ارسالی مهدی خانبابا تهرانی
نگاهی دیگر؛ جبههبندیهای جدید مخالفان دولت ایران
اکبر گنجی
http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2011/11/111111_l10_ag_foreign_relations.shtml
«دیوید لینچ» کارگردان سرشناس آمریکایی یک کلوپ شبانه که انگیزه ساختن آن «کلاب سیلنسیو» در فیلم «جاده مالهالند» Mullholand Drive بوده را در شهر پاریس به راه انداخته است. کلوپی که شما را به دنیایی ناشناخته در یک فضای مرموز و عجیب وغریب می برد.
البته در این کلوپ شبانه از «کوتوله ها» خبری نیست و تا وقتی که یکی دو گیلاس مشروب نخورده اید کسی با شما به شکل «وارونه» صحبت نمی کند و بجز یک مشتری ژاپنی که در لباس «کابویی» در شب گشایش این کلوپ ظاهر شده بود و بعدا معلوم شد که او یک طراح مد است، بقیه اشخاص از لحاظ شکل ظاهری خیلی معمولی و برخلاف شخصیت های فیلم های «لینچ» عادی هستند.
در همین شب گشایش «سیلنسیو» یا کلوپ شبانه تازه «دیوید لینچ» در پاریس که داخل آن چیزی شبیه به باری است که انگار داخل یک آزمایشگاه پدیده های عجیب و غریب پزشکی تعبیه شده است، هیچ واقعه غیرطبیعی رخ نداد بجز آن که در آنجا از خود این کارگردان نابغه سینمای آمریکا «دیوید لینچ» به هیچوجه خبری نبود. هرچند برخی معتقدند او حتما از پشت یکی از شیشه های دود زده دیوارهای قدیمی در حالی که یکی از کلاه گیس های آنتیک «نیکلاس کیج» را در دست داشته مشغول تماشای داخل کلوپ بوده است.
درکلوپ «سیلنسیو» همه چیز از توالت ها و آینه های داخل آن گرفته تا بادام هایی که در ظرف های کوچک روی بار قرار گرفته، همه و همه رنگ سیاه خورده است. اسباب و اثاثیه این کلوپ هم از دهه پنجاه میلادی الهام گرفته است. صندلی های اطراف محوطه کلوپ به صورتی انتخاب شده که «فرد ضمن نشستن در آن ها بتواند در همه لحظات آن حالت هشیاری نسبت به آینده ای مرموز و نامعلوم را درخود حفظ کند.»
بعضی ها معتقدند این کلوپ شبانه، پاسخ «دیوید لینچ» به «کارخانه اندی وارهال» است. کافه اگزیستانسیالیستی «فلوره»، کاباره «دادائیستی» ولتر..اما خود دادا کجاست؟
درجواب مدیر کلوپ «سیلنسیو» می گوید: «من به شما اطمینان خاطر می دهم که آقای لینچ درحال حاضر نه تنها در پاریس نیست بلکه اصلا در قاره اروپا هم نمی باشد. اما قرار است تا برای برنامه ریزی های کلوپ در ماه آینده به اینجا بیاید.»
روی در ورودی توالت ها کلوپ هم نوشته شده است:«در این محل ماسک اکسیژن وجود ندارد!»
دیوید لینچ اخیرا در مصاحبه ای که با «پائولا جنوین» خبرنگار نشریه «لکسپرس» L'Express در خانه خود در هالیوود هیلز انجام داده است درباره ساختن این کاباره می گوید: «من درحال حاضر ٦٥ ساله ام. می گویند مردها وقتی به سن پنجاه سالگی می رسند می خواهند برج و باروهای بلندی بسازند تا قدرت و عظمت خودشان را به نمایش بگذارند. من فیلم های زیادی را کارگردانی کرده ام. آهنگ ساخته ام. انوع واقسام وسائل عجیب و غریب اختراع کرده ام و خلاصه کارهایی انجام داده ام که همه آن ها ابتدا و انتهایی داشته اند. حالا تصمیم گرفته ام یک چیز منسجم و قابل لمس که واقعا وجود دارد بسازم!»
دیوید لینچ می گوید:«اوئل با نقاشی شروع کردم. درطول مدت سه سال گذشته من در کارگاهی در«مونپارناس» جایی که «پیکاسو» و «میرو» نقاشی می کرده اند کار کرده ام. روی همان سنگ هایی که آن ها روی آن کار کرده اند نقاشی کرده ام. بعد ناگهان تصمیم گرفتم روی ایده این بار و این کلوپ شبانه کار کنم و در طول دو سال گذشته همین کارم بوده است. حالا با درنظرگرفتن نتیجه این کار، پیش خودم فکر می کنم حالا دیگه حتما فناناپذیر شده ام! احساس می کنم توانسته ام بخش عظیمی از فضا و شخصیت هایی که در فیلم هایم بوجود آورده ام، حتی موسیقی که ساخته ام را در این محل ابدی کنم.»
در انتهای پله هایی که شما را شش طبقه به زیر زمین می برد، احساس می کنید دنیای دیگری در داخل «کلوپ سیلنسیو» در انتظار شماست. بارهای کوچک و پراکنده «بودائیستی» که هرکدام یک پرده کوچک سینما را در خود جای داده اند. یک کتابخانه. جنگل رویایی معروفی که در «تویین پیک»(سری فیلم های ترسناک تلویزیونی دیوید لینچ) دیده ایم وخلاصه هرچیزی که ممکن است وجود آن در شهری چون پاریس غیرممکن باشد در این کلوپ گنجانده شده است. یک لحظه فضای کلوپ به کلی تاریک می شود. لحظه ای دیگر ناگهان یک تونل طلائی به شکل «مندلا» های تو درتو روشن می شود. فضای «کلوپ» گاه شبیه به «نیروانا» یا بهشت موعود است و گاه تبدیل به یک بارقدیمی و نم کشیده در شهر سینسیناتی در دهه هفتاد میلادی آمریکا می شود.
طلاکاری های ظریف بخش هایی از دیوارهای کلوپ را همان هنرورانی که بنای آرامگاه «ناپلئون» را تزئین کرده اند ساخته اند. دیوید لینچ حتی خواسته بود که در قسمت هایی که شبیه جنگل های فیلم های اوست چند «کولی» واقعی کار برش درو دیوارها را برعهده بگیرند اما به او گفته شد که «سارکوزی» درحال اخراج کولی ها از فرانسه است و این تقاضای او انجام پذیر نیست!
پنج سال از ساختن آخرین فیلم دیوید لینچ «اینلند امپایر» گذشته است اما این فیلمساز هنوز حاضر نیست به این سئوال پاسخ بدهد که آیا فیلم دیگری در دست تهیه دارد یا نه؟
لینچ می گوید:«سیلنسیو برای من یک محل عزیزیه. من همیشه دلم می خواست یک چنین محل خودمونی و جایی که همه هنرها بتوانند با هم یکجا قرار بگیرند را بسازم. اینجا البته تبدیل به کارگاه «اندی وارهال» نخواهد شد اما جایی است که هر هنرمند پیشرویی که ایده های بکر وتاره داره میتونه بیاد و تجربه هایش را در اینجا پیاده کند. این هنرمندان از هر رشته هنری میتونند بیان اینجا و چیزهای تازه ای را به این جا اضافه کنند و هرچه که دوست دارند خلق کنند.»
اما چرا دیوید لینچ این مکان بخصوص به آدرس شماره ١٤٢ کوچه مونمارتر را برای «سیلنسیو» انتخاب کرده است؟ به طور مشخص به این دلیل که این کوچه محلی است که «مولیر» در آن بخاک سپرده شده است. امیل زولا کتاب معروف خود «متهم» را در زیرزمین همین ساختمان به چاپ رسانده است. درکافه روبروی این ساختمان هم ژان ژاره، قهرمان سوسیالیستی که می خواست جلوی وقوع جنگ جهانی اول را بگیرد ترور شده است.
با این همه کلوپ «سیلنسیو» یک کلوپ خصوصی است که فقط اعضای آن و کسانی که حق عضویتی به مبلغ ١٠٠٠ یورو در سال پرداخت کرده اند حق ورود دارند. اما «فیش» مدیرکلوپ معتقد است عضویت در چنین کلوپی درشهر پاریس با وجود هنرمندانی که در اینجا ظهور خواهند کرد خیلی هم ارزان است. بویژه آن که بعد از ساعات نیمه شب تقریبا هرکسی می تواند وارد کلوپ بشود.
نگاهی دیگر؛ جبههبندیهای جدید مخالفان دولت ایران
اکبر گنجی
http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2011/11/111111_l10_ag_foreign_relations.shtml
«دیوید لینچ» کارگردان سرشناس آمریکایی یک کلوپ شبانه که انگیزه ساختن آن «کلاب سیلنسیو» در فیلم «جاده مالهالند» Mullholand Drive بوده را در شهر پاریس به راه انداخته است. کلوپی که شما را به دنیایی ناشناخته در یک فضای مرموز و عجیب وغریب می برد.
البته در این کلوپ شبانه از «کوتوله ها» خبری نیست و تا وقتی که یکی دو گیلاس مشروب نخورده اید کسی با شما به شکل «وارونه» صحبت نمی کند و بجز یک مشتری ژاپنی که در لباس «کابویی» در شب گشایش این کلوپ ظاهر شده بود و بعدا معلوم شد که او یک طراح مد است، بقیه اشخاص از لحاظ شکل ظاهری خیلی معمولی و برخلاف شخصیت های فیلم های «لینچ» عادی هستند.
در همین شب گشایش «سیلنسیو» یا کلوپ شبانه تازه «دیوید لینچ» در پاریس که داخل آن چیزی شبیه به باری است که انگار داخل یک آزمایشگاه پدیده های عجیب و غریب پزشکی تعبیه شده است، هیچ واقعه غیرطبیعی رخ نداد بجز آن که در آنجا از خود این کارگردان نابغه سینمای آمریکا «دیوید لینچ» به هیچوجه خبری نبود. هرچند برخی معتقدند او حتما از پشت یکی از شیشه های دود زده دیوارهای قدیمی در حالی که یکی از کلاه گیس های آنتیک «نیکلاس کیج» را در دست داشته مشغول تماشای داخل کلوپ بوده است.
درکلوپ «سیلنسیو» همه چیز از توالت ها و آینه های داخل آن گرفته تا بادام هایی که در ظرف های کوچک روی بار قرار گرفته، همه و همه رنگ سیاه خورده است. اسباب و اثاثیه این کلوپ هم از دهه پنجاه میلادی الهام گرفته است. صندلی های اطراف محوطه کلوپ به صورتی انتخاب شده که «فرد ضمن نشستن در آن ها بتواند در همه لحظات آن حالت هشیاری نسبت به آینده ای مرموز و نامعلوم را درخود حفظ کند.»
بعضی ها معتقدند این کلوپ شبانه، پاسخ «دیوید لینچ» به «کارخانه اندی وارهال» است. کافه اگزیستانسیالیستی «فلوره»، کاباره «دادائیستی» ولتر..اما خود دادا کجاست؟
درجواب مدیر کلوپ «سیلنسیو» می گوید: «من به شما اطمینان خاطر می دهم که آقای لینچ درحال حاضر نه تنها در پاریس نیست بلکه اصلا در قاره اروپا هم نمی باشد. اما قرار است تا برای برنامه ریزی های کلوپ در ماه آینده به اینجا بیاید.»
روی در ورودی توالت ها کلوپ هم نوشته شده است:«در این محل ماسک اکسیژن وجود ندارد!»
دیوید لینچ اخیرا در مصاحبه ای که با «پائولا جنوین» خبرنگار نشریه «لکسپرس» L'Express در خانه خود در هالیوود هیلز انجام داده است درباره ساختن این کاباره می گوید: «من درحال حاضر ٦٥ ساله ام. می گویند مردها وقتی به سن پنجاه سالگی می رسند می خواهند برج و باروهای بلندی بسازند تا قدرت و عظمت خودشان را به نمایش بگذارند. من فیلم های زیادی را کارگردانی کرده ام. آهنگ ساخته ام. انوع واقسام وسائل عجیب و غریب اختراع کرده ام و خلاصه کارهایی انجام داده ام که همه آن ها ابتدا و انتهایی داشته اند. حالا تصمیم گرفته ام یک چیز منسجم و قابل لمس که واقعا وجود دارد بسازم!»
دیوید لینچ می گوید:«اوئل با نقاشی شروع کردم. درطول مدت سه سال گذشته من در کارگاهی در«مونپارناس» جایی که «پیکاسو» و «میرو» نقاشی می کرده اند کار کرده ام. روی همان سنگ هایی که آن ها روی آن کار کرده اند نقاشی کرده ام. بعد ناگهان تصمیم گرفتم روی ایده این بار و این کلوپ شبانه کار کنم و در طول دو سال گذشته همین کارم بوده است. حالا با درنظرگرفتن نتیجه این کار، پیش خودم فکر می کنم حالا دیگه حتما فناناپذیر شده ام! احساس می کنم توانسته ام بخش عظیمی از فضا و شخصیت هایی که در فیلم هایم بوجود آورده ام، حتی موسیقی که ساخته ام را در این محل ابدی کنم.»
در انتهای پله هایی که شما را شش طبقه به زیر زمین می برد، احساس می کنید دنیای دیگری در داخل «کلوپ سیلنسیو» در انتظار شماست. بارهای کوچک و پراکنده «بودائیستی» که هرکدام یک پرده کوچک سینما را در خود جای داده اند. یک کتابخانه. جنگل رویایی معروفی که در «تویین پیک»(سری فیلم های ترسناک تلویزیونی دیوید لینچ) دیده ایم وخلاصه هرچیزی که ممکن است وجود آن در شهری چون پاریس غیرممکن باشد در این کلوپ گنجانده شده است. یک لحظه فضای کلوپ به کلی تاریک می شود. لحظه ای دیگر ناگهان یک تونل طلائی به شکل «مندلا» های تو درتو روشن می شود. فضای «کلوپ» گاه شبیه به «نیروانا» یا بهشت موعود است و گاه تبدیل به یک بارقدیمی و نم کشیده در شهر سینسیناتی در دهه هفتاد میلادی آمریکا می شود.
طلاکاری های ظریف بخش هایی از دیوارهای کلوپ را همان هنرورانی که بنای آرامگاه «ناپلئون» را تزئین کرده اند ساخته اند. دیوید لینچ حتی خواسته بود که در قسمت هایی که شبیه جنگل های فیلم های اوست چند «کولی» واقعی کار برش درو دیوارها را برعهده بگیرند اما به او گفته شد که «سارکوزی» درحال اخراج کولی ها از فرانسه است و این تقاضای او انجام پذیر نیست!
پنج سال از ساختن آخرین فیلم دیوید لینچ «اینلند امپایر» گذشته است اما این فیلمساز هنوز حاضر نیست به این سئوال پاسخ بدهد که آیا فیلم دیگری در دست تهیه دارد یا نه؟
لینچ می گوید:«سیلنسیو برای من یک محل عزیزیه. من همیشه دلم می خواست یک چنین محل خودمونی و جایی که همه هنرها بتوانند با هم یکجا قرار بگیرند را بسازم. اینجا البته تبدیل به کارگاه «اندی وارهال» نخواهد شد اما جایی است که هر هنرمند پیشرویی که ایده های بکر وتاره داره میتونه بیاد و تجربه هایش را در اینجا پیاده کند. این هنرمندان از هر رشته هنری میتونند بیان اینجا و چیزهای تازه ای را به این جا اضافه کنند و هرچه که دوست دارند خلق کنند.»
اما چرا دیوید لینچ این مکان بخصوص به آدرس شماره ١٤٢ کوچه مونمارتر را برای «سیلنسیو» انتخاب کرده است؟ به طور مشخص به این دلیل که این کوچه محلی است که «مولیر» در آن بخاک سپرده شده است. امیل زولا کتاب معروف خود «متهم» را در زیرزمین همین ساختمان به چاپ رسانده است. درکافه روبروی این ساختمان هم ژان ژاره، قهرمان سوسیالیستی که می خواست جلوی وقوع جنگ جهانی اول را بگیرد ترور شده است.
با این همه کلوپ «سیلنسیو» یک کلوپ خصوصی است که فقط اعضای آن و کسانی که حق عضویتی به مبلغ ١٠٠٠ یورو در سال پرداخت کرده اند حق ورود دارند. اما «فیش» مدیرکلوپ معتقد است عضویت در چنین کلوپی درشهر پاریس با وجود هنرمندانی که در اینجا ظهور خواهند کرد خیلی هم ارزان است. بویژه آن که بعد از ساعات نیمه شب تقریبا هرکسی می تواند وارد کلوپ بشود.
iran#
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر