چهارشنبه، آذر ۱۷، ۱۳۸۹

فيروزه خطيبی-«بازی بزرگ»، نمایشی برای شناساندن افغانستان به تماشاگران تئاتردر نیویورک


«بازی بزرگ»، نمایشی برای شناساندن افغانستان به تماشاگران تئاتردر نیویورک
فيروزه خطيبی
http://www.voanews.com/persian/news/arts/Afghanplay-2010-12-8-111534024.html

نمایشنامه ای به نام «افغانستان: بازی بزرگ» اخیرا در مرکز «اسکربال» دانشگاه نیویورک توسط کمپانی تئاتر «ترایسیکل» به نمایش درآمده است. این نمایش در طول هفت ساعت و نیم و از طریق یک سری قطعات کوتاه تئاتری وقایع و رویدادهای شخصی و عمومی یک دوران ١٧٠ ساله از تاریخ معاصر افغانستان را به نمایش می گذارد.

هرچند نوشته هایی که برای اجرا در این نمایش انتخاب شده از یک دستی لازم برخوردار نیستند اما این اثر نمایشی که با همکاری «نیکلاس کنت» و «ایندهو روباسینگهام» کارگردانی شده است یک اثر برانگیزنده و ارزشمند تئاتری به شمار می رود.

نمایش «افغانستان: بازی بزرگ» از ١٢ نمایشنامه تک پرده ای و کوتاه و سه قطعه نمایش مستند بر اساس وقایع تاریخی تشکیل شده است که درسه قسمت به نمایش گذاشته می شوند. بخش اول وقایع و رویدادهای اواسط قرن هیجدهم میلادی، تا ١٩٣٠ را پوشش می دهد. قسمت دوم از سال ١٩٧٩ تا ١٩٩٦ را در بر می گیرد و سومین قسمت از ١٩٩٦ تا ٢٠١٠ را پوشش می دهد. هربخش از این نمایش در یک شب اجرا می شود وتماشاگران می توانند برای تماشای بخش های دیگر آن به محل تئاتر بازگردند.

نمایش «بازی بزرگ» با نمایشنامه کوتاهی از «سیبا شکیب» آغاز می شود که بین دو قسمت مختلف از بخش اول نمایش تقسیم شده است. این قطعه کوتاه و میخکوب کننده نمایش را با یک انفجار هنری آغاز می کند و ماجرای مردی است که می خواهد تصویر یکی ازشخصیت های اثرگذارسیاسی افغانستان را روی دیواری نقاشی کند اما با مخالفت خشونت آمیز «طالبان» روبرو می شود. این اثر هنری و این نقاشی روی دیواردر طول مدت اجرای بخش اول نمایش «بازی بزرگ» وقایع و رویدادهای دیگر را هم تحت تاثیر قرار می دهد. این تصویر نقاشی شده نیمه کاره به صورت هوشمندانه ای نورپردازی شده است و نقطه ارتباطی است میان تماشاگر و شخصیت هایی که روی صحنه پرداخته شده اند.

بازی های عمیق و چشمگیر بازیگران بریتانیایی از همان نخستین صحنه های آغاز نمایش به شدت تماشاگر را تحت تاثیر قرار می دهند. از جمله بازی «جما ردگریو» بازیگری که نقش همسر یک ژنرال انگلیسی را بازی می کند که در سال ١٨٤٢ توانست از وقایع کشتار جمعی نیروهای انگلیسی به دست افغان ها جان سالم به در برد.«ردگریو» دیالوگ های خود و مفاهیم آن را با احساسی قوی و نیرومند به تماشاگر القا می کند. دیالوگ هایی که «استفن جفری» آن را نوشته و با مناظری از پاسگاه انگلیسی دورافتاده ای در مناطق مرزی«جلال آباد» هم آهنگ کرده است.

کمی بعد «ردگریو» با همان قدرت پیشین نقش «هیلاری کلینتون» را در یکی از وقایع اخیرایفا می کند. اما بهترین بازی این بازیگر هنرمند در قطعه دیگری است که «دیوید گریگ» آن را نوشته و «مینی ژوپ در کابل» نام دارد. در این بخش از نمایش دنباله دار «بازی بزرگ» نویسنده خود را در یک گفتگوی خیالی با یکی از رئیس جمهورهای پیشین افغانستان «نجیب الله» با بازی «دنیل رابین»می بیند. این نوشته سورریالیستی یکی از درخشان ترین لحظات این بخش از نمایش است که «رد گریو» یک بار دیگربه عنوان یک بازیگر ماهر آن را به کمک «رابین» به بهترین نحو ارائه می دهد و مسائلی چون محدودیت های زنان در افغانستان در زمینه های مختلف به طور اعم و مخالفت های خشونت بار طالبان با تحصیل زنان به طور اخص در این قطعه به نمایش گذاشته شده است. در این بخش «رابین» در نقش «نجیب الله» رئیس جمهوری آسیب پذیر می خواهد بداند چگونه او و خانواده اش ناگهان تحت تهاجم خشونت بار مجریان قانون شریعت قرارگرفته اند.

رابین درجایی دیگر از نمایش «افغانستان: بازی بزرگ» در نقش «شاه امان الله خان» خود مجری خشونت است. خشنونتی که در نهایت درسال ١٩٢٩ کودتا و فرار از مملکت را برای او به ارمغان می آورد. در بخش دیگری از نمایش، رابین فرصتی می یابد تا نقش وزیر جنگ خوش بینی را بازی کند که به دوران ریاست جمهوری«کلینتون» و کوشش های او دربراندازی طالبان امیدوار است.

نمایش از صحنه های کمدی نیز خالی نیست. در قطعه کوتاهی به قلم «دیوید ادگار» تماشاگر می تواند شاهد آماده شدن قوای روسیه برای تهاجم به افغانستان باش که از لحظات خنده آوری برخوردار است. یا هنگامی که یک مامور «سیا» می کوشد با یکی از رهبران طالبانی ارتباط برقرار کند.

نمایش «افغانستان: بازی بزرگ» که مهم ترین جنگ های افغانستان در دوقرن گذشته و تاثیرات این جنگ ها را بر شهروندان و جنگ آوران مورد بررسی قرار داده است می کوشد تا واقعیت افغانستان را به تماشاگران آمریکایی نشان دهد. کارگردان روباسینگام می گوید این مسئله از اهمیت خاصی برخوردار است:«در میان مردم غرب، عقاید و افکار پیچیده و گوناگونی در باره آنچه در افغانستان می گذرد وجود دارد. این نمایش در واقع مشخص می کند که ما در چه مواردی اشتباه کرده ایم و چند بار این اشتباهات را در طول سال ها تکرار کرده ایم.»

مجموعه داستان های نمایش بازی بزرگ در سال ٢٠٠٨ توسط کارگردان «نیکلاس کنت» گردآوری شده است وبنا برگفته خود او پاسخی است به دورانی که جنگ افغانستان با اوج گرفتن جنگ عراق به دست فراموشی سپرده شده بود:«برای مدتی طولانی هیچکس خبر نداشت در افغانستان چه می گذرد. روز به روز هم بر تعداد تلفات و خسارت های نیروهای «ناتو» و افغان ها اضافه می شد اما معلوم نبود غربی ها در آنجا چه می کنند.»

با این حال در نمایش «افغانستان: بازی بزرگ» از جلوه های حماسی یا ویژه گی ها خاص تئاتری خبری نیست واز صحنه تئاتر صرفا به عنوان رسانه ای برای جلب توجه مردم آمریکا به سیاست های خارجی استفاده شده است.

شیرین مارتینو، یکی از بازیگران نمایش که در چند نقش از جمله نقش «ژاندارک افغان» بازی دارد این شیوه کار را مفید و موثر می خواند:«تماشاگران به این صورت می توانند خودشان را جای بازیگران بگذارند. این رابطه ای است که بین تماشاگر و شخصیت های روی صحنه ایجاد می شود و به نظر من روش موفقی است.»




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بايگانی وبلاگ