برگزاری نخستین نمایشگاه «هودینی»، شعبده باز اسطوره ای در مرکز فرهنگی درلس آنجلس
فیروزه خطیبی
http://www.voanews.com/persian/news/arts/HudiniExhibition-2011-4-26-120719269.html
این نخستین بار درتاریخ برگزاری نمایشگاه های هنری است که موضوع آن به یک شعبده باز و بدلکار اختصاص داده می شود و در آن دیدار کنندگان می توانند از تمام وسائل و ابزار کار این شعبده باز و جزئیات کار او آشنا شوند. در این نمایشگاه هم چنین نمونه هایی از آثار نقاشی و مجسمه سازی که «هری هودینی» برانگیزنده آن ها بوده است به نمایش درآمده است.
«اهریچ ویس» فرزند زوج مهاجری که در بوداپست متولد شده بود در ١٢ سالگی از خانه فرار کرد تا به سیرک بپیوندد. چرا که او نمی خواست مثل پدرش یک «خاخام» ساده باشد. اوعاشق کارهای هنری و سرگرمی بود.
چندی بعد«اهریچ» که یکی از بهترین بندبازهای سیرک سیار به شمار می رفت ناگهان تصمیم گرفت به خانه و به میان خانواده اش بازگردد. چندی پس از این بازگشت ناگهان توجه جهان به او و هنر کم نظیر او جلب شد. پسر خاخامی که با نام مستعار «هری هودینی» قدم به عرصه شعبده بازی و به ویژه هنر «فرار از شرایط خطرناک» گذاشت ، در مدتی کوتاه برای خود نامی کسب کرد و تا زمان مرگ در شب هالووین سال ١٩٢٦ تبدیل به یک چهره ای مردمی و اسطوره ای شد.
«هودینی» درحالی که دستبند آهنی به دست و چندین زنجیر و یک کت مخصوص آستین بلند که در تیمارستان ها برای آرام کردن بیماران هنگام حملات جنون آمیز از آن استفاده می شد به تن داشت داخل یک جعبه کوچک می نشست و بعد جعبه به داخل آب انداخته می شد. گاه او دراین شرایط از بالای یک آسمان خراش آویزان می شد و گاه در همین شرایط داخل یک تابوت زیر خاک مدفون می شد. هودینی در شب پیش از اجرای برنامه های خود برای تبلیغات رایگان، اغلب در حضور جمعیتی انبوه درمقابل محل دفترروزنامه ها ی پرخواننده دست به اجرای برنامه می زد و توجه روزنامه نگاران و عکاسان را به خود جلب می کرد. او حتی عکاس ها و فیلم بردارانی را استخدام می کرد تا از صحنه های «فرار» او ازشرایط خطرناک مختلف فیلمبرداری کنند. او بعدها در سخنرانی هایش از این عکس ها و فیلم ها استفاده می کرد و درباره آن ها به تماشاگران توضیح می داد.
بروک کامین راپاپورت کیوریتور نمایشگاه هودینی در مرکز فرهنگی اسکربال لس آنجلس می گوید:«هودینی در دوران حیات خود بسیار معروف بود. این معروفیت هم تنها به خاطر مهارت او درسرگرم کردن مردم روی صحنه نبود بلکه بیشتر به خاطر نوع عرضه کارهایش بود او بلد بود چطوری توجه مردم را به این کارها جلب کند. او در آن زمان که تبلیغات کار آسانی نبود از پوستر و عکس و فیلم درکارهای خود استفاده می کرد. همین هم باعث شده که امروز ما این همه عکس و فیلم و مقالات درباره هودینی داشته باشیم.»
امروز این مجموعه کم نظیر تحت عنوان «هودینی: هنر و شعبده بازی» در نمایشگاه مرکز فرهنگی «اسکربال» در لس آنجلس درمعرض تماشای عموم است. این نمایشگاه تا ماه مارس گذشته در «موزه یهودیان نیویورک» به نمایش گذاشته شده بود و دیدارکنندگان زیادی را به خود جلب کرد.
در این نمایشگاه دیدارکنندگان می توانند از وسائل و لوازم کار هودینی از نزدیک دیدن کنند. وسائلی چون جعبه آهنی کوچکی که او در آن جای می گرفت تا وارد اعماق آب رودخانه «هادسن» بشود. عکس ها، نقاشی ها، پوسترها، کتابچه یادداشت و دفترخاطرات، سفرنامه ها و حتی یک کتاب انجیل مقدس هم جزو این لوازم به نمایش گذاشته شده است.
نمایشگاه هم چنین «هودینی» را با تصویری که در دوران معاصر از او در اذهان باقی مانده است پیوند می زند. رپاپورت می گوید:«ما در این نمایشگاه آثارنقاشی متیو بارنی را هم به نمایش گذاشته ایم. درتمام نقاشی های این هنرمند آن دوران ، هودینی به عنوان یک «خود دیگر» حضور دارد. بعد رفتیم دنبال هنرمندان دیگری که از هودینی به صورتی در نقاشی های خود استفاده کرده اند. بعد از مدت ها جستجو و گفتگو با دلال های هنری و بررسی آرشیوهای مختلف متوجه شدیم که خیلی از هنرمندان دیگر هم ازهودینی در بخش های مختلف کارهاشون استفاده کرده اند.»
بنابراین علاوه بر پوسترهایی که به دوران «آرت نوو» بازمی گردد و پوسترهای تبلیغاتی هودینی، این شعبده باز ماهر موضوع نقاشی گروهی از هنرمندان از جمله «ویتنی بدفورد»، «ریموند پتیبون» و «آلن روپرزبرگ» بوده است.
فیلم هایی که خود هودینی برداشته یا در آن برای نمایش مهارت های حرفه ای خود شرکت کرده در نمایشگاه در کنار فیلم های سینمایی معروفی با شرکت بازیگران قدیمی و جدید از جمله «تونی کورتیس»، «گای پیرس»، «پل مایکل گلیزر» و «هاروی کایتل» قرار گرفته است. هم چنین آثار و نوشته هایی از«نورمن میلر» درباره هودینی در معرض تماشا قرار دارد.
کم ترپیش می آید که فرد و افرادی به اندازه هودینی مورد توجه فیلمسازان قرار گیرند. هودینی در سال ١٨٧٨ به همراه خانواده خود به آمریکا مهاجرت کرد و پدر او خاخام فقیری بود که شهر «اپلتون» در ایالت ویسکانسین را برای زندگی خود وخانواده اش انتخاب کرد. خانواده «ویس» در سال ١٨٨٧ وارد نیویورک شدند. «اهریچ» نوجوان در این شهر به عنوان «پیغام آور» مشغول به کار شد مدتی هم دریک کارخانه کراوات سازی به کار برش و دوخت ودوز پرداخت. «اهریچ» در هفده سالگی به اتفاق یک کارگر دیگر تصمیم گرفتند یک گروه شعبده بازی تشکیل بدهند و خودشان را به نام«برادران هودینی» معرفی کردند.
چند سال بعد شریک هودینی راه دیگری پیش گرفت و او به تنهایی کار شعبده بازی را ادامه داد و مدتی بعد با دختری که به کار دستیاری شعبده بازی اشتغال داشت به نام «بس راهنر» آشنا شد و با او ازدواج کرد.
زوج جوان با عنوان «هودینی ها» به اجرای برنامه های شعبده بازی در شهرهای مختلف آمریکا پرداختند. عملیات شعبده بازی به نام «دگردیسی» که در آن هودینی دست و پا بسته داخل یک جعبه قفل شده وسط صحنه قرار می گیرد اما از آن خارج شده و بجای او «بس» در جعبه پیدا می شود هودینی را در سطح کشور به معروفیتی کم نظیر رساند. پس از آن که مدیر برنامه های هنری به نام «مارتین بک» هودینی را کشف کرد، برنامه دیگری تحت عنوان «پادشاه دست بند آهنین» نام هودینی را برسرزبان ها انداخت و در این زمان کم کم همسرش «بس» از این برنامه ها حذف شد.
هری هودینی مردی با جثه ای کوچک اما ورزیده بود که هربار با یک چالش تازه وارد میدان شعبده بازی می شد و با انجام عملیاتی حیرت آور کم کم به پهلوانی بی همتا تبدیل شد تا جایی که حتی نویسندگان آن دوران از جمله «مایکل چابون» و «ای ال داکتورو» نیز در کتاب های خود از شخصیت او الهام می گرفتند.
یکی ازآثاری که در این نمایشگاه به نمایش درآمده، نقاشی تمام قدی به نام «هودینی معلق» است که «ویتنی بدفورد» مخصوصا آن را با استفاده از رنگ و روغن موقت و جوهر نقاشی کرده است تا با گذشت زمان روی کاغذی حفاظت نشده از بین رفته و نهایتا محو خواهد شد.
البته هیچ نمایشگاه «هودینی» بدون وجود ابزار «فرار» این شعبده باز تکمیل نمی شود. نمایشگاه اسکربال مجموعه بی نظیری از این وسائل و لوازم فرار را در معرض تماشای دیدارکنندگان گذاشته است:«در زمانی که همکاران هودینی از پرده های مجلل و شمعدان های تزئینی و دختران زیبارو برای انجام عملیات شعبده بازی خود استفاده می کردند هودینی از سوزن و نخ و خمره شیر و جعبه ماهیگیری استفاده می کرد. او وسائل و ابزار مورد استفاده روزانه مردم را با هنرشعبده بازی پیوند داده بود و این ابزار ساده و معمولی را به صورتی جادویی به نمایش می گذاشت.»
راپاپورت می گوید جعبه های آهنی، خمره های چوبی، قوطی های بزرگ حلبی و سلول های فلزی «فرار زیر آب» نمایشگاه به همین سادگی به نمایش گذاشته نشده است:«ما این اشیاء را به صورتی تئاتری به نمایش گذاشته ایم..روی آن ها نورافکن ها می تابند. ما می خواستیم جنبه های دراماتیک این اشیاء را به نمایش بگذاریم بدون آن که تماشاگر بتواند از نوع کار این ابزار تماما آگاه بشود. ما مطمئنیم که خود هودینی هم اگر اینجا بود همین کار را می کرد. یعنی نمی گذاشت همه اسرار کارش برملا بشود.»
در آن زمان، پیروزی های هودینی، پیروزی همه مهاجران هم عصر او بود که او را قهرمان دوران خود می دانستند. تماشاگران او را هم غالبا مهاجران تازه از راه رسیده و کارگران و طبقه زحمت کش تشکیل می دادند:«وقتی ما به عملیات حیرت آور هودینی نگاه می کنیم می بینیم او دائما در حال آزاد ساختن خود از بند زنجیرها و سلول های شبه زندان و یا هرچیز دست و پا گیر دیگر است! همین خود نمادی است از مهاجرانی که در آن دوران برای فرار از سرکوب های اجتماعی، مذهبی و نژادی ،خانه و کاشانه خود را رها می ساختند و به آمریکا می آمدند. هودینی برای آن ها سمبل این رهایی بود به خصوص که خود او یکی از همین مهاجران به شمار می رفت.»
کنت سیلورمن نویسنده کتاب «هودینی» می گوید: «هودینی یک شخصیت مردمی بود که از میان خود آن ها برخاسته بود. او یک فرد دمکرات بود که برای همه مردم برنامه اجرا می کرد. او برای مردم به طور رایگان برنامه اجرا می کرد و روی صحنه در تئاترهای بزرگ درحالی که یک پیراهن ساده به تن داشت برای مردم سخنرانی می کرد. یک بار در یکی از عملیات «فرار» در شهر «سن لوئی»تعداد تماشاگران او به ١٠٠ هزار نفررسید. امروز اگر از هر شعبده باز مطرح بپرسید مهم ترین شعبده بازتاریخ جهان چه کسی بود ه است می گوید «هودینی» اما اگر ازهر فرد معمولی بپرسید بزرگ ترین شعبده باز جهان چه کسی است آن ها هم می گویند «هودینی» در حالی که این شعبده باز بیش از ٨٥ سال پیش مرده است!
iran#
فیروزه خطیبی
http://www.voanews.com/persian/news/arts/HudiniExhibition-2011-4-26-120719269.html
این نخستین بار درتاریخ برگزاری نمایشگاه های هنری است که موضوع آن به یک شعبده باز و بدلکار اختصاص داده می شود و در آن دیدار کنندگان می توانند از تمام وسائل و ابزار کار این شعبده باز و جزئیات کار او آشنا شوند. در این نمایشگاه هم چنین نمونه هایی از آثار نقاشی و مجسمه سازی که «هری هودینی» برانگیزنده آن ها بوده است به نمایش درآمده است.
«اهریچ ویس» فرزند زوج مهاجری که در بوداپست متولد شده بود در ١٢ سالگی از خانه فرار کرد تا به سیرک بپیوندد. چرا که او نمی خواست مثل پدرش یک «خاخام» ساده باشد. اوعاشق کارهای هنری و سرگرمی بود.
چندی بعد«اهریچ» که یکی از بهترین بندبازهای سیرک سیار به شمار می رفت ناگهان تصمیم گرفت به خانه و به میان خانواده اش بازگردد. چندی پس از این بازگشت ناگهان توجه جهان به او و هنر کم نظیر او جلب شد. پسر خاخامی که با نام مستعار «هری هودینی» قدم به عرصه شعبده بازی و به ویژه هنر «فرار از شرایط خطرناک» گذاشت ، در مدتی کوتاه برای خود نامی کسب کرد و تا زمان مرگ در شب هالووین سال ١٩٢٦ تبدیل به یک چهره ای مردمی و اسطوره ای شد.
«هودینی» درحالی که دستبند آهنی به دست و چندین زنجیر و یک کت مخصوص آستین بلند که در تیمارستان ها برای آرام کردن بیماران هنگام حملات جنون آمیز از آن استفاده می شد به تن داشت داخل یک جعبه کوچک می نشست و بعد جعبه به داخل آب انداخته می شد. گاه او دراین شرایط از بالای یک آسمان خراش آویزان می شد و گاه در همین شرایط داخل یک تابوت زیر خاک مدفون می شد. هودینی در شب پیش از اجرای برنامه های خود برای تبلیغات رایگان، اغلب در حضور جمعیتی انبوه درمقابل محل دفترروزنامه ها ی پرخواننده دست به اجرای برنامه می زد و توجه روزنامه نگاران و عکاسان را به خود جلب می کرد. او حتی عکاس ها و فیلم بردارانی را استخدام می کرد تا از صحنه های «فرار» او ازشرایط خطرناک مختلف فیلمبرداری کنند. او بعدها در سخنرانی هایش از این عکس ها و فیلم ها استفاده می کرد و درباره آن ها به تماشاگران توضیح می داد.
بروک کامین راپاپورت کیوریتور نمایشگاه هودینی در مرکز فرهنگی اسکربال لس آنجلس می گوید:«هودینی در دوران حیات خود بسیار معروف بود. این معروفیت هم تنها به خاطر مهارت او درسرگرم کردن مردم روی صحنه نبود بلکه بیشتر به خاطر نوع عرضه کارهایش بود او بلد بود چطوری توجه مردم را به این کارها جلب کند. او در آن زمان که تبلیغات کار آسانی نبود از پوستر و عکس و فیلم درکارهای خود استفاده می کرد. همین هم باعث شده که امروز ما این همه عکس و فیلم و مقالات درباره هودینی داشته باشیم.»
امروز این مجموعه کم نظیر تحت عنوان «هودینی: هنر و شعبده بازی» در نمایشگاه مرکز فرهنگی «اسکربال» در لس آنجلس درمعرض تماشای عموم است. این نمایشگاه تا ماه مارس گذشته در «موزه یهودیان نیویورک» به نمایش گذاشته شده بود و دیدارکنندگان زیادی را به خود جلب کرد.
در این نمایشگاه دیدارکنندگان می توانند از وسائل و لوازم کار هودینی از نزدیک دیدن کنند. وسائلی چون جعبه آهنی کوچکی که او در آن جای می گرفت تا وارد اعماق آب رودخانه «هادسن» بشود. عکس ها، نقاشی ها، پوسترها، کتابچه یادداشت و دفترخاطرات، سفرنامه ها و حتی یک کتاب انجیل مقدس هم جزو این لوازم به نمایش گذاشته شده است.
نمایشگاه هم چنین «هودینی» را با تصویری که در دوران معاصر از او در اذهان باقی مانده است پیوند می زند. رپاپورت می گوید:«ما در این نمایشگاه آثارنقاشی متیو بارنی را هم به نمایش گذاشته ایم. درتمام نقاشی های این هنرمند آن دوران ، هودینی به عنوان یک «خود دیگر» حضور دارد. بعد رفتیم دنبال هنرمندان دیگری که از هودینی به صورتی در نقاشی های خود استفاده کرده اند. بعد از مدت ها جستجو و گفتگو با دلال های هنری و بررسی آرشیوهای مختلف متوجه شدیم که خیلی از هنرمندان دیگر هم ازهودینی در بخش های مختلف کارهاشون استفاده کرده اند.»
بنابراین علاوه بر پوسترهایی که به دوران «آرت نوو» بازمی گردد و پوسترهای تبلیغاتی هودینی، این شعبده باز ماهر موضوع نقاشی گروهی از هنرمندان از جمله «ویتنی بدفورد»، «ریموند پتیبون» و «آلن روپرزبرگ» بوده است.
فیلم هایی که خود هودینی برداشته یا در آن برای نمایش مهارت های حرفه ای خود شرکت کرده در نمایشگاه در کنار فیلم های سینمایی معروفی با شرکت بازیگران قدیمی و جدید از جمله «تونی کورتیس»، «گای پیرس»، «پل مایکل گلیزر» و «هاروی کایتل» قرار گرفته است. هم چنین آثار و نوشته هایی از«نورمن میلر» درباره هودینی در معرض تماشا قرار دارد.
کم ترپیش می آید که فرد و افرادی به اندازه هودینی مورد توجه فیلمسازان قرار گیرند. هودینی در سال ١٨٧٨ به همراه خانواده خود به آمریکا مهاجرت کرد و پدر او خاخام فقیری بود که شهر «اپلتون» در ایالت ویسکانسین را برای زندگی خود وخانواده اش انتخاب کرد. خانواده «ویس» در سال ١٨٨٧ وارد نیویورک شدند. «اهریچ» نوجوان در این شهر به عنوان «پیغام آور» مشغول به کار شد مدتی هم دریک کارخانه کراوات سازی به کار برش و دوخت ودوز پرداخت. «اهریچ» در هفده سالگی به اتفاق یک کارگر دیگر تصمیم گرفتند یک گروه شعبده بازی تشکیل بدهند و خودشان را به نام«برادران هودینی» معرفی کردند.
چند سال بعد شریک هودینی راه دیگری پیش گرفت و او به تنهایی کار شعبده بازی را ادامه داد و مدتی بعد با دختری که به کار دستیاری شعبده بازی اشتغال داشت به نام «بس راهنر» آشنا شد و با او ازدواج کرد.
زوج جوان با عنوان «هودینی ها» به اجرای برنامه های شعبده بازی در شهرهای مختلف آمریکا پرداختند. عملیات شعبده بازی به نام «دگردیسی» که در آن هودینی دست و پا بسته داخل یک جعبه قفل شده وسط صحنه قرار می گیرد اما از آن خارج شده و بجای او «بس» در جعبه پیدا می شود هودینی را در سطح کشور به معروفیتی کم نظیر رساند. پس از آن که مدیر برنامه های هنری به نام «مارتین بک» هودینی را کشف کرد، برنامه دیگری تحت عنوان «پادشاه دست بند آهنین» نام هودینی را برسرزبان ها انداخت و در این زمان کم کم همسرش «بس» از این برنامه ها حذف شد.
هری هودینی مردی با جثه ای کوچک اما ورزیده بود که هربار با یک چالش تازه وارد میدان شعبده بازی می شد و با انجام عملیاتی حیرت آور کم کم به پهلوانی بی همتا تبدیل شد تا جایی که حتی نویسندگان آن دوران از جمله «مایکل چابون» و «ای ال داکتورو» نیز در کتاب های خود از شخصیت او الهام می گرفتند.
یکی ازآثاری که در این نمایشگاه به نمایش درآمده، نقاشی تمام قدی به نام «هودینی معلق» است که «ویتنی بدفورد» مخصوصا آن را با استفاده از رنگ و روغن موقت و جوهر نقاشی کرده است تا با گذشت زمان روی کاغذی حفاظت نشده از بین رفته و نهایتا محو خواهد شد.
البته هیچ نمایشگاه «هودینی» بدون وجود ابزار «فرار» این شعبده باز تکمیل نمی شود. نمایشگاه اسکربال مجموعه بی نظیری از این وسائل و لوازم فرار را در معرض تماشای دیدارکنندگان گذاشته است:«در زمانی که همکاران هودینی از پرده های مجلل و شمعدان های تزئینی و دختران زیبارو برای انجام عملیات شعبده بازی خود استفاده می کردند هودینی از سوزن و نخ و خمره شیر و جعبه ماهیگیری استفاده می کرد. او وسائل و ابزار مورد استفاده روزانه مردم را با هنرشعبده بازی پیوند داده بود و این ابزار ساده و معمولی را به صورتی جادویی به نمایش می گذاشت.»
راپاپورت می گوید جعبه های آهنی، خمره های چوبی، قوطی های بزرگ حلبی و سلول های فلزی «فرار زیر آب» نمایشگاه به همین سادگی به نمایش گذاشته نشده است:«ما این اشیاء را به صورتی تئاتری به نمایش گذاشته ایم..روی آن ها نورافکن ها می تابند. ما می خواستیم جنبه های دراماتیک این اشیاء را به نمایش بگذاریم بدون آن که تماشاگر بتواند از نوع کار این ابزار تماما آگاه بشود. ما مطمئنیم که خود هودینی هم اگر اینجا بود همین کار را می کرد. یعنی نمی گذاشت همه اسرار کارش برملا بشود.»
در آن زمان، پیروزی های هودینی، پیروزی همه مهاجران هم عصر او بود که او را قهرمان دوران خود می دانستند. تماشاگران او را هم غالبا مهاجران تازه از راه رسیده و کارگران و طبقه زحمت کش تشکیل می دادند:«وقتی ما به عملیات حیرت آور هودینی نگاه می کنیم می بینیم او دائما در حال آزاد ساختن خود از بند زنجیرها و سلول های شبه زندان و یا هرچیز دست و پا گیر دیگر است! همین خود نمادی است از مهاجرانی که در آن دوران برای فرار از سرکوب های اجتماعی، مذهبی و نژادی ،خانه و کاشانه خود را رها می ساختند و به آمریکا می آمدند. هودینی برای آن ها سمبل این رهایی بود به خصوص که خود او یکی از همین مهاجران به شمار می رفت.»
کنت سیلورمن نویسنده کتاب «هودینی» می گوید: «هودینی یک شخصیت مردمی بود که از میان خود آن ها برخاسته بود. او یک فرد دمکرات بود که برای همه مردم برنامه اجرا می کرد. او برای مردم به طور رایگان برنامه اجرا می کرد و روی صحنه در تئاترهای بزرگ درحالی که یک پیراهن ساده به تن داشت برای مردم سخنرانی می کرد. یک بار در یکی از عملیات «فرار» در شهر «سن لوئی»تعداد تماشاگران او به ١٠٠ هزار نفررسید. امروز اگر از هر شعبده باز مطرح بپرسید مهم ترین شعبده بازتاریخ جهان چه کسی بود ه است می گوید «هودینی» اما اگر ازهر فرد معمولی بپرسید بزرگ ترین شعبده باز جهان چه کسی است آن ها هم می گویند «هودینی» در حالی که این شعبده باز بیش از ٨٥ سال پیش مرده است!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر