«اسب جنگی» آخرین ساخته اسپیلبرگ
http://www.voanews.com/persian/news/Speilburg_NewMovie-2011-22-12-136064918.html
«اسب جنگی» یک درام تکان دهنده جدید به کارگردانی استیون اسپیلبرگ است که جوایز متعددی از جمله بهترین فیلم گلدن گلوب و فیلم منتخب منتقدین را از آن خود کرده است.
فیلم «اسب جنگی» براساس یک نمایشنامه موفق در باره یک اسب سواره نظام بریتانیایی در زمان جنگ جهانی اول ساخته شده است.
داستان این فیلم در سال ۱۹۱۲ در مزارع جنوبی انگلستان شروع می شود. یک کشاورز کره اسبی را از یک حراجی محلی خریده و به خانه می آورد و یک رابطه عمیق میان این حیوان سرزنده و آلبرت، پسر نوجوان کشاورز شکل می گیرد.
این کره اسب که توسط آلبرت، «جویی» نامیده می شود، به یک توسن باهوش و نیرومند تبدیل می شود و با روشن شدن آتش جنگ جهانی اول در اروپا، سواره نظام بریتانیا به دنبال تصاحب چنین اسبهایی است.
«جویی» به جنگ فرستاده می شود و بلافاصله آلبرت برای بازگرداندن آن در پی اسب روانه می شود.
نمایشنامه «اسب جنگی» بر گرفته از یک رمان تاریخی است که توسط خیمه شب بازان و عروسک های عظیم ساخته آفریقای جنوبی به اجرا گذاشته می شود. اسپیلبرگ پس از تماشای این نمایش بر آن شد که از روی آن فیلم بسازد.
اسپیلبرگ در این باره می گوید: «بیشتر تماشاچیان این نمایش درباره مهارت بی نظیر خیمه شب بازها در کنترل اسب های ساختگی سخن می گویند. ولی من به شدت تحت تاثیر این نمایش قرار گرفتم. شیوه داستان سرایی افرادی که این نمایش را از روی کتاب مایکل مورپورگو بازنویسی کردند من را به شدت مجذوب خود کرد.»
در کتاب، داستان از زبان «جویی» حین نبرد در خطوط مقدم جبهه بازگو می شود. ولی در نمایشنامه، داستان از زبان آلبرت و دیگر انسان ها بازگو می شود زیرا اسپیلبرگ این نحوه داستان سرایی را برای ساخت فیلم مناسب تر دیده است: «به محض این که جویی شروع به سخن گفتن کند، مخاطب دچار ناباوری می شود و دیگر ممکن نیست داستان را با زندگی شخصی خود مقایسه کند و یا ارتباط عمیقی با داستان بر قرار کند.»
با اینکه نبردهای دلخراش جزیی از داستان این فیلم را تشکیل می دهند، اسپیلبرگ این فیلم را یک فیلم جنگی نمی داند.
او می گوید:«من این فیلم را یک داستان عاطفی میان انسان و اسب می دانم. داستانی سرشار از امید های بزرگ و روابط عمیق که این اسب با سایر شخصیت ها، چه آلمانی و چه بریتانیایی، به وجود می آورد. در جریان سفر پرماجرای این اسب که یک ادیسه از تجارب بقا در جنگ است، جنگ تنها یک پس زمینه برای خلق درام است. جنگ جهانی اول هرگز دلیل ساخت این فیلم نبود.»
با این حال «جویی» برای بسیاری از افراد نماینده ۸ میلیون اسبی است که در جنگ جهانی اول در کنار انسان ها جنگیدند و کشته شدند. یادگار دورانی که هنوز ماشین آلات و زره پوش جای اسب را در سواره نظام ارتش نگرفته بود.
http://www.voanews.com/persian/news/Speilburg_NewMovie-2011-22-12-136064918.html
«اسب جنگی» یک درام تکان دهنده جدید به کارگردانی استیون اسپیلبرگ است که جوایز متعددی از جمله بهترین فیلم گلدن گلوب و فیلم منتخب منتقدین را از آن خود کرده است.
فیلم «اسب جنگی» براساس یک نمایشنامه موفق در باره یک اسب سواره نظام بریتانیایی در زمان جنگ جهانی اول ساخته شده است.
داستان این فیلم در سال ۱۹۱۲ در مزارع جنوبی انگلستان شروع می شود. یک کشاورز کره اسبی را از یک حراجی محلی خریده و به خانه می آورد و یک رابطه عمیق میان این حیوان سرزنده و آلبرت، پسر نوجوان کشاورز شکل می گیرد.
این کره اسب که توسط آلبرت، «جویی» نامیده می شود، به یک توسن باهوش و نیرومند تبدیل می شود و با روشن شدن آتش جنگ جهانی اول در اروپا، سواره نظام بریتانیا به دنبال تصاحب چنین اسبهایی است.
«جویی» به جنگ فرستاده می شود و بلافاصله آلبرت برای بازگرداندن آن در پی اسب روانه می شود.
نمایشنامه «اسب جنگی» بر گرفته از یک رمان تاریخی است که توسط خیمه شب بازان و عروسک های عظیم ساخته آفریقای جنوبی به اجرا گذاشته می شود. اسپیلبرگ پس از تماشای این نمایش بر آن شد که از روی آن فیلم بسازد.
اسپیلبرگ در این باره می گوید: «بیشتر تماشاچیان این نمایش درباره مهارت بی نظیر خیمه شب بازها در کنترل اسب های ساختگی سخن می گویند. ولی من به شدت تحت تاثیر این نمایش قرار گرفتم. شیوه داستان سرایی افرادی که این نمایش را از روی کتاب مایکل مورپورگو بازنویسی کردند من را به شدت مجذوب خود کرد.»
در کتاب، داستان از زبان «جویی» حین نبرد در خطوط مقدم جبهه بازگو می شود. ولی در نمایشنامه، داستان از زبان آلبرت و دیگر انسان ها بازگو می شود زیرا اسپیلبرگ این نحوه داستان سرایی را برای ساخت فیلم مناسب تر دیده است: «به محض این که جویی شروع به سخن گفتن کند، مخاطب دچار ناباوری می شود و دیگر ممکن نیست داستان را با زندگی شخصی خود مقایسه کند و یا ارتباط عمیقی با داستان بر قرار کند.»
با اینکه نبردهای دلخراش جزیی از داستان این فیلم را تشکیل می دهند، اسپیلبرگ این فیلم را یک فیلم جنگی نمی داند.
او می گوید:«من این فیلم را یک داستان عاطفی میان انسان و اسب می دانم. داستانی سرشار از امید های بزرگ و روابط عمیق که این اسب با سایر شخصیت ها، چه آلمانی و چه بریتانیایی، به وجود می آورد. در جریان سفر پرماجرای این اسب که یک ادیسه از تجارب بقا در جنگ است، جنگ تنها یک پس زمینه برای خلق درام است. جنگ جهانی اول هرگز دلیل ساخت این فیلم نبود.»
با این حال «جویی» برای بسیاری از افراد نماینده ۸ میلیون اسبی است که در جنگ جهانی اول در کنار انسان ها جنگیدند و کشته شدند. یادگار دورانی که هنوز ماشین آلات و زره پوش جای اسب را در سواره نظام ارتش نگرفته بود.
iran#
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر