سه‌شنبه، آبان ۱۰، ۱۳۹۰

محمود دولت آبادی، نامزد جایزه بوکر برای کتابی که در ایران اجازه چاپ نیافت


محمود دولت آبادی، نامزد جایزه بوکر برای کتابی که در ایران اجازه چاپ نیافت
http://www.voanews.com/persian/news/arts/Colonel-2011-10-31-132923853.html

نام محمود دولت آبادری، نویسنده سرشناس ایرانی برای نوشتن رمان «زوال کلنل» کتابی که از ترس سانسور ٢۵ سال در کشوی میز این نویسنده باقی مانده بود در فهرست نامزدهای اولیه جایزه معتبر«من بوکر آسیا» قرار گرفت.

در جریان جشنواره اخیر کتاب در سنگاپور، نام ١٢ رمان از کشورهای ژاپن، چین، هند، پاکستان، کره جنوبی، بنگلادش و ایران به عنوان نامزدهای اولیه این جایزه در سال ٢٠١١ اعلام شد.

در نیمه اول سال ٢٠٠٩ سه کتاب داستان از سه نویسنده ارزنده ایرانی، به زبان آلمانی و انگلیسی و نه به زبان فارسی منتشر شد. وجه اشتراک این سه کتاب این است که هرچند همگی توسط نویسندگان ایرانی و به زبان فارسی نوشته شده اند، اما به علت شرایط حاکم و فضای سانسور در ایران، هیچ یک از این کتاب ها اجازه انتشار در داخل کشور را نداشته و به ناچار نخستین چاپ آن ها به زبان دیگری به جز فارسی و در خارج از کشور بوده است.

این سه کتاب به ترتیب «اخلاق مردم خیابان انقلاب»، نوشته امیر حسن چهلتن است که با عنوان «خیابان انقلاب تهران» به زبان آلمانی توسط انتشارات «کرشهام» در مونیخ به چاپ رسیده و سوسن باغستانی آن را از فارسی به آلمانی ترجمه کرده است. دومین کتاب، رمانی به قلم «شهریار مندنی پور» نویسنده ایرانی ساکن شرق آمریکاست که به نام «سانسور یک داستان عشقی ایرانی» توسط انتشارات «آلفرد کنوپف» در آمریکا منتشر شده و سارا خلیلی آن را از زبان فارسی به انگلیسی ترجمه کرده است. سومین رمان «زوال کلنل» نوشته محمود دولت آبادی است که از طرف انتشارات «یونیون» در سوئیس با عنوان «کلنل» انتشار یافته و بهمن نیرومند آن را از فارسی به آلمانی ترجمه کرده است.

داستان کتاب «زوال کلنل»، ماجرای زندگی یک خانواده ارتشی در زمان قبل و بعد از انقلاب است. پدر خانواده که در این کتاب به نام «کلنل» معرفی شده با همسرش «فروز» و فرزندانشان در تهران زندگی می کنند. نویسنده سرگذشت این خانواده را عمدتاً بعد از انقلاب ١٣۵٧ دنبال می کند و اثرات مخرب انقلاب را در از هم گسیختن این خانواده و نابودی و متلاشی شدن یکایک اعضای آن روایت می کند.

آیا «کلنل» دولت آبادی نمادی است از«کلنل محمد تقی خان پسیان»؟

کلنل یکی از سرهنگ های ارتش شاه است که به علت خودداری از شرکت در جنگ «ظفار» مورد توبیخ قرار گرفته و مدتی زندانی شده است. او نه آنچنان سرسپرده ارتش شاه است و نه دل خوشی از رهبران بعد از انقلاب ایران دارد. کلنل همواره به صورتی مستقل از هر دو حکومت باقی می ماند و تاوان این استقلال خود را نیز می پردازد: در زمان شاه به زندان می افتد و در زمان بعد از انقلاب به صورت موجودی منزوی و گوشه گیر در حاشیه ها باقی می ماند. هر کدام از فرزندان او پس از انقلاب سرنوشتی شوم پیدا می کنند. دختر کوچک او «پروانه» به مجاهدین پیوسته و در سن ١۴ سالگی در خیابان و هنگام پخش نشریه بازداشت شده وچندی بعد اعدام می شود.

یکی از پسران کلنل، محمد تقی، نیز در جریان انقلاب «شهید» می شود، فردی که به نظر می رسد وابستگی به گروه های چپ گراداشته است. پسر دیگرش مسعود، تحت تاثیر مبارزات مذهبی قرار گرفته و در جریان جنگ ایران و عراق به عنوان بسیجی به جنگ رفته و او نیز در آنجا کشته می شود. تنها دو فرزند کلنل هستند که هنوز زنده هستند و در تهران زندگی می کنند. دخترش فرزانه که با فرزندان و شوهرش که فردی فرصت طلب و خرده گیراست زندگی می کند. تنها پسر باقیمانده کلنل، امیر در اتاق زیر زمین خانه در تنهایی و انزوای کامل زندگی به سر می برد. او طرفدار حزب توده بوده و پیش از انقلاب دستگیر شده و به همراه همسرش که از سرنوشت او خبری در دست نیست تحت بازجویی قرار گرفته است. بازجوی او فردی به نام رسول خزر جاوید است که قبلاً دوست او بوده اما بعدها او را لو می دهد و سپس به صورت بازجوی او درمی آید. امیر در زندان روانی می شود و ناهنجاری های روانی و برزخ بین خودکشی و زندگی، همچنان در آن اتاق تاریک زیر زمین خانه پدری ادامه پیدا می کند. از همسر کلنل خبر زیادی در دست نیست، فقط به صورت اشاراتی در طول کتاب در می یابیم که کلنل، زن خود را به علت الکلی بودن و داشتن روابط نامشروع به دست خود و با حمایت پسرش «امیر»به قتل رسانده است. بدین ترتیب خواننده درکتاب «زوال کلنل» با خانواده ای متلاشی شده روبروست.

داستان کتاب با واقعه رویارویی کلنل با دو مامور امنیتی رژیم اسلامی شروع می شود که در نیمه شب و در هوایی بارانی، در خانه او را می زنند و از او می خواهند تا قبل از طلوع آفتاب، جسد دختر اعدام شده اش را تحویل گرفته و ترتیب دفن و کفن او را شبانه و تاقبل از طلوع آفتاب بدهد. این آغاز «کافکایی» در طول مدت خواندن کتاب با حالات رمز و رازگونه و گاه مبهم داستان ادامه دارد. بیش از نیمی از ماجراهای کتاب در همان شب حمل جسد به قبرستان وجریان خاک سپاری دختر کلنل می گذرد. جایی که آن دو مرد خرج گلوله هائی که برای اعدام دختر مصرف شده است را از او طلب می کنند.

کتاب «زوال کلنل» بر روی محور اصلی داستان کتاب، شخصیت کلنل، اندیشه ها و دست آوردهایش می چرخد و مروری است بر گذشته او. اما بیش از هرچیز دیگری، حالت روانی کرخت و بی حسی کلنل است که در این روایت مشهود است. مردی که هرآن اخبار بد و حوادث ناگوار در انتظاراوست، معهذا چنان رفتاری دارد که انگار هیچ چیز را حس نمی کند. انگار «کلنل» کتاب محمود دولت آبادی ازپس از انقلاب اسلامی، دچار یک شوک دائمی شده است.

شاید از جهاتی بتوان «کلنل» محمود دولت آبادی را با «کلنل محمد تقی خان پسیان» مقایسه کرد. یا شاید این رمان دوران اولیه آزادیخواهی در ایران در آستانه تجدد راترسیم می کند. در بخش پایانی کتاب، گفتگوی محمد تقی خان پسیان با کنسول انگلیس که او را ترغیب به خروج از ایران می کند، آورده شده که شاید تمثیلی است از حرکت خود کلنل در پس از انقلاب و فکر خروج از کشور و رفتن به اروپا. دکتر محمد مصدق، ستارخان و عمواوغلی نیز جزو شخصیت های تاریخی هستند که به صورت اشاره ای از آنان ذکری می شود.

اما کلنل تنها شخصیت داستان نیست که به او به صورت مفصل پرداخته شده است. امیر و فرزانه نیز در این داستان نقش های فرعی اما مهمی دارند. به ویژه امیر که دائما به دنبال فرصتی برای خودکشی است. او چونان کاغذ مچاله شده ای است پیچیده در ملافه و یا پتویی و افتاده بر تختخوابی؛ هیچ کاری از دست او برنمی آید. کلنل در تمامی کارهایش دست تنها است. هیچکدام از فرزندان او نمی توانند، یعنی توان و نیروی آن را ندارند، که به کمک او بیایند.

در موخره ای که مترجم کتاب نوشته است، از قول نویسنده می خوانیم که نوشتن این اثر حدود ٢۵ سال پیش شروع شده و بعد از مدتی در کشوی میز بایگانی شده است. تا اینکه در سال جدید میلادی، نویسنده که بارها آن را اصلاح و بازنویسی کرده است، احساس کرده که داستان اکنون برای انتشار آماده است.

«کلنل» شرحی از آنچه بر ایرانیان پس از انقلاب گذشت

داستان نزوال کلنل» بسیار گیرا و روان نوشته شده است و نویسنده اصل روایت گری را به خوبی رعایت کرده است. سبک نوشته به صورت روائی و از زبان نویسنده است، ولی در برخی موارد به توصیف حالات درونی شخصیت های دیگر داستان نیز می پردازد و در اینجا از زبان اول شخص، از جانب کلنل و یا امیر و یا فرزانه، صحبت می کند. نویسنده موفق می شود که شخصیت افراد را به خوبی ترسیم کرده و تمامی جوانب روحی و روانی آنان را تصور کند. حتی در برخی موارد با شرح طولانی این توصیفات روبرو می شویم و احساس می کنیم که این بخش می توانست قدری کوتاه تر بیان شود. در این داستان، بجز در چند مورد که دیالوگی بین امیر و خواهرش وجود دارد، تقریبا هیچ دیالوگی بین اشخاص به جز دیالوگ درونی شخصیت ها نیست.

از آنجایی که این داستان شرح واقعی سرنوشت بسیاری از خانواده هایی است که پس از انقلاب دچار حوادثی مشابه آنچه برای کلنل روی داده شده اند، داستان کتاب برای خواننده ایرانی گیرا و پر جذبه است و تا به آخر نیز همچنان روال ساده و صمیمی خود را به جلو می برد. ترجمه کتاب تا آنجا که می توان بدون مقایسه متن فارسی آن با آلمانی دریافت، یک دست، پخته، سلیس و روان است و نه تنها خواننده ایرانی، بلکه خوانندگان آلمانی ناآشنا به موضوع کتاب را، تا پایان کتاب علاقمند نگاه می دارد. منتقدین درنشریات آلمانی از کتاب «کلنل» استقبال کرده اند. این رمان در نمایشگاه بین المللی کتاب فرانکفورت نیز با حضور خود نویسنده معرفی شده است.

تنوع در فهرست جوایز بوکر آسیایی امسال

در پنج سالی که از تاسیس جایزه بوکر آسیایی می‌گذرد. این پرتنوع ‌ترین فهرست نامزدهای اولیه است که تاکنون اعلام شده و آثاری از سراسر آسیا را دربر می‌ گیرد. اقبال، رییس هیات داوران در این مورد می گوید:«فهرست اولیه ما از نظر موضوع، گستره و دید، تنوع زیادی دارد، هم نویسندگان تازه‌ کار را داریم و هم نویسندگان کهنه‌کار را. اما چیزی که این آثار را به هم نزدیک می‌کند همان حسی است که از خواندن یک اثر خوب نصیب‌ مان می‌شود. حس تاثیر مضاعف خواندن یک جمله خوب پس از یک جمله خوب. بنابراین فهرست هم نماینده بهترین‌های آسیا است و هم آینه خود آسیا.»

اسامی نامزدهای نهایی جایزه بوکر آسیا در روز ١٠ ژانویه ٢٠١٢ اعلام و برنده آن در ١۵ مارس طی مراسمی در هنگ کنگ (محل دفتر جایزه) معرفی خواهد شد.


iran#

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بايگانی وبلاگ