلیلی محافظهکارترین نامزد، به عنوان کاندیدای محبوب معرفی شد. به نظر میرسید ولی فقیه، آیتالله علی خامنهای که در تمام مسایل مهم دولت، حرف آخر را میزند، اراده بر پیروزی وی داشت. شاید همانگیهایی هم با مقاماتی که دستی در پس و پیش کردن آرای انتخابات دارند و هر که را بخواهند از صندوق رای خارج میکنند، دارد؛ مثل تقلبی که در سال ۲۰۰۹ (۴ سال پیش) به یک و سال و نیم ناآرامی در کشور انجامید.
در رویداد اخیر، آقای روحانی با پشتیبانی قریب به اتفاق رایدهندگان مایل به اصلاحات، همه مخالفان خود را با چنان حاشیههای گستردهای در هم کوبید که حتا اگر تمام روحانیون ارتجاعی حاکم و سپاه قدرتمند پاسداران هم اگر میخواستند، نمیتوانستند درباره نتیجه انتخابات حرفی در بیاورند.
محمد باقر قالیباف، شهردار تهران، با ۱۷ درصد دوم شد، در حالیکه آقای جلیلی که به سختی ۱۱ درصد آرا را به خود اختصاص داد، با پشتی خمیده به خانه رفت. حدود ۷۳ درصد رایدهندگان از میان یک جمعیت ۷۴ میلیونی این نتیجه را به ثمر رساندند. برنده ۱۸/۶ آرا را از آن خود کرد، حتی بیش از ۱۷ درصد رای احمدینژاد که با عوامفریبی در دور اول نامزدیاش در سال ۲۰۰۵ به دست آمده بود و پیش از دور دوم که انتخاب شدنش بحثبرانگیز شد.
آقای روحانی، ملایی ۶۴ ساله، موضعی چون تعامل با غرب (در مورد مسایل هستهای) و کاهش محدودیتهای داخلی را بر مردم اتخاذ کرد. اگرچه او در قلب نظام، سالهای زیادی مشغول به کار بوده است ولی به سادگی لیبرالترین گزینه از میان نامزدهای نهایی بود. به هر حال، همه آنها پس از عبور از صافی شورای نگهبان برگزیده شدهاند. شورایی یکدست و متشکل از روحانیون و وکلایی که وفاداری نامزدها را به انقلاب اسلامی سال ۱۹۷۹، محک زده و نامزدها را بر این اساس دستچین میکنند. چنین چیزی به آقای روحانی کمک کرد تا چهار نامزد به اصطلاح «اصولگرا» به سرکردگی آقای جلیلی به گرد پای روحانی هم نرسند.
اردوی اصلاحطلب ولی داغدار از سال ۲۰۰۹، سه روز قبل از رایگیری صریحترین نامزد خود، محمدرضا عارف را متقاعد کرد که به نفع روحانی میانهرو کنار رود تا آرای اصلاحطلبان پراکنده نشود. با این دو رویداد اصلاحطلبان و برخی محافظهکاران توانستند در شیوهای میانه، همگرا شوند؛ جایی که آقای روحانی از روی احتیاط و اعتدال ظاهر شده بود.
این که آقای خامنهای به آقای روحانی کمک کرده یا تنها تماشاگر ماجرا بوده است روشن نیست. در هر حال نتیجه ممکن است در کوتاهمدت به افزایش قدرت حاکمیت بیانجامد. پس از سالها این اولین بار است که شرایط در کنترل تمام عیار (نظام) است، به ویژه در مقایسه با شرایط مشابه در عراق، سوریه و ترکیه.
پس از آن که آقای روحانی به عنوان برنده اعلام شد مردم در خیابانها جشن گرفتند و از طبقه متوسط شمال تهران تا شهروندان قم، شهر مذهبی و قلب محافظهکاران، همه در پایکوبی خیابان شرکت کردند.
یک مهندس ۳۲ ساله خندان تهرانی در بلوار اصلی درخت پوش ولی عصر، با اشاره به رکود اقتصادی کشور در نتیجه سوءمدیریت آقای احمدینژاد و تحریمهای بینالمللی به دلیل جاهطلبیهای هستهای او، میگوید: «آنها میدانستند که مردم دیگر به نقطه شکنندهای رسیدهاند.»
دانشجویی با حجاب بنفش، رنگ انتخاباتی روحانی، از پلیس می پرسد که آیا از نتیجه شاد است یا نه که در پاسخ میشنود: «ما از دیدن شادی شما شاد میشویم.» پلیس به شوخی اضافه میکند: «هر چه باشد از سرکوب کردنتان بهتر است!» روزنامهای اصلاحطلب چنین عنوانی برگزیده است: «امید باز میآید.» روزنامه دیگری خطاب به اصولگرایان نوشت: «دوران شما سر رسیده است.»
اولین نشانههای حسن نیت، آزادی میرحسین موسوی و مهدی کروبی است. موسوی، اصلاحطلب برنده انتخابات سال ۲۰۰۹ به باور اکثریت و کاندیدای همسوی وی کروبی، دو سال گذشته را در بازداشت خانگی سپری کردهاند.
آقای روحانی به طور علنی از آن دو نامی نبرده است. در نشست رسانهای پس از انتخابات، هنگامی که یکی از مخاطبان هیجانزده فریاد زد «میرحسین باید باشه» روحانی سکوت اختیار کرد.
ولی فقیه و آقای روحانی یکدیگر را ۴۰ سال است که میشناسند. روحانی مدت طولانی (مسوول دبیرخانه) شورای امنیت ملی بود و پیش از این نیز وظیفه مذاکرهکننده ارشد هستهای ایران را بر عهده داشت. آقای روحانی قطعا میتواند لحن دولت را نرمتر کند. بحث بیشتر بر سر آن است که او تا چه اندازه میتواند بر مذاکرات هستهای با گروه ۵+۱ (پنج عضو دایم شورای امنیت سازمان ملل متحد به علاوه آلمان) تاثیر بگذارد. ولی او برای تنشزدایی و ایجاد رابطه با ایالات متحده، بریتانیا و عربستان سعودی گام سریعی به پیش نهاده است. وی اعلام کرد: «رابطه میان ایران و آمریکا مسالهای پیچیده و دشوار است. هر چه باشد این زخمی کهنه است. ما باید محتاطانه عمل کنیم تا این زخم التیام یابد.» و افزود: «امریکا باید از اتخاذ سیاستهای یکطرفه و قلدری نسبت به ایران خودداری کند.»
برخی از تحلیلگران بر این گمانند که شیوه دیپلماتیک آقای روحانی، به ویژه پس از موضعگیری خصمانه آقای احمدینژاد، توجه (جهانی) را از برنامه هستهای ایران منحرف خواهد کرد و شاید حتی مسیر پیشبرد آن را هموارتر کند. به همین ترتیب، نیما مینا از مرکز دانشگاهی پژوهش های شرقی و آفریقایی در لندن، میگوید: «هدف وی پیشبرد برنامه هستهای است…. به خاطر تواناییاش در پیشبرد سریع برنامه هستهای به او اجازه داه شد که در انتخابات نامزد (یا برنده) شود. دیگران، به ویژه اسراییل به واسطه انتخاب روحانی قضایا را روشن برداشت نمیکنند و احتیاط به خرج میدهند.
همچنین به طور کلی باور بر این است که روحانی، پشت رییسجمهور تمام قد درگیر نبرد سوریه، بشار اسد را خالی نمیکند و (در حمایت از اسد) پا جای پای رییسجمهور پیشین و شیوه حاکمیت میگذارد. هنوز ذخایر زیادی رهسپار تقویت محور شیعی خواهد شد. شبهنظامیان حزبالله حاکم بر لبنان، کمک ایران را از راه شیعیان علوی حاکم بر سوریه دریافت خواهند کرد. محور شیعی، از لبنان گرفته تا ایران، از سوریه تا عراق همه زیر شست زمامداری شیعی ایران، به ضرورت (جهانبینی) فرقهای، تغذیه میشوند.
روحانی اما در خانه و در مرحلهای جهانی، رییسجمهوری بسیار متفاوت از رییسجمهور قبلی خود ـ دستکم در شیوه ظاهری ـ از سوم ماه اوت بر مسند ریاست جمهوری مینشیند. وی در خلال این ماه باید دولت جدیدی تدارک بیند، دولتی احتمالا متشکل از چهرههایی از هر دو سوی مناقشه (اصلاحطلب و اصولگرا). برای دیدن چهرهای با عملکردی متفاوت هنوز زمان قضاوت نرسیده است.
* در: اکونومیست / مترجم: فائقه اشکوری – ایران در جهان
عنوان اصلی مطلب:
Iran’s new president Will he make a difference?
مقاله انتخابی تحریریه بخش خاورمیانه و افریقا برای نسخه چاپی اکونومیست
5 تیر 1392
iran#
iranscope#
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر