جمعه، اسفند ۱۳، ۱۳۸۹

قندچی-اینترنت و حریم خصوصی





اینترنت و حریم خصوصی
سام قندچی
http://www.ghandchi.com/528-InvasionOfPrivacy.htm

بخش اول

بسیاری میپرسند که آیا استفاده از پراکسی فیلتر شکن حریم خصوصی آنها را به خطر نمیاندازد و وقتی در پاسخ میگویم که استفاده از پراکسی حتی برای خواندن سایت های فیلتر نشده میتواند از این نظر آنها را بیشتر محافظت کند، تعجب میکنند. حتی وقتی به آنها یاد آور میشوم نور چشمی ها که در ایران اینترنت بدون فیلتر دارند، بیشتر در خطر بازبینی رژیم قرار دارند؛ بیشتر در شگفت میشوند. نه تنها درباره خواندن سامانه های اینترنتی بلکه سؤالات مشابهی درباره ایمیل هم میشود. در نتیجه تصمیم گرفتم این نوشتار را تهیه کنم و در این مورد توضیح مختصری بنویسم.

اساساً موضوع اینترنت و حریم خصوصی سالها قبل از رواج استفاده از اینترنت در غرب مورد بحث بوده است. نویسندگان آینده نگری نظیر جرج اورول نه تنها در سالهای 1940 با تجربه نازیسم خطر استبداد ناسیونالیستی را نشان دادند (1) بلکه بعد از جنگ دوم جهانی در همان سال 1945 اورول در اثر معروفش مزرعه حیوانات خطر استبداد کمونیستی را نیز تأکید کرد، و سه سال بعد یعنی دوسال پیش از فوتش در کتاب هزار و نهصد و هشتاد و چهار 1984 خطر استبداد را در جامعه ای که در آن تکنولوژی همه جاگیر شده است مطرح نمود، یعنی شکل گیری این چنین شرایط تکنولوژیک را حدود 40 سال بعد از زمان تألیف کتابش میدید. با وجود آنکه اینترنت خیلی زودتر درست شد و کامپیوترهای خانگی در اوائل سالهای 80 همه جاگیر شدند، اما اولین شبکه های ارتباطی کامپیوترهای خانگی که کامپیوترهای محل کار را به هم متصل میکردند و نیز آن شبکه ها را به کامپیوتر های خانگی وصل مینمودند تازه در سالهای 1980 بوجود آمدند ولی تازه هنوز اکثر آن شبکه ها به اینترنت وصل نبودند. هنوز اینترنت در داخل ارتش و دانشگاه ها آنهم با کامپیوتر های بزرگ استفاده میشد و شرکت های معدود تحقیقاتی به آن متصل بودند. تازه در سالهای اوائل 1990 اولین شبکه های خصوصی مثل نتکامnetcom به کاربران عادی سرویس اینترنت فروختند و از اواسط سالهای 1990 همه جا گیر شدن اینترنت آغاز شد. در نتیجه شاید بشود گفت که در واقعیت سال 1994 آغاز آن چیزی شد که جرج اورول سعی کرده است خطر آن را در کتاب خود تحت عنوان هزار و نهصد و هشتاد و چهار 1984 توصیف کند.

پیش از ادامه بحث بایستی بگویم بحث این مقاله به این معنی نیست که ترسی که در کتاب های اورول در این زمینه ها وجود دارد را تداعی کنم. در تکنولوژی های جدید همانقدر که پتانسیل استفاده از استبداد و تجاوز به حریم خصوصی وجود دارد، امکان مقابله با این بلایا نیز موجود است و در یک دهه اخیر این موضوع بیشتر و بیشتر آشکار شده است. نه میشود با خیال راحت گفت که هیچ مسأله ای نیست و نیاز به فعالیت برای حفاظت از حریم خصوصی ضرورتی ندارد، و نه آنکه تصور کرد ما آنگونه در زیر چشم و قدرت باصطلاح برادر بزرگ هستیم که دیگر حریم خصوصی راهی جز نابود شدن ندارد. این عرصه هم نظیر همه عرصه های دیگر دموکراسی همیشه نیاز به کوشش دارد و هیچ راه حل نهائی ندارد.

به هر حال به بحث اصلی این مقاله درباره حریم خصوصی، اینترنت و پراکسی برگردم. در اینجا بیشتر به موضوعات قابلیت های تکنیکی کنترل در اینترنت برخورد میکنم و کاربرد آنها را درمورد عرصه هائی نظیر اسناد بانکی یا اسناد بهداشتی یا اسناد حقوقی یا موارد دیگر خصوصی به عهده خوانندگان میگذرام. بیشتر هم تمرکزم را برروی وب و ایمیل میگذارم وسیستم های دیگر اینترنتی که اکثر کاربران امروزه استفاده نمیکنند را مورد بحث قرار نمیدهم.

بیائیم به یک جستجو در اینترنت نگاه کنیم. وقتی شما مثلاً برای واژه کلیدی «ایران» در جستجوگر گوگل جستجو میکنید. این جستجوی شما در موتور جستجو گر گوگل به همراه آدرس آی پی شما ثبت میشود. امروزه گوگل این اطلاعات را به مدت 12 ماه حفظ میکند. قبلاً 15 ماه حفظ میکرد و به تازگی آن را به 12 ماه تقلیل داده است. چرا حفظ میکند؟ برای تبلیغات، تا بتوانند به من و شما تبلیغات بفروشد، یعنی وقتی بدانند که ما دنبال چه چیزهائی در اینترنت هستیم، آنها هم میتوانند آگهی های خود را به همان شکل با نیازهای ما تطبیق دهند. آیا این اطلاعات را به جای دیگری هم میفروشند؟ قانونی وجود ندارد که نتوانند. آیا دولت کشوری که در آنجا جستجو انجام شده است میتواند این اطلاعات را از آنها بگیرد. در دولت های دیکتاتوری که نیازی نیست پاسخی دهم، جواب روشن است، ولی در دولت های دموکراسی هم به حکم دادگاه میشود از این ها این اطلاعات را دریافت کرد. آیا ارتباط آدرس آی پی، یعنی آدرس اینترنتی شما، و موضوع جستجو، شخص شما را مشخص میکند که چه کسی هستید. اگر از اینترنت کم سرعت و تلفن استفاده میکنید آی پی شما هر دفعه که به اینترنت وصل میشوید عوض میشود ولی آی پی مثلاً در اینترنت پر سرعت شرکت های ارائه کننده خدمات اینترنتی که مثلاً در آمریکا از کابل تلویزیون استفاده میکنند، اکثر اوقات ماه ها عوض نمیشود، حتی وقتی آدرس دینامیک باشد. در تکنولوژی دی اس ال برای اینترنت پر سرعت نیز برای آی پی های استاتیک که همینطور است، برای آدرس های دینامیک هم بستگی به شکل تقسیم آدرس در شرکتی دارد که آن سرویس را میدهد.

در نتیجه برای داشتن حفظ بهتر حریم خصوصی برای همه موارد بالا یک راه این است که اصلاً شرکت های جستجوگر نتوانند اطلاعات را ذخیره کنند. از نظر تئوریک چنین حالتی فقط در صورتیکه موتورهای جستجو گر از کامپیوترهای کوانتومی استفاده کنند چنین خواهد شد که اصلاً خود ساختار اطلاعات در چنان سیستم هائی آن داده ها را راندم (دلبخواه) میکند. چنین کامپیوترهائی اقلاً تا ده سال دیگر برای مصارف تجاری بوجود نخواهند آمد ولی مطمئناً وقتی بوجود بیایند از آنها برای این کار استفاده خواهد شد، چون میلیونها بار از پرسرعت ترین کامپوترهای کنونی سریعتر خواهند بود، و ضمناً این مسأله حفظ اطلاعات را اقلاً از نظر تئوریک نخواهند داشت، در این باره میتوانید به تحقیقات آقای ست لوید (2) مراجعه کنید.

در نتیجه صرفنظر از تحول تکنیکی پایه ای که ذکر شد، تنها راه محدود کردن چنین امکان تجاوز به حریم خصوصی تقلیل مدت نگهداری این اطلاعات است. در کشوهای دیکتاتوری موتورهای جستجوگر محلی تازه نمیگویند که چه مدت چنین اطلاعاتی را نگهمیدارند. قانونی هم برای تقلیل نیست. استفاده نکردن از اینترنت پر سرعت که از لحاظ متغیر کردن آدرس آی پی مفید است نیز راه کار نیست، چون عملاً به فلج شدن ارتباط میانجامد. حتی استفاده از ماهواره نیز بخاطر خطی که برای ایجاد تماس دو طرفه بکار میرود، وضع مشابهی بوجود میآید که مثل ارتباط با تلفن میشود. بسیاری از کارهای بانکی به همین خاطر از ارتباطات سکیور (یعنی رمزی شده) استفاده میکنند تا محتوای اطلاعات ردو بدل شده برای استراق سمع کننده قابل فهم نباشند.اما یکی از راحت ترین راه حل ها استفاده از پراکسی برای «همه» ارتباطات اینترنتی است. یعنی کاربرانی که بخاطر فیلترینگ جمهوری اسلامی کار با پراکسی را یاد گرفته اند، شاید رژیم به آنها برای حفظ حریم خصوصی ناخود آگاه کمک کرده است. واقعاً طنز آلود است ولی واقعیت دارد. البته پراکسی هم مسائل خود را دارد که خوب است استفاده از آن آگاهانه باشد.

هر وقت شما از یک پراکسی استفاده میکنید صاحب آن پراکسی میتواند ببیند که شما با استفاده از آن به کجا رفته اید (3). در نتیجه اگر با استفاده از یک پراکسی که در آلمان هست، شما از ایران به نقطه ای در آفریقا وصل شوید، کسی در ایران نمیتواند بفهمد که شما به کجا رفته اید ولی صاجب آن پراکسی در آلمان میتواند بفهمد که شما کجا رفته اید. البته در کشورهای دموکراتیک آنقدر قانون حفظ حریم خصوصی وجود دارد که با درجه زیادی میشود اطمینان داشت که چنین اطلاعاتی به جائی نخواهد رفت و تازه پراکسی های متداول آنقدر ترافیک دارند که کسی برایش حفظ و استفاده از این اطلاعات به این راحتی ها نه امکانپذیر است و نه مطرح.

ممکن است سؤال کنید که پس رژیم اگر به ترافیک شما نگاه کند چه میبیند؟ فقط ارتباط با پراکسی را میبیند که میلیونها نفر در ایران از آن استفاده میکنند. عده ای برای تماس با بانکشان، عده ای برای دیأن عکس های سکسی، عده ای برای ایمیل خصوصی، عده ای هم برای مطالب سیاسی. در واقع رژیم با فیلتر کردن سایت های اینترنتی باعث شد که هم پراکسی ها و هم استفاده از پراکسی در ایران رشد کند و این طنز آلود است که خود این کار، به امن تر شدن حریم خصوصی برای کاربران انجامیده است. در واقع آدم های خود رژیم که سیستم هایشان اینترنت بدون فیلتر هست بیشتر در معرض کنترل جناح های رقیب هستند و ارتباطات اینترنتی آنها بیشتر خظرناک است. از عجایب دنیاست که چگونه یک رژیم دیکتاتوری باعث شده است مردم راه های بهتری را برای حفاظت از حریم خصوصی خود، پیدا کنند.

یک نکته هم درباره ایمیل بنویسم و بخش اول این نوشته را تمام کنم. اگر برای ارسال ایمیل مثلاً از یاهو یا جی میل آمریکا استفاده کنید، سرور آنها در خارج از ایران هست و آنها اطلاعاتی که در سرورشان است را به دولت ایران مجبور نیستند بدهند. البته در مورد یاهو در چین که مسأله ای بوجود آمده بود بخاطر آن بود که یاهو شعبه در چین داشت و مجبور بود طبق قوانین چین، چنین اطلاعاتی را در اختیار دولت چین بگذارد. اما جدا از خود یاهو یا گوگل، شرکت های ارائه کننده خدمات اینترنتی در ایران میتوانند که ایمیل شما را ببینند و رژیم میتواند آن اطلاعات را از آنها بگیرد. البته میلیونها ایمیل رد و بدل میشود و نباید خیلی وحشت کنید. اما اگر از داخل پراکسی به ایمیل یاهو یا گوگل وصل شوید، اصلاً قابل دیدن نخواهد بود، بویژه اگر از پراکسی های سکیور استفاده کنید که اچ تی تی پی اس (4) است یعنی بعد از حروف «اچ تی تی پی» حرف «اس» دارد. آنها دیگر از همه امن تر هستند. بله وصل شدن به همه چیز از طریق پراکسی حتی وصل شدن به سایتهای فیلتر نشده و خواندن ایمیل، راه محافظت از حریم خصوصی است.

بله در این قرن بیست و یکم هم باید برای حریم خصوصی، حقوق حریم خصوصی، حقوق فردی، و شاد زیستن تلاش کنیم و این ارزش های والای بشری حتی در جوامع دموکراتیک بدون کوشش در اختیار ما نیستند و این کوشش در جوامعی که وزارت امر به معروف و نهی از منکر دارند و دولت میخواهند برای شهروندان تصمیم بگیرد که چه بخوانند و چه نخوانند، دو چندان لازم است و خوشبختانه ایرانیان بیشتر و بیشتری با پراکسی های فیلتر شکن آشنا شده و از آن استفاده میکنند حتی جناح های مختلف خود رژیم از خطر تجاوز به حریم خصوصی خود آسوده نیستند. در واقع فیلتر نبودن سایتهای جناح های مختلف رژیم به ضرر خودشان و طرفدارانشان است که آنها را بیشتر در معرض کنترل دستگاههای امنیتی رژیم قرار میدهد.

آرزو دارم روزی سازمان ملل طرح ساده زیر که هشت ماه پیش پیشنهاد کردم را برای ایجاد پراکسی غیرقابل فیلتر برای همه کشورهای عضو مقرر کند تا به اینطریق همیشه برای هر کاربر اینترنتی در هر کجای دنیا در هر لحظه تعدادی پراکسی قابل استفاده مهیا باشد:

«اگر برای همه کشورهای عضو سازمان ملل مقرر شود که همه سوئیچ های پشتگاه (5) که کانال اصلی انتقال اطلاعات در اینترنت هستند موظف به ارائه خدمات رایگان پراکسی شوند، دولت های دیکتاتور دیگر نخواهند توانست جلوی جریان آزاد اینترنت را بگیرند، چرا که در آنصورت آدرس های اینترنتی سوئیچ های پشتگاه اینترنت را نیز مجبور خواهند شد مسدود کنند که عملاً به معنی مسدود کردن دستیابی به اینترنت برای مصارف خود آن دولتها نیز خواهد بود و به این طریق ما اینترت غیرقابل سانسور خواهیم داشت.» (6)

***

بخش دوم

در بخش اول این نوشتار تأکیدم بر روی موضوع پراکسی بود، در این قسمت اینترنت را بطور کلی در ارتباط با حقوق فردی، بررسی میکنم.

اجازه دهید با یک مثال طرح موضوع بحث را ساده کنم. فرض کنیم شما فردی هستید که در یک شرکت کار میکنید. حالا شخصی با نام مستعار ایمیلی به آدرس همه کارمندان شرکت میفرستد و در آن اعلام میکند که حقوق شما چقدر است و رقم درست آن را هم مینویسد یا که مینویسد شما به بیماری سرطان مبتلا هستید و شما هم فرض کنیم که مبتلا باشید. در نتیجه در این مثال نه آن فرد اتهام دروغی به شما زده است و نه توهینی کرده است و نه با طرح موضوعی غیر واقعی شما را بدنام کرده است. ولی این کار آن فرستنده ایمیل، تجاوز آشکار به حریم خصوصی شماست، چه حرف هایش دروغ باشد و چه نباشد.

اینگونه تجاوز به حریم خصوصی در پرتو گسترش اینترنت نه تنها ابعاد وسیعی یافته است بلکه به راحتی میشود بصورت ناشناس انجام شود. در واقع اینکه ایمیل یا درج مطالب در گروه های خبری اینترنتی میشود بصورت ناشناس باشد، شمشیر دو لبه ای ایست که هم به آزادی بیان یاری میرساند و هم تجاوز به حریم خصوصی افراد را آسان میکند.

اگر به قوانین اساسی کشورهای پیشرفته نگاه کنیم و مشخصاً یکی از مترقی ترین آن ها که قانون اساسی آمریکا باشد را بررسی کنیم، میبینیم که موضوع مرکزی شان این بوده است که دولت نتواند به حقوق فردی شهروندان تجاوز کند. در واقع قانون اساسی آمریکا ساختار دولت دموکراسی مدرن را تعیین میکند و اینکه دولت مدرن چه باید *باشد*. بعداً هم سند ده متمم اولیه قانون اساسی آمریکا اینکه چه کارهائی دولت *نباید* بکند را مشخص ساخته است. مثلاً اولین متمم قاون اساسی آمریکا مقرر کرده است که دولت نباید قوانینی درست کند که از مذهب معینی حمایت کنند و اینکه نبایستی در برابر آزادی بیان، آزادی اجتماعات یا آزادی درخواست از دولت درباره اعتراضات، مانعی ایجاد کند.

پیش از تدوین قانون اساسی آمریکا، در سند بیانیه استقلال آمریکا توماس جفرسون حتی موضوع حق فرد برای جستچوی خوشبختی را که از نقد لایبنیتس به جان لاک گرفته شده، آورده است. یعنی غیر از حق انسان در داشتن زندگی، آزادی، و مالکیت که در قانون اساسی آمده، موضوع جستجوی خوشبختی در سند بیانیه استقلال ویژگی خاص دموکراسی آمریکائی است که در عین برسمیت نشناختن هیچ مذهب و ایدئولوژی از سوی دولت حق فرد در پیگیری درک خود از شادی و خوشبختی برسمیت شناخته شده است امری که فراسوی لذت بردن و سودمندی فوری میباشد و به دیدگاه فلسفی هر فرد معین بر میگردد، و به این صورت، به معنی واقعی کلمه، مذهب یا دیدگاه فلسفی فرد، به عنوان امری خصوصی، نه تنها برسمیت شناخته شده است، بلکه تلاش در آن راستا بعنوان یک حق در نظر گرفته شده است.

همه این توجه ویژه در بیانیه استقلال آمریکا و دقت آن نه تنها در درس گیری از سنت جان لاک در انگلیس بلکه در عین حال درس گیری از نکته ای نظیر حق جستجوی خوشبختی که در نوشتار نقد به وی از سوی لایبنیتس ارائه شده است، نشان از دقت جفرسون به درس گیری از همه تجربه های تئوریک دموکراسی مدرن اروپا دارد و برعکس تصور برخی صاحب نظران، بیان تنفر از همه چیز انگلیس نبوده است. قانون اساسی آمریکا وبعداً هم ده متمم اولیه و سپس متمم های دیگر آن، بیان تکامل دیدگاهی است که حقوق فردی را مد نظر دارد.

همانگونه که چند سال پیش در نوشتار «قانون و ایران: فضیلت یا حقوق» (7) ذکر کردم، پیش از عصر مدرن حتی در یونان باستان، سقراط وقتی در دفاعیاتش از خود دفاع میکند، حرفی از حق فردی خود نمیزند، و همه بحث وی بر این نکته تأکید دارد که وی با فضیلت تر از دادستانان خود میباشد. یعنی مشاجره بر سر خوب تر بودن است و نه اینکه چه حقی فرد بعنوان یک انسان دارد، دیدگاه حقوق فردی که بعد ها در عصر مدرن فلاسفه ای نظیر هیوم و کانت بر روی آن تأکید گذاردند و در قانون اساسی آمریکا به بهترین وجه خود را به شکل قوانین مشخص، نشان میدهد.

به بحث اینترنت و حریم خصوصی بر گردم، امروز در پرتو ویژگی های جامعه اطلاعاتی چه تفاوتی در مورد موضوع حقوق فردی وجود دارد؟

اگر به موضوع تجاوز به حریم خصوصی بخواهیم برخورد کنیم بایستی به متمم نهم قانون اساسی آمریکا استناد کنیم. اما مثالی که اول این مقاله زدم یا آنچه در کل مقاله قبلی ام درباره چالش های حریم خصوصی در نحوه کار جستجوگر های سامانه های اینترنتی طرح کردم، به سختی بشود با استفاده از متمم نهم یا هر بخش دیگر قانون اساسی آمریکا به اینگونه معضلات پاسخ گفت.

اینگونه تجاوزات سریع، ساده و پرقدرت به حریم خصوصی در واقع بخاطر امکانات تکنولوژی های جامعه اطلاعاتی ممکن شده است. درست است در یک روزنامه در قدیم هم ممکن بود که چنین حملات فردی به یکنفر بشود ولی هم روزنامه و نویسندگانش مشخص بودند و هم تولید و محل چاپ آن مشخص بود، و هم توزیع آن خیلی قابل کنترل بود. در مورد مثالهای امروزی چنین نیست.

حتی در جامعه بسیار بسته و کنترل شده ای نظیر ایران چند سال پیش عکس های برهنه یک هنرپیشه زن سریال معروف نرگس که گفته میشد توسط دوست پسر سابق وی در یک سامانه اینترنتی در ایران بخاطر دعوای با وی، و برای هدف پول در آوردن گذاشته شده بود، زندگی آن خانم را سیاه کرد و عاقبت هم مسؤل ان سامانه بطرز مرموزی کشته شد و آن سامانه نیز بسته شد.

در نقاط دیگر دنیا اغلب حتی معلوم نیست که اینگونه سامانه ها از نظر فیزیکی در کدام کشور قرار دارند و حتی برای مبارزه با پورنوگرافی کودکان تصمیم اخیر مقامات قضائی آمریکا برای بستن سامانه های مرتبط به آنجا منتهی شد که برخی از ارائه دهندگان خدمات اینترنتی، گروه های خبری یوزنت سری آ.ال. تی را که بی درو پیکرتر هستند و بسیاری از آنها برای دانلد اینگونه عکس های جنایت بار استفاده میشدند، از سرویس های خود حذف کردند، تا بعداً خودشان به خاطر اعمال انجام شده در آن گروه های خبری، با مقامات قضائی طرف نشوند. البته صدها هزار گروه خبری دیگر در یوزنت هستند که به این راحتی ها قابل کنترل نیستند و اکثریت غریب به اتفاق آنها هم بدون نظارت هستند و از سوی برخی کاربران مورد سوء استفاده قرار میگیرند.

در نتیجه مشخص میشود که اینترنت همان شمشیر دولبه است که هم امکان بیشتر برای آزادی بیان و عقیده ایجاد کرده است و هم امکان بیشتر برای تجاوز به حریم شخصی. جالب است که یک شکل مقابله بااین حالت بیدفاعی در برابر این متجاوزینی که با نام مستعار در اینترنت در گروهای خبری یوزنت به این اعمال دست میزنند، حرکتی تدافعی بنام «شعله ور کردن» است که اعضاء گروه خبری با زیر آتش کشیدن لفظی حمله کننده، وی را بیرون میکنند. خیلی وقت ها با تشخیص آنکه حمله کنندگان با وجود نام مستعار بیانگر اهداف فرد معین یا تشکیات معین سیاسی یا مذهبی هستند، آن جریان زیر آتش قرار میگیرد. البته خیلی وقت ها خود این شعله ور سازی ها به سوختن کامل بسیاری از گروه های خبری بدون ناظر یوزنت، انجامیده است.

تازه وقتی مورد ایمیل به کارمندان یک شرکت را ذکر کردم، چنین روش شعله ور سازی اصلاً عملی نیست و باعث ناراحتی بیشتر خود فرد قربانی میشود که حریم شخصی اش این چنین خدشه دار شده است.

حالا وقتی به ارزش های دموکراتیک نگاه میکنیم میبینیم اینگونه اعمال نظیر عملیات تروریستی، خود ارزش های دموکراتیک را نیز تهدید میکنند، و باعث میشوند که محیط پلیسی بیشتری بوجود بیاید. اگر مؤسسات ژورنالیستی اساساً با ارائه دقیق خبرها، و انصاف و تعادل در ارائه نقطه نظرات متضاد، ارزش خود را نشان میدهند، وقتی یک سوی طیف نظری بخواهد با اعمال ارعاب و تهدید به ژورنالیستها، آنان را وادار کند که مواضع آن قطب فکری را تبلیغ کنند، خود کار ژورنالیستی علمی دیگر مختل میشود. این موضوع نه تنها درباره وبلاگ ها بلکه درباره موسسات معتبر ژورنالیستی هم اتفاق میافتد. همانطور که در مناطق جنگی نیروهای مستبد، با هدف گرفتن ژورنالیستها میخواهند نقل روایت آنان از رویدادها را تحمیل کنند و در نتیجه اخبار، بجای ارائه واقعیات، به نوعی گزارش دیکته شده قابل پذیرش مستنبدین ، تنزل میکند.

مؤسسات ژورنالیستی نظیر صدای آمریکا که علاوه بر ارائه خبر دقیق، متعادل و منصفانه، که وظیفه مرکزی خود میدانند، اشاعه ارزش های دموکراسی آمریکا را نیز جزء وظیفه خود میدانند، هنگام مواجه شدن با اینگونه تهدیدها، مجبور میشوند عملاً آزادی بیان را محدود کنند، و مثلاً تلفن های شنوندگان به برنامه ها را با تأخیر و بازبینی پخش کنند.

تا آنجا که به رژیم جمهوری اسلامی و مأموران آن مربوط میشود، شکی نیست که آنها این گونه اقدامات را انجام میدهند تا که رسانه های جمعی دموکراتیک را از بین ببرند و مردم را وادار کنند که به همان رسانه های فرمایشی آنان تن در دهند. واقعاً هم بجز استفاده از پلیس و کنترل بر روی اینترنت نظیر آنچه در رابطه با پورنوگرافی کودکان از سوی اف بی آی آمریکا ذکر کردم، راه دیگری برای مقابله با خرابکاری های مأمورین امنیـتی جمهوری اسلامی نیست.

ولی متأسفانه اینگونه سوء استفاده از آزادی در اینترنت و تجاوز به حریم شخصی مختص مأمورین وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی نیست و برخی از نیروهای اپوزیسیون نیز از این شمشیر دو لبه آزادی در اینترنت، نه برای آزادی بیان بلکه برای تجاوز به حریم شخصی مخالفان خود و تهدید و ارعاب آنان استفاده کرده اند.

در رابطه با اپوزیسیون فقط یک نکته میتوانم اشاره کنم و آن این است که بهترین تمرن دموکراسی که همه اپوزیسیون از آن سخن میگوید این است که چه با نام واقعی و چه با نام مستعار، آنگونه روش هائی در برابر مخالفین خود بکار بریم که انتظار داریم در ایران آزاد فردا، مخالفین ما با ما با آنگونه روش ها رویارو شوند.

ارزش های دموکراتیک را ارج نهیم و به آنها عمل کنیم. هیچ تکنولوژی ای نمیتواند نوشداروی حل مسأله ما باشد و حتی میتواند بر مشکلاتمان بیافزاید و تنها پایبندی اکثریت ما به اصول احترام به حقوق فردی یکدیگر، و احترام به حریم شحصی یکدیگر است که جامعه ما را از خشونت، چه بصورت بمب های تروریستی و چه حملات اینترنتی با نام مستعار، آزاد خواهد کرد.

به امید جمهوری آینده نگر، فدرال، دموکراتیک، و سکولار در ایران،

سام قندچی، ناشر و سردبیر
ایرانسکوپ
http://www.iranscope.com
4 شهریور 1387
August 25, 2008

پانویس ها:

1.George Orwell, 1945, Work : Essays : Notes on Nationalism

http://www.k-1.com/Orwell/index.cgi/work/essays/nationalism.html

2. Seth Lloyd

http://www.physorg.com/news133765318.html

3. برای توضیح درباره پراکسی و مشخصاً ساختن پراکسی با استفاده از برنامه سایفون لطفاً به مصاحبه زیر مراجعه کنید:

http://tinypic.com/player.php?v=ogx3m1&s=3

4. https

5. backbone

6. طرح برای اینترنت بدون سانسور به فارسی

http://www.ghandchi.com/502-UncensorableInternet.htm

طرح برای اینترنت بدون سانسور به زبان انگلیسی

http://www.ghandchi.com/502-UncensorableInternetEng.htm

If all the UN member countries to be required to enforce a ruling that all backbone switches to offer free proxy services, the dictatorial governments can no longer block the free flow of the Internet, because if they block the Internet addresses of those backbone switches, they will be blocking the access of Internet for their own use as well. This way we can have an uncensorable Internet

7. قانون و ایران: فضیلت یا حقوق
http://www.ghandchi.com/295-ghAnoon-plus.htm

مطلب مرتبط بزبان انگلیسی

http://www.ghandchi.com/21-Freedom.htm
http://www.ghandchi.com/36-Open_Soc.htm



iran#


iran#

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بايگانی وبلاگ