چهارشنبه، اردیبهشت ۰۷، ۱۳۹۰

«نردبانی به سوی ماه» کتابی به قلم خواهر پرزیدنت اوباما، به یاد مادری تابناک، ملایم و کنجکاو


«نردبانی به سوی ماه» کتابی به قلم خواهر پرزیدنت اوباما، به یاد مادری تابناک، ملایم و کنجکاو
فائزه المصری
http://www.voanews.com/persian/news/arts/BookbyObamasister-2011-4-27-120797234.html

پرزیدنت باراک اوباما هنگامی که به فعالیت های انتخاباتی برای رسیدن به مقام ریاست جمهوری آمریکا مشغول بود، اغلب از مادر خود «آن دانهام» به عنوان فردی که درس های ارزشمندی در زندگی و در رابطه با ایجاد ارتباط و کار با مردم بی بضاعت در محلات فقیرنشین به او داده است یاد می کرد. دانهام در سال ١٩٩٥ دراثر ابتلا به بیماری سرطان و پیش از تولد نوه های خود درگذشت.

امروز،«مایا سوتوره نگ» خواهر پرزیدنت اوباما کتابی به نام «نردبانی به ماه» برای کودکان نوشته است که امیدوار است از طریق آن بتواند دخترکوچک خود «سوهیلا» را با مادربزرگی که هرگز ندیده است آشنا کند.

عنوان کتاب «نردبانی به ماه»، از روی کارت پستالی برگرفته شده که «آن دانهام» آن را درزمانی که «مایا» دختربچه کوچکی بیش نبود به او هدیه کرد. روی این کارت پستال، نقاشی از «جورجیا اوکیف»، نردبانی را نشان می دهد که در فضای تاریک شناور است و یک ماه حلال طلائی رنگ بر فراز آن در آسمان شب قرار گرفته است.

درکتاب تازه مایا سوتوره نگ، سوهیلای کوچک از مادرش می پرسد: «مادربزرگ چگونه آدمی بود؟» و مادر به او پاسخ می دهد:«او مثل همین ماه بود، تابنده، ملایم و کنجکاو!»

سوهیلای کوچک، آرزوی دیدار مادربزرگ را دارد وبالاخره یک شب این آرزو به حقیقت می پیوندد. یک نردبان طلائی در کنار پنجره اطاق او قرار می گیرد و «مادربزرگ آنی» از نوه کوچک خود دعوت می کند که با او به یک سفر جادوئی برود.

سوتورونگ می گوید : «این کتاب درباره شبی است که در آن به مردم کمک می شود تا پس از وقوع حوادث طبیعی مرگبار، کشمکش برسرباورهای مذهبی و جنگ های عقیدتی و سیاسی به ماه بیایند و این ماه به صورتی نمادین تبدیل به یک پناهگاه امن و یک جایگاه مقدس می شود، یک مکان خیالی و شفا بخش که در آن مردم یک بار دیگر به صدای بلند می خندند و معنی خوشی و خوشبختی را حس می کنند.»

برای سوتورونگ، این یک مسئله طبیعی است که او بتواند «مادربزرگ آنی» را ازطریق ماه به دخترکوچکش بشناساند. او می گوید مادرش عاشق ماه بود چرا که به عقیده او، ماه نورش را برهمه مردم جهان، درهرکجا که باشند به صورتی یکسان می تاباند. زیرهمین نورماه بود که مادر، برخی از عمیق ترین و پرمعنی ترین قصه هایش را برای فرزندانش تعریف می کرد. سوتورونگ می گوید این خاطره ای است که از آن روزهای دور برای او و برادرش پرزیدنت اوباما باقی مانده است.

مایا می گوید:«برادرم هم مثل می معتقد است که این مادرمان بود که به ما یک حس عمیق معنوی ویک قطب نمای اخلاقی داده است. او به ما رحم و شفقت آموخت و به ما یاد داد که چگونه مشخصه های انسانی که درهربشری وجود دارد را بشناسیم و برای پیوند هرچه بیشتربا مردم جهان، حتی زمانی که این کار مشکل و یا حتی غیرممکن به نظر می رسد بکوشیم. این یکی از ارزشمند ترین میراث هایی است که از مادرمان برای ما به جای مانده است.»

اما این میراث تنها عامل شکل گیری شخصیت «مایا» و برادر او پرزیدنت اوباما نبوده است. سوتورونگ معتقد است نوع عملکرد والدین خیلی مهم تر از حرف هایی است که آن ها به فرزندانشان می زنند. «آن دانهام» که پروفسور رشته علوم انسان شناسی بود، درنواحی دورافتاده در برخی از فقیرترین کشورهای جهان به کار و فعالیت اشتغال داشت:«برای مثال مادرم اصرار داشت که هنگام کار ما را هم با خود به این دهات دورافتاده ببرد. او می خواست به ما نشان بدهد که چگونه مردم ساده ای که در این مناطق دورافتاده زندگی می کنند به همان اندازه با اهمیت، قوی و با محبت هستند که دیگرانی که خود را طبقه بالا و تحصیل کرده می دانند. او معتقد بود همین مردم می توانند چیزهای مهمی به ما بیآموزند.»

باوجود آن که هدف مایا سوتورونگ این بوده است که با کتاب «نردبانی به ماه» مادرخود را به دخترش معرفی کند اما این کتاب شامل پیام های مهمی برای کودکان دیگر و حتی بزرگسالان می باشد:«پیام کتاب این است که با کمی تامل و تعمق می توانید از بزرگسالان پندهای آموزنده ای بگیرید. من فکر می کنم این درست است که همه ما به دنبال کسب اطلاعات بی حسابی هستیم که برسر راهمان قرارگرفته است. اما با فرزانگی و خردمندی بهتر می توانیم از این اطلاعات استفاده کنیم.»

هرچند «سوهیلا» هرگز مادربزرگ خود را نشناخت اما «مایا» و «اوباما» مادربزرگ خود(مادر آن دانهام) را خیلی خوب می شناختند:«مادربزرگ ما یک زن نیرومند و یک انسان قوی و بی نهایت هوشمند بود. او برای من جنبه یک نیروی استوار ویک پایگاه محکم را داشت. او ازما نگهداری کرد. هم من و هم برادرم برای مدتی با او زندگی می کردیم و این او بود که به ما یاد داد شجاع باشیم. ما می دانستیم که مادربزرگ مثل کوه پشت ما ایستاده است و اگر درپروازمان سقوط کنیم او مثل تور ایمنی زیرپایمان گسترده است. این یک احساس امنیت عجیبی به ما میداد و به نظر من همین بزرگ ترین هدیه او به ما بود.»

کتاب «نردبانی به ماه» حاوی پیام های دیگری نیز می باشد. این که همه انسان های روی کره زمین با هم پیوندی انکارناپذیر دارند و درحقیقت خدمت به نوع بشر وظیفه همه انسان هاست. سوتورونگ می گوید بچه ها باید بدانند که قدرتمند هستند تا بتوانند نسبت به خود و دیگران احساس مسئولیت کنند :«ما باید به بچه هایمان شفقت و مهربانی بیاموزیم و به آن ها یاد بدهیم که با دیگران با عشق و دوستی رفتار کنند و ضمن آماده ساختن آن ها برای زندگی بزرگسالی مسئولیت های اجتماعی را هم به آن ها بیاموزیم. ما نمی توانیم در انزوا و گوشه گیری زندگی کنیم. ما باید به بچه هایمان این آموزش را بدهیم که هرکاری که ماانجام می دهیم در زندگی دیگران چه آن هایی که در اطرافمان حضور دارند و چه کسانی که در مناطق دوردست دیگر زندگی می کنند تاثیر گذار است. آن ها باید بدانند که همه چیز با یک زنجیر ظریف ونامرئی با هم ارتباط دارد. به این صورت ما به آن ها یاد داده ایم که درباره اعمال خود مسئول و اندیشمند باشند و نسبت به شرایط زندگی و محیط زیست خود حساسیت نشان دهند و با دیگران با مهربانی و محبت رفتار کنند.»

سوتورونگ امیدواراست که کتاب کودکان «نردبانی به ماه» بتواند انگیزه ای باشد برای بازکردن راه های گفتمان بین فرزندان و والدین آن ها. او هم چنین امیدوار است که این کتاب بتواند برخی از ارزش ها و ابزاری که نسل های آینده برای اثرگذاری مثبت در سطح جهان به آن نیاز دارند را در اختیارشان قرار دهد.




iran#

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بايگانی وبلاگ