احمدیمقدم: ما هیچ نسبتی با آقای احمدی نژاد نداریم
http://iranscope.blogspot.com/2016/01/blog-post_39.html
اسماعیل احمدیمقدم فرمانده سابق نیروی انتظامی ایران، پس از چند ماه سکوت مصاحبهای مفصل با وبسایت "تاریخ انقلاب" انجام داده و مواردی را علیه اکبر هاشمی رفسنجانی، محسن رضایی و میرحسین موسوی مطرح کرده است.
وی در شهریور ماه امسال ضمن دفاع از عملکرد نیروی انتظامی در جریان اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸، گفته بود که محمود احمدینژاد خواستار دستگیری محمد خاتمی رئیسجمهوری سابق ایران بوده است.
این اظهارات آقای احمدیمقدم از سوی دفتر احمدینژاد تکذیب شد و فرمانده سابق نیروی انتظامی در واکنش به تکذیب سخنانش گفت: "بگذارید گرد و خاکها بخوابد، بعد صحبت میکنم."
این بار فرمانده ناجا که گفته میشود به دلیل تخلفات مالی از سمت خود برکنار شده، روایتهایی از انتخابات ریاست جمهوری سالهای ۸۴ و ۸۸ ارائه کرده که به گفته خودش برای اولین بار است مطرح میشود.
گزیده مصاحبه مفصل این مقام سابق ارشد انتظامی را در ادامه میخوانید:
هاشمی گفت تلویزیون ایران را نمیبینم
- وزارت چه قبل از انتخابات [سال ۸۸] و چه بعد از آن از ما پشتیبانی اطلاعاتی نمی کرد. اینجا موضوعی را به شما می گویم که تا به حال نگفتم. وزارت اطلاعات به نحوی آقای هاشمی را در جریان انتخابات ریاست جمهوری هدایت و حتی تشجیع می کرد.
- آقای هاشمی در ضمن صحبت چند بار گفت: فامیلتان احمدی نژاد. متوجه شدم به شایعه فامیل بودن من با احمدینژاد اشاره میکند. به ایشان گفتم ما هیچ نسبتی با آقای احمدی نژاد نداریم. بچه محل بودهایم، ولی حتی یادم نمیآید او را در محل دیده باشم. در شهرداری با او آشنا شدم. این شایعات مال بی.بی.سی است. اگر تلویزیون خودمان را گوش داده باشید، من سه بار در تلویزیون توضیح دادم که من هیچ نسبتی با آقای احمدی نژاد ندارم. گفت: "من اصلا تلویزیون خودمان را نگاه نمیکنم. ارزش دیدن ندارد؛ معلوم نیست چه میگویند، همش چرت و پرت است."
پاشنه آشیل محسن رضایی
- یکی از پاشنه آشیل های محسن رضایی جنگ است. اگرچه آقا محسن برای خودش برگه برنده حساب می کند، اما می شود با تا دو سوال محسن رضایی را خراب کرد. مثلاً عملیات رمضان را برای چه طراحی کردی و چرا بچه های مردم را به کشتن دادی؟ و یا مثلا در عملیات کربلای ۴ و از این جور سوالها.
موسوی را در چاله انداختند
- تاج زاده می گوید به آقای خاتمی گزارش باخت را دادیم. خاتمی گفت: به موسوی نگویید روحیه اش خراب می شود. بلند شوید با هم پیش میرحسین برویم. پیش میرحسین رفتیم و پیروزی اش در انتخابات را تبریک و گفتیم: از اینجا به بعد هم دیگر بعید است که نتایج تغییر کند.
- موسوی بنده خدا را در چاله انداختند. پیش خودشان گفتند موسوی آدم لجوج و احمقی است و تا آخر می ماند. یعنی موسوی همین جوری یک حرفی زده که تقلب شده، تا الان هم ایستاده و از موضع اش تکان نمی خورد! موسوی خواب نما نشده بود، واقعا باور کرده بود. اصلاً فکر نمی کرد که شاید خاتمی دروغ می گوید یا بلوف می زند. واقعا موسوی را به این باور رسانده بودندکه تو با درصد بالا پیروز شدی.
در مورد شبکههای اجتماعی توجیه نبودیم
- وقتی کروبی یا موسوی می خواستند به تجمعات بروند اطلاعاتِ فریب می دادند. ولی ما از اینکه تیم حفاظت آنها کدام منطقه را چک می کنند، متوجه می شدیم محل تجمعشان کجاست. آنها از شبکه های اجتماعی خیلی خوب بهره برداری می کردند، ولی ما در رابطه با فیسبوک و شبکه های مجازی خیلی توجیه نبودیم.
- شبکه های اجتماعی آرام آرام در جامعه گسترش می یافت و ما از این موضوع غافل بودیم و احاطه ای به آن نداشتیم. چپها از شبکههای اجتماعی مانند فیس بوک، توییتر و... برای پیشبرد برنامه هایشان به خوبی استفاده می کردند و ما اصلا روی آن برنامهریزی نکرده بودیم.
http://iranscope.blogspot.com/2016/01/blog-post_39.html
اسماعیل احمدیمقدم فرمانده سابق نیروی انتظامی ایران، پس از چند ماه سکوت مصاحبهای مفصل با وبسایت "تاریخ انقلاب" انجام داده و مواردی را علیه اکبر هاشمی رفسنجانی، محسن رضایی و میرحسین موسوی مطرح کرده است.
وی در شهریور ماه امسال ضمن دفاع از عملکرد نیروی انتظامی در جریان اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸، گفته بود که محمود احمدینژاد خواستار دستگیری محمد خاتمی رئیسجمهوری سابق ایران بوده است.
این اظهارات آقای احمدیمقدم از سوی دفتر احمدینژاد تکذیب شد و فرمانده سابق نیروی انتظامی در واکنش به تکذیب سخنانش گفت: "بگذارید گرد و خاکها بخوابد، بعد صحبت میکنم."
این بار فرمانده ناجا که گفته میشود به دلیل تخلفات مالی از سمت خود برکنار شده، روایتهایی از انتخابات ریاست جمهوری سالهای ۸۴ و ۸۸ ارائه کرده که به گفته خودش برای اولین بار است مطرح میشود.
گزیده مصاحبه مفصل این مقام سابق ارشد انتظامی را در ادامه میخوانید:
هاشمی گفت تلویزیون ایران را نمیبینم
- وزارت چه قبل از انتخابات [سال ۸۸] و چه بعد از آن از ما پشتیبانی اطلاعاتی نمی کرد. اینجا موضوعی را به شما می گویم که تا به حال نگفتم. وزارت اطلاعات به نحوی آقای هاشمی را در جریان انتخابات ریاست جمهوری هدایت و حتی تشجیع می کرد.
- آقای هاشمی در ضمن صحبت چند بار گفت: فامیلتان احمدی نژاد. متوجه شدم به شایعه فامیل بودن من با احمدینژاد اشاره میکند. به ایشان گفتم ما هیچ نسبتی با آقای احمدی نژاد نداریم. بچه محل بودهایم، ولی حتی یادم نمیآید او را در محل دیده باشم. در شهرداری با او آشنا شدم. این شایعات مال بی.بی.سی است. اگر تلویزیون خودمان را گوش داده باشید، من سه بار در تلویزیون توضیح دادم که من هیچ نسبتی با آقای احمدی نژاد ندارم. گفت: "من اصلا تلویزیون خودمان را نگاه نمیکنم. ارزش دیدن ندارد؛ معلوم نیست چه میگویند، همش چرت و پرت است."
پاشنه آشیل محسن رضایی
- یکی از پاشنه آشیل های محسن رضایی جنگ است. اگرچه آقا محسن برای خودش برگه برنده حساب می کند، اما می شود با تا دو سوال محسن رضایی را خراب کرد. مثلاً عملیات رمضان را برای چه طراحی کردی و چرا بچه های مردم را به کشتن دادی؟ و یا مثلا در عملیات کربلای ۴ و از این جور سوالها.
موسوی را در چاله انداختند
- تاج زاده می گوید به آقای خاتمی گزارش باخت را دادیم. خاتمی گفت: به موسوی نگویید روحیه اش خراب می شود. بلند شوید با هم پیش میرحسین برویم. پیش میرحسین رفتیم و پیروزی اش در انتخابات را تبریک و گفتیم: از اینجا به بعد هم دیگر بعید است که نتایج تغییر کند.
- موسوی بنده خدا را در چاله انداختند. پیش خودشان گفتند موسوی آدم لجوج و احمقی است و تا آخر می ماند. یعنی موسوی همین جوری یک حرفی زده که تقلب شده، تا الان هم ایستاده و از موضع اش تکان نمی خورد! موسوی خواب نما نشده بود، واقعا باور کرده بود. اصلاً فکر نمی کرد که شاید خاتمی دروغ می گوید یا بلوف می زند. واقعا موسوی را به این باور رسانده بودندکه تو با درصد بالا پیروز شدی.
در مورد شبکههای اجتماعی توجیه نبودیم
- وقتی کروبی یا موسوی می خواستند به تجمعات بروند اطلاعاتِ فریب می دادند. ولی ما از اینکه تیم حفاظت آنها کدام منطقه را چک می کنند، متوجه می شدیم محل تجمعشان کجاست. آنها از شبکه های اجتماعی خیلی خوب بهره برداری می کردند، ولی ما در رابطه با فیسبوک و شبکه های مجازی خیلی توجیه نبودیم.
- شبکه های اجتماعی آرام آرام در جامعه گسترش می یافت و ما از این موضوع غافل بودیم و احاطه ای به آن نداشتیم. چپها از شبکههای اجتماعی مانند فیس بوک، توییتر و... برای پیشبرد برنامه هایشان به خوبی استفاده می کردند و ما اصلا روی آن برنامهریزی نکرده بودیم.
منبع:
----------------------
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر