جمعه، خرداد ۲۷، ۱۳۹۰

فیروزه خطیبی-نقد فیلم:«فانوس سبز»، دیوانه وار، دیوانه کننده و یا بچگانه؟


نقد فیلم:«فانوس سبز»، دیوانه وار، دیوانه کننده و یا بچگانه؟
فیروزه خطیبی
http://www.voanews.com/persian/news/arts/Greenlanternmovie-2011-6-17-124073559.html

«کنت توران» منتقد سینمایی روزنامه لس آنجلس تایمز، فیلم «فانوس سبز» Green Lanter را هم دیوانه وار و هم دیوانه کننده خوانده است. فیلمی که بیش تر به ژانر «علمی تخیلی» نزدیک است تا به یک بازسازی از روی کتاب های کمیک یا قصه های تصویری «ابرقهرمانی»!

توران می نویسد:«فانوس سبز دارای لحظه های پرهیجانی است که در طول نمایش فیلم کم و زیاد می شود. اما حرفه ای بودن ساخت فیلم تماشاگران علاقمند به این گونه فیلم ها را تا پایان نمایش آن به خود جذب می کند.»

داستان غیرمتعارف و تا حدودی بچه گانه این سری از کتاب های مصور که به دوران اوج محبوبیت قهرمانان خیالی و کارتونی دهه ۵۰ میلادی بازمی گردد، ماجرای ابرقهرمان هایی است که هر کدام با دردست داشتن یک فانوس سبز- البته فانوسی پیش رفته ای که به چراغ های تزئینی که از ماده ای شبیه به مواد مذاب آتشفشانی درست شده – در اطراف کائنات به حفاظت از گوشه های مختلف عالم اشتغال دارند.

با وجود آنکه گروه «فانوس های سبز» و انگشتر قدرتی که همراه آن می آید میلیون ها سال قدمت دارد اما هرگزتا کنون هنوزهیچ انسان «زمینی» نتوانسته است به مقام حفاظت از کائنات و دردست داشتن «فانوس سبز» برسد. تا اینکه بالاخره خلبانی به نام «هال جوردن» برای بدست آوردن این مقام انتخاب می شود اما این گزینش چه روی زمین و چه در عالم فرازمینی با مخالفت هایی روبرو می شود!

عین همین واقعه در «هالیوود» و هنگامی که «رایان رینولدز» خوشقیافه و جذاب را برای ایفای نقش اول فیلم «فانوس سبز» آزمایش می کردند افتاد. یعنی دست اندرکاران از خود می پرسیدند:«رینولدز توی اونیفورم سبز چه شکلی خواهد داشت؟ آیا این بازیگرجنبه های کافی برای قدرت نمایی کافی در مقابل «پارالاکس» یا شوم ترین نهاد مخرب کائنات را خواهد داشت؟»

دست برقضا، «رینولدز» خیلی هم خوب از ایفای این نقش تازه برآمده است و توانسته است فیلمنامه «گرگ برلانتی»،«مایکل گرین»، مایکل گلدنبرگ» و «مارک گوگنهایم» را زنده کند اما بنا برگفته منتقد سینمایی لس آنجلس تایمز: «مشکل در این است که آیا این همه زحمت برای ارائه چنین داستان متوسط الحالی لازم و یا اصلا ضروری است؟»

با این همه «رینولدز» نقش «هال جوردن» خلبان مغرور و ازخود راضی «شرکت هوانوردی فریس» را به خوبی ارائه می کند. به ویژه در بخش هایی از فیلم که او با دوست دختر قدیمی اش «کارول فریس» (با بازی بلیک لایولی) روبرو می شود. تا جایی که «کارول» باعث می شود او صبح روزی که قرار است به مقام دارنده «فانوس سبز» و نگهدارنده کائنات برسد، دیر از خواب بلند شود!

یکی از موثرترین عوامل فیلم «فانوس سبز» بدون شک جلوه های ویژه آن و طراحی های «گرنت میجر» است که برای برای نخستین بار «سیاره اوآ» یا محل زندگی و حشرونشر فانوس بدستان سبز یا محافظان دیرپای کائنات را به ما نشان میدهد. محافظانی که توانستند راه و رسم حفاظت از عالم و انرژی بخشیدن به این فانوس ها که همان «خواستن توانستن است» را بیاموزند.

در همین سیاره «اوآ» است که یکی از فانوس داران به نام «آبین سور» تصمیم می گیرد به جنگ «پارالاکس» پلید برود اما این جنگ با شکست روبرو می شود و «آبین سور» به طور اتفاقی برروی کره زمین سقوط می کند. انگشترمخصوص «آبین سور» که همیشه صاحب بعدی خود را انتخاب می کند، این بار«هال» را به عنوان فانوس دار سبز بعدی برمی گزیند. البته هیچکس به اندازه خود «هال» از این انتخاب شگفت زده نیست!

در اینجاست که مراسم سوگند «هال» در کائنات انعکاس می یابد:«بگذار کسانی که شرورت را پرستش می کنند از قدرت من و فانوس سبز آگاه شوند.»

«کنت توران» منتقد سینمایی لس آنجلس تایمز بزرگ ترین مشکل فیلم «فانوس سبز» که در طول مدت فیلم هرگز حل نمی شود را تضادی می خواند که بین دیدگاه های شخصیت«هال جوردن» نسبت به «پارالاکس» (شخصیت منفی فیلم) در آغازفیلم و پایان آن وجود دارد. تضادی که فیلمسازان کوشیده اند تا با استفاده از شخصیت ها و وقایع غیرضروری آن را از بین ببرند اما در این کار موفق نبوده اند. این شخصیت ها به ویژه «فانوس داران» دیگری هستند که گاه تماشاگر را به یاد پناهندگانی از سری فیلم های «جنگ ستارگان» Star Wars می اندازند.

«رینولدز» به عنوان ستاره اول یک فیلم ماجراجویانه و علمی تخیلی نتوانسته است به خوبی با رقبایی چون «مایکل فسبندر» که در تازه ترین فیلم از سری فیلم های X-Men به نام «ایکس من: طراز اول» استانداردهای تازه ای برای بازیگری درنقش «ابرقهرمان ها» بوجود آورده برابری کند.

یکی از بهترین وجه های فیلم تازه «فانوس سبز» حضور یک «ضد قهرمان» درخود توجه است. «پارالاکس» که «زرد» (رنگ ترس) رنگ مورد علاقه اوست نماد کاملی از شرارت و اعمال وحشتناک و وحشت انگیز است. نماینده این نهاد بدی، دانشمندی به نام «هکتور هاموند» (با بازی پیتر سارسگارد) است. ارتباط با «پارالاکس» هکتور را تبدیل به شخصیتی شبیه به «گوژ پشت نتردام» با چشمانی ریز و گرد زردرنگ کرده است. کازیمونویی که هرجا قدم می گذارد با خودش بدی و بدجنسی و شوریدگی به همراه می آورد. منتقدین سینمایی بازی «سارسگارد» در فیلم «فانوس سبز» را «بسیار قابل توجه» خوانده اند.

با همه فرازو نشیب هایی که فیلم چندگونه «فانوس سبز» دارد این فیلم توانسته است از موهبت داشتن کارگردان خوبی چون «مارتین کمبل» که پیش از این ها فیلم های موفقی چون «ماسک زورو» و «کازینو رویال» را ساخته برخوردارشود. هرچند «کنت توران» این فیلم را جزو بهترین آثار«کمبل» نمی داند اما تماشاگران درپایان فیلم فرصتی پیدا می کنند تا از همین حالا قسمت هایی از فیلم آینده «فانوس سبز» را تماشا کنند. فیلمی که قرار است در تابستان ۲۰۱۲ به نمایش درآید!


iran#

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بايگانی وبلاگ