سه‌شنبه، آذر ۲۴، ۱۳۹۴

علی سجادی: وای به روزی که بگندد نمک


علی سجادی: وای به روزی که بگندد نمک
http://iranscope.blogspot.com/2015/12/blog-post_87.html

سیزدهم ماه دسامبر 2015
چندی پیش درهمین بلاگ با اشاره به تهدید «علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی و محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران، از سوی یکی دو تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، از جمله حجة الاسلام روح الله حسینیان (از روحانیان سرشناس) به مرگ» اشاره کرده و افزوده بودم که این نخستین بار نیست که یک نماینده مجلس ایران یک مقام دولتی را به مرگ تهدید می کند، و بار نخست شادروان دکتر محمد مصدق در جلسه هشتم تیرماه ۱۳۲۹ رزم آرا را که نخست وزیر بود – و لایحه قرارداد الحاقی نفت موسوم به «گس – گلشاییان» را به مجلس برده بود – به مرگ تهدید کرد و گفت: «…خدا را شاهد است اگر ما را بکشند،‌ پارچه پارچه بکنند، زیر بار حکومت این جور اشخاص نمی رویم. به وحدانیت حق خون می کنیم. خون می کنیم، می زنیم و کشته می شویم…. اگر شما نظامی هستید من از شما نظامی ترم، می کُشم، همین جا شما را می کُشم…. اين طرح اگر به تصويب برسد ، من با دست خودم تو را می کُشم!»
جمال امامی در پاسخ دکتر مصدق گفت: من از آقای مصدق تعجب می‌کنم! مجلس جای استدلال و بحث است نه جای منازعه و مشاجره و فحش. اگر جای فحش بود چند نفر چاله‌میدانی می‌آمدند این جا!
به هر حال رزم آرا لایحه الحاقی را در ۵ دی ۱۳۲۹ از مجلس پس گرفت، و خودش در روز ۱۶ اسفند همان سال توسط خلیل طهماسبی از فداییان اسلام ترور شد.
علاوه بر اسنادی که در آن نوشته به آنها اشاره شده بود دیروز به برخی اسناد دیگر هم برخوردم که تاییدی است بر این که توطئه قتل رزم آرا توسط اعضای جبهه ملی، آیت الله کاشانی، و فداییان اسلام؛ اگر نه با مباشرت، دست کم با اطلاع شخص شادروان دکتر مصدق، و انجام شده بود.

عبدالقدير آزاد از بنیانگذاران جبهه ملی ایران در جلسه علنی مجلس گفته بود:
«خود آقايان بخاطر دارند روزيکه رزم‌آرا آمد اينجا[مجلس]٬ ما و آقاي دکتر مصدق اينقدر پيش‌دستي‌ها را بهم زديم که صداي کسي تا چه رسد رزم‌آرا شنیده نمی شد و تازه به من گفتند چرا قايم نمي‌زني٬ ما و آقاي دکتر مصدق فتواي قتل رزم‌آرا را داديم٬ گفتيم خائن است٬ وطن فروش است، آقاي دکتر مصدق هم گفتند: رزم‌آرا را٬ يک نفر آدم برحسب داد و فرياد و هو ما کشت… حالا که آقای نخست وزیر شده اند، هر کسی از در خانه طهماسبی رد می شود بعنوان فداییان اسلام بازداشت می کنند.» (کتاب «افسانه مصدق»، رحيم زهتاب‌فرد (سردبیر اراده آذربایجان) ، 1376، نشر علمی، صفحه 400.

نواب صفوي نیز در جريان بازجويي درباره چگونگی تصمیم به قتل رزم آرا گفته بود: «رأي و تجويز کردن آقاي کاشاني و آقاي مصدق‌السلطنه علني و صريح بود نسبت به اين که تيمسار سپهبد رزم‌آرا را بايستي از بين برد٬ و او دست [نشانده] انگليس‌هاست.»
به هر حال همان طور که نوشته بودم در روز 16 مرداد ۱۳۳۱ (در دوره زمامداری دکتر مصدق) نمایندگان جبهه ملی طرحی با قید سه فوریت مبنی بر عفو و آزادی خلیل طهماسبی قاتل رزم آرا به تصویب مجلس رساندند. در مصوبه آمده بود:
«چون افرادی که ثابت شودعلیه ملت ومنافع اجتماع قیام بنفع بیگانه بنمایند درهرمسلک ومذهب مهدورالدم هستند لذا ما امضاء کنندگان ذیل ماده واحده را با قیدسه فوریت تقدیم می‌داریم: ماده واحده – چون خیانت حاجی علی رزم آراوحمایت او از اجانب برملت ایران ثابت است برفرض اینکه قاتل او استاد خلیل طهماسبی باشد از نظرملت بیگناه و تبرئه شده شناخته می‌شود. شمس قنات آبادی. کریمی. سیدجوادی. مهندس حسیبی. دکتر شایگان. ناصرجلالی. انگجی. دکتر بقایی. علی زهری. حسین مکی. زیرک‌زاده. دکتر ملکی. پارسا. مدرس. دکتر فلسفی. ناظرزاده. حائری‌زاده. اقبال. وکیل پور. اخگر. میلانی. شاپوری. فرزانه. معتمددماوندی. ناصر ذوالفقاری. دکتر سنجابی. نریمان.» (مجلس 17، نشست 24)

پیشنهاد به صورت ماده واحده زیر تصویب شد:
«ماده واحده – چون خیانت حاج علی رزم آرا برملت ایران ثابت گردیده هرگاه قاتل او استاد خلیل طهماسبی باشد به موجب این قانون مورد عفو قرارمی‌گیرد و آزاد می‌شود.
تبصره – دولت موظف است زندگی و اعاشه آقای خلیل طهماسبی را از هر حیث تامین و رفاه وآسایش او را مادام العمر فراهم سازد.»
خلیل طهماسبی بعد از آزادی از زندان به دیدار دکتر مصدق رفت و بنا به گزارش روزنامه باختر امروز حدود یک ساعت با وی گفتگو کرد:



«امروز خلیل طهماسبی نزد نخست وزیر رفت. ساعت ده صبح امروز استاد خلیل طهماسبی که دیروز بعد از ظهر از زندان آزاد شده بود در منزل نخست وزیر حاضر و از دکتر مصدق ملاقات نمود. این ملاقات در حدود یک ساعت طول کشید. استاد خلیل از نخست وزیر تشکر نموده مقارن ساعت 5/11 منزل ایشان را ترک گفت.» (باختر امروز شمارۀ 958)
روزنامه اطلاعات نیز در شمارۀ يکشنبه بيست و پنجم آبان خبر این ملاقات را منتشر کرد:
«امروز قاتل رزم‌آرا به ملاقات نخست وزير رفت. ساعت ده صبح امروز استاد خليل طهماسبي به اتفاق عده‌اي از دوستان خود براي ملاقات آقاي نخست‌وزير از منزل خارج شد و ساعت ده و نيم به ملاقات آقاي دکتر مصدق رفت و يازده و يک ربع بعد از منزل ايشان خارج گرديد، به خبرنگاران عکاس اجازه داده نشد که از نخست وزير و طهماسبي عکس بگيرند.»
از محور یا جزئیات گفتگوهای شادروان دکتر مصدق با استاد خلیل طهماسبی قاتل رزم آرا گزارشی ندیده ام، ولی ظاهراً باید مطالب مهمی مورد مذاکره قرار گرفته باشد که نخست وزیر با وجود همه گرفتاریهایی که مبارزه با استعمار و «استیفای حقوق مردم» از شرکت سابق نفت انگلیس داشته، قریب یک ساعت از وقت خود را در بهترین ساعات روز به استاد خلیل اختصاص داده بوده است.
شادروان دکتر مصدق در بازجویی های بعد از 28 مرداد، درباره ملاقات با خلیل طهماسبی فرموده بودند که: «من در اطاق‌ام نشسته بودم، هر کس می‌آمد من می‌پذیرفتم.» که به نظر می رسد دیدار از ایشان توسط خلیل طهماسبی بدون اطلاعشان بوده است.
آیا واقعاً در آن سالها که دکتر مصدق دفتر نخست وزیری را به خانه اش منتقل کرده بود، هر کس به خانه اش مراجعه می کرده او را می پذیرفته و قریب یک ساعت با وی گفتگو می کرده است؟ آیا نمونه دیگری وجود دارد که شخصی سرزده و بی خبر به دیدار دکتر مصدق رفته باشد و قریب یک ساعت با وی گفتگو کرده باشد؟
به نظر بنده این ادعا درست نمی آید.

در بخشی از همان بازجویی شادروان دکتر مصدق را با نواب صفوی روبرو می کنند. این است متن بازجویی از روبرویی این دو نفر: (تکرار اسامی سید مجتبی نواب صفوی و سرلشکر آزموده و سرتیپ کیهان خدیو و سروان شاداب، در جای امضای آنان در صفحات بازجویی قرار گرفته است.)
«س- سوال از نواب صفوی
س- سوال از شما می‌شود این شخص را که در مقابل شما نشسته‌اند می‌شناسید یا خیر؟

ج- بله می‌شناسم، آقای دکتر مصدق‌السلطنه می‌باشند. سید مجتبی نواب صفوی.

س- در توطئه قتل مرحوم سپهبد رزم‌اراء چه اشخاصی دست داشتند و قبل از کشته شدن آن مرحوم تجویز قتل کردند؟

ج- آیت‌اللله کاشانی و آقای دکتر مصدق‌السلطنه و آقای حائری‌زاده و آقای دکتر بقایی و آقای شایگان و آقای نریمان و آقای حسین فاطمی و آقای عبدالقدیر آزاد و آقای شمس قنات‌آبادی و آقای نصرت‌الله کریمی و آقای کریم آبادی و آقای علی زهری و آقای حسین مکی و آقای حاج ابوالقاسم رفیعی و آقای حاج سید هاشم حسینی و آقای سید عبدالحسین واحدی و بنده و اقای علی اصغر ذوالفقاری و آقای علی احرار و آقای رضا قدوسی و آقای اصغر نجار و آقای خلیل طهماسبی و آقای حاج احمد آقایی و آقای حاج عباس نوشاد و آقای موسویان تاجر بازار و آقای سید محمد واحدی (که فقط خبر داشت) و سایر آقایان مذکور در فوق خبر داشتند و تجویز می‌نمودند. سید مجتبی نواب صفوی.

ملاحظات: وقتی سید مجتبی نواب صفوی وارد اتاق شد و سوال بالا بعمل آمد، آقای دکتر محمد مصدق فرمودند: حالا می‌فهمم می‌خواهید پرونده سازی کنید، آرزو بدل شما می‌ماند. و موقعی‌که به نواب صفوی گفته شد پاسخ خود را بخواند گوشهای خود را گرفته، چشم‌های خود را برهم گذاشتند.
امضا: سرلشکر آزموده سرتیپ کیهان خدیو

س- سوال از سید مجتبی نواب صفوی
شما بر صحت گفته خود چه دلائلی دارید مبنی براینکه آقایانی را که نام بردید معاونت در قتل مرحوم رزم‌آراء داشته‌اند از جمله آقای مصدق‌ السلطنه.

دادستان ارتش: سرلشکر آزموده کیهان خدیو سروان شاداب

ج- رای و تجویز کردن آقای کاشانی و آقای دکتر مصدق السلطنه صراحتاً علنی و صریح بود نسبت به این‌که تیمسار سپهبد رزم‌آرا را بایستی از بین برد، و او دست [نشاندۀ] انگلیسی‌ها است. مثل این‌که آقای دکتر مصدق السلطنه صراحتاً در مجلس بیان کردند در پشت تریبون مجلس، و به اضافه رای ایشان با جبهه ملی و آقای کاشانی در این خصوص یکی بود و آقای دکنر بقائی و آقای حسین مکی در ملاقاتی که در منزل حاج محمود آقائی با بنده از زمان نخست‌وزیری و حیات آقای تیمسار رزم‌آرا با بنده کردند، صراحتاً این رای را بیان نمودند و نیز سایر آقایان مذکور جبهه ملی و هم‌چنین آقای شمس قنات آبادی و آقای نصرت‌اله کریمی و آقای کریم آبادی این رای مذکور، یعنی تجویز از بین بردن تیمسار رزم‌آرا را صریحا و کراراً بیان می‌کردند، و به طور کلی آرا افراد جبهه ملی در این خصوص یکی بود، و آقای کاشانی هم در منزل حاج ابوالقاسم رفیعی صراحتاً این رای را پیش روی بنده و آقای حاج سید هاشم حسینی بیان کردند و سایر آقایان مذکور هم بشرحی که عرض شده بود کمک می‌کردند و تجویز می‌نموند. امضاء سید مجتبی نواب صفوی.»

به عقیده بنده نواب صفوی هیچ داعی نداشته که دروغ بگوید و آنچه در جلسات مربوط به توطئه قتل رزم آرا نقل کرده چیزی است که شاهد آن بوده است. تا کنون هم هیچ کس این موضوع را مطرح نکرده که نواب صفوی در هیچ موردی دروغ گفته باشد.
سوالی که برای من بنده پیش آمده این است که چطور شادروان دکتر محمد مصدق که خود را سالها مبشر آزادی و حکومت قانون معرفی کرده بود، و هنوز هم شماری از مردم وی را به همان نهج می شناسند، در توطئه ترور افراد مباشرت می کند؟

منبع:


----------------------

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بايگانی وبلاگ