بررسی زندگی پرفراز و نشیب پدر پرزیدنت اوباما دریک کتاب تازه
نیکو کلمبانت
http://www.voanews.com/persian/news/arts/TheOtherBarakBook-2011-7-21-125939213.html
کتاب تازه ای که اخیرا در ایالات متحده آمریکا منتشر شده است، زندگی پرفراز و نشیب پدرکنیایی تبار باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا را بررسی می کند.
«سالی جکوب» نویسنده آمریکایی این کتاب تازه می گوید هرچند باراک اوباما و پدرش (که نام او هم باراک اوباما بود) زمان خیلی کوتاهی را با یکدیگر گذراندند اما شباهت های زیادی بین این دو وجود داشته است.
باراک دیگر
کتاب «باراک دیگر» که عنوان دوم آن «زندگی پرشهامت و بی پروای پدر رئیس جمهور» است به خواننده نشان می دهد که چگونه باراک اوبامای پدر، پسر خود را تنها برای مدت زمان کوتاهی پس از آن که او در سال ١٩٦١ در ایالت «هاوایی» به دنیا می آید می بیند. یک سال بعد او هاوایی را ترک می کند تا در دانشگاه «هاروارد» در ایالت شمالی «ماساچوست» به تحصیل بپردازد چندی بعد یعنی درسال ١٩٦٤ هم به «کنیا» بازمی گردد.
«اوبامای پدر» درسال ١٩٧١ یک بار دیگر به «هاوایی» بازگشت تا در طول یک دیدار یک ماهه فرزند خود را ببیند. اما این آخرین باری خواهد بود که او از باراک کوچک، پسری که بعد ها نخستین رئیس جمهور آفریقایی تبار آمریکا خواهد شد دیدن می کند.
«سالی جکوب» نویسنده کتاب «باراک دیگر» می گوید او هنوز می تواند بخوبی برخی چیزهایی که درباره «باراک پدر» یافته است را در پرزیدنت اوبا ما مشاهده کند:«تشابهات زیادی بین این پدر و پسر وجود دارد که بخش عظیمی از آن ها مطلقا ارثی است. هردو مرد به شدت باهوش و روشن بین هستند و هردوی آن ها به شدت در مورد سیاست روز کنجکاو وهمواره با آن درگیر بوده اند اما درعین حال هردوی آن ها هم از نداشتن پدر بالای سرخود بسیار رنج برده اند.»
باراک اوبامای پدر در سال ١٩٦٥ یک مقاله اقتصادی در نشریه «ژورنال شرق آفریقا» نوشت که در آن زمان به شدت مورد توجه استادان و کارشناسان آفریقایی قرار گرفت. در این مقاله اوبامای پدر روی این مسئله تکیه دارد که چگونه کشورهای تازه به استقلال رسیده آفریقایی باید بیشتر بر روی منابعی که می تواند به جوامع مختلف آن ها نیروبخشی کند تکیه کنند تا مقدار منافعی که این منابع می توانند برای این کشورها ایجاد کنند.»
باراک اوبامای پدر از منتقدین سرسخت رئیس جمهور وقت کنیا، جومو کنیاتا در مقابل افکار و ایده های «اوجینگا اودینگا» از جناح چپ بود. مانورهای سیاسی در مقابله با این دوچهره سیاسی مهم «کنیا» بنا بر گفته «جکوب» یادآور نوع برخوردها و مبارزات رئیس جمهور آمریکا درشرایط مشابه است.
جکوب می گوید:«پرزیدنت اوباما می کوشد تا با درهم آمیختن این گونه سیاست های متفاوت که برداشتی است از صحنه سیاسی آن زمان کنیا یعنی دهه شصت میلادی به نتایج مطلوبی درسیاست امروزخود دست پیدا کند. این همان کاری است که اوبامای پدرانجام می داد و می کوشید تا با نزدیک ساختن دو جناج راست و چپ موجود، این دو دیدگاه مفرط را در جایی در نقطه مشترکی به هم برساند. در آن زمان اوبامای پدر نتوانست در این راه به موفقیت برسد. همانطور که پرزیدنت اوباما هم امروز خود را درقالب یک میانجی قرار داده است ومی کوشد تا دو گفتمان متفاوت در دو رشته مخالف در رابطه با اقتصاد را در نقطه ای به هم برساند.»
ازنکات تازه ای که در کتاب «باراک دیگر» برای نخستین بار مطرح شده است باید به پرونده ای که برای به دست آوردن تابعیت آمریکا برای «اوبامای پدر» تشکیل داده شده بود اشاره کنیم. در این پرونده آمده است که برای مدت کوتاهی، پدر و مادر اوباما تصمیم می گیرند تا سرپرستی او را رها کرده و او را به پرورشگاه بفرستند. هم چنین در این کتاب آمده است که چگونه علیرغم نمره های درسی ممتاز، دانشگاه هاروارد باراک اوبامای پدر را مجبور کرد تا تحصیل خود را نیمه تمام رها کرده و به کنیا بازگردد.
جکوب در این مورد می گوید:«او درتمام امتخانات رشته اقتصاد با نمره های عالی قبول شده بود. تنها کاری که باقی مانده بود نوشتن تز پایان تحصیلی اش بود. او حتی نوشتن این تز را آغاز کرد وعنوان و جزئیات آن را هم در نظر داشت. اما هاروارد متوجه شده بود که او احتمالا دو همسر دارد وحتی براساس شایعاتی که پراکنده شده بود گمان می رفت او سه زن دارد و البته آن ها از این مسئله خوشحال نبودند. علاوه بر این ها باراک اوبامای پدربا مشکلات مالی زیادی روبرو بود که درنتیجه باعث شد تا «هاروارد» او را مجبور به ترک این دانشگاه کند. آن ها هیچوقت رسما به او توضیح ندادند که چرا و دلیل این کار به راستی چیست. فقط گفتند که دانشگاه هزینه کافی برای ادامه تحصیل او را ندارد. این یک دوران ناهمگون و بسیار مشکلی برای اوبامای پدر بود. من فکر می کنم همین مسائل و مشکلات بود که او را به شدت دلشکسته کرد. به خصوص در این مورد که او هرگز نتوانست مدرک دکترای خود را به دست آورد.»
دربازگشت به کنیا، باراک اوبامای پدر زندگی تازه و فرزندان دیگری پیدا کرد. او در مجموع صاحب هشت فرزند دیگر شد که چهارتن از آن ها کتاب هایی را درباره پدرخود نوشتند. از جمله پرزیدنت باراک اوباما که در سال ١٩٩٥ کتابی به نام «رویاهایی از پدرم» را نوشته و منتشر ساخت.
باراک اوبامای پدر در کنیا به مشاغل مهم و کلیدی دست یافت اما همیشه به دنبال یک مقام مهم تر و بالاتر بود. کتاب «باراک دیگر» او را شخصیتی با استعداد و درخشان درمحل کار و فردی نامنظم، دمدمی مزاج، سرگردان و غیرمعقول در خارج از محل کار نشان داده است. مردی زنباره و مشروبخوار که چندین بارهم دچار تصادف اتومبیل شده بود.
جکوب می گوید نقطعه عطف زندگی باراک اوبامای پدر در سال ١٩٦٩ و هنگامی است که «تام مبویا» وزیراقتصاد و ناصح و مرشد او از قبیله «لوئو» مورد سوء قصد قرار گرفته و کشته می شود:«بعد از کشته شدن تام مبویا، «لوئو» ها درشرایط وخیمی قرار گرفتند و کنترل به دست « جومو کنیاتا» و هم دستان او افتاد. بسیاری از «لوئو» ها که اوبامای پدر یکی از آن ها بود دیگر نتوانستند کارهای مهم بگیرند و آن هایی که صاحب مشاغل مهم تری بودند نتوانستند به درجات بالاتر برسند. حالا دیگر اوباما مطمئن بود که بسیاری از مشکلاتی که سر راهش قرار داشتند براثر این فعل و انفعالات و تغییرات ناشی از آن ایجاد شده است. اما مدارک و شواهد نشان می دهد که این مسائل تنها مشکلات اوبامای پدر نبوده است. او مسائل و مشکلات دیگری از جمله رفتارنامناسب شخصی، تمایل به دروغ و مشروبخواری ضمن کارداشته است که برای او دردسرسازبوده اند.
باراک اوبامای پدر درسال ١٩٨٢ در یک تصادف اتومبیل کشته شد. او تا آخرین روز حیات همواره براین نظریه استوار بود که هرگزنتوانسته است آنچنان که باید و شاید از استعداد و توانائی های خود استفاده کند. بیش از هرچیز، او هرگز تصور آن را هم نمی کرد که روزی پسرش به مقام ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا برسد.
نیکو کلمبانت
http://www.voanews.com/persian/news/arts/TheOtherBarakBook-2011-7-21-125939213.html
کتاب تازه ای که اخیرا در ایالات متحده آمریکا منتشر شده است، زندگی پرفراز و نشیب پدرکنیایی تبار باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا را بررسی می کند.
«سالی جکوب» نویسنده آمریکایی این کتاب تازه می گوید هرچند باراک اوباما و پدرش (که نام او هم باراک اوباما بود) زمان خیلی کوتاهی را با یکدیگر گذراندند اما شباهت های زیادی بین این دو وجود داشته است.
باراک دیگر
کتاب «باراک دیگر» که عنوان دوم آن «زندگی پرشهامت و بی پروای پدر رئیس جمهور» است به خواننده نشان می دهد که چگونه باراک اوبامای پدر، پسر خود را تنها برای مدت زمان کوتاهی پس از آن که او در سال ١٩٦١ در ایالت «هاوایی» به دنیا می آید می بیند. یک سال بعد او هاوایی را ترک می کند تا در دانشگاه «هاروارد» در ایالت شمالی «ماساچوست» به تحصیل بپردازد چندی بعد یعنی درسال ١٩٦٤ هم به «کنیا» بازمی گردد.
«اوبامای پدر» درسال ١٩٧١ یک بار دیگر به «هاوایی» بازگشت تا در طول یک دیدار یک ماهه فرزند خود را ببیند. اما این آخرین باری خواهد بود که او از باراک کوچک، پسری که بعد ها نخستین رئیس جمهور آفریقایی تبار آمریکا خواهد شد دیدن می کند.
«سالی جکوب» نویسنده کتاب «باراک دیگر» می گوید او هنوز می تواند بخوبی برخی چیزهایی که درباره «باراک پدر» یافته است را در پرزیدنت اوبا ما مشاهده کند:«تشابهات زیادی بین این پدر و پسر وجود دارد که بخش عظیمی از آن ها مطلقا ارثی است. هردو مرد به شدت باهوش و روشن بین هستند و هردوی آن ها به شدت در مورد سیاست روز کنجکاو وهمواره با آن درگیر بوده اند اما درعین حال هردوی آن ها هم از نداشتن پدر بالای سرخود بسیار رنج برده اند.»
باراک اوبامای پدر در سال ١٩٦٥ یک مقاله اقتصادی در نشریه «ژورنال شرق آفریقا» نوشت که در آن زمان به شدت مورد توجه استادان و کارشناسان آفریقایی قرار گرفت. در این مقاله اوبامای پدر روی این مسئله تکیه دارد که چگونه کشورهای تازه به استقلال رسیده آفریقایی باید بیشتر بر روی منابعی که می تواند به جوامع مختلف آن ها نیروبخشی کند تکیه کنند تا مقدار منافعی که این منابع می توانند برای این کشورها ایجاد کنند.»
باراک اوبامای پدر از منتقدین سرسخت رئیس جمهور وقت کنیا، جومو کنیاتا در مقابل افکار و ایده های «اوجینگا اودینگا» از جناح چپ بود. مانورهای سیاسی در مقابله با این دوچهره سیاسی مهم «کنیا» بنا بر گفته «جکوب» یادآور نوع برخوردها و مبارزات رئیس جمهور آمریکا درشرایط مشابه است.
جکوب می گوید:«پرزیدنت اوباما می کوشد تا با درهم آمیختن این گونه سیاست های متفاوت که برداشتی است از صحنه سیاسی آن زمان کنیا یعنی دهه شصت میلادی به نتایج مطلوبی درسیاست امروزخود دست پیدا کند. این همان کاری است که اوبامای پدرانجام می داد و می کوشید تا با نزدیک ساختن دو جناج راست و چپ موجود، این دو دیدگاه مفرط را در جایی در نقطه مشترکی به هم برساند. در آن زمان اوبامای پدر نتوانست در این راه به موفقیت برسد. همانطور که پرزیدنت اوباما هم امروز خود را درقالب یک میانجی قرار داده است ومی کوشد تا دو گفتمان متفاوت در دو رشته مخالف در رابطه با اقتصاد را در نقطه ای به هم برساند.»
ازنکات تازه ای که در کتاب «باراک دیگر» برای نخستین بار مطرح شده است باید به پرونده ای که برای به دست آوردن تابعیت آمریکا برای «اوبامای پدر» تشکیل داده شده بود اشاره کنیم. در این پرونده آمده است که برای مدت کوتاهی، پدر و مادر اوباما تصمیم می گیرند تا سرپرستی او را رها کرده و او را به پرورشگاه بفرستند. هم چنین در این کتاب آمده است که چگونه علیرغم نمره های درسی ممتاز، دانشگاه هاروارد باراک اوبامای پدر را مجبور کرد تا تحصیل خود را نیمه تمام رها کرده و به کنیا بازگردد.
جکوب در این مورد می گوید:«او درتمام امتخانات رشته اقتصاد با نمره های عالی قبول شده بود. تنها کاری که باقی مانده بود نوشتن تز پایان تحصیلی اش بود. او حتی نوشتن این تز را آغاز کرد وعنوان و جزئیات آن را هم در نظر داشت. اما هاروارد متوجه شده بود که او احتمالا دو همسر دارد وحتی براساس شایعاتی که پراکنده شده بود گمان می رفت او سه زن دارد و البته آن ها از این مسئله خوشحال نبودند. علاوه بر این ها باراک اوبامای پدربا مشکلات مالی زیادی روبرو بود که درنتیجه باعث شد تا «هاروارد» او را مجبور به ترک این دانشگاه کند. آن ها هیچوقت رسما به او توضیح ندادند که چرا و دلیل این کار به راستی چیست. فقط گفتند که دانشگاه هزینه کافی برای ادامه تحصیل او را ندارد. این یک دوران ناهمگون و بسیار مشکلی برای اوبامای پدر بود. من فکر می کنم همین مسائل و مشکلات بود که او را به شدت دلشکسته کرد. به خصوص در این مورد که او هرگز نتوانست مدرک دکترای خود را به دست آورد.»
دربازگشت به کنیا، باراک اوبامای پدر زندگی تازه و فرزندان دیگری پیدا کرد. او در مجموع صاحب هشت فرزند دیگر شد که چهارتن از آن ها کتاب هایی را درباره پدرخود نوشتند. از جمله پرزیدنت باراک اوباما که در سال ١٩٩٥ کتابی به نام «رویاهایی از پدرم» را نوشته و منتشر ساخت.
باراک اوبامای پدر در کنیا به مشاغل مهم و کلیدی دست یافت اما همیشه به دنبال یک مقام مهم تر و بالاتر بود. کتاب «باراک دیگر» او را شخصیتی با استعداد و درخشان درمحل کار و فردی نامنظم، دمدمی مزاج، سرگردان و غیرمعقول در خارج از محل کار نشان داده است. مردی زنباره و مشروبخوار که چندین بارهم دچار تصادف اتومبیل شده بود.
جکوب می گوید نقطعه عطف زندگی باراک اوبامای پدر در سال ١٩٦٩ و هنگامی است که «تام مبویا» وزیراقتصاد و ناصح و مرشد او از قبیله «لوئو» مورد سوء قصد قرار گرفته و کشته می شود:«بعد از کشته شدن تام مبویا، «لوئو» ها درشرایط وخیمی قرار گرفتند و کنترل به دست « جومو کنیاتا» و هم دستان او افتاد. بسیاری از «لوئو» ها که اوبامای پدر یکی از آن ها بود دیگر نتوانستند کارهای مهم بگیرند و آن هایی که صاحب مشاغل مهم تری بودند نتوانستند به درجات بالاتر برسند. حالا دیگر اوباما مطمئن بود که بسیاری از مشکلاتی که سر راهش قرار داشتند براثر این فعل و انفعالات و تغییرات ناشی از آن ایجاد شده است. اما مدارک و شواهد نشان می دهد که این مسائل تنها مشکلات اوبامای پدر نبوده است. او مسائل و مشکلات دیگری از جمله رفتارنامناسب شخصی، تمایل به دروغ و مشروبخواری ضمن کارداشته است که برای او دردسرسازبوده اند.
باراک اوبامای پدر درسال ١٩٨٢ در یک تصادف اتومبیل کشته شد. او تا آخرین روز حیات همواره براین نظریه استوار بود که هرگزنتوانسته است آنچنان که باید و شاید از استعداد و توانائی های خود استفاده کند. بیش از هرچیز، او هرگز تصور آن را هم نمی کرد که روزی پسرش به مقام ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا برسد.
iran#
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر