علی سجادی: پاپ فرانسیس و مسیح بازمصلوب
http://iranscope.blogspot.com/2015/09/blog-post_28.html
سخنان پاپ فرانسیس در امریکا و واکنش دست راستی های افراطی امریکا نسبت به حرفهای وی، کمونیست خواندن و مارکسیست خواندن پاپ فرانسیس توسط شخصیتهایی چون جرج ویل و راش لیمبو، مرا به یاد رمان معروف «مسیح بازمصلوب» (Christ Recrucified) اثر بزرگ نیکوس کازانتراکیس نویسنده مشهور یونانی انداخت.
وقایع داستان کارانتراکیس در دهکده ای یونانی روی می دهد، که تحت تسلط امپراتوری عثمانی است و مردی ترک به نام «حسین آقا» از سوی امپراتوری اداره آن را برعهده دارد. «آقا» بیشترین اوقات خود را صرف نوشیدن شراب و پسران زیباروی می کند.
اصل و پیرنگ داستان بر اجرای تعزیه ای قرار دارد که هر هفت سال یک بار اجرا می شود وانتخاب بازیگران در این تعزیه از مهمترین رویدادهای این دهکده به شمار می رود.
یکی بزرگان این دهکده – علاوه بر آقا که جز به عیش و نوش خود فکر نمی کند – کشیش دهکده است که مردی است ثروتمند و در موعظه های مرتب خود هر یکشنبه مردم را به قناعت و احترام به ثروتمندان و ارباب و بزرگان ده ترغیب می کند. کشیش دختری هم دارد که قرار است با مردی جوان وصلت کند که انتخاب شده تا در تعزیه پیش رو نقش مسیح را ایفا نماید.
آرامش دهکده با حضور چند صد نفر اهالی گرسنه و بیخانمان دهکده ای دیگر که مورد هجوم ترکها قرار گرفته و ناچار از ترک خانه و کاشانه شان شده اند بر هم می خورد. تازه واردان خواهان کمک برادران مسیحی خود هستند، اما کشیش ده با حضور آنان مخالف است، پس آنها را بیرون می رانند و آنها در کوهستانی خارج از ده سکنی می کنند، جایی که مرد جوانی که قرارا ست نقش مسیح را در تعزیه بازی کند مشغول چوپانی است.
مهاجران مسیحی هم البته کشیشی دارند که برداشتهایش با کشیش دهکده متقاوت است. او مسیحیت را با کمک به فقرا و رحم و شفقت نسبت به بیچارگان یکی می بیند و به همین علت مورد نفرت کشیش و دیگر بزرگان دهکده است اما مرد جوان چوپان با این قوم و برداشتهای کشیش انها از انجیل احساس تفاهم و نزدیکی بیشتری می کند. ازدواج وی با دختر کشیش دهکده بر هم می خورد، اما دخترکشیش هم پدر را ترک می کند و برای زندگی مشترک با «مسیح» به کوهستان می رود…
مهمترین بخشهای این رمان مناظره هایی است که میان این دو کشیش – یکی مروج و تقدیس کننده فقر اکثریت و ثروت اقلیت و دیگری مروج شفقت ثروتمندان و کمک آنان به فقرا – در می گیرد. هر دو آن دسته از آیاتی را نقل می کنند که مبشر و توضیح دهنده موضع اجتماعی و سیاسی آنهاست: از فقر و ثروت تا قتال و جهاد در راه خداوند، برداشتها و مواضعی که گاهی چنان با یکدیگر متضادند که خوانده انجیل در می ماند کدام یک «خداوندگار ما عیسی مسیح» است!
حرفهای پاپ فرانسیس – که از گروه یسوعی (ژوزئیت) هاست – درباره شفقت ثروتمنئان به فقرا و همیاری مردم، مهر و محبت و دیگر مسائل اجتماعی مرا به یاد کشیش آواره یونانی در مسیح بازمصلوب انداخت.
خواندن این کتاب و توجه به برداشتهای متفاوت و گاه متضاد از انجیل برای علاقه مندان مسائل اجتماعی جالب است.
به علاوه این کتاب در زمانی نوشته شدکه که بحث میان برتری و رقابت میان سرمایه داری و سوسیالیسم از موضوعات بسیار مطرح در اروپای قرن بیستم بوده است.
منبع:
https://goo.gl/AyLwLJ
http://iranscope.blogspot.com/2015/09/blog-post_28.html
سخنان پاپ فرانسیس در امریکا و واکنش دست راستی های افراطی امریکا نسبت به حرفهای وی، کمونیست خواندن و مارکسیست خواندن پاپ فرانسیس توسط شخصیتهایی چون جرج ویل و راش لیمبو، مرا به یاد رمان معروف «مسیح بازمصلوب» (Christ Recrucified) اثر بزرگ نیکوس کازانتراکیس نویسنده مشهور یونانی انداخت.
وقایع داستان کارانتراکیس در دهکده ای یونانی روی می دهد، که تحت تسلط امپراتوری عثمانی است و مردی ترک به نام «حسین آقا» از سوی امپراتوری اداره آن را برعهده دارد. «آقا» بیشترین اوقات خود را صرف نوشیدن شراب و پسران زیباروی می کند.
اصل و پیرنگ داستان بر اجرای تعزیه ای قرار دارد که هر هفت سال یک بار اجرا می شود وانتخاب بازیگران در این تعزیه از مهمترین رویدادهای این دهکده به شمار می رود.
یکی بزرگان این دهکده – علاوه بر آقا که جز به عیش و نوش خود فکر نمی کند – کشیش دهکده است که مردی است ثروتمند و در موعظه های مرتب خود هر یکشنبه مردم را به قناعت و احترام به ثروتمندان و ارباب و بزرگان ده ترغیب می کند. کشیش دختری هم دارد که قرار است با مردی جوان وصلت کند که انتخاب شده تا در تعزیه پیش رو نقش مسیح را ایفا نماید.
آرامش دهکده با حضور چند صد نفر اهالی گرسنه و بیخانمان دهکده ای دیگر که مورد هجوم ترکها قرار گرفته و ناچار از ترک خانه و کاشانه شان شده اند بر هم می خورد. تازه واردان خواهان کمک برادران مسیحی خود هستند، اما کشیش ده با حضور آنان مخالف است، پس آنها را بیرون می رانند و آنها در کوهستانی خارج از ده سکنی می کنند، جایی که مرد جوانی که قرارا ست نقش مسیح را در تعزیه بازی کند مشغول چوپانی است.
مهاجران مسیحی هم البته کشیشی دارند که برداشتهایش با کشیش دهکده متقاوت است. او مسیحیت را با کمک به فقرا و رحم و شفقت نسبت به بیچارگان یکی می بیند و به همین علت مورد نفرت کشیش و دیگر بزرگان دهکده است اما مرد جوان چوپان با این قوم و برداشتهای کشیش انها از انجیل احساس تفاهم و نزدیکی بیشتری می کند. ازدواج وی با دختر کشیش دهکده بر هم می خورد، اما دخترکشیش هم پدر را ترک می کند و برای زندگی مشترک با «مسیح» به کوهستان می رود…
مهمترین بخشهای این رمان مناظره هایی است که میان این دو کشیش – یکی مروج و تقدیس کننده فقر اکثریت و ثروت اقلیت و دیگری مروج شفقت ثروتمندان و کمک آنان به فقرا – در می گیرد. هر دو آن دسته از آیاتی را نقل می کنند که مبشر و توضیح دهنده موضع اجتماعی و سیاسی آنهاست: از فقر و ثروت تا قتال و جهاد در راه خداوند، برداشتها و مواضعی که گاهی چنان با یکدیگر متضادند که خوانده انجیل در می ماند کدام یک «خداوندگار ما عیسی مسیح» است!
حرفهای پاپ فرانسیس – که از گروه یسوعی (ژوزئیت) هاست – درباره شفقت ثروتمنئان به فقرا و همیاری مردم، مهر و محبت و دیگر مسائل اجتماعی مرا به یاد کشیش آواره یونانی در مسیح بازمصلوب انداخت.
خواندن این کتاب و توجه به برداشتهای متفاوت و گاه متضاد از انجیل برای علاقه مندان مسائل اجتماعی جالب است.
به علاوه این کتاب در زمانی نوشته شدکه که بحث میان برتری و رقابت میان سرمایه داری و سوسیالیسم از موضوعات بسیار مطرح در اروپای قرن بیستم بوده است.
منبع:
https://goo.gl/AyLwLJ
----------------------
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر