کتاب تازه خسرو ناقد باعنوان در ستايش گفتوگو منتشر شد
http://www.ilna.ir/newsText.aspx?ID=139307
خسرو ناقد در جديدترين کتاب خود با مجموعهای از گفتارهای گوناگون به ستايش از فرهنگ گفتوگو برخاسته است. اين كتاب در سه بخشِ فرهنگ، ادبیات و جامعه تنظیم شده است.
ایلنا: خسرو ناقد در جديدترين کتاب خود با مجموعهای از گفتارهای گوناگون به ستايش از فرهنگ گفتوگو برخاسته است. کتاب تازه ناقد با عنوان «در ستايش گفتوگو» که به تازگی توسط انتشارات جهان كتاب منتشر شده، دربرگيرنده يک پيشگفتار و نوزده گفتار است که در سه بخشِ فرهنگ، ادبیات و جامعه تنظیم شده است.
به گزارش ايلنا، کتاب با پيشگفتاری با عنوان "در ستايش فرهنگ گفتوگو" آغاز میشود و نويسنده در همان آغاز تأکيد میکند که "هيچ اصلی بالاتر از آمادگی انسانها برای گفتوگو نيست؛ گفتوگو با «ديگری» بهعنوان موجودی تاريخی. با پذيرش گفتوگو، خواه ناخواه، پذيرفتهايم که تمام حقيقت در نزد ما نيست، بلکه ديگری نيز بخشی از حقيقت را میتواند در اختيار داشته باشد. حقيقت مِلکِ طِلق ما نيست و ما يگانه خزانهدار حقيقت نيستيم. بنابراين با آغاز گفتوگو، اصل مطلقگرايی درهم میشکند و آن همانا شک به اعتقاد مسلم به حقانيت خود است".
با آن که گفتارهای اين مجموعه هرکدام موضوع و ساختاری مستقل دارند، ولی از انسجام درونی و نگرش يگانهای برخورداند که آنها را به هم پيوند داده است؛ موزائيکهايی رنگارنگ که همه درکنار هم، تابلو ستايشآميز فرهنگ گفتوگو را شکل میدهند.
ناقد در پيشگفتار کتاب مینويسد: "گفتارهايی را که در اين دفتر فراهم آوردهام، حاصل ديدار سالهای دور و نزديک من با «ديگری» است؛ حاصل گفتوگو و نشست و برخاست با مردمان سرزمينهايی است که من بيش از سه دهه است در ميانشان روزگار میگذرانم، با فرهنگ و ادبيات آنان آشنايم و گذشته و امروزشان را میشناسم و از جامعه و آداب و رسومشان شناخت دارم".
در نخستین گفتار کتاب با عنوان «سفر رویایی گوته به مشرقزمین» دارد، از سفر معنوی يوهان وُلفگانگ گوته، شاعر و نويسنده نامدار آلمانی به مشرقزمين سخن رفته است. گوته در «دیوان شرقی- غربی» خود که خسرو ناقد آن را محل تلاقی فرهنگ و ادبیات شرق و غرب، و دیدار و گفتوگوی آنها میداند، به ستايش از شاعران و نويسندگان بزرگ فارسیزبان پرداخته است.
«صندلیهای سنگی شهر وایمار» عنوان یکی از گفتارهای کتاب است. اين صندلیهای سنگی که در سال ۲۰۰۰ ميلادی در پشتیبانی از طرح «گفتوگوی تمدنها» و در مخالفت با نظریة ستیزهجویانة «برخورد تمدنها» توسط هنرمند تنديسساز آلمانی ساخته و در شهر وايمار آلمان پردهبرداری شد، نمادی است از گفتوگوی فرهنگهای شرق و غرب. دو صندلی تراشیده از سنگ خارا و بر فرشی سنگی که که همگان را به نشستن و گفتوشنود دعوت میکند.
در متن پشت جلد کتاب میخوانيم:
" اگر روزی روزگاری گذارتان به آلمان افتاد، حتماً سری هم بهشهر وايمار در شرق اين کشور بزنيد. از شهرهای بسيار زيبا و تاريخی اروپاست. البته نه به بزرگی و عظمت اَبرشهرهايی چون برلين، پاريس يا لندن؛ اما فرهنگشهر آلمان است. حتی چند سال پيش از اين، يونسکو اين شهر را بهعنوان «نخستين فرهنگشهر اروپا» برگزيد. وايمار شهر کلاسيکهای آلمان است، شهر ولفگانگ گوته و فريدريش شيلر؛ شهر فرانتس ليست است؛ آنجا که نيچه جان سپرد و جمهوری وايمار پا گرفت.
در وايمار سراغ پارک شهر را بگيريد. از پارک شهر تا «ميدان بتهوون» راه چندانی نيست؛ يکی از ميدانهای زيبای شهر است. در گوشة ميدان بتهوون دو صندلی سنگی بزرگ به چشم میخورد که روبهروی هم قرار گرفتهاند. يکی رو به شرق دارد و يکی رو به غرب. هر دو صندلی را از يک قطعه سنگ خارا تراشيدهاند؛ از يک جنس با رگههايی از بلور نيلگون. جلوتر برويد! صندلیها خالی است و شما را به نشستن و نظاره کردن دعوت میکند. نگاه کنيد! درست در ميان فرش خارا، ميان دو صندلی، غزلی از حافظ نقش بسته است، با خط زيبای نستعليق؛ و در دو سوی فرش دو قطعه شعر از گوته بهچشم میخورد بهزبان آلمانی. گويی که اين دو بزرگ، دور از اغيار در اين گوشه از جهان به گفتوگو نشستهاند. ميزبان گوته است که در وايمار ساکن است و ميهمان حافظ".
نويسنده در يکی از گفتارها با عنوان «اقبالِ شیمل» از دلبستگی آنهماری شیمل، اسلامشناس فقید آلمانی، به آرا و افکار اقبال لاهوری سخن میگوید و در مقالهای پژوهشی با عنوان «شاهنامه در آلمان» از ترجمههای گوناگون شاهنامه فردوسی به زبان آلمانی مینويسد. مبحثی نيز به جنبههای گوناگون مطالعات ایرانشناسی در سرزمینهای آلمانیزبان اختصاص یافته است.
ناقد در گفتارهای دیگر کتاب، با طرح آرا و افکار و شرح گوشههايی از زندگی شخصيتهايی اجتماعی و فرهنگی از کشورهای شرقی و غربی، بحثِ گفتوگو ميان فرهنگها را گسترش داده و از دریافتهای گوناگون اندیشهمندان معاصر از دیانت اسلام میگويد. گفتار «ترجمهای شاعرانه از قرآن» از دیگر مطالب کتاب است. نويسنده، افزون بر اينها، در گفتاری به نقد و بررسی ترجمههايی که از شعر شاعران معاصر ايران به زبان آلمانی انجام شده است میپردازد.
در آخرین گفتار کتاب، نويسنده با طرح اين پرسش که آيا برخورد خشونتآميز تمدنها تنها راهي است که پيش روي جهان متکثر امروز قرار دارد و آيا اين راه سرانجام به جنگ و ستيز منتهی میشود؟ به نقد گرايشهای خشونتگرایانه در دنيای امروز پرداخته است. ناقد بر اين باور است که اگر گسترش «فرهنگ گفتوگو» و ايجاد زمينه مناسب براي رفع تمام اختلافهای ملی و بينالمللی از راه گفتوگو ممکن نگردد، قرن بيست و يکم نيز همانند قرن پيشين که با دو جنگ جهاني و دهها جنگ خونبار و صدها درگيري خشونتآميز پايان گرفت، با خطر جنگ و ستيز و برخوردهاي خشونتبار در عرصههای داخلی و خارجی روبهرو خواهد شد. او بر گسترش «فرهنگ گفتوگو» به مثابه «پادزهر» خشونتگرایی در عرصة ملی و بينالمللی تأکيد میکند.
کتاب «در ستايش گفتوگو» در ۳۰۰ صفحه و در قطع رقعی به بهای ۶۰۰۰ تومان توسط انتشارات جهان کتاب منتشر شده است.
از خسرو ناقد پیش از این، کتابهای «زندگی به رغم تاریخ»، گزيدهای از گفتارها و گفتوگوهای لِشِک کولاکوفسکی، فيلسوف نامآشنای لهستانی، منتشر شده است. همچنين کتاب «ناکجاآباد و خشونت»، گفتارها و گفتوگوهای کارل پوپر، از ترجمههای ديگر اوست. هر دو اين کتابها که به تازگی به چاپ دوم رسيده توسط همين ناشر منتشر شدهاند.
پايان پيام
http://www.ilna.ir/newsText.aspx?ID=139307
خسرو ناقد در جديدترين کتاب خود با مجموعهای از گفتارهای گوناگون به ستايش از فرهنگ گفتوگو برخاسته است. اين كتاب در سه بخشِ فرهنگ، ادبیات و جامعه تنظیم شده است.
ایلنا: خسرو ناقد در جديدترين کتاب خود با مجموعهای از گفتارهای گوناگون به ستايش از فرهنگ گفتوگو برخاسته است. کتاب تازه ناقد با عنوان «در ستايش گفتوگو» که به تازگی توسط انتشارات جهان كتاب منتشر شده، دربرگيرنده يک پيشگفتار و نوزده گفتار است که در سه بخشِ فرهنگ، ادبیات و جامعه تنظیم شده است.
به گزارش ايلنا، کتاب با پيشگفتاری با عنوان "در ستايش فرهنگ گفتوگو" آغاز میشود و نويسنده در همان آغاز تأکيد میکند که "هيچ اصلی بالاتر از آمادگی انسانها برای گفتوگو نيست؛ گفتوگو با «ديگری» بهعنوان موجودی تاريخی. با پذيرش گفتوگو، خواه ناخواه، پذيرفتهايم که تمام حقيقت در نزد ما نيست، بلکه ديگری نيز بخشی از حقيقت را میتواند در اختيار داشته باشد. حقيقت مِلکِ طِلق ما نيست و ما يگانه خزانهدار حقيقت نيستيم. بنابراين با آغاز گفتوگو، اصل مطلقگرايی درهم میشکند و آن همانا شک به اعتقاد مسلم به حقانيت خود است".
با آن که گفتارهای اين مجموعه هرکدام موضوع و ساختاری مستقل دارند، ولی از انسجام درونی و نگرش يگانهای برخورداند که آنها را به هم پيوند داده است؛ موزائيکهايی رنگارنگ که همه درکنار هم، تابلو ستايشآميز فرهنگ گفتوگو را شکل میدهند.
ناقد در پيشگفتار کتاب مینويسد: "گفتارهايی را که در اين دفتر فراهم آوردهام، حاصل ديدار سالهای دور و نزديک من با «ديگری» است؛ حاصل گفتوگو و نشست و برخاست با مردمان سرزمينهايی است که من بيش از سه دهه است در ميانشان روزگار میگذرانم، با فرهنگ و ادبيات آنان آشنايم و گذشته و امروزشان را میشناسم و از جامعه و آداب و رسومشان شناخت دارم".
در نخستین گفتار کتاب با عنوان «سفر رویایی گوته به مشرقزمین» دارد، از سفر معنوی يوهان وُلفگانگ گوته، شاعر و نويسنده نامدار آلمانی به مشرقزمين سخن رفته است. گوته در «دیوان شرقی- غربی» خود که خسرو ناقد آن را محل تلاقی فرهنگ و ادبیات شرق و غرب، و دیدار و گفتوگوی آنها میداند، به ستايش از شاعران و نويسندگان بزرگ فارسیزبان پرداخته است.
«صندلیهای سنگی شهر وایمار» عنوان یکی از گفتارهای کتاب است. اين صندلیهای سنگی که در سال ۲۰۰۰ ميلادی در پشتیبانی از طرح «گفتوگوی تمدنها» و در مخالفت با نظریة ستیزهجویانة «برخورد تمدنها» توسط هنرمند تنديسساز آلمانی ساخته و در شهر وايمار آلمان پردهبرداری شد، نمادی است از گفتوگوی فرهنگهای شرق و غرب. دو صندلی تراشیده از سنگ خارا و بر فرشی سنگی که که همگان را به نشستن و گفتوشنود دعوت میکند.
در متن پشت جلد کتاب میخوانيم:
" اگر روزی روزگاری گذارتان به آلمان افتاد، حتماً سری هم بهشهر وايمار در شرق اين کشور بزنيد. از شهرهای بسيار زيبا و تاريخی اروپاست. البته نه به بزرگی و عظمت اَبرشهرهايی چون برلين، پاريس يا لندن؛ اما فرهنگشهر آلمان است. حتی چند سال پيش از اين، يونسکو اين شهر را بهعنوان «نخستين فرهنگشهر اروپا» برگزيد. وايمار شهر کلاسيکهای آلمان است، شهر ولفگانگ گوته و فريدريش شيلر؛ شهر فرانتس ليست است؛ آنجا که نيچه جان سپرد و جمهوری وايمار پا گرفت.
در وايمار سراغ پارک شهر را بگيريد. از پارک شهر تا «ميدان بتهوون» راه چندانی نيست؛ يکی از ميدانهای زيبای شهر است. در گوشة ميدان بتهوون دو صندلی سنگی بزرگ به چشم میخورد که روبهروی هم قرار گرفتهاند. يکی رو به شرق دارد و يکی رو به غرب. هر دو صندلی را از يک قطعه سنگ خارا تراشيدهاند؛ از يک جنس با رگههايی از بلور نيلگون. جلوتر برويد! صندلیها خالی است و شما را به نشستن و نظاره کردن دعوت میکند. نگاه کنيد! درست در ميان فرش خارا، ميان دو صندلی، غزلی از حافظ نقش بسته است، با خط زيبای نستعليق؛ و در دو سوی فرش دو قطعه شعر از گوته بهچشم میخورد بهزبان آلمانی. گويی که اين دو بزرگ، دور از اغيار در اين گوشه از جهان به گفتوگو نشستهاند. ميزبان گوته است که در وايمار ساکن است و ميهمان حافظ".
نويسنده در يکی از گفتارها با عنوان «اقبالِ شیمل» از دلبستگی آنهماری شیمل، اسلامشناس فقید آلمانی، به آرا و افکار اقبال لاهوری سخن میگوید و در مقالهای پژوهشی با عنوان «شاهنامه در آلمان» از ترجمههای گوناگون شاهنامه فردوسی به زبان آلمانی مینويسد. مبحثی نيز به جنبههای گوناگون مطالعات ایرانشناسی در سرزمینهای آلمانیزبان اختصاص یافته است.
ناقد در گفتارهای دیگر کتاب، با طرح آرا و افکار و شرح گوشههايی از زندگی شخصيتهايی اجتماعی و فرهنگی از کشورهای شرقی و غربی، بحثِ گفتوگو ميان فرهنگها را گسترش داده و از دریافتهای گوناگون اندیشهمندان معاصر از دیانت اسلام میگويد. گفتار «ترجمهای شاعرانه از قرآن» از دیگر مطالب کتاب است. نويسنده، افزون بر اينها، در گفتاری به نقد و بررسی ترجمههايی که از شعر شاعران معاصر ايران به زبان آلمانی انجام شده است میپردازد.
در آخرین گفتار کتاب، نويسنده با طرح اين پرسش که آيا برخورد خشونتآميز تمدنها تنها راهي است که پيش روي جهان متکثر امروز قرار دارد و آيا اين راه سرانجام به جنگ و ستيز منتهی میشود؟ به نقد گرايشهای خشونتگرایانه در دنيای امروز پرداخته است. ناقد بر اين باور است که اگر گسترش «فرهنگ گفتوگو» و ايجاد زمينه مناسب براي رفع تمام اختلافهای ملی و بينالمللی از راه گفتوگو ممکن نگردد، قرن بيست و يکم نيز همانند قرن پيشين که با دو جنگ جهاني و دهها جنگ خونبار و صدها درگيري خشونتآميز پايان گرفت، با خطر جنگ و ستيز و برخوردهاي خشونتبار در عرصههای داخلی و خارجی روبهرو خواهد شد. او بر گسترش «فرهنگ گفتوگو» به مثابه «پادزهر» خشونتگرایی در عرصة ملی و بينالمللی تأکيد میکند.
کتاب «در ستايش گفتوگو» در ۳۰۰ صفحه و در قطع رقعی به بهای ۶۰۰۰ تومان توسط انتشارات جهان کتاب منتشر شده است.
از خسرو ناقد پیش از این، کتابهای «زندگی به رغم تاریخ»، گزيدهای از گفتارها و گفتوگوهای لِشِک کولاکوفسکی، فيلسوف نامآشنای لهستانی، منتشر شده است. همچنين کتاب «ناکجاآباد و خشونت»، گفتارها و گفتوگوهای کارل پوپر، از ترجمههای ديگر اوست. هر دو اين کتابها که به تازگی به چاپ دوم رسيده توسط همين ناشر منتشر شدهاند.
پايان پيام
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر