ایران: تأملی در مجازات مرگ و مبارزه ناکام با قاچاق مواد مخدر
http://www.iranrights.org/farsi/newsletter-16.php
Text in English
http://www.iranrights.org/english/newsletter-16.php
"در یك مورد اجرای حدود رسیدگی به پرونده یك مجرم، صدور حكم و اجرای حكم در مجموع ۲۰ساعت به طول انجامید، این مورد نشان میدهد كه در مواردی كه حساسیت عمومی روی یك پرونده باشد میتوانیم با سرعت عمل پرونده را به اجرای احكام برسانیم."
حجت الاسلام محمدعلی فاضل، اردیبهشت ۱۳۸۶
در ماه اکتبر سال جاری میلادی مراسم گوناگونی در کشورهای سراسر جهان برپا شد تا دهم اکتبر (۱۸ مهر) روز جهانی علیه مجازات اعدام را گرامی بدارند. اما در جمهوری اسلامی ایران در این روز هفت نفر اعدام شدند. مقامات محلی شهر زنجان ، سه مرد و یک زن را اعدام کردند و همچنین سه مرد در شیراز اعدام شدند.
این هفت نفر بر مبنای اتهاماتی در رابطه با مواد مخدر محکوم شده بودند. با اعدام هشت نفر دیگر در شهرهای اصفهان و اهواز در روز هفده اکتبر (۲۵ مهرماه) شمار کل اعدام های سال ۲۰۱۰ به بیش از ۲۱۰ مورد رسید.
طی دهه گذشته شمار روزافزونی از کشورها مجازات اعدام را لغو کرده، اجرای حکم اعدام را به حالت تعلیق درآوردهاند، و یا اعمال آن را تنها به جنایتکارانی محدود کرده اند که مرتکب فجیع ترین جنایات شده باشند.[i] جمهوری اسلامی یکی از کشورهایی است که در آن مخالفان سیاسی و متهمان جرایم عادی غالباً، طی روالی خودسرانه و شتابزده، و به تعداد زیاد، کماکان به مجازات مرگ محکوم می شوند. علاوه براین، بسیاری از کسانی که به عنوان مجرمان عادی به مجازات مرگ محکوم می شوند، از میان آسیب پذیرترین اقشار جامعه ایران هستند. در مواردی نظیر سکینه محمدی آشتیانی که به جای مدارک و شواهد ضروری، برمبنای "علم قاضی" به اتهام زنای محصنه به سنگسار محکوم شد و یا محکومان مواد مخدر، مواردی هستند که به دلایلی از قبیل فقر، فقدان تحصیلات، و کم توجهی جامعه مدنی و رسانه ها به جزئیات، امکان دفاع از حقوق شان بسیار محدود است. احتمال این که بیگناهانی در دادگاه های شتابزده به اعدام محکوم شوند بسیار زیاد است. با توجه به سیاست خشن ایران در مبارزه با مواد مخدر و بینش مقامات قضایی نظیر حجت الاسلام فاضل، رئیس دادگاه عمومی و انقلاب اسلامی شیراز، افرادی که در رابطه با مواد مخدر متهم شده اند بیشتر در خطر هستند. حجت الاسلام فاضل با تأیید لزوم اجرای سریع تصمیمات قضایی، در اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۶ به خبرگزاری ایرنا چنین گفت:
"در یك مورد اجرای حدود، رسیدگی به پرونده یك مجرم، صدور حكم و اجرای حكم در مجموع ۲۰ ساعت به طول انجامید، این مورد نشان میدهد كه در مواردی كه حساسیت عمومی روی یك پرونده باشد میتوانیم با سرعت عمل پرونده را به اجرای ا [ii]. "احكام برسانیم
مقامات قضایی ایران همانند همتایان چینی خود نه به انتشار آمار اعدامها می پردازند و نه اجازه نظارت مستقل بر آن را می دهند. آنها تعمداً اطلاعات مربوط به اعدام ها را مخفی نگه می دارند. جمهوری اسلامی عمداً از انتشار همه اخبار مربوط به اعدام ها خودداری می کند، برای نمونه، قاضی فاضل رئیس دادگاه شیراز می گوید:
"به لحاظ آن كه هر روز نمیتوان از اعدام و قصاص سخن گفت و تشریح این موارد ممكن است در بین مردم به صلاح نباشد، مایل نیستیم كه همه این موارد اطلاع رسانی شود."
با این همه، بنا بر اطلاعاتی که عمدتاً از گزارشهای رسمی در دسترس است، شمار اعدام ها در ایران دست کم ۴۶۸ مورد در سال ۲۰۰۷، تاکنون حدود ۲٣٠ نفر در سال جاری و ٣١ مورد در ماه اکتبر بوده است. چنین ارقامی گویا هستند. گرچه این ارقام ممکن است حداقل میزان اعدامها باشد و شمار واقعی اعدام ها به مراتب بیشتر، اما آنچنان بالا هستند که ایران را همواره در صدر کشورهایی که به اعدام شهروندانشان دست می زنند نگه دارد. در حقیقت طی سال های گذشته ایران به عنوان یکی از کشورهایی که بیشترین مجازات اعدام را نسبت به جمعیتش داشته، شناخته شده است. روشن نیست پانزده نفری که در روزهای ۱۰ و ۱۷ اکتبر (برابر با ۱۸ و ۲۵مهر) اعدام شده اند مرتکب جنایاتی شده باشند که به آنها نسبت داده شده است. جرم آنها، نگهداری یا خرید و فروش مواد مخدر (که در برخی موارد کمتر از دو کیلوگرم بوده) بدون شک بی اهمیت نیست. با وجود این، در زمره " جنایات وخیم" نیست که مجازات آن مرگ باشد. امری که در ماده ۶ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی توصیف شده است وایران متعهد به اجرای آن است.
با توجه به شواهد فراوان حاکی از بی توجهی گسترده به ضمانتهای لازم برای اجرای قوانین و همچنین نقض همه جانبه و نظام مند حقوق متهمان، اعمال مجازات مرگ در ایران نیاز به توجه ویژه دارد. برای مثال، مقامات لزوماً متهمان را از حقوق شان مطلع نمی کنند، طی بازجویی به آنها اجازه دسترسی به وکیل مدافع شان را نمی دهند، و در صورتیکه از قبول اتهامات خویش سرباز زنند، مورد بدرفتاری شدید قرار می دهند. قضات بعضی وقت ها به متهمان پیشنهاد می کنند که در صورتیکه از حق شان برای بهره مندی از وکیل مدافع در دادگاه بگذرند، حکم سبک تری خواهند داشت. متهم غالباً قادر نیست شاهدان را به دادگاه بخواند و یا مدارک و شواهد را برای ارائه و تدارک دفاعیه مناسب، مورد بررسی قرار دهد. در پرونده هایی که شامل اتهام نگهداری و قاچاق مواد مخدر می شود، و ارقام و اطلاعات رسمی بیشتری درباره آنها در دسترس است، کمبودها در قوانین و اجرای آنها نتایج مرگبار و تاسف باری به دنبال دارد. قوانین مبارزه با مواد مخدر که برای داشتن مواد مخدر، مجازات مرگ تعیین کرده است، پاسخگو نبودن قاضی، روند شتابزده محاکمه ها که وجود زندانیان بیش از ظرفیت زندان ها مشوق آن است،[iii] و فقدان نظارت مستقل در روال پرنقص قضایی، عواملی است که موجب اعدام هزاران نفر طی سه دهه موجودیت جمهوری اسلامی شده است.
برای مثال، اخیراً پس از بازدید هیئتی از سازمان زندان ها در اواسط مرداد ماه سال جاری از زندان مرکزی مشهد برای بررسی فزونی شمار زندانیان مواد مخدر، چندین اعدام دستجمعی متهمان مواد مخدر در این زندان گزارش شده است. دستور کار این هیئت سازماندهی کمپ هایی مخصوص نگهداری مجرمان مواد مخدر می باشد.[iv] مقامات ایرانی اطلاعات ناچیزی درباره پرونده های پانزده نفری که در روزهای ۱۸ و ۲۵ مهرماه اعدام شده اند، اعلام کرده اند. در برخی موارد حتی ممکن است هرگز نتوانیم نام کامل فرد اعدام شده را بدانیم. و هرگز پی نبریم که آیا آنها از حقوق شان مطلع بوده اند، برای اعتراف کردن کتک خورده اند، اجازه دفاع مناسب از خود داشتهاند، یا اینکه حتی برمبنای اطلاعات نادرست متهم شده اند. همانطور که بازیگر تئاتر روحوضی به نام "حبیت الله ایروانی" به اتهام "قاچاق بین المللی" اعدام شده است. این افراد تبدیل به آمار جدید و ارقامی شده اند که به فهرست دراز متهمان جنایی که هر سال اعدام می شوند، اضافه می شوند.
بنیاد عبدالرحمن برومند در سال ۲۰۰۷ گزارش ۱۹۳ اعدام را که تنها بر اساس اتهام مربوط به مواد مخدر صورت گرفته بود، جمع آوری کرده است. این شمار در سال ۲۰۰۹ نیز با دست کم ۱۷۱ اعدام در رابطه با مواد مخدر همچنان بالا ماند. این ارقام در تاریخ جمهوری اسلامی بی سابقه نبوده اند. در سال های پس از انقلاب ۱۳۵۷، جمهوری اسلامی سیاست بی رحمانه ای را برای ریشه کنی اعتیاد و قاچاق مواد مخدر آغاز کرد. به قضات و دادستان ها دستور داده شد تا برای از میان بردن "افساد فی الارض" به کشتن "فاسدان" بپردازند. نه تنها با قاچاقچیان بلکه با معتادان نیز همانند جنایتکاران برخورد می شد. به دستور آقای خمینی، حاکم شرعی به نام خلخالی پیشگام این مبارزه شد. او معتقد بود که نبرد با مواد مخدر "از جنگ با عراق مهمتر" است.[v] او همچون قاضی سیار در سراسر ایران سفر کرد و شتابزده به محاکمه بسیاری از جمله معتادان به مواد مخدر و سایر متهمان جنایی پرداخت و آنها را به جوخه اعدام سپرد. در دادگاه های اسلامی نوپا جایی برای وکلای مدافع وجود نداشت. به نظر قاضی شرع، وکلا با نقل قول از قوانین باعث اتلاف وقت دادگاه بودند. [vi] در این دادگاه ها احکام نهایی بودند و حق تجدید نظر وجود نداشت.
یک نمونه آن مورد "امیرقلی دارنگ زاده" بود. بنابر گزارش روزنامه ها، وی چند روز پیش از دادگاهش دستگیر شده بود. اتهام او "داشتن ۷۲ گرم هروئین و فروش آن به دو توزیع کننده" بود. بررسی دادگاه انقلاب شیراز درباره این پرونده همزمان با چندین پرونده دیگر یک ساعت بیشتر طول نکشید که در نهایت او را به مرگ محکوم کردند. (همچنین رجوع کنید به پرونده خانم "کوتل طلیعی" در شیراز و "مرتضی توکلیان" در اصفهان) بنابر تحقیقات بنیاد عبدالرحمن برومند، شمار اعدام های گزارش شده در رابطه با مواد مخدر از ۶۰ مورد در سال ۱۳۵۸ به نزدیک ۴۰۰ مورد در سال ۱۳۵۹ و نزدیک به ۶۰۰ مورد در سال ۱۳۶۳ افزایش یافته است. عملیات پی در پی برای ریشه کن کردن مواد مخدر جزو زندگی روزمره ایرانیان شده و به اعدام شتابزده هزاران نفر و دستگیری و محکومیت صدها هزار نفر متهم به اعتیاد و قاچاقچی گری منجر شده است. در ژانویه ۱۹۸۹ (دی ۱۳۶۷) قانون جدیدی برای کسانی که بیش از میزان معینی مواد مخدر در اختیار داشته باشند مجازات مرگ را الزامی کرد.[vii] در خرداد ماه سازمان عفو بین الملل به برنامه ای در رادیوی تهران اشاره کرد که روز ۱۶ فروردین (۱۳۶۸) پخش شد و طی آن دادستان کل، محمد موسوی خوئینی ها، درباره موفقیت قانون جدید علیه مواد مخدر مباهات می کند و بر قاطعیت نیروهای امنیتی و عزم راسخ برای ادامه اعدامها تا محو آخرین قاچاقچی تاکید میکند. آنچه که منظور دادستان کل از عمل قاطعانه است، اعدام ۳۱۳ قاچاقچی ظرف چند ماه و حلق آویز کردن ۶۵ نفر دیگر در روز بعد می باشد.[viii]
در سال ۱۳۷۴ یک مقام دادگاه های انقلاب متذکر می شود که قانونی در چارچوب مبارزه با مواد مخدر در آبان سال ۱۳۷۳ تصویب شده است که بر مبنای آن می توان دستگیر شدگان متهم به مواد مخدر را در کمتر از ۴۸ ساعت محاکمه و محکوم کرد.[ix] بنابر بیانیه های رسمی، تنها در سال ۱۳۷۸ تعداد ۱۵۸۶۹ نفر به اتهامات مربوط به مواد مخدر به مرگ محکوم شده اند.[x] اگرچه درصد زیادی از محکومان به مرگ اعدام نشده اند، اما بین سال ۱۳۷۴ تا ۱۳۸۴، حدود ۵۰۰۰ نفر به جرم قاچاق مواد مخدر اعدام شده اند.[xi] اخبار سالانه جمهوری اسلامی آکنده است از بیاناتی رسمی در تاکید بر قاطعیت پلیس و دادگاه ها، و تشویق رویۀ قضایی شتابزده و شکنجه مظنونین؛ و این در حالیست که افسارگسیختگی نامحدود این خشونت دولتی تحت عنوان مبارزه با جرایم، نقش چندانی در برچیدن بساط اعتیاد و قاچاق مواد مخدر ایفا نکرده است.
آمار رسمی در نخستین دهه قرن بیست و یکم جایی برای خوش بینی نمی گذارد. مقامات جمهوری اسلامی می دانند که ایران کماکان با یک "بحران مواد مخدر" مواجه است. در سال ۲۰۰۵ حدود ۶۰ درصد جمعیت زندانیان در رابطه با مواد مخدر بود. به گفته رئیس سازمان خدمات اجتماعی رشد مصرف مواد مخدر چهار برابر بیش از میزان رشد جمعیت بوده است. در سال ۲۰۰۸ مقامات رسمی تخمین زده اند که شمار افراد دستگیر شده و زندانی در ایران هر ساله بیش از هفتصد هزار نفر می باشد.[xii] قریب دویست هزار نفر در شش ماه نخست سال ۱۳۸۹ در رابطه با اعتیاد و خرید و فروش مواد مخدر دستگیر شده اند.[xiii] به گفته رئیس سازمان زندان های کشور، فروشندگان مواد مخدر اینک بیش از نیمی از جمعیت زندان ها را تشکیل می دهند. قبل از انقلاب این عده تنها ۵ درصد بودند.[xiv] به عبارت دیگر افزایش اعدام ها هیچ تأثیری در بهبود وضع وخیم مسائل مربوط با مواد مخدر در کشور نداشته است.
در حالیکه بیشتر کشورهای دنیا به سمت لغو مجازات اعدام و یا محدود کردن آن به برخی جنایات فجیع هستند، سیاست خشن مبارزه با مواد مخدر در جمهوری اسلامی بدون اثری بازدارنده و بدون آنکه توجهی در داخل و خارج ایران جلب کند، ادامه دارد. زندانیان سیاسی در ایران هر از گاهی مورد توجه افکار عمومی جهان قرار می گیرند. اما زندانیان جنایی که ممکن است مجرم نباشند، حقوق شان طی بازپرسی زیرپا گذاشته شده باشد، و حکم اعدام آنها علنی نشده باشد، به سختی مورد توجه قرار گرفته و در خاطرها می مانند. سال هاست که هزاران ایرانی به دلیل عدم موافقت با دولت شان با خشونت سرکوب شده اند و شمار فزاینده ای از متهمان عادی (دست کم ۱۵۰۰ نفر از سال ۲۰۰۷) اعدام شده اند. این امر در تلاش بین المللی برای تشویق ایران به مسئولیت پذیری به ویژه در رابطه با موضوع هسته ای، نادیده انگاشته شده است. تلاشی که حاصل ملموسی نداشته است.
معافیت از پاسخگویی رهبران ایران در داخل کشور، قطعاٌ مشوق آنها برای مسئولیت پذیری در خارج از ایران نبوده است. برخورداری از تمامی حقوق متهم و حق دفاع مناسب، خواست نامعقولی نیست. این امر در خدمت جلوگیری از محکومیت بیگناهان بوده و چالشی جدی در برابر کسانی است که با برخورداری از مصونیت خویش، حقوق شهروندان را زیرپا می گذارند. موانعی که ایرانیان برای دفاع از خود در یک سیستم پرنقص قضایی با آن مواجه هستند و خطراتی که، از جمله زندان و تبعید، وکلای مدافعی را که در دفاع از موکلانشان مصر هستند،[xv] تهدید می کند، نیاز به توجه بین المللی بیشتری دارد. زمان آن فرا رسیده است که کسانی که نگران امنیت در سطح بین المللی هستند با آنهایی که خواهان پایان دادن به نقض حقوق بشر در ایران هستند همگام شوند و برای بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران بکوشند. واضح است که ایجاد تغییر در قوانین و عملکرد ایران یک شبه صورت نخواهد گرفت. اما درخواست راسخ و مصمم جامعه بین المللی برای تعلیق مجازات اعدام می تواند آغاز خوبی باشد.
رویا برومند
مدیر اجرایی بنیاد عبدالرحمن برومند
واشنگتن، دهم آبانماه ١٣٨٩
[i] در جهان، ۹۵ کشور در مقایسه با ۱۶ کشور در سال ۱۹۷۷ مجازات اعدام را غیرقانونی اعلام کرده اند که شامل بوروندی و توگو که در سال ۲۰۰۹ گامهایی در جهت لغو مجازات مرگ برداشته اند نیز می باشد. بعلاوه، برای نخستین بار در سالهای اخیر کشورهای افغانستان، پاکستان، اندونزی و مغولستان در سال ۲۰۰۹ هیچ اعدامی انجام نداده اند. (عفو بین الملل، محکومیت مرگ و اعدامهای سال ۲۰۰۹، انتشارات عفو بین الملل، ۲۰۱۰).
[ii] بیانات حجت الاسلام محمد علی فاضل، خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا)، ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۶.
http://www.iranrights.org/english/document-343.php
[iii] بیانات رسمی درباره افزایش جمعیت زندانها بسیارند. مدیر زندانهای استان لرستان متذکر می شود که زندان مرکزی خرم آباد که هفتاد سال قبل برای ۱۸۰ زندانی ساخته شده بود، اینک ۸۰۰ زندانی دارد.
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100938465970
[iv] http://www.chrr.biz/spip.php?article10990 درباره دیدار از زندان مشهد توسط هیئتی مسئول سازماندهی بازداشتگاههای مخصوص مجرمان مواد مخدر. گزارش زندان روز، ۱۳ مرداد ۱۳۸۹ ، را به فارسی ببینید:
http://www.khorasanprisons.ir/index.php?Module=SMMNewsAgency&SMMOp=View&SMM_CMD=&PageId=442
[v] روزنامه انقلاب اسلامی، ۸ آذر ۱۳۵۹.
[vi] آیت الله صادق خلخالی در عفو بین الملل، ۲۳ اردیبهشت ۱۳۵۸.
[vii] بر طبق قانون جدید مجازات مرگ برای هر کسی که بیش از پنج کیلوگرم حشیش یا تریاک و یا بیش ار ۳۰ گرم هروئین، کوکائین، متادون، یا مورفین داشته باشد، الزامی است.
[viii] http://www.iranrights.org/english/document-100.php
[ix] حجت الاسلام حبیب الله مقیسه، کیهان، ۱۵ آبان ۱۳۷۴.
[x] غلامحسین بلندیان، وزیر اطلاعات داخلی و امنیت، ایران، ۲۰ خرداد ۱۳۸۰.
[xi] سایت اینترنتی فرماندهی کنترل مواد مخدر ایران، ۷ اسفند ۱۳۸۳.
[xii] مدیر بازداشتگاه اوین، ایسکانیوز، ۱۱ آذر ۱۳۸۸.
[xiii] بیانات رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر، حمیدرضا حسین آبادی:
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100887324758
بنیاد برومند گزارشاتی را گردآورده است که برمبنای آنها بیش از ۲۲۰ نفر در سال ۲۰۰۷ و نزدیک ۱۷۰ نفر در سال ۲۰۰۸ در رابطه با مواد مخدر و طی درگیری با نیروهای انتظامی کشته شده اند.
[xiv] غلامحسین اسماعیلی، http://www.khabaronline.ir/news-87951.aspx
[xv] اخیراً نام نسرین ستوده و محمد اولیائی به فهرستی از وکلای ایرانی اضافه شده است که به جرم تلاش در دفاع از موکلین شان مجازات شده اند. آنها در زندان اوین تهران در بازداشت اند. شیرین عبادی مدافع حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل به دلیل تلاش برای جمع آوری مدارک در پرونده دانشجویانی که قربانی حمله وحشیانه نیروهای امنیتی به خوابگاه دانشگاه در تیرماه ۱۳۷۸ شده بودند، دستگیر شد. تابستان گذشته، محمد مصطفائی زمانی که محکومیت سنگسار سکینه محمدی آشتیانی را در مقابل دید همگان قرار داد، پس از احضار به دادگاه، ناگزیر به فرار از کشور شد. هم اینک هوتن کیان وکیل مدافع دیگری که روی پرونده آشتیانی کار می کند به همراه پسر خانم آشتیانی در زندان بسر می برد. هر دوی آنها را هنگام گفتگو درباره پرونده با روزنامه نگاران آلمانی دستگیر کرده اند.
بنیاد برومند نهادی غیردولتی و غیرانتفاعی است که در فروردین ۱۳٨۰ تاسیس شده و متعهد به پیشبرد حقوق بشر و دمکراسی در ایران است. بنیاد سازمانی مستقل و بدون وابستگی سیاسی است که پایبند به پیشبرد آگاهی نسبت به حقوق بشر از راه آموزش و انتشار اطلاعات به مثابه پیش شرط ضروری برای ایجاد یک دمکراسی پایدار در ایران است.
http://www.iranrights.org/farsi/newsletter-16.php
Text in English
http://www.iranrights.org/english/newsletter-16.php
"در یك مورد اجرای حدود رسیدگی به پرونده یك مجرم، صدور حكم و اجرای حكم در مجموع ۲۰ساعت به طول انجامید، این مورد نشان میدهد كه در مواردی كه حساسیت عمومی روی یك پرونده باشد میتوانیم با سرعت عمل پرونده را به اجرای احكام برسانیم."
حجت الاسلام محمدعلی فاضل، اردیبهشت ۱۳۸۶
در ماه اکتبر سال جاری میلادی مراسم گوناگونی در کشورهای سراسر جهان برپا شد تا دهم اکتبر (۱۸ مهر) روز جهانی علیه مجازات اعدام را گرامی بدارند. اما در جمهوری اسلامی ایران در این روز هفت نفر اعدام شدند. مقامات محلی شهر زنجان ، سه مرد و یک زن را اعدام کردند و همچنین سه مرد در شیراز اعدام شدند.
این هفت نفر بر مبنای اتهاماتی در رابطه با مواد مخدر محکوم شده بودند. با اعدام هشت نفر دیگر در شهرهای اصفهان و اهواز در روز هفده اکتبر (۲۵ مهرماه) شمار کل اعدام های سال ۲۰۱۰ به بیش از ۲۱۰ مورد رسید.
طی دهه گذشته شمار روزافزونی از کشورها مجازات اعدام را لغو کرده، اجرای حکم اعدام را به حالت تعلیق درآوردهاند، و یا اعمال آن را تنها به جنایتکارانی محدود کرده اند که مرتکب فجیع ترین جنایات شده باشند.[i] جمهوری اسلامی یکی از کشورهایی است که در آن مخالفان سیاسی و متهمان جرایم عادی غالباً، طی روالی خودسرانه و شتابزده، و به تعداد زیاد، کماکان به مجازات مرگ محکوم می شوند. علاوه براین، بسیاری از کسانی که به عنوان مجرمان عادی به مجازات مرگ محکوم می شوند، از میان آسیب پذیرترین اقشار جامعه ایران هستند. در مواردی نظیر سکینه محمدی آشتیانی که به جای مدارک و شواهد ضروری، برمبنای "علم قاضی" به اتهام زنای محصنه به سنگسار محکوم شد و یا محکومان مواد مخدر، مواردی هستند که به دلایلی از قبیل فقر، فقدان تحصیلات، و کم توجهی جامعه مدنی و رسانه ها به جزئیات، امکان دفاع از حقوق شان بسیار محدود است. احتمال این که بیگناهانی در دادگاه های شتابزده به اعدام محکوم شوند بسیار زیاد است. با توجه به سیاست خشن ایران در مبارزه با مواد مخدر و بینش مقامات قضایی نظیر حجت الاسلام فاضل، رئیس دادگاه عمومی و انقلاب اسلامی شیراز، افرادی که در رابطه با مواد مخدر متهم شده اند بیشتر در خطر هستند. حجت الاسلام فاضل با تأیید لزوم اجرای سریع تصمیمات قضایی، در اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۶ به خبرگزاری ایرنا چنین گفت:
"در یك مورد اجرای حدود، رسیدگی به پرونده یك مجرم، صدور حكم و اجرای حكم در مجموع ۲۰ ساعت به طول انجامید، این مورد نشان میدهد كه در مواردی كه حساسیت عمومی روی یك پرونده باشد میتوانیم با سرعت عمل پرونده را به اجرای ا [ii]. "احكام برسانیم
مقامات قضایی ایران همانند همتایان چینی خود نه به انتشار آمار اعدامها می پردازند و نه اجازه نظارت مستقل بر آن را می دهند. آنها تعمداً اطلاعات مربوط به اعدام ها را مخفی نگه می دارند. جمهوری اسلامی عمداً از انتشار همه اخبار مربوط به اعدام ها خودداری می کند، برای نمونه، قاضی فاضل رئیس دادگاه شیراز می گوید:
"به لحاظ آن كه هر روز نمیتوان از اعدام و قصاص سخن گفت و تشریح این موارد ممكن است در بین مردم به صلاح نباشد، مایل نیستیم كه همه این موارد اطلاع رسانی شود."
با این همه، بنا بر اطلاعاتی که عمدتاً از گزارشهای رسمی در دسترس است، شمار اعدام ها در ایران دست کم ۴۶۸ مورد در سال ۲۰۰۷، تاکنون حدود ۲٣٠ نفر در سال جاری و ٣١ مورد در ماه اکتبر بوده است. چنین ارقامی گویا هستند. گرچه این ارقام ممکن است حداقل میزان اعدامها باشد و شمار واقعی اعدام ها به مراتب بیشتر، اما آنچنان بالا هستند که ایران را همواره در صدر کشورهایی که به اعدام شهروندانشان دست می زنند نگه دارد. در حقیقت طی سال های گذشته ایران به عنوان یکی از کشورهایی که بیشترین مجازات اعدام را نسبت به جمعیتش داشته، شناخته شده است. روشن نیست پانزده نفری که در روزهای ۱۰ و ۱۷ اکتبر (برابر با ۱۸ و ۲۵مهر) اعدام شده اند مرتکب جنایاتی شده باشند که به آنها نسبت داده شده است. جرم آنها، نگهداری یا خرید و فروش مواد مخدر (که در برخی موارد کمتر از دو کیلوگرم بوده) بدون شک بی اهمیت نیست. با وجود این، در زمره " جنایات وخیم" نیست که مجازات آن مرگ باشد. امری که در ماده ۶ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی توصیف شده است وایران متعهد به اجرای آن است.
با توجه به شواهد فراوان حاکی از بی توجهی گسترده به ضمانتهای لازم برای اجرای قوانین و همچنین نقض همه جانبه و نظام مند حقوق متهمان، اعمال مجازات مرگ در ایران نیاز به توجه ویژه دارد. برای مثال، مقامات لزوماً متهمان را از حقوق شان مطلع نمی کنند، طی بازجویی به آنها اجازه دسترسی به وکیل مدافع شان را نمی دهند، و در صورتیکه از قبول اتهامات خویش سرباز زنند، مورد بدرفتاری شدید قرار می دهند. قضات بعضی وقت ها به متهمان پیشنهاد می کنند که در صورتیکه از حق شان برای بهره مندی از وکیل مدافع در دادگاه بگذرند، حکم سبک تری خواهند داشت. متهم غالباً قادر نیست شاهدان را به دادگاه بخواند و یا مدارک و شواهد را برای ارائه و تدارک دفاعیه مناسب، مورد بررسی قرار دهد. در پرونده هایی که شامل اتهام نگهداری و قاچاق مواد مخدر می شود، و ارقام و اطلاعات رسمی بیشتری درباره آنها در دسترس است، کمبودها در قوانین و اجرای آنها نتایج مرگبار و تاسف باری به دنبال دارد. قوانین مبارزه با مواد مخدر که برای داشتن مواد مخدر، مجازات مرگ تعیین کرده است، پاسخگو نبودن قاضی، روند شتابزده محاکمه ها که وجود زندانیان بیش از ظرفیت زندان ها مشوق آن است،[iii] و فقدان نظارت مستقل در روال پرنقص قضایی، عواملی است که موجب اعدام هزاران نفر طی سه دهه موجودیت جمهوری اسلامی شده است.
برای مثال، اخیراً پس از بازدید هیئتی از سازمان زندان ها در اواسط مرداد ماه سال جاری از زندان مرکزی مشهد برای بررسی فزونی شمار زندانیان مواد مخدر، چندین اعدام دستجمعی متهمان مواد مخدر در این زندان گزارش شده است. دستور کار این هیئت سازماندهی کمپ هایی مخصوص نگهداری مجرمان مواد مخدر می باشد.[iv] مقامات ایرانی اطلاعات ناچیزی درباره پرونده های پانزده نفری که در روزهای ۱۸ و ۲۵ مهرماه اعدام شده اند، اعلام کرده اند. در برخی موارد حتی ممکن است هرگز نتوانیم نام کامل فرد اعدام شده را بدانیم. و هرگز پی نبریم که آیا آنها از حقوق شان مطلع بوده اند، برای اعتراف کردن کتک خورده اند، اجازه دفاع مناسب از خود داشتهاند، یا اینکه حتی برمبنای اطلاعات نادرست متهم شده اند. همانطور که بازیگر تئاتر روحوضی به نام "حبیت الله ایروانی" به اتهام "قاچاق بین المللی" اعدام شده است. این افراد تبدیل به آمار جدید و ارقامی شده اند که به فهرست دراز متهمان جنایی که هر سال اعدام می شوند، اضافه می شوند.
بنیاد عبدالرحمن برومند در سال ۲۰۰۷ گزارش ۱۹۳ اعدام را که تنها بر اساس اتهام مربوط به مواد مخدر صورت گرفته بود، جمع آوری کرده است. این شمار در سال ۲۰۰۹ نیز با دست کم ۱۷۱ اعدام در رابطه با مواد مخدر همچنان بالا ماند. این ارقام در تاریخ جمهوری اسلامی بی سابقه نبوده اند. در سال های پس از انقلاب ۱۳۵۷، جمهوری اسلامی سیاست بی رحمانه ای را برای ریشه کنی اعتیاد و قاچاق مواد مخدر آغاز کرد. به قضات و دادستان ها دستور داده شد تا برای از میان بردن "افساد فی الارض" به کشتن "فاسدان" بپردازند. نه تنها با قاچاقچیان بلکه با معتادان نیز همانند جنایتکاران برخورد می شد. به دستور آقای خمینی، حاکم شرعی به نام خلخالی پیشگام این مبارزه شد. او معتقد بود که نبرد با مواد مخدر "از جنگ با عراق مهمتر" است.[v] او همچون قاضی سیار در سراسر ایران سفر کرد و شتابزده به محاکمه بسیاری از جمله معتادان به مواد مخدر و سایر متهمان جنایی پرداخت و آنها را به جوخه اعدام سپرد. در دادگاه های اسلامی نوپا جایی برای وکلای مدافع وجود نداشت. به نظر قاضی شرع، وکلا با نقل قول از قوانین باعث اتلاف وقت دادگاه بودند. [vi] در این دادگاه ها احکام نهایی بودند و حق تجدید نظر وجود نداشت.
یک نمونه آن مورد "امیرقلی دارنگ زاده" بود. بنابر گزارش روزنامه ها، وی چند روز پیش از دادگاهش دستگیر شده بود. اتهام او "داشتن ۷۲ گرم هروئین و فروش آن به دو توزیع کننده" بود. بررسی دادگاه انقلاب شیراز درباره این پرونده همزمان با چندین پرونده دیگر یک ساعت بیشتر طول نکشید که در نهایت او را به مرگ محکوم کردند. (همچنین رجوع کنید به پرونده خانم "کوتل طلیعی" در شیراز و "مرتضی توکلیان" در اصفهان) بنابر تحقیقات بنیاد عبدالرحمن برومند، شمار اعدام های گزارش شده در رابطه با مواد مخدر از ۶۰ مورد در سال ۱۳۵۸ به نزدیک ۴۰۰ مورد در سال ۱۳۵۹ و نزدیک به ۶۰۰ مورد در سال ۱۳۶۳ افزایش یافته است. عملیات پی در پی برای ریشه کن کردن مواد مخدر جزو زندگی روزمره ایرانیان شده و به اعدام شتابزده هزاران نفر و دستگیری و محکومیت صدها هزار نفر متهم به اعتیاد و قاچاقچی گری منجر شده است. در ژانویه ۱۹۸۹ (دی ۱۳۶۷) قانون جدیدی برای کسانی که بیش از میزان معینی مواد مخدر در اختیار داشته باشند مجازات مرگ را الزامی کرد.[vii] در خرداد ماه سازمان عفو بین الملل به برنامه ای در رادیوی تهران اشاره کرد که روز ۱۶ فروردین (۱۳۶۸) پخش شد و طی آن دادستان کل، محمد موسوی خوئینی ها، درباره موفقیت قانون جدید علیه مواد مخدر مباهات می کند و بر قاطعیت نیروهای امنیتی و عزم راسخ برای ادامه اعدامها تا محو آخرین قاچاقچی تاکید میکند. آنچه که منظور دادستان کل از عمل قاطعانه است، اعدام ۳۱۳ قاچاقچی ظرف چند ماه و حلق آویز کردن ۶۵ نفر دیگر در روز بعد می باشد.[viii]
در سال ۱۳۷۴ یک مقام دادگاه های انقلاب متذکر می شود که قانونی در چارچوب مبارزه با مواد مخدر در آبان سال ۱۳۷۳ تصویب شده است که بر مبنای آن می توان دستگیر شدگان متهم به مواد مخدر را در کمتر از ۴۸ ساعت محاکمه و محکوم کرد.[ix] بنابر بیانیه های رسمی، تنها در سال ۱۳۷۸ تعداد ۱۵۸۶۹ نفر به اتهامات مربوط به مواد مخدر به مرگ محکوم شده اند.[x] اگرچه درصد زیادی از محکومان به مرگ اعدام نشده اند، اما بین سال ۱۳۷۴ تا ۱۳۸۴، حدود ۵۰۰۰ نفر به جرم قاچاق مواد مخدر اعدام شده اند.[xi] اخبار سالانه جمهوری اسلامی آکنده است از بیاناتی رسمی در تاکید بر قاطعیت پلیس و دادگاه ها، و تشویق رویۀ قضایی شتابزده و شکنجه مظنونین؛ و این در حالیست که افسارگسیختگی نامحدود این خشونت دولتی تحت عنوان مبارزه با جرایم، نقش چندانی در برچیدن بساط اعتیاد و قاچاق مواد مخدر ایفا نکرده است.
آمار رسمی در نخستین دهه قرن بیست و یکم جایی برای خوش بینی نمی گذارد. مقامات جمهوری اسلامی می دانند که ایران کماکان با یک "بحران مواد مخدر" مواجه است. در سال ۲۰۰۵ حدود ۶۰ درصد جمعیت زندانیان در رابطه با مواد مخدر بود. به گفته رئیس سازمان خدمات اجتماعی رشد مصرف مواد مخدر چهار برابر بیش از میزان رشد جمعیت بوده است. در سال ۲۰۰۸ مقامات رسمی تخمین زده اند که شمار افراد دستگیر شده و زندانی در ایران هر ساله بیش از هفتصد هزار نفر می باشد.[xii] قریب دویست هزار نفر در شش ماه نخست سال ۱۳۸۹ در رابطه با اعتیاد و خرید و فروش مواد مخدر دستگیر شده اند.[xiii] به گفته رئیس سازمان زندان های کشور، فروشندگان مواد مخدر اینک بیش از نیمی از جمعیت زندان ها را تشکیل می دهند. قبل از انقلاب این عده تنها ۵ درصد بودند.[xiv] به عبارت دیگر افزایش اعدام ها هیچ تأثیری در بهبود وضع وخیم مسائل مربوط با مواد مخدر در کشور نداشته است.
در حالیکه بیشتر کشورهای دنیا به سمت لغو مجازات اعدام و یا محدود کردن آن به برخی جنایات فجیع هستند، سیاست خشن مبارزه با مواد مخدر در جمهوری اسلامی بدون اثری بازدارنده و بدون آنکه توجهی در داخل و خارج ایران جلب کند، ادامه دارد. زندانیان سیاسی در ایران هر از گاهی مورد توجه افکار عمومی جهان قرار می گیرند. اما زندانیان جنایی که ممکن است مجرم نباشند، حقوق شان طی بازپرسی زیرپا گذاشته شده باشد، و حکم اعدام آنها علنی نشده باشد، به سختی مورد توجه قرار گرفته و در خاطرها می مانند. سال هاست که هزاران ایرانی به دلیل عدم موافقت با دولت شان با خشونت سرکوب شده اند و شمار فزاینده ای از متهمان عادی (دست کم ۱۵۰۰ نفر از سال ۲۰۰۷) اعدام شده اند. این امر در تلاش بین المللی برای تشویق ایران به مسئولیت پذیری به ویژه در رابطه با موضوع هسته ای، نادیده انگاشته شده است. تلاشی که حاصل ملموسی نداشته است.
معافیت از پاسخگویی رهبران ایران در داخل کشور، قطعاٌ مشوق آنها برای مسئولیت پذیری در خارج از ایران نبوده است. برخورداری از تمامی حقوق متهم و حق دفاع مناسب، خواست نامعقولی نیست. این امر در خدمت جلوگیری از محکومیت بیگناهان بوده و چالشی جدی در برابر کسانی است که با برخورداری از مصونیت خویش، حقوق شهروندان را زیرپا می گذارند. موانعی که ایرانیان برای دفاع از خود در یک سیستم پرنقص قضایی با آن مواجه هستند و خطراتی که، از جمله زندان و تبعید، وکلای مدافعی را که در دفاع از موکلانشان مصر هستند،[xv] تهدید می کند، نیاز به توجه بین المللی بیشتری دارد. زمان آن فرا رسیده است که کسانی که نگران امنیت در سطح بین المللی هستند با آنهایی که خواهان پایان دادن به نقض حقوق بشر در ایران هستند همگام شوند و برای بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران بکوشند. واضح است که ایجاد تغییر در قوانین و عملکرد ایران یک شبه صورت نخواهد گرفت. اما درخواست راسخ و مصمم جامعه بین المللی برای تعلیق مجازات اعدام می تواند آغاز خوبی باشد.
رویا برومند
مدیر اجرایی بنیاد عبدالرحمن برومند
واشنگتن، دهم آبانماه ١٣٨٩
[i] در جهان، ۹۵ کشور در مقایسه با ۱۶ کشور در سال ۱۹۷۷ مجازات اعدام را غیرقانونی اعلام کرده اند که شامل بوروندی و توگو که در سال ۲۰۰۹ گامهایی در جهت لغو مجازات مرگ برداشته اند نیز می باشد. بعلاوه، برای نخستین بار در سالهای اخیر کشورهای افغانستان، پاکستان، اندونزی و مغولستان در سال ۲۰۰۹ هیچ اعدامی انجام نداده اند. (عفو بین الملل، محکومیت مرگ و اعدامهای سال ۲۰۰۹، انتشارات عفو بین الملل، ۲۰۱۰).
[ii] بیانات حجت الاسلام محمد علی فاضل، خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا)، ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۶.
http://www.iranrights.org/english/document-343.php
[iii] بیانات رسمی درباره افزایش جمعیت زندانها بسیارند. مدیر زندانهای استان لرستان متذکر می شود که زندان مرکزی خرم آباد که هفتاد سال قبل برای ۱۸۰ زندانی ساخته شده بود، اینک ۸۰۰ زندانی دارد.
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100938465970
[iv] http://www.chrr.biz/spip.php?article10990 درباره دیدار از زندان مشهد توسط هیئتی مسئول سازماندهی بازداشتگاههای مخصوص مجرمان مواد مخدر. گزارش زندان روز، ۱۳ مرداد ۱۳۸۹ ، را به فارسی ببینید:
http://www.khorasanprisons.ir/index.php?Module=SMMNewsAgency&SMMOp=View&SMM_CMD=&PageId=442
[v] روزنامه انقلاب اسلامی، ۸ آذر ۱۳۵۹.
[vi] آیت الله صادق خلخالی در عفو بین الملل، ۲۳ اردیبهشت ۱۳۵۸.
[vii] بر طبق قانون جدید مجازات مرگ برای هر کسی که بیش از پنج کیلوگرم حشیش یا تریاک و یا بیش ار ۳۰ گرم هروئین، کوکائین، متادون، یا مورفین داشته باشد، الزامی است.
[viii] http://www.iranrights.org/english/document-100.php
[ix] حجت الاسلام حبیب الله مقیسه، کیهان، ۱۵ آبان ۱۳۷۴.
[x] غلامحسین بلندیان، وزیر اطلاعات داخلی و امنیت، ایران، ۲۰ خرداد ۱۳۸۰.
[xi] سایت اینترنتی فرماندهی کنترل مواد مخدر ایران، ۷ اسفند ۱۳۸۳.
[xii] مدیر بازداشتگاه اوین، ایسکانیوز، ۱۱ آذر ۱۳۸۸.
[xiii] بیانات رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر، حمیدرضا حسین آبادی:
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100887324758
بنیاد برومند گزارشاتی را گردآورده است که برمبنای آنها بیش از ۲۲۰ نفر در سال ۲۰۰۷ و نزدیک ۱۷۰ نفر در سال ۲۰۰۸ در رابطه با مواد مخدر و طی درگیری با نیروهای انتظامی کشته شده اند.
[xiv] غلامحسین اسماعیلی، http://www.khabaronline.ir/news-87951.aspx
[xv] اخیراً نام نسرین ستوده و محمد اولیائی به فهرستی از وکلای ایرانی اضافه شده است که به جرم تلاش در دفاع از موکلین شان مجازات شده اند. آنها در زندان اوین تهران در بازداشت اند. شیرین عبادی مدافع حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل به دلیل تلاش برای جمع آوری مدارک در پرونده دانشجویانی که قربانی حمله وحشیانه نیروهای امنیتی به خوابگاه دانشگاه در تیرماه ۱۳۷۸ شده بودند، دستگیر شد. تابستان گذشته، محمد مصطفائی زمانی که محکومیت سنگسار سکینه محمدی آشتیانی را در مقابل دید همگان قرار داد، پس از احضار به دادگاه، ناگزیر به فرار از کشور شد. هم اینک هوتن کیان وکیل مدافع دیگری که روی پرونده آشتیانی کار می کند به همراه پسر خانم آشتیانی در زندان بسر می برد. هر دوی آنها را هنگام گفتگو درباره پرونده با روزنامه نگاران آلمانی دستگیر کرده اند.
بنیاد برومند نهادی غیردولتی و غیرانتفاعی است که در فروردین ۱۳٨۰ تاسیس شده و متعهد به پیشبرد حقوق بشر و دمکراسی در ایران است. بنیاد سازمانی مستقل و بدون وابستگی سیاسی است که پایبند به پیشبرد آگاهی نسبت به حقوق بشر از راه آموزش و انتشار اطلاعات به مثابه پیش شرط ضروری برای ایجاد یک دمکراسی پایدار در ایران است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر