دوشنبه، مرداد ۱۱، ۱۳۸۹

فيروزه خطيبی-کمدی ایرانی آمریکایی «ماز جبرانی» در تور خاورمیانه


کمدی ایرانی آمریکایی «ماز جبرانی» در تور خاورمیانه
فيروزه خطيبی

http://www1.voanews.com/persian/news/arts/MazJobrani-2010-8-1-99772044.html

ماز جبرانی، کمدین ایرانی ساکن لس آنجلس که هم زمان با بازی در چند فیلم هالیوودی از جمله «مترجم» با شرکت شان پن و نیکول کیدمن در زمینه کمدی استندآپ نیز معروفیتی کسب کرده است به تازگی برای اجرای چند برنامه به بیروت و شهرهای دیگر خاورمیانه سفر کرده است.

برزو درگاهی، خبر نگار ویژه روزنامه لس آنجلس تایمز در خاورمیانه، در مقاله ای که از این سفر کمیک و تور چند کشوری ماز جبرانی تهیه کرده است به موارد جالب توجهی از برخوردهای فرهنگ «ایرانی-آمریکایی» ماز جبرانی و شوخی های «استند آپ» او با فرهنگ خاورمیانه ای شهرهای مختلف در کشورهای عربی منطقه اشاره کرده است:

به نظر می رسد که جوک های ماز در رابطه با وقایعی که برای مسافران عرب تبار و مسلمان در فرودگاه های آمریکا اتفاق می افتد در بخش مسیحی نشین شرق بیروت خریداری ندارد! جایی که اغلب ساکنان دارای نام هایی چون «اریک»، «جانی» و یا «میشل» هستند.

در اینجاست که ماز از تماشاگران بیروتی خود می پرسد: «توی جمع شما عبدالله هم پیدا می شود؟»

اما خنداندن این گروه که لیوان های مشروبشان دائما پر و خالی می شود غیر ممکن به نظر می رسد: «بگذارید براتون تعریف کنم. اگر بیروت پاریس خاورمیانه است، ایران «پاریس هیلتون» خاورمیانه است! ایران هم مثل پاریس هیلتون هر لحظه یک کار غیر قابل پیش بینی و شوک آور انجام می دهد تا خودش را وارد اخبار روز کند!»

ناگهان جمعیت به شدت از این جوک به خنده می افتد. حتی گروه زنان جوان مست و پر سر و صدایی را که تا چند دقیقه پیش برای شرکت در یک پارتی پیش از جشن عروسی به این کلوپ کمدی آمده اند به سکوت و گوش دادن وامی دارد و چند لحظه بعد آن ها هم خنده را سر می دهند و «ماز» بالاخره با تماشاگران خاورمیانه ای اش برای اولین بار ارتباط برقرار می کند. به این صورت تور یک نفره استندآپ ماز جبرانی «کمدی غربی» را به خاورمیانه می آورد: «برای من خیلی مهم بوده است که بتوانم این برنامه های کمدی را اجرا کنم چرا که نشان می دهد مردم خاورمیانه هم مثل همه مردم دیگر جهان، از شوخی و خنده خوششان می آید. من فکر می کنم با خنده خیلی بهتر بشود مردم شرق و غرب را به هم نزدیک کرد. این را می گویند سیاست کمیک!»

«ماز جبرانی»، ۳۸ ساله، زاده ایران است و در ناحیه «مارین» در شمال کالیفرنیا بزرگ شده است. او در دانشگاه برکلی تحصیل کرده و بعد به لس آنجلس آمده تا در دانشگاه این شهر در رشته حقوق سیاسی تحصیلات خود را ادامه دهد. اما به زودی با علاقه ای که به کارهای هنری داشت جذب محیط هالیوود شد.

خانواده «ماز» چون بسیاری از خانواده های ایرانی با این تصمیم او مخالفت کردند و از او خواستند تا به تحصیلات آکادمیک خود ادامه دهد. مادر «ماز» آرزو داشت که پسرش وکیل شود و وقتی متوجه شد که او مصمم است تا به دنیای بازیگری هالیوود و کمدی استندآپ بپیوندد از او خواست که دست کم شغل مکانیکی و تعمیر ماشین را یاد بگیرد تا چنانچه در هالیوود موفق نشد به این کار بپردازد. ماز جبرانی در این مورد می گوید: «به مادرم گفتم چی شد از وکالت رفتی رسیدی به مکانیکی؟»

اما پس از آنکه ماز توانست نقشی در فیلم «مترجم» بگیرد و در یکی از سریال های تلویزیونی شبکه «ای بی سی» شرکت کرد همه چیز رنگ دیگری به خود گرفت.

در سال ۲۰۰۷ ماز جبرانی توانست با راه انداختن یک تور کمدی استند آپ گروهی، به نام «محور شرارت» برای خود و کمدین های ایرانی تبار و خاورمیانه ای دیگر معروفیتی کسب کند. پیش از این تور، این کمدین های بریتانیایی بودند که برای انگلیسی زبان های ساکن دبی و امارات عربی برنامه هایی اجرا می کردند اما گروه «محور شرارت» توانست برای نخستین بار برای سربازان آمریکایی و دیگر انگلیسی زبان های منطقه برنامه های کمدی اجرا کند.

ماز در یکی از شوخی های استند آپ خود می گوید: «آیا شده تا به حال یک تبلیغ تلویزیونی درباره خط های هوایی «یونایتد» تماشا کنید که نشان بدهد خلبان یکی از این هواپیما های آمریکا یک خاورمیانه ای است؟ شما هیچ وقت یک نفر را با شکل و قیافه من نمی بینید که بگوید: بفرمایید با هواپیمای من پرواز کنید...»

امسال ماز جبرانی در این تور تکنفره خاورمیانه با همسرش «پرتا مانی» و پسر۲ ساله شان همراه است و در لبنان، بحرین، عمان، کویت و امارات و از همه مهم تر عربستان سعودی به اجرای برنامه می پردازد.

نادین فرقال، یک وکیل لبنانی، کمدی ماز جبرانی را «یک کمدی صادقانه و هوشمندانه و نه مسخره و دلقک وار» می خواند. او می گوید: «من از این که او در جوک های خود هم آمریکایی ها و هم ایرانی ها و خاورمیانه ای ها را مورد خطاب قرار می دهد خوشم می آید. این که چگونه هر یک از آن ها در تبلیغات رسانه ای یکدیگر را به صورتی شیطانی نشان می دهند. هر چند در مجموع، همه این صحبت ها به سادگی جوک و شوخی است اما بسیاری از مسائلی که او مطرح می کند دارای پیام های قوی و تاثیرگذاری هستند.»

با این همه «تور» خاورمیانه فراز و نشیب هایی هم برای ماز جبرانی داشته است. با وجود آن که اغلب این برنامه ها از قبل پیش فروش شده اند اما بنا بر گفته ماز عواید چشمگیری ندارند: «در خارج از آمریکا هم این نوع کار درآمد چندانی ندارد. مردم فکر می کنند به خاطر کمبود این نوع شوهای کمدی در منطقه پولتان از پارو بالا خواهد رفت اما اینچنین نیست.»

خوشبختانه تا امروز هنوز هیچ یک از رهبران مذهبی «فتوایی» علیه ماز جبرانی صادر نکرده اند: «من به اندازه ای که از سیاستمدارها انتقاد می کنم از دین و مذهب انتقاد نکرده ام. اگر هم بخواهم راجع به مسائل مذهبی صحبت کنم اول سعی می کنم آن را با مردم اهل منطقه در میان بگذارم که خدای نکرده موردی پیدا نشود.»

گاهی اوقات گفتار آزادانه و بی تعارف به شیوه «استند آپ کمدی» توسط یک کمدین آمریکایی ممکن است در منطقه بسیار غیر معقول و حتی زننده جلوه کند. در یکی از کلوپ های شبانه «ابوظبی»، ماز به شوخی با تماشاگرانی پرداخت که سر یک میز نشسته بودند. ناگهان مردی که سربند سنتی عربی به سر داشت ایستاد و بدون هیچ کلامی به «ماز» خیره شد: «شوی اول آن شب برای کسانی بود که آمده بودند استند آپ کمدی ببینند اما مشتریان شوی آخر شب آدم هایی بودند که برای برنامه کاباره به آنجا آمده بودند و نمی خواستند کسی آنجا بایستد و فقط حرف بزند.»

ماز جبرانی آدمی است بسیار پر انرژی که حتی یک تور طولانی، سفرهای راه دور هر روزه، اجرای هر شبه برنامه های کمدی و آبجو خوری در یک کلوپ شبانه دود زده او را خسته نمی کند. ماز با قد و قامت یک ورزشکار و سری تراشیده با همین انرژی خستگی ناپذیر، هر شب بر روی صحنه ظاهر می شود. اغلب برنامه خود را با یک نگاه و لبخندی پر معنا به تماشاگران آغاز می کند. در یکی از همین برنامه ها او برای ساکت کردن یکی از تماشاگران پر سر و صدا از او می خواهد که یک بادام کوهی را از توی بشقاب روی میز به طرف او پرتاب کند و آن را با دهانش می گیرد!

در بیروت «ماز جبرانی» جوک های خود را با شوخی کردن با نوع رانندگی دیوانه وار ساکنان آن آغاز می کند. بعد به بانک هایی می پردازد که برای انجام عمل کوچک کردن دماغ به مشتریان خود وام می دهند!

ماز به تماشاگران می گوید: «من نمی دانم چطوری این کار انجام می شود، مثلا آقاهه میره پهلوی رئیس بانک و میگه..می دونید چیه؟ من می خواستم خانه مان را تعمیر و ترمیم کنم اما به جایش تصمیم گرفتم زنم را ترمیم کنم!»

برخی وقت ها همان طور که یک جوک «نیویورکی» در کمدی کلابی در شهر «تمپا» در فلوریدا کار نمی کند، کشورهای مختلف خاورمیانه ای هم همین حالت را دارند و مثلا وقتی «ماز» درباره نوع تلفظ حروف «پ» و «ب» با جمعیت تماشاگر بیروت شوخی کرد و گفت اعراب به «پپسی کولا» می گویند «ببسی کولا» نتوانست خنده ای از جمعیتی که به دانستن چندین زبان و تلفظ در میان خود افتخار می کنند بگیرد در حالی که همین جوک در کشورهای خلیج فارس یا مصر باعث خنده تماشاگران شده بود!

در اینجاست که ماز ناچار است از جوک به سرعت صرفنظر کند:«خیلی خوب..خیلی خوب..فراموش کنید!» و با خنده می رود سراغ جوک بعدی. این همان موضوع تفاوت بین فرهنگ های مختلف است که نه تنها شرق را از غرب جدا ساخته بلکه حتی کشورهای مختلف خاورمیانه را نیز از هم دور کرده است.

ماز جبرانی در مورد اجرای برنامه در یکی از مذهبی ترین کشورهای جهان یعنی «عربستان سعودی» کمی نامطمئن است. یکی از برنامه گزاران از خاندان سلطنتی عربستان سعودی تقاضا کرده است یک قطعه زمین را در خارج شهر «ریاض» (پایتخت این کشور) در اختیار آن ها بگذارند تا ماز بتواند در آنجا برنامه کمدی خود را اجرا کند. ماز می گوید: «توی این قطعه زمینی که به ما دادند یک مسیر مسابقه و یک طویله هم وجود داشت و خوب ما همانجا برنامه را اجرا کردیم.»

بیش از ۱۰۰۰ نفر به تماشای این برنامه آمدند. کمی دورتر ماشین های خود را پارک کردند و با اتوبوس های مخصوص به زمین محل برنامه آمدند. اما خوب البته تعداد اتوبوس ها کافی نبود و مردم شروع کردند به پیاده روی و راه ۱۰ دقیقه ای را در ۴۵ دقیقه پیمودند. به محض اینکه برنامه شروع می شود باران می گیرد. ماز می گوید: «تقریبا ۲ سالی بود که در ریاض باران نیامده بود!»

برنامه گزاران به تکاپو می افتند و بالاخره یک چادرموقت برای حفاظت از تماشاگران برپا می شود. همین مسئله باعث می شود که برنامه شوی کمدی ماز جبرانی دو ساعت دیرتر از موعد مقرر آغاز شود.

جبرانی که کمی نگران و دستپاچه شده است مطمئن است که این وقایع باعث دلخوری اغلب تماشاگران شده است. چند دقیقه پس از آغاز برنامه، جبرانی درباره گرمای طاقت فرسای جده و ریاض صحبت می کند و ناگهان جوانی در میان جمعیت شروع به تکرار یک کلمه ناپسند می کند و کم کم دیگران هم از گوشه و کنار این کلمه را با صدایی بلند تر تکرار می کنند. بعد معلوم می شود این یک بازی رایج بین جوان های عرب است! ماز ابتدا نمی داند این کار چه معنایی دارد و سعی می کند آن را نادیده بگیرد اما وقتی صداها بلند ترمی شوند ناگهان می پرسد: «گفتید ...؟» آیا این هم اسم یکی دیگر از شهرهای عربستان سعودی است؟ و به این صورت ناگهان جمعیت از خنده منفجر می شود.

جبرانی به طرف تماشاگران شاخصی که در قسمت «افراد خیلی مهم» یا (V.I.P.) نشسته اند و سربندهای عربی سفید و گرانقیمت پوشیده اند می اندازد: «آخ آخ.. .فکر کنم حالا دیگه حسابی به دردسر افتاده ام. این آقایون حتما این دفعه مرا دیپورت می کنند و از عربستان می اندازند بیرون!»

این لحظه ای است سرنوشت ساز برای کمدی از نوع «ماز جبرانی» که کوشیده است «تابو» ها را بشکند! لحظه ای که با شلیک خنده های تماشاگران در تاریکی یک شب صحرائی باران خورده همراه است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بايگانی وبلاگ