کنفرانس زنان پارسال و امسال
http://www.iranglobal.info/I-G.php?mid=2-60659
ناهید حسینی، ژورنالیست و تحلیل گر سیاسی
nahidy@hotmail.com
شرکت کنندگان از کشورهای مختلف و با نظریات مختلف در کنار هم به سخنرانی و بحث پرداختند. بنیاد تنها سازمانی در خارج از کشور است که به مدت ۲۱ سال توانسته است این تکثرگرایی را با خود رشد و همراه کند. در واقع رازتداوم کنفرانسهای بنیاد، رنگین کمانی بودن آنست، و گرنه مثل دیگر سازمانهای سیاسی از درون ازهم می پاشید. جنسیت ومسائل مشترک زنان چون چتری وسیع، سایه همکاری و همراهی را برسر فراکسیونهای مختلف زنان گسترده است، و همین باعث میشود که زنان از گوشه و کنار دنیا با اشتیاق به کنفرانس پژوهش های زنان بیایند.
بیستو یکمین کنفرانس سالانهی «بنیاد پژوهشهای زنان ایران» به مدت سه روز از ۱۵ تا ۱۷ جولای با عنوان «جنبش زنان ایران، تحولات سیاسی و مبارزات دمکراتیک» در دانشگاه سوربن پاریس برگزار شد. حدود ۳۵۰ نفر در این کنفرانس شرکت داشتند، تعداد شرکت کنندگان مرد بیشتر از سالهای گذشته بنظر میرسید، و همکاری هایشان قابل توجه.
کنفرانس بنیاد پژوهشهای زنان ایران، پارسال در شهر هانوور آلمان برگزار شد، درست همزمان با انتخابات دور دهم ریاست جمهوری در ایران. روز جمعه آقای خامنه ای دستور کشتار جوانان معترض به نتیجه انتخابات را صادر کرد و روز شنبه همزمان با دومین روز کنفرانس، ندا آقا سلطان کشته شد. هیچکس اسمش را نمیدانست، فقط گفته میشد دختر جوانی را ناجوانمردانه در خیابان کشته اند، و امسال اوبه عنوان نماد مبارزه برای آزادی در سراسر دنیا شناخته شده است. روزهای بعد جوانان زیادی دستگیر، شکنجه و یا اعدام شدند، هنوز کشته شدگان و زندانیان گمنام زیادی داریم. اعتراضات هنوز ادامه دارد، دیگر سخن از "رأی من کجاست " در میان نیست، مطالبات جنبش عمق بیشتری پیدا کرده و آینده دیگری را برای کشورمان پیام میدهد، نقش زنان ایرانی در ادامه مبارزات و شکل دادن به جنبش اعتراضی وسیع بر کسی پوشیده نمانده است.
پارسال در پایان کنفرانس بهنگام خداحافظی میگفتیم "به امید دیدار، کنفرانس بعدی در ایران " اما کنفرانس امسال هم در خانه بیگانه دیگری انجام شد، گرچه صاحبخانه از نوع سیمون دوبوارها بود و دیدارها قشنگ بود اما گویا یادمان رفته بود که این بار آرزوی برگزاری کنفرانس را در خانه خود کرده بودیم، ولی بنیاد عنوان" زن سال " را به زنان ایرانی داد، یعنی میزبانان غایب در کنفرانس، و همین باعث شد که آرزوی بر آورده نشده را اندکی التیام بخشیم. همزمان تلاشهایی صورت میگیرد تا نام ۷۰۰۰ خیابان و میدان در سراسر اروپا به زنان ایرانی اختصاص یابد و اولین خیابان به اسم "زن تهرانی" در شهر جنوا ایتالیا روز چهار شنبه ۲۱ جولای با شرکت خانم شیرین عبادی نامگذاری شد. امسال بنیاد از وجود سخنرانان زن ایران محروم ماند و فقط یک نفر توانست شرکت کند که سخنانش را با یادی از زنان ایرانی که امروز در این کنفرانس جایشان خالی است شروع کرد.
برنامه ها با اندک تفاوتی مثل سالهای قبل برگزار شد. شرکت کنندگان از کشورهای مختلف و با نظریات مختلف در کنار هم به سخنرانی و بحث پرداختند. بنیاد تنها سازمانی در خارج از کشور است که به مدت ۲۱ سال توانسته است این تکثرگرایی را با خود رشد و همراه کند. در واقع رازتداوم کنفرانسهای بنیاد، رنگین کمانی بودن آنست، و گرنه مثل دیگر سازمانهای سیاسی از درون ازهم می پاشید. جنسیت ومسائل مشترک زنان چون چتری وسیع، سایه همکاری و همراهی را برسر فراکسیونهای مختلف زنان گسترده است، و همین باعث میشود که زنان از گوشه و کنار دنیا با اشتیاق به کنفرانس پژوهش های زنان بیایند.
معرفی کتابهای جدید نویسندگان زن، ابتکار مفید دیگری از طرف برگزارکنندگان کنفرانس پاریس بود که عاملی برای تشویق فعالین زنان است تا هر سال در این زمینه تجارب خود را با شرکت کنندگان کنفرانس شریک سازند.
یکی از نکات قابل توجه کنفرانس، شرکت فعالانه دختران جوان در بحث ها بود، علیرغم زیستن در خارج از ایران، از زبان فارسی برای ابراز نظرات خود استفاده میکنند. امسال دختران جوانی را میدیدم که بعد از جنبش اعتراضاتی مردم ایران پناهنده کشورهای غربی شده اند. با یکی از آنها به صحبت می نشینم. جوان، تحصیل کرده و مؤثر در جنبش بوده، کشور را رها کرده و با بدنی درد کشیده که از ادامه عفونت آن می نالید، به اروپا پناهنده شده است. او بدنبال جواب دو سئوال بود آیا کار درستی کرده که از ایران خارج شده و اینکه چگونه در کشور دیگر جا خواهد افتاد؟ میگفت که والدین ما نه تنها نتوانستند تغییر ایجاد کنند بلکه حکومت به مراتب سخت تری را برای ما بنیان نهادند، او امیدواری چندانی به بهبود وضعیت ایران نداشت و مرتبأ تکرار میکرد که شما نمیدانید در ایران چه میگذرد. دختر دیگری که او هم بتازگی از ایران خارج شده بود و تمایل نداشت با کسی صحبت کند و شاید سکوت و چشمان متفکرش رازهایی را در خود داشت که در هر جمعی نتوان بیانش کرد. به ۶۰۰۰ ایرانی فکر میکنم که در ترکیه در بدترین شرایط موجود بسر می برند و منتظر پذیرش مهاجرت از کشورهای غربی هستند. آیا کسی میداند بر سر آنها چه خواهد آمد؟
نکته برجسته دیگری در کنفرانس، سخنرانی مرد جوان فمینستی بود که از مردان مسلط و مردان تابع صحبت میکرد، او سیاستمداران، ورزشکاران و هنرپیشگان محبوب را در کاتاگوری مردان مسلط قرار میداد و میگفت رژیم حاکم ایران از چهره های محبوب مرد برای پیشبرد مقاصدش استفاده میکند؛ مثلا از هنرپیشه مرد مورد علاقه مردم به عنوان مرد چند زنه استفاده میکند و از ورزشکاران محبوب در عرصه های خشونت ورزی سود می جوید. سخنرانی شجاعانه این جوان و داستان مجید توکلی و حجاب سر کردن مردان زیادی در جهت حمایت از او، این امیدواری را بوجود میاورد که فقط زنان نیستند که برای احقاق حقوق خود و برابری جنسیتی مبارزه می کنند بلکه مردانی که به عمق معنی یک جامعه سکولار و دمکراتیک پی برده اند میدانند که بدون برابری جنسیتی امکان ایجاد آن جامعه غیرممکن خواهد بود.
در پایان، امیدوارم تحمل زنان در کنار هم نشستن و به نظرات مخالف گوش دادن و بکار بستن انتقادات سازنده ، تجربه ای باشد برای تمامی ایرانیانی که در راه ایجاد جامعه ای دمکراتیک و بدون تبعیض مبارزه میکنند
برگرفته از : Iranglobal
انتشار از: ناهید حسینی
http://www.iranglobal.info/I-G.php?mid=2-60659
ناهید حسینی، ژورنالیست و تحلیل گر سیاسی
nahidy@hotmail.com
شرکت کنندگان از کشورهای مختلف و با نظریات مختلف در کنار هم به سخنرانی و بحث پرداختند. بنیاد تنها سازمانی در خارج از کشور است که به مدت ۲۱ سال توانسته است این تکثرگرایی را با خود رشد و همراه کند. در واقع رازتداوم کنفرانسهای بنیاد، رنگین کمانی بودن آنست، و گرنه مثل دیگر سازمانهای سیاسی از درون ازهم می پاشید. جنسیت ومسائل مشترک زنان چون چتری وسیع، سایه همکاری و همراهی را برسر فراکسیونهای مختلف زنان گسترده است، و همین باعث میشود که زنان از گوشه و کنار دنیا با اشتیاق به کنفرانس پژوهش های زنان بیایند.
بیستو یکمین کنفرانس سالانهی «بنیاد پژوهشهای زنان ایران» به مدت سه روز از ۱۵ تا ۱۷ جولای با عنوان «جنبش زنان ایران، تحولات سیاسی و مبارزات دمکراتیک» در دانشگاه سوربن پاریس برگزار شد. حدود ۳۵۰ نفر در این کنفرانس شرکت داشتند، تعداد شرکت کنندگان مرد بیشتر از سالهای گذشته بنظر میرسید، و همکاری هایشان قابل توجه.
کنفرانس بنیاد پژوهشهای زنان ایران، پارسال در شهر هانوور آلمان برگزار شد، درست همزمان با انتخابات دور دهم ریاست جمهوری در ایران. روز جمعه آقای خامنه ای دستور کشتار جوانان معترض به نتیجه انتخابات را صادر کرد و روز شنبه همزمان با دومین روز کنفرانس، ندا آقا سلطان کشته شد. هیچکس اسمش را نمیدانست، فقط گفته میشد دختر جوانی را ناجوانمردانه در خیابان کشته اند، و امسال اوبه عنوان نماد مبارزه برای آزادی در سراسر دنیا شناخته شده است. روزهای بعد جوانان زیادی دستگیر، شکنجه و یا اعدام شدند، هنوز کشته شدگان و زندانیان گمنام زیادی داریم. اعتراضات هنوز ادامه دارد، دیگر سخن از "رأی من کجاست " در میان نیست، مطالبات جنبش عمق بیشتری پیدا کرده و آینده دیگری را برای کشورمان پیام میدهد، نقش زنان ایرانی در ادامه مبارزات و شکل دادن به جنبش اعتراضی وسیع بر کسی پوشیده نمانده است.
پارسال در پایان کنفرانس بهنگام خداحافظی میگفتیم "به امید دیدار، کنفرانس بعدی در ایران " اما کنفرانس امسال هم در خانه بیگانه دیگری انجام شد، گرچه صاحبخانه از نوع سیمون دوبوارها بود و دیدارها قشنگ بود اما گویا یادمان رفته بود که این بار آرزوی برگزاری کنفرانس را در خانه خود کرده بودیم، ولی بنیاد عنوان" زن سال " را به زنان ایرانی داد، یعنی میزبانان غایب در کنفرانس، و همین باعث شد که آرزوی بر آورده نشده را اندکی التیام بخشیم. همزمان تلاشهایی صورت میگیرد تا نام ۷۰۰۰ خیابان و میدان در سراسر اروپا به زنان ایرانی اختصاص یابد و اولین خیابان به اسم "زن تهرانی" در شهر جنوا ایتالیا روز چهار شنبه ۲۱ جولای با شرکت خانم شیرین عبادی نامگذاری شد. امسال بنیاد از وجود سخنرانان زن ایران محروم ماند و فقط یک نفر توانست شرکت کند که سخنانش را با یادی از زنان ایرانی که امروز در این کنفرانس جایشان خالی است شروع کرد.
برنامه ها با اندک تفاوتی مثل سالهای قبل برگزار شد. شرکت کنندگان از کشورهای مختلف و با نظریات مختلف در کنار هم به سخنرانی و بحث پرداختند. بنیاد تنها سازمانی در خارج از کشور است که به مدت ۲۱ سال توانسته است این تکثرگرایی را با خود رشد و همراه کند. در واقع رازتداوم کنفرانسهای بنیاد، رنگین کمانی بودن آنست، و گرنه مثل دیگر سازمانهای سیاسی از درون ازهم می پاشید. جنسیت ومسائل مشترک زنان چون چتری وسیع، سایه همکاری و همراهی را برسر فراکسیونهای مختلف زنان گسترده است، و همین باعث میشود که زنان از گوشه و کنار دنیا با اشتیاق به کنفرانس پژوهش های زنان بیایند.
معرفی کتابهای جدید نویسندگان زن، ابتکار مفید دیگری از طرف برگزارکنندگان کنفرانس پاریس بود که عاملی برای تشویق فعالین زنان است تا هر سال در این زمینه تجارب خود را با شرکت کنندگان کنفرانس شریک سازند.
یکی از نکات قابل توجه کنفرانس، شرکت فعالانه دختران جوان در بحث ها بود، علیرغم زیستن در خارج از ایران، از زبان فارسی برای ابراز نظرات خود استفاده میکنند. امسال دختران جوانی را میدیدم که بعد از جنبش اعتراضاتی مردم ایران پناهنده کشورهای غربی شده اند. با یکی از آنها به صحبت می نشینم. جوان، تحصیل کرده و مؤثر در جنبش بوده، کشور را رها کرده و با بدنی درد کشیده که از ادامه عفونت آن می نالید، به اروپا پناهنده شده است. او بدنبال جواب دو سئوال بود آیا کار درستی کرده که از ایران خارج شده و اینکه چگونه در کشور دیگر جا خواهد افتاد؟ میگفت که والدین ما نه تنها نتوانستند تغییر ایجاد کنند بلکه حکومت به مراتب سخت تری را برای ما بنیان نهادند، او امیدواری چندانی به بهبود وضعیت ایران نداشت و مرتبأ تکرار میکرد که شما نمیدانید در ایران چه میگذرد. دختر دیگری که او هم بتازگی از ایران خارج شده بود و تمایل نداشت با کسی صحبت کند و شاید سکوت و چشمان متفکرش رازهایی را در خود داشت که در هر جمعی نتوان بیانش کرد. به ۶۰۰۰ ایرانی فکر میکنم که در ترکیه در بدترین شرایط موجود بسر می برند و منتظر پذیرش مهاجرت از کشورهای غربی هستند. آیا کسی میداند بر سر آنها چه خواهد آمد؟
نکته برجسته دیگری در کنفرانس، سخنرانی مرد جوان فمینستی بود که از مردان مسلط و مردان تابع صحبت میکرد، او سیاستمداران، ورزشکاران و هنرپیشگان محبوب را در کاتاگوری مردان مسلط قرار میداد و میگفت رژیم حاکم ایران از چهره های محبوب مرد برای پیشبرد مقاصدش استفاده میکند؛ مثلا از هنرپیشه مرد مورد علاقه مردم به عنوان مرد چند زنه استفاده میکند و از ورزشکاران محبوب در عرصه های خشونت ورزی سود می جوید. سخنرانی شجاعانه این جوان و داستان مجید توکلی و حجاب سر کردن مردان زیادی در جهت حمایت از او، این امیدواری را بوجود میاورد که فقط زنان نیستند که برای احقاق حقوق خود و برابری جنسیتی مبارزه می کنند بلکه مردانی که به عمق معنی یک جامعه سکولار و دمکراتیک پی برده اند میدانند که بدون برابری جنسیتی امکان ایجاد آن جامعه غیرممکن خواهد بود.
در پایان، امیدوارم تحمل زنان در کنار هم نشستن و به نظرات مخالف گوش دادن و بکار بستن انتقادات سازنده ، تجربه ای باشد برای تمامی ایرانیانی که در راه ایجاد جامعه ای دمکراتیک و بدون تبعیض مبارزه میکنند
برگرفته از : Iranglobal
انتشار از: ناهید حسینی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر