برپایی نمایشگاه تازه ای از هنرهای مدرن سرخپوستان آمریکا
سوزان لووگ
http://www.voanews.com/persian/news/arts/AmericanIndian-2010-11-9-107015729.html
یک نمایشگاه جدید در «موزه ملی سرخپوستان آمریکا» در شهر واشنگتن، نگاه تازه ای است به هنرهای تجسمی مدرن برگرفته از فرهنگ بومی این کشور.
این موزه که درسال ٢٠٠٤ برای آشنایی دیدارکنندگان با تاریخ و فرهنگ سرخپوستان نیمکره شمالی برپا شده است از همان آغاز گشایش تمرکز خود را بر روی هنرهای مدرن و معاصرمردم بومی آمریکا و زندگی روزمره آنان گذاشته است. این تازه ترین نمایشگاه که «نقطه برتری» نام دارد یک نمونه بارز از نوع فعالیت های موزه ملی سرخپوستان آمریکا در واشنگتن است.
نقاشی هایی با شیوه آبستره و رنگ های تابناک، روشن و درخشان، تندیس های برنزی و یک ویدیوی دیجیتالی بخش هایی از این نمایشگاه تازه را که شامل ٣١ قطعه هنری است تشکیل می دهند.
ربکا هیدتاتمن ، کیوریتورموزه معتقد است که دیدارکنندگان از این نمایشگاه از دیدن برخی از آثاری که در آن به نمایش درآمده است شگفت زده می شوند چرا که بسیاری از این آثار برخلاف انتظار و تصور آن هاست و هرآنچه که تاکنون در ذهن خود درباره آثار هنری سرخپوستان گنجانده اند :«من فکر می کنم مردم به هیچوجه توقع ندارند که در این موزه تازه ترین آثار مدرن و معاصر سرخپوستان را ببینند. اغلب این دیدارکنندگان از وجود چنین آثاری کاملا بی اطلاع هستند.»
ربکا امیدوار است که نمایشگاه «نقطه برتری» بتواند مردم را کنجکاو کرده و ذهن آنان را به چالش بگیرد تا توجه بیشتری نسبت به هنرمندان سرخپوست و نقش آنان درصحنه هنرهای معاصر جهان امروز پیدا کنند.
یکی از این هنرمندان بومی که تماشاگران موزه را به چالش می گیرد، ماری وات است. او قطعاتی از پارچه های دستبافی را که به اشکل دایره های بزرگ و کوچکی بریده شده اند را به هم می دوزد و آن ها را به شکل یک چهل تکه درمی آورد. او روزهای یکشنبه را در محل نمایشگاه در موزه می گذراند و از دیدارکنندگان می خواهد که در ساختن قطعات این چهل تکه به او کمک کنند.
بیش از شش زن دور یک میز مدور می نشینند و چند شلوار بلوجین به هم سنجاق شده در مقابل آنان روی این میز قرار می گیرد. هرکسی که دوست داشته باشد می تواند در این تجربه دوخت و دوز شرکت کنند حتی کسانی که از هنرخیاطی سررشته ای ندارند.
«ماری وات» می گویدهرکسی از هر سن و سالی از بچه دو ساله تا بزرگسال صد ساله می تواند در ساختن این اثر هنری شرکت کند:«البته اگر کسی بخیه هایش را محکم نکرده باشد من خودم آن ها را یک بار دیگر می دوزم. همه این کوک ها مهم هستند. یعنی هرکدام به اندازه یک مهر انگشتی یا یک امضا منحصر به فرد هستند.»
درحقیقت این گوناگونی کوک ها و بخیه هاست که به چهل تکه شکل خاصی می بخشد. نقش های روی این قطعات چهل تکه ذرت، لوبیا و کدو از مظاهر سه غذای سنتی سرخپوستان «سنکا» را نشان می دهد. این چهل تکه ها اغلب از پشم های دوباره دیسی شده پتوهای قدیمی ساخته شده اند که آن نیز مفهوم خاصی به همراه دارد.ماری وات می گوید:« من می خواستم از این پتوهای آنتیک استفاده کنم چون پتو از اشیائی است که مردم بومی هر روز از آن استفاده می کنند. این پتوهای پشمی مفهوم خاصی در فرهنگ سرخپوستان و جوامع بومی دارند. ما در فرهنگ «سنکا» این پتوها را به عنوان قدردانی به کسانی می دهیم که شاهد وقایع مهمی در زندگیشان بوده اند.»
اغلب آثاری که در نمایشگاه تازه موزه سرخپوستان شهر واشنگتن به نمایش درآمده اند نشانه هایی از هویت و فرهنگ مردم بومی دارند و نمایانگر دورنما و منظره ای کلی از زندگی آنان در طول قرن ها در مناطق مختلف آمریکای شمالی هستند. این آثاربرای نخستین بار دیدگاه ویژه آنان را از دنیای مدرن و امروزی به نمایش می گذارد.
جیمزلاواندور یکی دیگر از هنرمندانی است که پتوی جالبی را به نمایش گذاشته است. پتویی که از پانزده پانل کوچک با رنگ آمیزی های چشمگیر تشکیل شده است. «تروتمن» کیوریتور نمایشگاه می گوید این قطعات نمایانگرکمپ محل زندگی سرخپوستان «اوماتیلا» است. این اثر برخلاف آثار معمول و متداول سرخپوستان شکل دقیقی از کمپ و سرزمین های اطراف آن را نشان نمی دهد بلکه نیروهای پنهانی، زمین شناسی و انرژی های آسمانی که این سرزمین را بوجود آورده اند را به نمایش گذاشته است.
جیمز لونا یک سرخپوست «پووکی چوم» است که در نواحی جنوب کالیفرنیا زندگی می کنند. این هنرمند در تمام کارهای مدرن و معاصر خود از عوامل مربوط به سرخپوستان استفاده می کند با این همه او می گوید:«به نظر من این کارها حتما نباید از شکل ها و پیام های متداول سرخپوستان برخوردار باشند. خوب البته من یک مرد سرخپوست هستم و در عین حال یک هنرمند هم هستم و مسلما آثاری که خلق می کنم آثار بومی به شمار می روند و از نظرگاه های سرخپوستان برخوردارند.»
تابلوی «کلیسایی برای پابلو تاک» جیمز لونا درسال ٢٠٠٥ برای بینال مخصوصی ساخته شده است و یکی از بزرگ ترین نقاشی های نمایشگاه به شمار می رود. این اثر درواقع یک چیدمان هنری است که انسان را به یاد یک کلیسای اسپانیایی محل تبلیغات مذهبی در کالیفرنیا می اندازد. در اطراف این چیدمان نیمکت های مخصوص و حتی یک محل عبادت هم قرار گرفته و درواقع کاوشی است در تاثیراتی که مسیحیت و تبلیغات آن برمردم بومی آمریکا و نحوه زندگی آنان گذاشته است. در این چیدمان هم چنین اشیاء و عوامل سمبلیکی که در هنگام عبادت از آن استفاده می شده در کنار هم قرار گرفته است. عواملی چون عود و عنبری که مسیحیان هنگام عبادت می سوزاندند در کنار یک دسته «درمنه» که سرخپوستان هنگام عبادت می سورانند قرارگرفته است. هم چنین زنگوله هایی که از کدوهای قلیایی ساخته شده است در کنار زنگ های فلزی مبلغان مذهبی که از اسپانیا برای ارشاد سرخپوستان به سرزمین تازه کشف شده آمریکا می آمدند قرارداده شده است.
اثر هنری مدرن دیگری یک خورجین داروهای گیاهی را نشان می دهد که در کنار پرهای عقاب قرار گرفته است.
این قطعه هنری، نوعی سرسپاردگی است به یکی از اعضای قبیله «لونا» است که بیش از٢٠٠ سال پیش به رم سفر کرده است تا به عنوان یک طلبه کاتولیک درس روحانیت خوانده و کشیش شود. «تروتمن» می گوید:«البته او هرگز دوباره به زادگاه خود باز نمی گردد. درعوض همانجا کتابی درباره تاریخ میسیونری در ناحیه سرخپوستی «لوئیزینو» را به رشته تحریر در می آورد. او هم چنین اولین دیکسیونر یا فرهنگ لغات زبان اهالی لوئیزینو را نیز گردآوری می کند.»
لونا می گوید او «پابلو تاک» را به این خاطر به عنوان موضوع کار خود انتخاب کرده است که این شخصیت پیش داوری های مردم و دیدارکنندگان از موزه را در رابطه با مردم بومی آمریکا به چالش می گیرد:«اگر شما به فرهنگ بومی های آمریکا در کالیفرنیا نگاه کنید می بینید که آن ها در وحله اول شکارچی بوده اند. بنا براین شخصی چون پابلو تاک به تماشاگر نشان می دهد که در میان این شکارچیان مردی هم وجود داشته که زندگی خودش را وقف آموزش زبان کرده است.»
لونا می گوید:«آرزوی من این است که مردم با تماشای این آثار هنری مدرن و معاصر هرآنچه تا کنون در رابطه با سرخپوستان و مردم بومی در تصورخودگنجانده اند را تغییر بدهند و به آن ها از دیدگاه تازه ای نگاه کنند.»
البته همه هنرمندان حاضر در نمایشگاه با این نظریه لونا موافق نیستند. بلکه بیش از هرچیز دیگری می خواهند با این آثار هنری به تماشاگران نشان بدهند که فرهنگ و هنر سرخپوستان آمریکا در قرن نوزدهم باقی نمانده است بلکه هر روز بیش از پیش متحول می شود و به تجربه های تازه ای می رسد.
سوزان لووگ
http://www.voanews.com/persian/news/arts/AmericanIndian-2010-11-9-107015729.html
یک نمایشگاه جدید در «موزه ملی سرخپوستان آمریکا» در شهر واشنگتن، نگاه تازه ای است به هنرهای تجسمی مدرن برگرفته از فرهنگ بومی این کشور.
این موزه که درسال ٢٠٠٤ برای آشنایی دیدارکنندگان با تاریخ و فرهنگ سرخپوستان نیمکره شمالی برپا شده است از همان آغاز گشایش تمرکز خود را بر روی هنرهای مدرن و معاصرمردم بومی آمریکا و زندگی روزمره آنان گذاشته است. این تازه ترین نمایشگاه که «نقطه برتری» نام دارد یک نمونه بارز از نوع فعالیت های موزه ملی سرخپوستان آمریکا در واشنگتن است.
نقاشی هایی با شیوه آبستره و رنگ های تابناک، روشن و درخشان، تندیس های برنزی و یک ویدیوی دیجیتالی بخش هایی از این نمایشگاه تازه را که شامل ٣١ قطعه هنری است تشکیل می دهند.
ربکا هیدتاتمن ، کیوریتورموزه معتقد است که دیدارکنندگان از این نمایشگاه از دیدن برخی از آثاری که در آن به نمایش درآمده است شگفت زده می شوند چرا که بسیاری از این آثار برخلاف انتظار و تصور آن هاست و هرآنچه که تاکنون در ذهن خود درباره آثار هنری سرخپوستان گنجانده اند :«من فکر می کنم مردم به هیچوجه توقع ندارند که در این موزه تازه ترین آثار مدرن و معاصر سرخپوستان را ببینند. اغلب این دیدارکنندگان از وجود چنین آثاری کاملا بی اطلاع هستند.»
ربکا امیدوار است که نمایشگاه «نقطه برتری» بتواند مردم را کنجکاو کرده و ذهن آنان را به چالش بگیرد تا توجه بیشتری نسبت به هنرمندان سرخپوست و نقش آنان درصحنه هنرهای معاصر جهان امروز پیدا کنند.
یکی از این هنرمندان بومی که تماشاگران موزه را به چالش می گیرد، ماری وات است. او قطعاتی از پارچه های دستبافی را که به اشکل دایره های بزرگ و کوچکی بریده شده اند را به هم می دوزد و آن ها را به شکل یک چهل تکه درمی آورد. او روزهای یکشنبه را در محل نمایشگاه در موزه می گذراند و از دیدارکنندگان می خواهد که در ساختن قطعات این چهل تکه به او کمک کنند.
بیش از شش زن دور یک میز مدور می نشینند و چند شلوار بلوجین به هم سنجاق شده در مقابل آنان روی این میز قرار می گیرد. هرکسی که دوست داشته باشد می تواند در این تجربه دوخت و دوز شرکت کنند حتی کسانی که از هنرخیاطی سررشته ای ندارند.
«ماری وات» می گویدهرکسی از هر سن و سالی از بچه دو ساله تا بزرگسال صد ساله می تواند در ساختن این اثر هنری شرکت کند:«البته اگر کسی بخیه هایش را محکم نکرده باشد من خودم آن ها را یک بار دیگر می دوزم. همه این کوک ها مهم هستند. یعنی هرکدام به اندازه یک مهر انگشتی یا یک امضا منحصر به فرد هستند.»
درحقیقت این گوناگونی کوک ها و بخیه هاست که به چهل تکه شکل خاصی می بخشد. نقش های روی این قطعات چهل تکه ذرت، لوبیا و کدو از مظاهر سه غذای سنتی سرخپوستان «سنکا» را نشان می دهد. این چهل تکه ها اغلب از پشم های دوباره دیسی شده پتوهای قدیمی ساخته شده اند که آن نیز مفهوم خاصی به همراه دارد.ماری وات می گوید:« من می خواستم از این پتوهای آنتیک استفاده کنم چون پتو از اشیائی است که مردم بومی هر روز از آن استفاده می کنند. این پتوهای پشمی مفهوم خاصی در فرهنگ سرخپوستان و جوامع بومی دارند. ما در فرهنگ «سنکا» این پتوها را به عنوان قدردانی به کسانی می دهیم که شاهد وقایع مهمی در زندگیشان بوده اند.»
اغلب آثاری که در نمایشگاه تازه موزه سرخپوستان شهر واشنگتن به نمایش درآمده اند نشانه هایی از هویت و فرهنگ مردم بومی دارند و نمایانگر دورنما و منظره ای کلی از زندگی آنان در طول قرن ها در مناطق مختلف آمریکای شمالی هستند. این آثاربرای نخستین بار دیدگاه ویژه آنان را از دنیای مدرن و امروزی به نمایش می گذارد.
جیمزلاواندور یکی دیگر از هنرمندانی است که پتوی جالبی را به نمایش گذاشته است. پتویی که از پانزده پانل کوچک با رنگ آمیزی های چشمگیر تشکیل شده است. «تروتمن» کیوریتور نمایشگاه می گوید این قطعات نمایانگرکمپ محل زندگی سرخپوستان «اوماتیلا» است. این اثر برخلاف آثار معمول و متداول سرخپوستان شکل دقیقی از کمپ و سرزمین های اطراف آن را نشان نمی دهد بلکه نیروهای پنهانی، زمین شناسی و انرژی های آسمانی که این سرزمین را بوجود آورده اند را به نمایش گذاشته است.
جیمز لونا یک سرخپوست «پووکی چوم» است که در نواحی جنوب کالیفرنیا زندگی می کنند. این هنرمند در تمام کارهای مدرن و معاصر خود از عوامل مربوط به سرخپوستان استفاده می کند با این همه او می گوید:«به نظر من این کارها حتما نباید از شکل ها و پیام های متداول سرخپوستان برخوردار باشند. خوب البته من یک مرد سرخپوست هستم و در عین حال یک هنرمند هم هستم و مسلما آثاری که خلق می کنم آثار بومی به شمار می روند و از نظرگاه های سرخپوستان برخوردارند.»
تابلوی «کلیسایی برای پابلو تاک» جیمز لونا درسال ٢٠٠٥ برای بینال مخصوصی ساخته شده است و یکی از بزرگ ترین نقاشی های نمایشگاه به شمار می رود. این اثر درواقع یک چیدمان هنری است که انسان را به یاد یک کلیسای اسپانیایی محل تبلیغات مذهبی در کالیفرنیا می اندازد. در اطراف این چیدمان نیمکت های مخصوص و حتی یک محل عبادت هم قرار گرفته و درواقع کاوشی است در تاثیراتی که مسیحیت و تبلیغات آن برمردم بومی آمریکا و نحوه زندگی آنان گذاشته است. در این چیدمان هم چنین اشیاء و عوامل سمبلیکی که در هنگام عبادت از آن استفاده می شده در کنار هم قرار گرفته است. عواملی چون عود و عنبری که مسیحیان هنگام عبادت می سوزاندند در کنار یک دسته «درمنه» که سرخپوستان هنگام عبادت می سورانند قرارگرفته است. هم چنین زنگوله هایی که از کدوهای قلیایی ساخته شده است در کنار زنگ های فلزی مبلغان مذهبی که از اسپانیا برای ارشاد سرخپوستان به سرزمین تازه کشف شده آمریکا می آمدند قرارداده شده است.
اثر هنری مدرن دیگری یک خورجین داروهای گیاهی را نشان می دهد که در کنار پرهای عقاب قرار گرفته است.
این قطعه هنری، نوعی سرسپاردگی است به یکی از اعضای قبیله «لونا» است که بیش از٢٠٠ سال پیش به رم سفر کرده است تا به عنوان یک طلبه کاتولیک درس روحانیت خوانده و کشیش شود. «تروتمن» می گوید:«البته او هرگز دوباره به زادگاه خود باز نمی گردد. درعوض همانجا کتابی درباره تاریخ میسیونری در ناحیه سرخپوستی «لوئیزینو» را به رشته تحریر در می آورد. او هم چنین اولین دیکسیونر یا فرهنگ لغات زبان اهالی لوئیزینو را نیز گردآوری می کند.»
لونا می گوید او «پابلو تاک» را به این خاطر به عنوان موضوع کار خود انتخاب کرده است که این شخصیت پیش داوری های مردم و دیدارکنندگان از موزه را در رابطه با مردم بومی آمریکا به چالش می گیرد:«اگر شما به فرهنگ بومی های آمریکا در کالیفرنیا نگاه کنید می بینید که آن ها در وحله اول شکارچی بوده اند. بنا براین شخصی چون پابلو تاک به تماشاگر نشان می دهد که در میان این شکارچیان مردی هم وجود داشته که زندگی خودش را وقف آموزش زبان کرده است.»
لونا می گوید:«آرزوی من این است که مردم با تماشای این آثار هنری مدرن و معاصر هرآنچه تا کنون در رابطه با سرخپوستان و مردم بومی در تصورخودگنجانده اند را تغییر بدهند و به آن ها از دیدگاه تازه ای نگاه کنند.»
البته همه هنرمندان حاضر در نمایشگاه با این نظریه لونا موافق نیستند. بلکه بیش از هرچیز دیگری می خواهند با این آثار هنری به تماشاگران نشان بدهند که فرهنگ و هنر سرخپوستان آمریکا در قرن نوزدهم باقی نمانده است بلکه هر روز بیش از پیش متحول می شود و به تجربه های تازه ای می رسد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر